4_5828055013313742113.pdf
5.76M
🌺 #متن_عربی
🌺 #جزء_۲۵
#ختم_قرآن
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قرآن تلاوت کنیم.
#قرآنتصویریاخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
4_293413254921716285.mp3
4.07M
🌺 #تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_۲۵
🌺 توسط استاد #معتز_آقائی
#ختم_قرآن
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قرآن تلاوت کنیم
#قرآنتصویریاخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
4_5926978422357098895.mp3
12.7M
🌺 #ترتیل
🌺 #جزء_۲۵
🌺 توسط استاد #پرهیزگار
#ختم_قرآن
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قرآن تلاوت کنیم.
#قرآنتصویریاخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
4_5859393250778939618.mp3
6.84M
🌺 #صوت_ترجمه
🌺 #جزء_۲۵
🌺 ترجمه #فولادوند
#ختم_قرآن
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قرآن تلاوت کنیم.
#قرآنتصویریاخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
دعای روز ۲۵ ماه مبارک رمضان🤲
✅ دوستدار اولیاء خدا
✅ دشمن دشمنان اولیاء خدا
✅ مزین به انجام سنت رسول خدا ص
#قرآنتصویریاخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
👌راهکار زندگی موفق در جزء بیست و پنجم قرآن کریم
سوره ی فصلت، آیه ۴۹
🌸از دعای خیر خسته نشوید.
سوره ی فصلت، آیه ۴۹
🌸اگر آسیب یا اتّفاقی برایت افتاد، مأیوس نشو.
سوره ی فصلت ، آیه ۵۱
🌸نسبت به نعمتی که به تو می رسد، بی تفاوت نباش و شکرگزار باش.
🌸سوره ی شوری، آیه ۹
بهترین دوست شما، خداست.
سوره ی شوری ، آیه ۲۷
🌸اگر روزی شما گسترده شود، در زمین عصیان می کنید.
سوره ی شوری ، آیه ۲۷
🌸 هر کس به اندازه ی مصلحتش روزی می گیرد.
سوره ی شوری، آیه ۳۰
🌸 هر مصیبتی که به شما می رسد، دستاورد اعمال خود شماست.
سوره ی شوری، آیه ۴۰
🌸از کسی که به تو بدی کرده بگذر و در حقّش نیکی کن که پاداش این عمل با خداست.
سوره ی شوری، آیه ۴۱
🌸ستمدیده می تواند از ستمگر انتقام بگیرد.
سوره ی شوری، آیه ۴۲
🌸بر روی زمین بر مردم ستم نکنید که عذابی دردناک در انتظار شماست.
سوره ی شوری، آیه ۴۴
🌸در قیامت، هیچ راه برگشتی به دنیا برای جبران وجود ندارد.
سوره ی دخان ، آیه ۳۸
🌸آسمان ها و زمین و هر آنچه که میان آن دو است، به بازی آفریده نشده است.
#قرآنتصویریاخلاق 👇
┏━━━━ °•🍃•°━━━━┓
@ghoran_tasviri_akhlagh
┗━━━━ °•🍃•°━━━━┛
بسمه تعالی شأنه
شرح لیلةالقدر
قسمت 15
جناب مولی عبدالصمد همدانی در بحر المعارف میگوید، بدایت ائمه نهایت مقام انبیاء است و حکما و عرفای عظام می فرمایند که جسم متروح اهل بیت اشرف از ارواح مومنین است. این نکتهی بسیار شریفی است. قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرً میخواهد بگوید که اسم دیگر پیغمبر بشر است هُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً یعنی این هیکل نوریه حضرت ختمی مرتبت را از این ماء الولاء و از این نطفهی نوریه و ازلی خلق کردم. قُلْ إِنَّما أَنَا بَشَرٌ مِثْلُکُمْ. در این مِثْلُکُمْ حرف بسیار است. یعنی بشریت من مرتبهی مثال شما است. یوحی إلَی أَنَّما إلهُکُمْ إِله واحِد. نه إلهُی إِله واحِد! اله من واحد نیست، اله من ذات غیبی است. اله من مقام احدیت است، اما اله شما واحد است. قصد ورود به این بحث را ندارم و بیشتر می خواهم موضوع این نطفهی نوریه را بیان کنم که این نطفه لیلةالقدر است و نور ازلی الهی است که هیاکل ماهیات به نور غالب او ظاهر شدهاند لذا یکی از اسماء الهی غالب است.
