..♦️.🔸.♦️.🔸.♦️.🔸.♦️.🔸.♦️.🔸.♦️..
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره اسراء آیه ۱۰۶ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
.:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:.
آیه۱۰۶) وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىٰ مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا
♦️ ♦️ ♦️ ♦️ ♦️ ♦️
آیه۱۰۶) و قرآنی كه آیاتش را از هم جدا كردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی؛ و آن را بتدریج نازل كردیم.
.:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:.
تفسیر آیه۱۰۶)پاسخ یکى از بهانه گیرى هاى مخالفان که مى گفتند: چرا #قرآن یکجا بر پیامبر نازل نشده؟ و روش نزول آن حتماً تدریجى است (همان گونه که آیه ۳۲ سوره فرقان به آن اشاره مى کند) پرداخته، مى گوید:
ما قرآنى بر تو نازل کردیم که به صورت آیات جدا از هم مى باشد، تا با آرامش و به طور تدریج بر مردم بخوانى و به خوبى جذب دل ها و فکرها گردد، و در عمل نیز کاملاً پیاده شود (وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُکْث).
و باز براى تأکید بیشتر مى گوید: تمامى این قرآن را به طور قطع ما نازل کردیم (وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً).
بدون شک، براى افراد سطحى مخصوصاً اگر بهانه جو باشند این اشکال در کیفیت نزول قرآن پیدا خواهد شد که:
چرا این کتاب آسمانى بزرگ که پایه و مایه اسلام است، رهنماى کل بشر، و محور همه قوانین حقوقى اجتماعى و سیاسى و عبادى مسلمانان محسوب مى شود، به صورت کامل یکجا بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل نگردید، تا مردم پیوسته آن را از آغاز بخوانند و تا انجامش با خبر باشند؟!
ولى، کمى دقت براى حل این ایراد کافى است زیرا:
🍃اوّلاً، قرآن گر چه، نامش کتاب است، ولى همچون کتاب هاى تألیفى انسان ها نمى باشد که: بنشینند، موضوعى را در نظر بگیرند، فصول و ابوابش را تنظیم کنند، و به رشته تحریر در آورند، بلکه کتابى است که: با حوادث عصر خود، یعنى با بیست و سه سال دوران نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) با رویدادهایش پیوند و ارتباط ناگسستنى دارد.
چگونه ممکن است: کتابى که با حوادث بیست و سه سال در ارتباط بوده یکجا و در یک روز نازل شود؟!
مگر ممکن است: همه حوادث ۲۳ سال را در یک روز جمع آورى کرد، تا مسائل مربوط به آن یکجا در قرآن نازل شود؟!
فى المثل قسمت هاى زیادى در قرآن در رابطه با غزوات اسلامى است، و بخش هائى درباره عملکردهاى منافقان. و مسائلى در مورد هیئت هائى که از اقوام مختلف نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى آمدند، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) به فرمان الهى در برابر آنها اقدام هائى به عمل مى آورد، مى باشد.
آیا ممکن است: همه اینها روز اول نوشته شود؟
🍃ثانیاً، قرآن کتابى است که: تنها جنبه تعلیمى ندارد، بلکه حتماً مى بایست هر آیه آن، پس از نزول اجرا گردد، اگر همه قرآن یکجا نازل مى شد، باید یکجا هم اجرا بشود، و مى دانیم یکجا اجرا شدن امرى محال بوده است; چرا که اصلاح یک جامعه سر تا پا فاسد را در یک روز نمى توان انجام داد، و کودک بیسوادى را نمى توان یک روزه از کلاس اول به دوران دکترا کشاند.
به همین دلیل قرآن تدریجاً نازل شد، تا به خوبى اجرا گردد، و به اصطلاح کاملاً جا بیفتد، دچار هیچ گونه تزلزل نگردد و جامعه نیز، قدرت جذب، پذیرش و حفظ آن را داشته باشد.
