💢⚜💢💢💢💢💢💢💢💢💢💢⚜💢
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره هود آیه۳ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
آیه۳) وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوٓا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّيٓ أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ
. . . . . . . . . . . . .💢💢💢💢. . . . . . . . . . .
آیه۳) و اینكه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید؛ سپس بسوی او بازگردید؛ تا شما را تا مدّت معیّنی، (از مواهب زندگی این جهان،) به خوبی بهرهمند سازد؛ و به هر صاحب فضیلتی، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روی گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگی بیمناكم!
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
تفسیر آیه۳) در آیات گذشته که مهمترین اصلهای دعوت یعنی توحید و مبارزه با شرک و دومین برنامه دعوت که: من براى شما از سوى او نذیر و بشیرم بود
در ادامه سومین اصل دعوتم این است: از گناهان خویش استغفار کنید ، و از آلودگى ها خود را شستشو دهید (وَ أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّکُمْ).
چهارمین اصل دعوتم این است که به سوى او باز گردید (ثُمَّ تُوبُوا إِلَیْهِ).
و پس از شستشوى از گناه و پاک شدن در سایه استغفار، خود را به صفات الهى بیارائید که بازگشت به سوى او چیزى جز اقتباس از صفات او نیست.
در واقع، چهار مرحله از مراحل مهم دعوت به سوى حق، در ضمن چهار جمله بیان شده است که، دو قسمت آن جنبه عقیدتى و زیربنائى دارد، و دو قسمت جنبه عملى و رو بنائى، قبول اصل توحید و مبارزه با شرک و قبول رسالت پیامبر(صلى الله علیه وآله) دو اصل اعتقادى است.
و شستشوى از گناه و تخلق به صفات الهى که سازندگى را به تمام معنى از نظر عمل دربر دارد، دو دستور عملى قرآن است، و اگر درست بیندیشیم تمام محتواى قرآن، در این چهار بخش خلاصه مى شود، این فهرستی است براى همه قرآن و براى تمام محتواى این سوره.
آنگاه نتیجه هاى عملى موافقت یا مخالفت با این چهار دستور را چنین بیان مى کند:
هر گاه به این برنامه ها جامه عمل بپوشانید، خداوند تا پایان عمر شما را از زندگانى سعادتبخش این دنیا بهره مند و متمتع مى سازد (یُمَتِّعْکُمْ مَتاعاً حَسَناً إِلى أَجَل مُسَمّىً).
و از آن بالاتر این که، به هر کس به اندازه کارش بهره مى دهد، و تفاوت مردم را در چگونگى عمل به این چهار اصل، به هیچ وجه نادیده نمى گیرد، بلکه به هر صاحب فضیلتى، به اندازه فضیلتش عطا مى کند (وَ یُؤْتِ کُلَّ ذی فَضْل فَضْلَهُ).
و اما اگر راه مخالفت را پیش گیرید، و در برابر این دستورهاى چهارگانه عقیدتى و عملى سرپیچى کنید، من از عذاب روز بزرگى بر شما بیمناکم همان روز که در دادگاه بزرگ عدل الهى حضور مى یابید (وَ إِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْم کَبیر).
تفسیر نمونه)
🆔 @ghorun
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله : ابليس گفت :
و عِزَّتِكَ لا أبرَحُ اُغوِي عِبادَكَ ما دامتْ أرواحُهُم في أجسادِهِم ، فقالَ : و عِزَّتي و جَلالِي، لا أزالُ أغفِرُ لَهُم ما استَغفَروني .
به عزّتت سوگند كه تا بندگانت جان در بدن دارند، از گمراه كردنشان دست نمى كشم. خداوند فرمود : به عزّت و جلالم سوگند، تا زمانى كه از من آمرزش بطلبند، آنان را مى آمرزم.