حضرت علامه در هزار و یک نکته پیرامون اسم غالب حق متعال میفرمایند: اسم غالب حق متعال دو کار انجام میدهد. یک اینکه اعدام معدوم میکند. معدوم را اعدام میکند یعنی به هر چیز عدمی، وجود می دهد. خاصیت غالب این است که غلبه دارد. بر چه چیزی غلبه دارد؟ بر معدوم غلبه دارد. بر موجود که غلبه ندارد، غالب بوده است که این موجود شده است. اسم غلبهی حق متعال بر موجودات ساری و جاری نیست، آن اسماء دیگر است، او غلبه پیدا کرده است که این موجود شده است. هنر و کمال در این است که بر معدوم غلبه میکند. به معدوم، خلعت وجود میدهد زیرا اعدام معدوم، می شود موجود. فاقد کل مفقود میشود موجود. إن الله خَلَقَ الأشیاءَ مِن عَدَم یعنی معدوم را به اسم غالب خود اعدام کرد. یکی دیگر هم که میفرماید اسم غالب از ماهیات و ممکنات سلب بطلان میکند. تا وجود بر ممکن ترجیح پیدا نکند که موجود نمیشود. در علم الهی است. ممکن است باشد و ممکن است نباشد. لذا نسبت عدم و وجود به او علی السویه است. باید یک ترجیح بر او غالب شود. وقتی که رجحان بر او غالب شد، آن ممکن موجود میشود. میشود واجب الوجود بالغیر. میفرماید اسم غالب از ماهیات و ممکنات سلب بطلان میکند. یعنی چه؟ یعنی خلعت وجود به آنها میبخشد. که جاءَ الْحَقُّ، به اسم غالبش وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا. زَهَقَ الْباطِلُ یعنی بَطَلَ الْباطِلُ. حق به اسم غالبش باطل را زهوق میکند. باطل را باطل میکند یعنی به او خلعت وجود میدهد.
این نطفهی نوری که كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلاَبِ الشَّامِخَةِ وَالاَْرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ، این نور، نور ازلی است. به این نور، تمام هیاکل ماهیات و ممکنات به منصهی ظهور و وجود و بروز می رسد. یعنی این نطفه است که اصل و ریشهی هرچیزی است. أَنَا وَ عَلِيٌّ أَبَوَا هَذِهِ الْأُمَّة به این نطفهی نوری. این نطفهی نوری لیلةالقدر است.
نکتهی لطیف و شریف دیگر این است که میفرماید كُنْتَ نُوراً فِي الاَْصْلاَبِ الشَّامِخَةِ وَالاَْرْحَامِ الْمُطَهَّرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها. جاهلیت یعنی چه؟ یعنی صرفا در زمان ابوسفیان و ابوجهل؟! خیر بطور مطلق جهل نمیتواند هیچ اثری به این نطفه داشته باشد. چرا؟ چون این نطفه نور مطلق است و نور مطلق نیز علم است. علم مطلق است. جهل نمیتواند علم مطلق را مس کند. اگر به اندازهی ارزنی جهل، علم مطلق را مس کند، او را از اطلاق میاندازد و او دیگر علم مطلق نیست. علم او علم مقید میشود. جاهلیت او را نجس کرده است. لذا هر امر مقیدی نجس است. هر محدودی نجس است. اگر قرآن هم میفرماید وَ يَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لا يَعْقِلُونَ چون عقل رها و مرسل است، نجاست ندارد. نه رجس است و نه نجس است. رجس نجس است و ناپاکی است. إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً. اسم طاهر از اسماء الهیه است و اینها طهارت مطلقه هستند و هیچ رجائسی اینها را مس نکرده است و اینها عین پاکی و طهارت هستند. عقل نیز چون مقید نیست و مطلق است، طهر و طاهر و طهور و طیهور و طیهار است...