🍃ثالثاً، خود پیامبر که رهبر این انقلاب بزرگ بود، بدون شک، اگر مى خواست فکر خود را در اجراى کل قرآن پخش کند، تا در اجراى جزء، جزء، دومى براى او قدرت و آمادگى بیشترى ایجاد مى کرد، درست است که: او فرستاده خدا و صاحب عقل و توانائى بى نظیرى بود، ولى با همه اینها، پذیرش تدریجى قرآن و اجراى تدریجى آن، به صورت کامل ترى انجام مى گرفت.
🍃رابعاً، نزول تدریجى، مفهومش ارتباط دائمى پیامبر(صلى الله علیه وآله) با مبدأ وحى بود ولى، نزول دفعى ارتباط پیامبر(صلى الله علیه وآله) را بیش از یک بار تضمین نمى کرد.
ذیل آیه ۳۲ سوره فرقان که مى گوید: کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِیلاً: ما این چنین قرآن را نازل کردیم، تا قلب تو را تثبیت کنیم و آن را تدریجاً و آرام بر تو خواندیم .
اشاره به سومین فلسفه مى کند، در حالى که آیه مورد بحث ما، بیشتر به دومین فلسفه اشاره دارد: ولى به هر حال مجموعه این عوامل، دلیل زنده و روشنى است بر نزول تدریجى قرآن و فلسفه آن.
تفسیر نمونه)
📚 @ghorun
•📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚•
📖 انس علما با قرآن:
شیخ سلیمان نَدَوی (شیخ الاسلام پاکستان) می گوید که روزی در اوج شهرت اقبال لاهوری، او را ملاقات کردم و گفتم: «بسیار شگفت آور است، من و امثال من که عمری به تحصیل در علوم مذهبی گذرانده ایم، هیچ کدام نتوانسته ایم به اندازه شما در معارف اسلامی و تأثیر آن در افکار مردم، مؤثر باشیم. راز موفقیت شما در چیست؟» اقبال گفت: روزی هنگام صبح که مشغول تلاوت #قرآن بودم، پدرم از جلوی اتاق من عبور کرد و مرا در همان حال دید. او پرسید: «اقبال! چه می خوانی؟» گفتم: «قرآن می خوانم.» گفت: «قرآن را آن چنان بخوان که گویا بر تو نازل شده است و خدا با تو سخن می گوید!» این توصیۀ پدرم، در من اثر تازه ای گذاشت. از آن پس، قرآن را به روش مورد نظر او تلاوت می کردم؛ بنابراین اگر اثری در نشر معارف اسلامی از من برجای مانده، مولودِ همان توصیه است.»
اقبال، قرآن را همیشه با لحن جالب و دلکش می خواند و گریه می کرد؛ حتی اوراق مصحف نیز از اشک های او تر می شد. این نسخه قرآن در کتابخانه اسلامیه کالج لاهور نگهداری می شود. او طی نامه ای به خواهرش نوشت: «هنگامی که نگاهی به زندگی گذشته ام می کنم، بسیار متأسف می شوم که چرا قسمت عمده عمرم را در مطالعات فلسفه اروپا تلف کردم. خدا به من نیروی فکری اعطا کرده بود. اگر این نیرو در مطالعه و تحقیق علوم دینی صرف می شد، حداقل خدمتی به دین اسلام انجام می دادم.»
آخرین کتاب اقبال لاهوری، «حواشی قرآن مجید» نام دارد که به زبان انگلیسی نگاشته است.
نقش قرآن چون که بر عالم نشست
نقشه های پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آن چه در دل مضمر است
این کتابی نیست، چیزی دیگر است
چون که در جان رفت، جان دیگر شود
جان که دیگر شد، جهان دیگر شود
📚 @ghorun
•✨•✨•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•
•✨
•✨
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره انعام آیه ۱۶۰ به همراه ترجمه تفسير و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهد. التماس دعا
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آیه۱۶۰) مَنْ جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰٓ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
•🌾•🌾•
آیه۱۶۰) هر كس كار نیكی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدی انجام دهد، جز بمانند آن، كیفر نخواهد دید؛ و ستمی بر آنها نخواهد شد.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
تفسير آیه۱۶۰) در این آیه اشاره به رحمت و پاداش وسیع خداوند که در انتظار افراد نیکوکار است، کرده و تهدیدهاى آیه گذشته را با این تشویق ها تکمیل مى کند و مى فرماید: هر کسى کار نیکى انجام دهد، ده برابر به او پاداش داده مى شود (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها).