( الترغيب و الترهيب : ۲/۴۶۷/۳ )
#حدیث
🆔 @ghorun
🍃🍃🍃🌼🌼🌼🌼🌼
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🌼🌼🌼🌼🌼
دوستان سوره نسا آیه۵۸ به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
✨•🍃🍃🍃•✨
🍃آیه۵۸) «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَىٰ أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ ۚ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ ۗ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا»
🌼•°✨°•🌼
🌼آیه۵۸) خدا به شما فرمان مىدهد كه سپردهها را به صاحبان آنها رد كنيد؛ و چون ميان مردم داورى مىكنيد، به عدالت داورى كنيد. در حقيقت، نيكو چيزى است كه خدا شما را به آن پند مىدهد. خدا شنواى بيناست.
✨•🍃🍃🍃•✨
🍃تفسیر آیه۵۸) امانت و عدالت در اسلام-
این آیه که یک حکم عمومى و همگانى از آن استفاده میشود، صریحا میگوید: «خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحبانش بدهید» (إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها).
در قسمت دوم آیه، اشاره به دستور مهم دیگرى شده و آن مسأله «عدالت در حکومت» است.
آیه میگوید، خداوند نیز به شما فرمان داده که: «به هنگامى که میان مردم داورى میکنید، از روى عدالت حکم کنید» (وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَیْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ).
سپس براى تأکید این دو فرمان مهم میگوید: «خداوند پند و اندرزهاى خوبى به شما میدهد» (إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا یَعِظُکُمْ بِهِ).
باز تأکید میکند و میگوید: «در هر حال خدا (مراقب اعمال شماست) هم سخنان شما را میشنود و هم کارهاى شما را میبیند» (إِنَّ اللَّهَ کانَ سَمِیعاً بَصِیراً).
✨روشن است «امانت» معنى وسیعى دارد و هر گونه سرمایه مادى و معنوى را شامل میشود و هر مسلمانى طبق صریح این آیه وظیفه دارد که در هیچ امانتى نسبت به هیچ کس خیانت نکند، خواه صاحب امانت، مسلمان باشد یا غیر مسلمان، و این در واقع یکى از مواد «اعلامیه حقوق بشر در اسلام» است.
حتى دانشمندان در جامعه، امانتدارانى هستند که موظفند حقایق را کتمان نکنند، فرزندان انسان نیز امانتهاى الهى هستند که نباید در تعلیم و تربیت آنان کوتاهى شود، و از آن بالاتر وجود و هستى خود انسان و تمام نیروهایى که خدا به او داده امانت پروردگارند که انسان موظف است در حفظ آنها بکوشد.
🔸در روایتى از امام صادق علیه السّلام در باره اهمیت «امانت» مىخوانیم که به یکى از دوستان خود فرمود: «اگر قاتل على علیه السّلام امانتى پیش من مىگذاشت و یا از من نصیحتى مىخواست و یا با من مشورتى میکرد و من آمادگى خود را براى این امور اعلام میداشتم، قطعا حق امانت را ادا مینمودم».
برگزیده تفسیر نمونه، ج1، ص: 413
•📚📚•
🍃 @ghorun
🌷🍀➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره بقره آیه۲۸۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
================