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
(عشق و عرفان
( قسمت نود و سوم )
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل سیزدهم :سکوت
ادامه...
اهمیت سکوت و ترک سخنان بی فایده در کلام استاد فاطمی نیا:
...از صبح که پا میشه ، فلان کس چی کار کرد، فلان کس چی گفت، فلان روزنامه چی نوشت (دستشان را آوردند بالا و با تاکید فرمودند:) ول کن!
عالمی به تهران آمده بود و سوار ماشین شده بود، کسی هم همراهشان بود، کمی که حرکت کردند همراهشان به ایشان گفت: آقا اینجا مثلا فلان خیابانه، آقا بهش گفت خیلی ممنون!، یکم دیگه رفتن جلو، باز آن همراه گفت: آقا اینجا مثلا خیابان بهارستانه، باز آقا گفت: خیلی ممنون!، دفعه سومی که آن همراه می خواست چیزی بگوید، آن عالم گفت: دست نگه دار! بذار یه جای صافی هم بمونه (در صفحه ذهن)، همشو خط خطی نکن!
بنده صد و بیست بار به دیوان حافظ مراجعه کردم، نه اینکه صد و بیست بار حافظ رو خونده باشم ها نه، صد و بیست بار مراجعه کردم، یک بار این بیت رو انتخاب کردم:
خاطرت کی رقم فیض پذیرد ، هیهات
مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی
حالا نمی گم که بری با زن و بچه یه کلام حرف نزنی ها، نه، اما یه قدری بیشتر دقت کنید.
حضرت آیت الله بهاءالدینی(قدس الله نفس الزکیه) مطلبی را به بنده فرمودند، و چند مرتبه هم تاکید کردند که این از مشهودات من است نه از مسموعات.
فرمودند: من سیزده ساله بودم، سیدی در کوه خضر -که در اطراف قم است و الان تقریبا متصل به شهر شده- می نشست که به او می گفتند:سید سکوت. بیست سال بود که حرف نمی زد.
فرمودند من با بعضی بچه ها رفته بودیم کوه خضر و او را دیدیم. شخصی از روستائی آمد گفت:مریض داریم او را دعا کنید!سید با حرکات دست و اشاره به تفهیم کرد که مریض خوب شد، بعد معلوم شد که مریض خوب شده است! همچنین مثل اینکه فهمیده بود ما بچه ها گرسنه هستیم با اشاره دست به ما بچه ها فهماند که در فلان منطقه پائین کوه دارند اطعام می کنند، بروید بخورید، ما رفتیم پائین به همان مکانی که آدرس داده بود، دیدیم در یک باغی آش پخته اند و به مردم می دهند.
پس از بیان این مطلب آیت الله بهاءالدینی فرمودند:
بزرگان هم به او سر می زدند. این جمله خیلی مرا تکان داد! زیرا (تحت تاثیر قرار دادن) و دلبری کردن از آدم نادان، چیز مهمی نیست،
اما دلبری کردن از بزرگان و علما مهم است.
این قضیه چند ماه گذشت، روزی برای احوال پرسی خدمت آیت الله بهاءالدینی رسیدم، گفتم: آقا این سید سکوت را که فرمودید بزرگان هم پیش او می رفتند، چه سری داشت؟!
وقتی این سوال را کردم، دستشان را بردند به طرف لبشان و فرمودند: در آتش را بسته بود،و چیزی در کفش نهاده بودند.!
