eitaa logo
قرآن تصویری
152 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
2.6هزار ویدیو
45 فایل
مدیر: @AZIZI_104 ✨کلیپ های قرآن به ترتیب از جزء ۳٠به اول؛ همراه با پیام های قرآنی از تفسیر نور استاد قرائتی ✨ کانال ها: (قرآن تصویری) @ghoran_tasviri_akhlagh @moosighi_salem (موسیقی سالم) (قرآن گویا) @DalayeleRoshan ترجمه نهج البلاغه: @nahj_olbalagheh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
14.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦ @ghoran_tasviri_akhlagh ࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐ 💎 . ◀️ [مردان و زنان] بی همسرتان و غلامان و کنیزان شایسته خود را همسر دهید؛ اگر تهیدست اند، خدا آنان را از فضل خود بی نیاز می کند؛ و خدا بسیار عطا کننده و داناست. (۳۲) ◀️ و کسانی که [وسیله] ازدواجی نمی یابند باید پاکدامنی پیشه کنند تا خدا آنان را از فضل خود توانگرشان سازد. و کسانی از بردگانتان که درخواست نوشتن قرارداد [برای فعالیت اقتصادی و پرداخت مبلغی به مالک خود برای آزاد شدن] دارند، اگر در آنان [برای عقد این قرارداد] شایستگی سراغ دارید با آنان قرارداد ببندید، و چیزی از مال خدا را که به شما عطا کرده است به آنان بدهید، و کنیزان خود را که می خواهند پاکدامن باشند، برای به دست آوردن متاع ناچیز و زودگذر زندگی دنیا به زنا وادار مکنید، و هر که آنان را وادار [به زنا] کند، به یقین خدا پس از مجبور شدنشان [نسبت به آنان] بسیار آمرزنده و مهربان است. (۳۳) ◀️ و بی تردید آیاتی روشن و سرگذشتی از آنان که پیش از شما درگذشتند و پندی برای پرهیزکاران به سوی شما نازل کردیم. (۳۴) .•🌸°∞°❀🌸❀°∞°🌸• ♡أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج♡ ✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
‌ 📚حکایت راحت ترین راه بهلول برای کوه نوردی شخص تنبلی نزد بهلول آمده و پرسید: می خواهم از کوهی بلند بالا روم می تواني نزدیکترین راه را به من نشان دهی؟ بهلول جواب داد: نزدیکترین و آسانترین راه: نرفتن بالای کوه است. حکایت زندگی از نگاه بهلول شخصی از بهلول پرسید: می‌توانی بگویی زندگی آدمیان مانند چیست؟ بهلول جواب داد: زندگی مردم مانند نردبان دو طرفه است که از یک طرفش سن آنها بالا می رود و از طرف دیگر زندگی آن ها پائین. 👇 ┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓ @ghoran_tasviri_akhlagh ┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
📚 داستان کوتاه ﻣﺮﺩی ﻛﻪ ﻋﻘﺐ ﺗﺎکسی ﻛﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮی ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﭼﻴﺰی ﻳﺎﺩﺩﺍﺷﺖ میﻛﺮﺩ، ﺳﺮﺭﺳﻴﺪﺵ ﺭﺍ ﺑﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻫﺮچی میﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ ﻋﻘﺒﻴﻢ. کسی ﺟﻮﺍبی ﻧﺪﺍﺩ، ﻣﺮﺩ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺧﻮﺩﺵ ﮔﻔﺖ: ﻫﻤﺶ ﺩﺍﺭﻳﻢ می‌ﺩﻭﻭﻳﻴﻢ، ﺑﺎﺯﻡ هیچی، ﺯنی ﻛﻪ ﺟﻠﻮی ﺗﺎکسی ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ، ﮔﻔﺖ: ‏«ﺧﻮﺵ ﺑﻪ ﺣﺎﻟﺘﻮﻥ» ﻣﺮﺩ ﭘﺮﺳﻴﺪ: ‏« ﭼﺮﺍ؟‏» ﺯﻥ ﮔﻔﺖ: ‏« ﭘﺴﺮ ﻣﻦ همش ﺷﺶ ﺳﺎﻟﺸﻪ ﻭلی نمیتونه ﺑﺪﻭﻭئه... ﻫﺮ ﻛﺎﺭی می‌ﻛﻨﻴﻢ نمیﺗﻮنه.» ﺩﻳﮕﺮ ﻫﻴﭻ‌ﻛﺪﺍﻡ ﺣﺮﻑ ﻧﺰﺩﻳﻢ، ﺑﻪ ﺯﻥ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻡ، ﺟﻮﺍﻥ ﺑﻮﺩ. چقدر برای اینکه سلامتید خدا رو شکر می‌کنید؟ 👇 ┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓ @ghoran_tasviri_akhlagh ┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