و هر کس کار بدى انجام دهد، جز به همان مقدار، کیفر داده نمى شود (وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلاّمِثْلَها).
و براى تأکید، این جمله را نیز اضافه مى کند که: به آنها هیچ گونه ستمى نخواهد شد و تنها به مقدار عملشان کیفر مى بینند (وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ).
در این که منظور از حَسَنَة و سَیِّئَة در آیه فوق چیست؟ و آیا خصوص توحید و شرک است؟
یا معنى وسیع ترى دارند؟ میان مفسران گفتگو است، آنچه از ظاهر آیه استفاده مى شود هر گونه کار نیک و فکر نیک و عقیده نیک و یا بد را شامل مى شود; زیرا هیچ گونه دلیلى بر محدود کردن معنى حَسَنَة و سَیِّئَة نیست.
♦️تعبیرات مختلف آیات نسبت به پاداش
در آیه مى خوانیم، پاداش حسنه ده برابر است، در حالى که در بعضى دیگر از آیات قرآن، تنها به عنوان أَضْعافاً کَثِیْرَهً (چندین برابر) اکتفا شده (مانند آیه ۲۴۵ سوره بقره ).
و در بعضى دیگر از آیات، پاداش پاره اى از اعمال مانند انفاق را به هفتصد برابر بلکه بیشتر مى رساند، (آیه ۲۶۱ سوره بقره ).
و در بعضى دیگر اجر و پاداش بى حساب ذکر کرده و مى فرماید: إِنَّما یُوَفَّى الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب: آنها که استقامت بورزند پاداشى بى حساب خواهند داشت.
روشن است: این آیات هیچ گونه اختلافى با هم ندارند، در حقیقت حداقل پاداشى که به نیکوکاران داده مى شود، ده برابر است و به نسبت اهمیت عمل، و درجه اخلاص آن و کوشش ها و تلاش هائى که در راه آن انجام شده است، بیشتر مى شود، تا به جائى که هر حد و مرزى را درهم مى شکند و جز خدا حدّ آن را نمى داند.
مثلاً انفاق که فوق العاده در اسلام اهمیت دارد پاداشش از حدّ معمول پاداش عمل نیک که ده برابر است، فراتر رفته و به اضعاف کثیره یا هفتصد برابر و بیشتر رسیده است و در مورد استقامت که ریشه تمام موفقیت ها، سعادت ها و خوشبختى ها است و هیچ عقیده و عمل نیکى بدون آن پابرجا نخواهد بود، پاداش بى حساب ذکر شده است.
از اینجا روشن مى شود: اگر در روایات، پاداش هائى بیش از ده برابر براى بعضى از اعمال نیک ذکر شده نیز هیچ گونه منافاتى با آیه فوق ندارد.
و همچنین اگر در آیه ۸۴ سوره قصص مى خوانیم: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها: کسى که عمل نیکى انجام دهد پاداشى بهتر از این خواهد داشت مخالفتى با آیه فوق ندارد تا احتمال نسخ در آن برود; زیرا بهتر بودن معنى وسیعى دارد که با ده برابر کاملاً سازگار است.
♦️کفاره شصت روز با فَلا یُجْزى إِلاّ مِثْلَها سازگار است❓
ممکن است بعضى تصور کنند: واجب شدن شصت روز به عنوان کفاره در مقابل خوردن یک روز روزه ماه مبارک رمضان، و مجازات هاى دیگرى در دنیا و آخرت از این قبیل، با آیه فوق که مى گوید: در برابر کار بد فقط به اندازه آن کیفر داده خواهد شد سازگار نیست.
ولى با توجه به یک نکته پاسخ این ایراد نیز روشن مى شود و آن این که:
منظور از مساوات میان گناه و کیفر ، مساوات عددى نیست، بلکه کیفیت عمل را نیز باید در نظر گرفت، خوردن یک روز روزه ماه رمضان با آن همه اهمیتى که دارد مجازاتش تنها یک روز کفاره نیست بلکه باید آنقدر روزه بگیرد که به اندازه احترام آن یک روز ماه مبارک بشود.
به همین دلیل، در بعضى از روایات مى خوانیم: کیفر گناهان در ماه رمضان بیش از سایر ایام است همان طور که پاداش اعمال نیک در آن ایام، بیشتر است تا آنجا که مثلاً یک ختم قرآن در این ماه برابر با هفتاد ختم قرآن در ماه هاى دیگر است.
تفسير نمونه)
🆔 @ghorun
🌺🌺 🌺🌺
🌿🌿🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌿🌿
🌺🌺 🌺🌺
دوستان سوره بقره آیه ۲۰۱به همراه ترجمه، تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید. التماس دعا
🌿🌿
آیه۲۰۱) «وَمِنْهُمْ مَنْ يَقُولُ رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»
. 🌺🌺🌺.
آیه۲۰۱)و برخى از آنان مىگويند: «پروردگارا! در اين دنيا به ما نيكى و در آخرت [نيز] نيكى عطا كن، و ما را از عذاب آتش [دور] نگه دار.»
.🌿🌿.
تفسیر آیه۲۰۱) و گروهى مى گویند: پروردگارا به ما در دنیا (نیکى) عطا کن و در آخرت (نیکى) مرحمت فرما، و ما را از عذاب آتش نگاهدار (وَ مِنْهُمْ مَنْ یَقُولُ رَبَّنا آتِنا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِی الآْخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنا عَذابَ النّارِ).
در حقیقت، این قسمت از آیات، اشاره به خواسته هاى مردم و اهداف آنها در این عبادت بزرگ است.
بعضى، جز به مواهب مادى دنیا نظر ندارند و چیزى غیر از آن را از خدا نمى خواهند، بدیهى است آنها در آخرت از همه چیز بى بهره اند.
ولى گروهى، هم مواهب مادى دنیا را مى خواهند و هم مواهب معنوى را بلکه زندگى دنیا را نیز به عنوان مقدمه تکامل معنوى مى طلبند، و این است منطق اسلام که هم نظر به جسم و ماده دارد و هم جان و معنا، و اولى را زمینه ساز دومى مى شمرد و هرگز با انسان هاى یک بُعدى، یعنى آنها که در مادیات غوطهورند و براى آن اصالت قائلند، یا کسانى که به کلى از زندگانى دنیا بیگانه اند سازگار نیست.
در این که منظور از حسنة در این آیه چیست؟ تفسیرهاى مختلفى براى آن ذکر کرده اند.
✨در روایتى از امام صادق(علیه السلام) به معنى وسعت رزق، حسن خلق در دنیا و خشنودى خدا و بهشت در آخرت تفسیر شده است (اِنَّهَا السَّعَةُ فِى الرِّزْقِ وَ الْمَعاشِ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ فِى الدُّنْیا وَ رِضْوانُ اللّهِ وَ الْجَنَّةُ فِى الآخِرَةِ).
✨و بعضى از مفسران آن را به معنى علم و عبادت در دنیا و بهشت در آخرت، یا مال در دنیا، و بهشت در آخرت، یا همسر خوب و صالح در دنیا، و بهشت در آخرت دانسته اند.
✨در حدیثى نیز از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) آمده است: مَنْ أُوتِىَ قَلْباً شاکِراً وَ لِساناً ذاکِراً وَ زَوْجَةً مُؤْمِنَةً تُعِیْنُهُ عَلى أَمْرِ دُنْیاهُ وَ أُخْراهُ فَقَدْ أُوتِىَ فِى الدُّنْیا حَسَنَةً وَ فِى الآخِرَةِ حَسَنَةً وَ وُقِىَ عَذابَ النّارِ: کسى که به او قلبى شاکر، زبانى مشغول به ذکر حق، و همسرى با ایمان که او را در امور دنیا و آخرت یارى کند عطا شده باشد، نیکى دنیا و آخرت به او داده و از عذاب آتش باز داشته شده .
بدیهى است حسنه به معنى هر گونه خیر و خوبى است و مفهومى وسیع و گسترده دارد که تمام مواهب مادى و معنوى را شامل مى شود، بنابراین، آنچه در روایات فوق یا کلمات مفسران آمده است بیان مصداق هاى روشن آن مى باشد، و مفهوم آیه را محدود نمى کند.
و این که بعضى از مفسران تصور کرده اند حسنه چون در آیه به صورت مفرد نکره است، هرگونه نیکى را شامل نمى شود ـ و لذا در تعیین مصداق آن در میان مفسران گفتگو است ـ اشتباهى بیش نیست; زیرا گاه مى شود مفرد نکره نیز معنى جنس مى بخشد و مورد آیه ظاهراً از این قبیل است و به گفته بعضى از مفسران، افراد با ایمان اصل حسنه را از خدا مى خواهند بدون این که نوعى از آن را انتخاب کنند، و همه را واگذار به مشیت و اراده و انعام الهى مى نمایند.
تفسیر نمونه)
🌿🌿🌺🌺🌿🌿
🆔 @ghorun
⭐️🌟⭐️🌟⭐️:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره انعام آیه ۱۱۲ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
::::::::::::::::::::::::
آیه ۱۱۲) وَكَذَٰلِكَ جَعَلْنَا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَيَاطِينَ الْإِنْسِ وَالْجِنِّ يُوحِي بَعْضُهُمْ إِلَىٰ بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُورًا وَلَوْ شَآءَ رَبُّكَ مَا فَعَلُوهُ فَذَرْهُمْ وَمَا يَفْتَرُونَ
🌟⭐️🌟⭐️🌟
آیه۱۱۲) اینچنین در برابر هر پیامبری، دشمنی از شیاطین انس و جنّ قرار دادیم؛ آنها بطور سری (و درگوشی) سخنان فریبنده و بیاساس (برای اغفال مردم) به یكدیگر میگفتند؛ و اگر پروردگارت میخواست، چنین نمیكردند؛ (و میتوانست جلو آنها را بگیرد؛ ولی اجبار سودی ندارد.) بنابر این، آنها و تهمتهایشان را به حال خود واگذار!
::::::::::::::::::::::::
تفسیر آیه۱۱۲)وسوسه هاى شیطانى
در نخستین آیه مورد بحث، توضیح داده مى شود که وجود این گونه دشمنان سرسخت و لجوج در برابر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) که در آیات قبل به آن اشاره شد، منحصر به او نبوده، بلکه این چنین در برابر تمام پیامبران، دشمنانى از شیاطین جنّ و انس قرار دادیم (وَ کَذلِکَ جَعَلْنا لِکُلِّ نَبِیّ عَدُوّاً شَیاطینَ الإِنـْسِ وَ الْجِنِّ).
و کار آنها این بوده که سخنان فریبنده اى براى اغفال یکدیگر به طور اسرارآمیز و احیاناً درگوشى به هم مى گفتند (یُوحی بَعْضُهُمْ إِلى بَعْض زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً).
ولى اشتباه نشود اگر خداوند مى خواست مى توانست به اجبار جلو همه آنها را بگیرد (وَ لَوْ شاءَ رَبُّکَ ما فَعَلُوهُ) تا هیچ شیطان و شیطان صفتى نتواند در راه پیامبران و دعوت آنها کوچک ترین سنگى بیندازد.
اما خداوند این کار را نکرد; زیرا مى خواست مردم آزاد باشند تا میدانى براى آزمایش، تکامل و پرورش آنها وجود داشته باشد، در حالى که اجبار و سلب آزادى با این هدف نمى ساخت.
به علاوه، وجود این گونه دشمنان سرسخت و لجوج (اگر چه اعمالشان به خواست و اراده خودشان بوده) نه تنها ضررى براى مؤمنان راستین ندارد، که به طور غیر مستقیم به تکامل آنها کمک مى کند; چرا که همواره تکامل ها در تضادها است، و وجود یک دشمن نیرومند در بسیج نیروهاى انسان و تقویت اراده ها مؤثر است.
لذا در پایان آیه به پیامبرش دستور مى دهد: به هیچ وجه به این گونه شیطنت ها اعتنا نکند و آنها و تهمت هایشان را به حال خود واگذارد (فَذَرْهُمْ وَ ما یَفْتَرُونَ).
▫️شیاطین جمع شیطان معنى وسیعى دارد و به معنى هر موجود سرکش و طغیانگر و موذى است، لذا در قرآن به انسان هاى پست، خبیث و طغیانگر نیز کلمه شیطان اطلاق شده است.
همان طور که در آیه فوق کلمه شیطان هم به شیطان هاى انسانى و هم به شیطان هاى غیر انسانى که از نظر ما پنهانند، اطلاق شده.
اما ابلیس اسم خاص براى شیطانى است که در برابر آدم(علیه السلام) قرار گرفت و در حقیقت رئیس همه شیاطین است! بنابراین شیطان اسم جنس و ابلیس اسم خاص (عَلَم) است.
تفسیر نمونه)
📖 @ghorun
💌{حکایاتی از ائمه معصومین (علیهم السلام)}
✴️حکایات حضرت رسول(ص)
💠گدائى نمودن شیطان
شیطان بارها و بارها کاسه گدایى پیش پیامبران برده و از آنان میوه و طعام بهشتى طلب نموده است ، ولى آنان چون او را مى شناختند چیزى به وى نداند. از جمله :
🌿۱ – در زمان آدم :
وقتى حضرت آدم علیه السلام انگور کاشت ، شیطان پیشش آمد و از انگور خواست . آدم ، چیزى به او نداد و مواظب بود که شیطان از این میوه ندزدد و نخورد. روزى پیش حضرت حوا آمد گریه کرد و خواهش نمود که یک خوشه انگور به او دهد. او هم خوشه انگورى به او داد. وقتى در دهان گذاشت و خواست بخورد حضرت آدم متوجه شد. فورا آمد و از دهان او بیرون آورد و فرمود: میوه بهشتى بر تو حرام است و نباید بخورى !
🌿۲ – در زمان ابراهیم :
وقتى حضرت ابراهیم علیه السلام ماءمور شد که فرزند خود را قربانى کند – اسماعیل را به قربان گاه برد – یک قربانى به جاى او از بهشت آمد و حضرت آن را قربانى کرد و بر روى الاغ انداخت و به مکه آورد. چون خواست گوشت حیوان را تقسیم کند، شیطان به صورت گدایى پیش ابراهیم آمد و گفت : اى خلیل الله ! از گوشت قربانى فرزندت مقدارى هم به من فقیر بده . ابراهیم هم خواست چیزى به او بدهد که جبرئیل آمد و گفت : وى شیطان است ، خصیتین و سپرز آن را به او بده .
🌿۳ – در زمان حضرت رسول :
آن ملعون پى در پى به خانه رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم به گدایى مى آمد؛ چون مى دانست که این بزرگواران سایل را رد نمى کنند.
بعد از آن که جعفر بن ابى طالب از حبشه بازگشت . روزى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله وسلم و جعفر به خانه حضرت على علیه السلام آمدند. چون در خانه چیزى براى پذیرایى نبود حضرت فاطمه علیهاالسلام دو رکعت نماز خواند و سر به سجده نهاد و از خداوند طلب غذا نمود. وقتى سر از سجده برداشت ، دید طبقى آماده است و در آن مقدارى خرما و هفت گرده نان و هفت مرغ بریان ، یک ظرف شیر و یک ظرف عسل در آن هست . آنها را برداشت آورد در خدمت آن حضرت گذاشت و همه آماده خوردن شدند.
در این هنگام شنیدند سایلى از پشت در صدا مى زند: اى اهل بیت کرم وجود! از این طعام که مى خورید، اندکى هم به من بدهید.
فاطمه زهرا، نانى برداشت و یک مرغ بریان روى آن گذاشت و خواست که به سائل دهد در این وقت حضرت رسول صلى الله علیه و آله وسلم او را از دادن به سائل منع فرمود. آن سائل هم رفت . بعد از مدتى با قیافه دیگر وارد شد؛ در حالى که پارچه و تخته اى به پاى خود بسته بود تا اهل خانه گمان کنند که پاى او شکسته و معلول است .
تخته ها بر پاى بسته از چپ و راست
تا گمان آید که او بشکسته پا است
کنار در خانه آن حضرت ایستاد و با صداى بلند فریاد زد و گفت : اى اهل خانه جود و کرم و احسان ! به من معلول و پاى شکسته کمک کنید. مقدارى از غذایى که مى خورید به من بى نوا بدهید. باز فاطمه زهرا (س ) خواست چیزى به او دهد پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله وسلم منعش کرد و فرمود: اى ملعون گم شو تو ر شناختم !؟
دیدش و بشناختش چیزى نداد
رفت و باز آمد بپوشید از لباء
بار سوم ، خود را به صورتى دیگر در آورد تا شاید به او کمک کنند. به صورت کودک کور و بى چشمى آمد در خانه و گفت : اى اهل بیت ! من عاجزم ، کورم ، یتیم هستم ، مقدارى غذا به من عنایت کنید! باز آن حضرت فرمود: تو را شناختم از این جا برو.
براى بار چهارم : باز شکل و قیافه خود را عوض نمود، خود را به صورت زنى مسکین و بیچاره ، چادرى کهنه به سر خود انداخت و کفش پاره به پا نمود و آمد بر در خانه فاطمه نشست و شروع کرد التماس نمودن و طلب غذا کردن . باز رسول خدا صلى الله علیه و آله وسلم او را شناخت محرومش کرد.
چون که عاجز شد به آن گونه مکید
چون زنان او چادرى بر سر کشید
آمد و بر آستان در نشست
سر فرو افکند و پنهان کرد دست
هم شناسیدش ندادش صدقه اى
بر دلش آمد زحرمان حرقه اى
فاطمه زهرا علیهاالسلام از رد نمودن فقرا و مساکین که امروز پدرش همه را رد کرد تعجب نمود و گفت :
اى پدر! تا به حال سابقه نداشت که شما فقیرى را از در خانه ناامید برگردانید، ولى امروز چندین نفر از فقرا و بى نوایان آمدند و به هیچ کدام چیزى ندادید و همه را دست خالى رد نمودید: فرمود: اى دخترم ! چون غذایى بهشتى است ، بر اینها حرام است .
اى پدر! تا به حال سابقه نداشت که شما فقیرى را از در خانه ناامید برگردانید، ولى امروز چندین نفر از فقرا و بى نوایان آمدند و به هیچ کدام چیزى ندادید و همه را دست خالى رد نمودید: فرمود: اى دخترم ! چون غذایى بهشتى است ، بر اینها حرام است .
فاطمه عرض نمود: مگر این ها چه کسانى بودند.
فرمود: همه اینها شیطان بودند و مى خواستند از غذاهاى بهشتى بخورند. اگر امروز از این غذاها مى خوردند از اهل بهشت مى شدند.
نعمت جنات خوش بر دوزخى
شد محرم گر چه حق باشد سخى
📘شیطان در کمین گاه//نعمت الله صالحی
📖 @ghorun