استاد فاطمی نیا
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
4_293413254921716286.mp3
4.05M
🌺 #تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_26
🌺 توسط استاد #معتز_آقائی
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
4_5931482021984469308.mp3
11.94M
4_5859393250778939619.mp3
6.83M
🌺 #صوت_ترجمه
🌺 #جزء_26
🌺 ترجمه #فولادوند
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
بسمه تعالی شأنه
شرح لیلةالقدر
قسمت 16
...عقلهای ما نیز از آن حیثی که مقید است یعنی گرفتار است و به اطلاق نرسیده، عقل جزئی است. عقل جزئی نمیتواند انسان را به آن کمالات برساند. اما همین عقل از حیث اتصالش به عقل کل طاهر و پاک است. از حیث قید و مقارن بودنش با عالم طبیعت گرفتار است و آلودگی دارد. لذا میگوییم این عقل مشوب به وهم و رجس است. چون وهم و خیال که پاک نیستند. وهم و خیال ناپاکاند. آن که پاک است عقل است. عقل طهارت دارد. اینها به شرطی پاک هستند که به آن عقل اتصال یابند. اگر خود را در جوار عقل قرار دادند، پاک اند و در غیر اینصورت ناپاکاند. چرا ما از انسان کامل و امام زمان دور هستیم؟ چرا نمیتوانیم به انسان کامل برسیم؟ به این دلیل که مقیدیم و او مطلق است. مطلق پاک است و ما که مقیدیم نجسیم. تا این نجاسات را رفع نکنیم، [منظور نجس فقهی نیست بلکه نجس عرفانی و حقیقی است.] نمیتوانیم به وصال برسیم. مقید نجس است، مقید با مطلق چه نسبتی دارد؟ چه نسبت خاک را با عالَمِ پاک؟ أینَ التُّراب وَ رَبّ الأرباب؟! لذا به محض اینکه انسان از این نجس بودن و ناپاکی خارج شود، امام زمانش را میبیند. همینجا نشسته است و میبیند و صدای او را میشنود. ما چون در این قیود گرفتار هستیم، این قید دست و پای ما را بسته است و نمیتوانیم ببینیم.
این نطفهی نوریه، علم مطلق است. این نطفه، هم علم مطلق است و هم نور مطلق است. خداوند همهی کمالات و فضائل خود را به نحو اجمالی در این نطفه قرار داده است. این بحر مسجور نظام وجود است. بحر مسجور، علم مطلق خدا است. لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِيَّةُ بِاَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْكَ مِنْ مُدْلَهِمّاتِ ثِيابِها. این جامهی وجودی او را، هیچ ناپاکی مس نکرده و نخواهد کرد و طهارت او طهارت علی الاطلاق است. لذا این نطفهی نوری علم مطلق است و خلقت ظاهر پیغمبر نیز از همین نطفهی نوری بوده است. هُوَ الَّذي خَلَقَ مِنَ الْماءِ بَشَراً یعنی آن جنبهی بشری پیغمبر نیز از این بوده است فَجَعَلَهُ نَسَباً وَ صِهْراً. و حقیقت این نطفهی نوری، کون جامع است. یعنی چه؟ یعنی نخست تمام حقایق در او مندرج است و دوم اینکه تمام عوالم در او مندرج است. چه عوالم ظاهر و چه عوالم باطن. چون این حقیقت و این نطفهی پاک و سفید ازلی است، ابدی نیز هست. هر شیء ازلی، ابدی است. نمیشود که چیزی ازلی باشد اما ابدی نباشد. ازل و ابد یک حقیقتاند. اول و آخر یک حقیقتاند. چون عالم طبیعت عالم حدود است، اول ما غیر از آخر ما است اما در امر لایتناهی، ازل و ابد یکی است، مبدأ و منتها یکی است. هُوَ الْأَوَّلُ وَ الاَخِرُ، یعنی همین هُوَ که اول است، همین هُوَ آخر است. لذا این هم ازلی و هم ابدی است. بنابراین پیغمبر به حیث اینکه حقیقت این نطفهی نوری را مشاهده کرد که ازلی و ابدی است، فرمود؛ کُلُّ حَسَبٍ و نَسَبٍ مَقطوعٌ إلّا حَسَبی و نَسَبی. همهی حسب ها و نسب ها فانی و ابتر است (إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ) مگر حسب و نسب من که کوثر است و مقطوع نیست بلکه ابدی است...
ادامه دارد
التماس دعا
صادقزاده
عشق و عرفان
(قسمت نود و چهارم )
راههای عملی کسب عشق و محبت الهی
عامل سیزدهم :سکوت
ادامه...