آیه ۲۸۲)يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوٓا إِذَا تَدَايَنْتُمْ بِدَيْنٍ إِلَىٰٓ أَجَلٍ مُسَمًّى فَاكْتُبُوهُ وَلْيَكْتُبْ بَيْنَكُمْ كَاتِبٌ بِالْعَدْلِ وَلَا يَأْبَ كَاتِبٌ أَنْ يَكْتُبَ كَمَا عَلَّمَهُ اللَّهُ فَلْيَكْتُبْ وَلْيُمْلِلِ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ وَلْيَتَّقِ اللَّهَ رَبَّهُ وَلَا يَبْخَسْ مِنْهُ شَيْئًا فَإِنْ كَانَ الَّذِي عَلَيْهِ الْحَقُّ سَفِيهًا أَوْ ضَعِيفًا أَوْ لَا يَسْتَطِيعُ أَنْ يُمِلَّ هُوَ فَلْيُمْلِلْ وَلِيُّهُ بِالْعَدْلِ وَاسْتَشْهِدُوا شَهِيدَيْنِ مِنْ رِجَالِكُمْ فَإِنْ لَمْ يَكُونَا رَجُلَيْنِ فَرَجُلٌ وَامْرَأَتَانِ مِمَّنْ تَرْضَوْنَ مِنَ الشُّهَدَآءِ أَنْ تَضِلَّ إِحْدَاهُمَا فَتُذَكِّرَ إِحْدَاهُمَا الْأُخْرَىٰ وَلَا يَأْبَ الشُّهَدَآءُ إِذَا مَا دُعُوا وَلَا تَسْأَمُوٓا أَنْ تَكْتُبُوهُ صَغِيرًا أَوْ كَبِيرًا إِلَىٰٓ أَجَلِهِ ذَٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اللَّهِ وَأَقْوَمُ لِلشَّهَادَةِ وَأَدْنَىٰٓ أَلَّا تَرْتَابُوٓا إِلَّآ أَنْ تَكُونَ تِجَارَةً حَاضِرَةً تُدِيرُونَهَا بَيْنَكُمْ فَلَيْسَ عَلَيْكُمْ جُنَاحٌ أَلَّا تَكْتُبُوهَا وَأَشْهِدُوٓا إِذَا تَبَايَعْتُمْ وَلَا يُضَآرَّ كَاتِبٌ وَلَا شَهِيدٌ وَإِنْ تَفْعَلُوا فَإِنَّهُ فُسُوقٌ بِكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ وَيُعَلِّمُكُمُ اللَّهُ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ
=🍀=🍀=🍀=🍀=🍀=
آیه۲۸۲) ای كسانی كه ایمان آوردهاید! هنگامی كه بدهی مدّتداری (به خاطر وام یا داد و ستد) به یكدیگر پیدا كنید، آن را بنویسید! و باید نویسندهای از روی عدالت، (سند را) در میان شما بنویسد! و كسی كه قدرت بر نویسندگی دارد، نباید از نوشتن -همان طور كه خدا به او تعلیم داده- خودداری كند! پس باید بنویسد، و آن كس كه حق بر عهده اوست، باید املا كند، و از خدا كه پروردگار اوست بپرهیزد، و چیزی را فروگذار ننماید! و اگر كسی كه حق بر ذمه اوست، سفیه (یا از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) است، یا (به خاطر لال بودن،) توانایی بر املاكردن ندارد، باید ولیّ او (به جای او،) با رعایت عدالت، املا كند! و دو نفر از مردان (عادل) خود را (بر این حقّ) شاهد بگیرید! و اگر دو مرد نبودند، یك مرد و دو زن، از كسانی كه مورد رضایت و اطمینان شما هستند، انتخاب كنید! (و این دو زن، باید با هم شاهد قرار گیرند،) تا اگر یكی انحرافی یافت، دیگری به او یادآوری كند. و شهود نباید به هنگامی كه آنها را (برای شهادت) دعوت میكنند، خودداری نمایند! و از نوشتن (بدهیِ خود،) چه كوچك باشد یا بزرگ، ملول نشوید (هر چه باشد بنویسید)! این، در نزد خدا به عدالت نزدیكتر، و برای شهادت مستقیم تر، و برای جلوگیری از تردید و شك (و نزاع و گفتگو) بهتر میباشد؛ مگر اینكه داد و ستد نقدی باشد كه بین خود، دست به دست میكنید. در این صورت، گناهی بر شما نیست كه آن را ننویسید. ولی هنگامی كه خرید و فروش (نقدی) میكنید، شاهد بگیرید! و نباید به نویسنده و شاهد، (به خاطر حقگویی،) زیانی برسد (و تحت فشار قرار گیرند)! و اگر چنین كنید، از فرمان پروردگار خارج شدهاید. از خدا بپرهیزید! و خداوند به شما تعلیم میدهد؛ خداوند به همه چیز داناست.