💡سلامت روحی افراد مذهبی😊 🤓کتاب درسی اختلالات روحی از انتشارات روان‌پزشکی آمریکا ” نشان می‌دهد آدم‌هایی که در مراقبه و دعا‌های مذهبی شرکت می‌کنند کم‌تر دچار استرس می‌شوند. 👇 ┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓ @ghoran_tasviri_akhlagh ┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسمه تعالی شأنه به مناسبت معراج ختمی صلوات الله علیه واله عبودیت سر معراج «سُبْحانَ الَّذي أَسْري بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَي الْمَسْجِدِالْأَقْصَي  الَّذي بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آياتِنا» (اسراء/۱) انبیاء دیگر فرمودند: « إنّی ذاهبٌ إلی ربی» (صافات /۹۹) «انّی مهاجرٌ إلی الله »(عنکبوت/۲۶) و رسول ما را ذات ربوبی سیر داد چون عبد او بود و کسی که عبد ذات احدی باشد از خود هیچ خودیتی ندارد تا سیر را به خود نسبت دهد. « بعبده» هم بیانگر این است که حضرت رسول الله صلی الله علیه و آله، عبد هویت مطلقه ی غیب الغیوبی است و هم سیر دهنده و سیر و سیر شونده یک حقیقت واحد هستند که توحید حاکم بر هستی توحید صمدی لم یلد و لم یولد و « هو معکم أینما کنتم» (حدید/۴) می باشد. لیلاً: سیر الانسان فی اللیل و من اللیل و الی اللیل . «فی اللیل»: آغاز سیر عروجی انسان در نشئه ی طبیعت است که انزل مراتب وجود در قوس صعود می باشد. و آن لیل و ظلمت محض است. هر مرتبه ی مادون نسبت به مرتبه ی مافوقش لیل می باشد. « من اللیل»: سیر عروجی از نفس جزئیه ظلمانی انسانی است که انزل مراتب وجودی انسانی است «وَ مَن يَخْرُجْ مِن بَيْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ»(نساء/۱۰۰) این بیت ظلمانی نفس آدمی است. «و الی اللیل»: یعنی مسجد الاقصی و مقام لیلة القدر ( الی الله و رسوله) می باشد. مسحد الحرام حقیقت قلب خاتم، ملکوت کل و بیت المعمور نظام هستی است و مسجد الاقصی مقام جبروت، لیلة القدر و یا مقام لاهوتی است که «بارکنا حوله». علی نقطه آغاز وجود ،ص  ۶۸ التماس دعا صادقزاده
بسمه تعالی شأنه شرح لیلةالقدر قسمت 5 روایتی برای شما پیرامون ولادت حضرت فاطمه زهرا -سلام الله علیها-هست و حقایقی که در این روایت است برایتان تشریح میشود که إن شاء الله برایمان لیلةالقدر باشد. نطفه‌ی حضرت فاطمه‌ی زهرا -سلام الله علیها- در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان منعقد و دقیقا ۹ ماه و ۹ روز بعد در ۲۰ جمادی ‌الثانی از مادر بزرگوارشان حضرت خدیجه دختر خویلد متولد شد. ببینیم که چه مناسبت و ارتباطی بین این إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ و این انزال نطفه از صلب شامخ پیغمبر صلی الله علیه و آله به رحم مطهر حضرت خدیجه سلام‌الله علیها است؟ لیلةالقدر همین است دیگر! ظاهراً این نطفه لیلةالقدر است. إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ. ما همه‌ی حقایق خود را در این لیلةالقدر که نطفه‌ی شماست نازل کردیم. ✨احمد رحمانی همدانی در کتاب شریف فاطِمَةُ الزّهراء بَهجَةُ قَلبِ المُصطَفى از سلمان فارسی روایتی بسیار عرشی نقل می‌کند. جناب سلمان می‌فرماید که بر حضرت فاطمه‌ی زهرا -سلام الله علیها- وارد شدم در حالی که حسنین علیهماالسلام در پیش روی آن حضرت بازی می‌کردند. من از دیدار آن دو بسیار خوشحال شدم. چیزی نگذشت که پیامبر اکرم وارد شد. عرض کردم ای رسول خدا! از برتری و مقام اینان برایم بگویید تا بر محبت خود نسبت به آنها بیفزایم. فرمود: ای سلمان! در آن شبی که مرا به آسمان بالا بردند، جبرائیل مرا در آسمان‌ها و بهشت خداوند گردش داد. در همان حال که در قصور، باغ‌ها و ایوان‌های بهشت گردش می‌کردم، بوی خوشی به مشامم رسید. از آن بوی خوش به شگفت آمده [انسان کامل که خود معدن روائح و اصل همه‌ی رایحه‌های طیبه‌ی وجود است، از این رایحه به شگفت آمده است!] گفتم ای حبیب من! این