ماهیت سکوت ،
سکوت اخلاقی و عرفانی و تفاوت آن دو با هم :
پس از طرح مطالب مقدماتی و ارائه مطالبی از زبان بزرگان در خصوص سکوت ، حال ماهیت سکوت ،سکوت اخلاقی و عرفانی و تفاوت های آن دو ،در ادامه خواهد آمد و ابعاد و اقسام سکوت شرح داده خواهد شد . همچنین پس از بررسی واژه «سکوت» در حوزه ی اخلاق و عرفان، علل و کارکردهای سکوت اخلاقی را برشمرده و در ادامه، ضمن تقسیم اقسام سکوت در ساحتِ حالات و مقامات مختلفِ عارف، به مقتضیات هریک از آنها پرداخته، نمونههایی نیز از مثنوی معنوی ارائه خواهد شد.
سرودهای مثنوی که از پس سکوتی عمیق و ساحل آرام خاموشی به موج درآمده، راه فهم حقایق هستی و پیبردن به راز آفرینش و کیفیت جدایی انسان از اصل و بنیان خویش را سکوت و خاموشی میداند :
بشنو از نی چون حکایت میکند
از اینرو، مولوی سرآغاز راه را سکوت میشمرد؛ چنانکه راهبرِ انتهای راه وصال و تنهاراه برای ورود به محضر حضرت حق را نیز مَرکَب «خموشی» میداند. از نظر مولانا، حرکت در راه وصال، با یکوسیله و یکروش امکانناپذیر است. به سخنی دیگر، سالک برای صعود به وادی عشق و رسیدن به مرتبۀ دریاییان نیازمند است که در هر مرتبه ، از وسیله مخصوص آن بهره گیرد.
از نگاه عرفان، حقایق معنوی را تنها از رهگذر سکوت میتوان یافت. از مثنوی میتوان دریافت که مولانا با اینهمه گفتار و اشعار، خاموشی خود را بیشتر از گفتارش میداند. حال باید پرسید این خاموشی چیست و فضیلت آن در چیست؟ به بیانی دیگر، از این خموشی چه بهرهای میتوان برد و کارکرد آن کدام است؟
ضرورت بحث از سکوت
انباشت اطلاعات، تکنولوژی، سرعت در دستیابی به دادههای مختلف و اشتغال بیش از اندازه ذهن آدمی به امور متفاوت در این جهان، موجب شده است که بشر امروزی ـ حتی در زمان کودکی ـ قادر نباشد که «سکوت» کند. از سویی، مجموعه واکنشهای درونی بشر نسبت به دادههای وسایل ارتباطجمعی و بهخصوص اینترنت نیز او را مجبورساخته تا نتواند تنهایی و سکوت را تجربه نماید.
بهنظر میرسد یکی از راههای خروج از تنگنای کنونی و مقابله با هجوم این دادهها ـ که موجب بیتعادلی و گسیختگی شخصیت بشر میشود ـ تجربۀ «سکوت» و بهقول «یونگ» ایجاد ارتباط بین ضمیر ناخودآگاه و ضمیر خودآگاه است. همچنین ازآنجاکه عرفا معتقدند «آگاهی عرفانی در سرشت همۀ انسانها مکتوم است، ولی در غالب آنها از ناخودآگاه به خودآگاه راه نمییابد» (استیس، 1367: 357) برای دستیابی به این آگاهی و عبور از این گسیختگی، اهتمام به بحث ِسکوت بهویژه سکوت عرفانی، ضرورتی دوچندان مییابد.
بنابراین در قسمت های آتی سعی خواهد شد تا این موضوع با تأکید بر مثنوی مورد بررسی قرار گیرد.
در ابتدا میتوان سکوت عرفانی را در دو نما ملاحظه کرد: سکوت سالکانه و سکوت عارفانه.
اقسام سکوت :
یک. سکوت سالکانه
سکوتِ در مقام طریقت را سکوت سالکانه گویند. سالک در این مقام بهدنبال آرامکردن روح مضطرب خود است. این سکوت انواعی دارد که بدان میپردازیم.
1. سکوت اخلاقی
این سکوت ناظر به آفات زبان است. سالکِ راه حقیقت برای سلوک بهسوی حق ابتدا باید مسیر خود را از رذایل اخلاقی پاک کند. ازاینرو عارفانِ کوی حق، سالکان را در کنار کمخوابی و کمخوراکی، به کمگویی و گزیدهگویی توصیه میکنند. البته باید دانست که این نوع سکوت، در عمل بهکار سالک میآید. روانشناسان دین عموماً برای وجود انسان پنج ساحت قائلاند: اراده، باور، احساسات و عواطف، گفتار و کردار.(ملکیان، 1380: 124) هر انسان بدون در نظر گرفتن مشرب او، این ساحات را در خود مییابد. حال پرسیدنی است این نوع سکوتِ سالک مربوط به کدام یک از این ساحات است؟ بیتردید سالک در سلوک خود، در تمام این عرصه ها حرکت میکند، اما هر استاد یا شیخی بر مبنای مشرب خود بر یکی از این ساحات تأکید بیشتری دارد.
سکوت اخلاقی مربوط به حوزه ی گفتار است. در این مرحله، سالک نیاز دارد این عرصه را از موانع موجود پیراسته کند.
ادامه دارد...
التماس دعا
صادقزاده
4_293413254921716488.mp3
4.08M
🌺 #تحدیر (تندخوانی)
🌺 #جزء_27
🌺 توسط استاد #معتز_آقائی
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
4_5933960484402233771.mp3
12.86M
4_5859393250778939620.mp3
6.9M
🌺 #صوت_ترجمه
🌺 #جزء_27
🌺 ترجمه #فولادوند
#ختم_قران
📌به نیت تعجیل در ظهور آقا امام زمان قران تلاوت کنیم
🔸🌸🔸🌸🔸🌸🔸
بسمه تعالی شأنه
دعای امام شجاد علیه السلام در
شب بیست و هفتم - قسمت اول
دعایی کوتاه ولی بسیار عمیق از امام سجاد (ع) روایت شده است که حضرت در شب بیستوهفتم از ابتدای شب تا به صبح، بارها تکرار می کردند. این دعا سه جمله است؛ امّا دریایی از معارف در آن وجود دارد.
اَللَّـٰـهُمَّ ارْزُقنِی التََّجافِیَ عَن دارِ الْغُرُورِ ؛ وَ اْلاِنابَةَ اِلىٰ دارِ الْخُلُودِ؛ وَ الاِسْتِعدادَ لِلمَوتِ قَبلَ حُلُولِ الْفَوتِ
شرحی بر فراز اول دعا:
۱_ اَللَّـٰـهُمَّ ارْزُقنِی التََّجافِیَ عَن دارِ الْغُرُورِ
خدایا به من روزی کن از این دار غرور پهلو خالی کنم. حمّالی این خانه ی دروغین را نکنم و تن زیر بار این خانه ی پلید ندهم.
دنیا دارالغرور و سرای فریب است. انسان را گول می زند. نیست؛ امّا خود را هست نشان می دهد. به سراب می ماند که از دور آب می نماید؛ امّا درحقیقت هیچ نیست؛ سایه و توهّم است.
قرآن کریم فرمود: كَسَرابٍ بِقيعَةٍ يَحسَبُهُ الظَّمآنُ ماءً ؛ (39 سوره ی نور)
مثل سرابی در یک دشت گسترده ی تفتیده که تشنه کام از دور آن را آب می پندارد؛ امّا وقتی بعد از تقلاّهای بسیار به آن می رسد، لَم يَجِدهُ شَيئاً، می بیند هیچچیز نیست. دنیا از دور نمود و جلوه ای دارد؛ امّا حقیقتش نیستِ صرف است. انسان تا غافل است و از دور به سراب نگاه می کند، هیچ تفاوتی با آب نمیبیند و به یقین مطمئن میشود آب است. تا وقتی انسان در خواب رؤیا میبیند، ذرّه ای تردید ندارد که آنچه می بیند، عین واقعیّت است. وقتی آن فرد به سراب نزدیک شد و آن بهخوابرفته بیدار شد، هیچ اثری از آنچه می دید باقی نمیماند.
امام سجّاد از خدای متعال می خواهد و ما هم به اقتدای امام سجّاد از خدا بخواهیم به ما توفیق دهد دیگر پهلو زیر بار دنیا ندهیم. دیگر بس است! هرچه حمّالی دنیا را کردیم؛ هرچه دنبال دنیا و جلوه های دنیا دویدیم؛ از پول و ثروت، نام و شهرت، پست و مقام، لذّت و شهوت، منیّت های خودمان، بس است! دیگر دنبال دنیا نرویم .
ادامه ...
التماس دعا.
صادق زاده
بسمه تعالی شأنه
دعای امام سجاد علیه السلام در
شب بیست و هفتم - قسمت دوم
اللَّهُمَّ ارزُقني التَّجافي عَن دارِ الغُرورِ
وَالإنابَةَ إلى دارِ الخُلودِ
وَالاستِعدادِ لِلمَوتِ قَبلَ حُلولِ الفَوتِ
2 وَ اْلاِنابَةَ اِلىٰ دارِ الْخُلُودِ؛
خدایا به ما روزی کن که به خانه ی جاودانگی و حقیقت ماندگار هستی روی آوریم؛ به آن هست پایدار، آنجا که بویی از نیستی در آن نیست؛ دار القرار و دار البقاء است.
خدایا چنان کن که رویکردمان به سمت آخرت و حقایق ماندگار عالم باشد و این جلوه های فریبنده ما را بیراه نکند. حقایق گرانبها و گوهرهای ارزشمند عالم هستی هدف ما شود.
آن عرصه ای که خدای متعال در آن تجلّی تام می کند، عرصه ی قیامت، جهتگیری و آرمان ما باشد. به باطن راه پیدا کنیم؛ به باطنی که حقیقت است؛ نه این ظاهری که فریبنده و دروغین است. به هرچه ماندگار است روی آوریم و از هرچه گذراست، بگذریم.
لفظ گذرا هم با ارفاق و تسامح است. دنیا نیست؛ نه اینکه هست و روزی میگذرد و از بین می رود.
كُلُّ مَن عَلَيها فانٍ ؛ نفرمود فانی خواهد شد؛ هماکنون فانی است.
هم موت و هم فنا اکنون وجود دارد. همین الآن در موتیم، امّا حواسمان پرت است؛ خوابیم و نمی بینیم.
خداوند به پیامبرش فرمود: اِنَّكَ مَيِّتٌ وَ اِنَّهُم مَيِّتُونَ ؛ نفرمود در آینده خواهی مرد؛ بلکه اکنون مردهای؛ دیگران هم مردهاند؛ ولی موت را در وجود خود پیدا نکردند. بههمین ترتیب كُلُّ مَن عَلَيها فانٍ، یعنی همهچیز در این عالم، همین الآن فانی است و هستی ندارد. این جنبه های ناپایدار فقط نمود و جلوه ای دارند؛ وجودی ندارند.
خدایا به ما روزی کن، فریب این جلوه ها را نخوریم و به آن هست پایدار و جاودان رو کنیم؛ به آنچه واقعاً هست؛ وَ يَبقىٰ وَجهُ رَبِّكَ ذُو الْجَلالِ وَ اْلاِكرامِ ؛ تنها وجه پروردگارت که دارای جلال و اکرام است، باقی است.
آن هستی که نیست به آن راه ندارد. دنیا، نیستی است که اصلاً هست به آن راه ندارد. و راه بین دنیا و آخرت، برزخ، آمیزه ای از هست و نیست است. دنیا، نیستِ صرف و آخرت، هستِ صرف است.
خدایا به ما توفیق ده هدفمان را، آن هستِ صرف و پایدار، آن هستِ جاودان و باقی قرار دهیم؛ نه این جلوه ی فانی و هیچ محض.
ادامه ...
التماس دعا.
صادق زاده .