================
تفسیر آیه۲۸۲) تنظیم اسناد تجارى در طولانى ترین آیه قرآن
بعد از بیان احکامى که مربوط به انفاق در راه خدا و همچنین مسأله رباخوارى بود، در این آیه که طولانى ترین آیه قرآن است، احکام و مقررات دقیقى براى امور تجارى و اقتصادى بیان کرده، تا سرمایه ها هر چه بیشتر رشد طبیعى خود را پیدا کنند و بن بست و اختلاف و نزاعى در میان مردم رخ ندهد.
در این آیه نوزده دستور مهم در مورد داد و ستد مالى به ترتیب ذیل بیان شده است.
🌱۱ ـ در نخستین حکم مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! هنگامى که بدهى مدت دارى (به خاطر وام دادن یا معامله) به یکدیگر پیدا کنید، آن را بنویسید (یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِذا تَدایَنْتُمْ بِدَیْن إِلى أَجَل مُسَمّىً فَاکْتُبُوهُ).
ضمناً از این تعبیر، هم مسأله مجاز بودن قرض و وام روشن مى شود و هم تعیین مدت براى وام ها.
قابل توجه این که در آیه، کلمه دَیْن به کار برده شده، نه قرض ; زیرا قرض تنها در مبادله دو چیز که مانند یکدیگرند به کار مى رود، مثل این که چیزى را واممى گیرد که بعداً همانند آن را برگرداند ولى دَین هر گونه بدهکارى را شامل مى شود، خواه از طریق قرض گرفتن باشد یا معاملات دیگر، مانند اجاره و صلح و خرید و فروش، که یکى از طرفین چیزى را به ذمه بگیرد.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun
🌷🍀➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
ادامه تفسیر:👇
بنابراین آیه مورد بحث، شامل عموم بدهى هایى مى شود که در معاملات وجود دارد، مانند سلف و نسیه، در عین این که قرض را هم شامل مى شود.
و این که بعضى آن را مخصوص بیع سَلَف دانسته اند کاملاً بى دلیل است، هر چند ممکن است شأن نزول آن بیع سلف باشد.
🌱۲ و ۳ ـ پس از آن براى این که جلب اطمینان بیشترى شود، و قرارداد از مداخلات احتمالى طرفین سالم بماند، مى افزاید: باید نویسنده اى از روى عدالت (سند بدهکارى را) بنویسد (وَ لْیَکْتُبْ بَیْنَکُمْ کاتِبٌ بِالْعَدْلِ).
بر این اساس، این قرار داد باید به وسیله شخص سومى تنظیم گردد و آن شخص، عادل باشد.
گر چه ظاهر این جمله و جمله سابق این است که نوشتن چنین قراردادهائى واجب است; زیرا امر، دلالت بر وجوب دارد، و به همین دلیل بعضى از فقهاى اهل سنت، این کار را واجب مى دانند.
ولى مشهور میان بزرگان علماى شیعه و اهل سنت به خاطر دلائل دیگر، استحباب آن است. (یا این که امر، جنبه ارشادى و راهنمائى براى پیشگیرى از نزاع و درگیرى دارد) از آیه بعد که مى فرماید: فَاِنْ أَمِنَبَعْضُکُمْ بَعْضاً فَلْیُؤَدِّ الَّذِى ائْتُمِنَ أَمانَتَهُ: اگر به یکدیگر اطمینان داشته باشید آن کس که حقى بر گردن او است باید به موقع حق را بپردازد (گو این که نوشته اى در کار نباشد) استفاده مى شود: این حکم مربوط به جایى است که اطمینان کامل در بین نباشد و احتمال بروز اختلافاتى باشد.
این نکته نیز، قابل ملاحظه است که: عدالت در عبارت فوق، وصفى براى کتابت است، ولى از آن معلوم مى شود که باید نویسنده عادل باشد تا نوشتنش از روى عدالت صورت گیرد.
🌱۴ ـ کسى که قدرت بر نویسندگى دارد، نباید از نوشتن خوددارى کند و همان طور که خدا به او تعلیم داده است باید بنویسد (وَ لا یَأْبَ کاتِبٌ أَنْ یَکْتُبَ کَما عَلَّمَهُ اللّهُ فَلْیَکْتُبْ).
یعنى به پاس این موهبتى که خدا به او داده، نباید از نوشتن قرارداد شانه خالى کند، بلکه باید طرفین معامله را در این امر مهم، کمک نماید (مخصوصاً در محیط هائى ـ مانند محیط نزول آیه ـ که افراد با سواد کم باشند).
جمله کَما عَلَّمَهُ اللّهُ مطابق تفسیر فوق، براى تأکید و تشویق بیشتر است، ولى احتمال دارد اشاره به حکم دیگرى باشد، و آن رعایت نهایت امانت در نوشتن است، یعنى آن چنان که خدا به او تعلیم داده، سند را دقیقاً تنظیم نماید.
اما آیا قبول دعوت براى تنظیم اسناد وجوب عینى دارد؟ مسلماً نه; زیرا با انجام بعضى، از دیگران ساقط مى شود، به همین دلیل، بعضى از فقهاء حکم به وجوب کفائى آن کرده اند.
ولى بسیارى گفته اند: این کار نیز مستحب است و نوعى تعاون بِالْبِرِّ وَ التَّقْوى: کمک در انجام نیکى ها محسوب مى شود، و از جمله هاى آینده این آیه، نیز ممکن است پاره اى از شواهد بر استحباب به دست آورد، به هر حال تا آنجا که نظام جامعه اسلامى ایجاب مى کند، این کار واجب است، و در فراسوى آن، مستحب مى باشد.و این که آیا نویسنده مى تواند اجرتى بگیرد؟ و هزینه دوات و کاغذ و قلم بر عهده کیست؟
شاید بعضى تصور کرده اند: همه اینها بر عهده کاتب است و حق اجرت را نیز ندارد، ولى این سخن صحیح نیست; زیرا گرفتن اجرت بر این گونه واجبات اشکالى ندارد و هزینه ها نیز به کسى تعلق مى گیرد که کار براى او انجام مى شود.
🌱۵ ـ و آن کس که حق بر ذمه او است باید املاء کند (وَ لْیُمْلِلِ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ).
مسلماً یکى از طرفین معامله باید صورت قرارداد را بگوید تا کاتب بنویسد اما کدام یک از طرفین؟
آیه مى گوید: آن کس که حق بر گردن او است باید املاء کند، اصولاً همیشه امضاى اصلى در اسناد، امضاى بدهکار است و هنگامى که با املاى او انجام بگیرد، جلو هر گونه انکارى را خواهد گرفت.
🌱۶ ـ بدهکار باید از خدا بپرهیزد و چیزى را فروگذار نکند (وَ لْیَتَّقِ اللّهَ رَبَّهُ وَ لا یَبْخَسْ مِنْهُ شَیْئاً).
🌱۷ ـ هر گاه کسى که حق بر ذمه او است (بدهکار) سفیه یا (از نظر عقل) ضعیف (و مجنون) باشد و یا (به خاطر لال بودن) توانائى بر املاء کردن ندارد، باید ولىّ او املاء کند (فَإِنْ کانَ الَّذی عَلَیْهِ الْحَقُّ سَفیهاً أَوْ ضَعیفاً أَوْ لا یَسْتَطیعُ أَنْ یُمِلَّ هُوَ فَلْیُمْلِلْ وَلِیُّهُ).
بنابراین، در مورد سه طایفه، ولىّ باید املاء کند:
▫️کسانى که سفیه اند و نمى توانند ضرر و نفع خویش را تشخیص دهند، و امور مالى خویش را سر و سامان بخشند (هر چند دیوانه نیستند).
▫️کسانى که از نظر فکرى ضعیف اند یا مانند کودکان کم سن و سال و پیران فرتوت و کم هوش یا دیوانه ها و افراد گنگ و لال.
▫️و یا کسانى که توانایى املاء کردن را ندارند هر چند گنگ نباشند.
از این جمله، احکام دیگرى نیز به طور ضمنى استفاده مى شود، از جمله ممنوع بودن تصرفات مالى سفیهان و ضعیف العقل ها و همچنین مسأله جواز دخالت ولىّ در این گونه امور.
ادامه تفسیر:👇
👉 @ghorun