بوی خوشی که دیگر بوهای بهشتی را تحت تاثیر خود قرار داده بوی چیست؟! [سبحان الله!] گفت: ای محمد! این سیبی است که خداوند متعال به دست قدرت خود از حدود سیصدهزار سال قبل آفریده. نمی‌دانیم که از خلقت او چه چیزی را اراده کرده است. در همین حال که مشغول گفتگو بودیم، گروهی از فرشتگان را دیدم که آن سیب را با خود می‌آورند. جلو آمده گفتند: ای محمد! پروردگار ما سلامت می‌رساند و این را به تو هدیه می‌دهد. رسول خدا فرمود: من این سیب را گرفته و زیر بال جبرائیل قرار دادم. هنگامی که مرا به زمین آورد، آن سیب را خوردم. خداوند آبِ آن سیب را در پشت من قرار داد. با خدیجه دختر خویلد-سلام‌الله علیها- همبستر شدم و او از آب همان سیب حامله شد. [در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان از سال چهارم بعثت، زیرا حضرت زهرا در سال پنجم بعثت به دنیا آمده و این ماه رمضان،ماه رمضان سال چهارم بعثت است.] خداوند به من وحی فرمود که بر تو حوریه‌ای از جنس انسان زاده خواهد شد. بنابراین نور را با نور تزویج کن. فاطمه از علی است و در این نیز حرف است زیرا که زن جزء مرد است. جناب صاحب فصوص الحکم در فصّ محمدی مبسوطاً پیرامون این موضوع در ذیل روایت حُبِّبَ إلیَّ مِنْ دُنْیاکُمْ ثَلاثٌ  بحث کرده است. من از این دنیای شما سه چیز را دوست دارم. چرا در این روایت پیامبر ثلاث گفته است؟ چون اولین عدد فرد در عالم وجود ۳ است. نه در علمِ ریاضی. در عرفان و در وجود و هستی، واحد یا یک، عدد نیست، عددساز است. اولین عدد از ۲ شروع می‌شود لَه‌ ماهیةٌ و وجود. ۲ اولین عدد زوج و اولین عدد فرد ۳ است و پیغمبر کسی است که تلبس به این فردانیت دارد. نظام هستی فرد است لذا محی‌ّالدین نیز حکمت او را حکمت فردانیّه قرار داده است.... ادامه دارد التماس دعا صادقزاده**
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق و عرفان (قسمت هشتاد و ششم ) راههای عملی کسب عشق و محبت الهی عامل سیزدهم :سکوت ادامه... مرگ طبیعی سکوت تام می آورد: آیا شیطان از درون شخص است یا از بیرون اوست ؟ این جناب عزرائیل از بیرون می آید یا از درون خود این شخص برمی خیزد ؟ که شخص وقتی در مقام قطع تعلّقات قرار بگیرد ، خودش عزرائیلِ خودش می شود ، جبرئیل و میکائیل و اسرافیلِ خودش می شود ؟ یا اینکه نه ، حتما یک شیپور به دستی ، در یک جایی باشد و فوت کند که همه بمیرند !! به یک معنا مرگ یعنی سکوت تامّ و مردن یعنی ساکت شدن ! چه در مرگ طبیعی ، چه در مرگ ارادی ، شخص در مقام سکوت تامّ قرار می گیرد که شخص فقط با خودش باشد ، کاری با دیگران نداشته باشد و مطلقاً از غیر خودش قطع علاقه کند . به یک تعبیری به « من کیستم »ِ خودش برسد و آنکه در کلمه ی 19 رساله ی شریف صد کلمه فرمود آنکه در وادی مقدس من کیستم قدم ننهاده است خرواری به خردلی ، یعنی آنکه در وادی مقدس « سکوت »قرار نگرفته است تا ببیند که اسرار وجودی اش چیست و در خودش چه دارد برای اکثر ما که آن همّت را نداریم از خودمان قطع تعلّق کنیم و از غیرمان ببُریم ، مرگ طبیعی ، سکوت تامّ می آورد و در سکوت تامّ می افتد ، منتها موت طبیعی اش زمینه شده که از این بدنش که بزرگترین حجاب نفس است و از آن به جسم طبیعی یا جسم عاصی یا جسم مادّی یا به اصطلاح فلسفه به جسم تفاله دار تعبیر می گردد جدا شود . زیرا این حجاب ، اقتضائاتی دارد که نمی گذارد انسان در سکوت تامّ قرار بگیرد و لذا چون از این حجاب در نیامده او را با موت طبیعی در می آورند ، و بعد می گویند فلان کس مُرده است ، چون این آقا هنوز سفر نکرده و حالا از آنجا خبر ندارد دروس معرفت نفس علامه حسن زاده املی ادامه دارد التماس دعا صادقزاده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا