..♦️.🔸.♦️.🔸.♦️.🔸.♦️.🔸.♦️.🔸.♦️..
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره اسراء آیه ۱۰۶ به همراه ترجمه،تفسیر و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهید.التماس دعا
.:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:.
آیه۱۰۶) وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىٰ مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا
♦️ ♦️ ♦️ ♦️ ♦️ ♦️
آیه۱۰۶) و قرآنی كه آیاتش را از هم جدا كردیم، تا آن را با درنگ بر مردم بخوانی؛ و آن را بتدریج نازل كردیم.
.:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:. .:.
تفسیر آیه۱۰۶)پاسخ یکى از بهانه گیرى هاى مخالفان که مى گفتند: چرا #قرآن یکجا بر پیامبر نازل نشده؟ و روش نزول آن حتماً تدریجى است (همان گونه که آیه ۳۲ سوره فرقان به آن اشاره مى کند) پرداخته، مى گوید:
ما قرآنى بر تو نازل کردیم که به صورت آیات جدا از هم مى باشد، تا با آرامش و به طور تدریج بر مردم بخوانى و به خوبى جذب دل ها و فکرها گردد، و در عمل نیز کاملاً پیاده شود (وَ قُرْآناً فَرَقْناهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النّاسِ عَلى مُکْث).
و باز براى تأکید بیشتر مى گوید: تمامى این قرآن را به طور قطع ما نازل کردیم (وَ نَزَّلْناهُ تَنْزِیلاً).
بدون شک، براى افراد سطحى مخصوصاً اگر بهانه جو باشند این اشکال در کیفیت نزول قرآن پیدا خواهد شد که:
چرا این کتاب آسمانى بزرگ که پایه و مایه اسلام است، رهنماى کل بشر، و محور همه قوانین حقوقى اجتماعى و سیاسى و عبادى مسلمانان محسوب مى شود، به صورت کامل یکجا بر پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) نازل نگردید، تا مردم پیوسته آن را از آغاز بخوانند و تا انجامش با خبر باشند؟!
ولى، کمى دقت براى حل این ایراد کافى است زیرا:
🍃اوّلاً، قرآن گر چه، نامش کتاب است، ولى همچون کتاب هاى تألیفى انسان ها نمى باشد که: بنشینند، موضوعى را در نظر بگیرند، فصول و ابوابش را تنظیم کنند، و به رشته تحریر در آورند، بلکه کتابى است که: با حوادث عصر خود، یعنى با بیست و سه سال دوران نبوت پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) با رویدادهایش پیوند و ارتباط ناگسستنى دارد.
چگونه ممکن است: کتابى که با حوادث بیست و سه سال در ارتباط بوده یکجا و در یک روز نازل شود؟!
مگر ممکن است: همه حوادث ۲۳ سال را در یک روز جمع آورى کرد، تا مسائل مربوط به آن یکجا در قرآن نازل شود؟!
فى المثل قسمت هاى زیادى در قرآن در رابطه با غزوات اسلامى است، و بخش هائى درباره عملکردهاى منافقان. و مسائلى در مورد هیئت هائى که از اقوام مختلف نزد پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى آمدند، و پیامبر(صلى الله علیه وآله) به فرمان الهى در برابر آنها اقدام هائى به عمل مى آورد، مى باشد.
آیا ممکن است: همه اینها روز اول نوشته شود؟
🍃ثانیاً، قرآن کتابى است که: تنها جنبه تعلیمى ندارد، بلکه حتماً مى بایست هر آیه آن، پس از نزول اجرا گردد، اگر همه قرآن یکجا نازل مى شد، باید یکجا هم اجرا بشود، و مى دانیم یکجا اجرا شدن امرى محال بوده است; چرا که اصلاح یک جامعه سر تا پا فاسد را در یک روز نمى توان انجام داد، و کودک بیسوادى را نمى توان یک روزه از کلاس اول به دوران دکترا کشاند.
به همین دلیل قرآن تدریجاً نازل شد، تا به خوبى اجرا گردد، و به اصطلاح کاملاً جا بیفتد، دچار هیچ گونه تزلزل نگردد و جامعه نیز، قدرت جذب، پذیرش و حفظ آن را داشته باشد.
🍃ثالثاً، خود پیامبر که رهبر این انقلاب بزرگ بود، بدون شک، اگر مى خواست فکر خود را در اجراى کل قرآن پخش کند، تا در اجراى جزء، جزء، دومى براى او قدرت و آمادگى بیشترى ایجاد مى کرد، درست است که: او فرستاده خدا و صاحب عقل و توانائى بى نظیرى بود، ولى با همه اینها، پذیرش تدریجى قرآن و اجراى تدریجى آن، به صورت کامل ترى انجام مى گرفت.
🍃رابعاً، نزول تدریجى، مفهومش ارتباط دائمى پیامبر(صلى الله علیه وآله) با مبدأ وحى بود ولى، نزول دفعى ارتباط پیامبر(صلى الله علیه وآله) را بیش از یک بار تضمین نمى کرد.
ذیل آیه ۳۲ سوره فرقان که مى گوید: کَذلِکَ لِنُثَبِّتَ بِهِ فُؤادَکَ وَ رَتَّلْناهُ تَرْتِیلاً: ما این چنین قرآن را نازل کردیم، تا قلب تو را تثبیت کنیم و آن را تدریجاً و آرام بر تو خواندیم .
اشاره به سومین فلسفه مى کند، در حالى که آیه مورد بحث ما، بیشتر به دومین فلسفه اشاره دارد: ولى به هر حال مجموعه این عوامل، دلیل زنده و روشنى است بر نزول تدریجى قرآن و فلسفه آن.
تفسیر نمونه)
📚 @ghorun
•📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚📚•
📖 انس علما با قرآن:
شیخ سلیمان نَدَوی (شیخ الاسلام پاکستان) می گوید که روزی در اوج شهرت اقبال لاهوری، او را ملاقات کردم و گفتم: «بسیار شگفت آور است، من و امثال من که عمری به تحصیل در علوم مذهبی گذرانده ایم، هیچ کدام نتوانسته ایم به اندازه شما در معارف اسلامی و تأثیر آن در افکار مردم، مؤثر باشیم. راز موفقیت شما در چیست؟» اقبال گفت: روزی هنگام صبح که مشغول تلاوت #قرآن بودم، پدرم از جلوی اتاق من عبور کرد و مرا در همان حال دید. او پرسید: «اقبال! چه می خوانی؟» گفتم: «قرآن می خوانم.» گفت: «قرآن را آن چنان بخوان که گویا بر تو نازل شده است و خدا با تو سخن می گوید!» این توصیۀ پدرم، در من اثر تازه ای گذاشت. از آن پس، قرآن را به روش مورد نظر او تلاوت می کردم؛ بنابراین اگر اثری در نشر معارف اسلامی از من برجای مانده، مولودِ همان توصیه است.»
اقبال، قرآن را همیشه با لحن جالب و دلکش می خواند و گریه می کرد؛ حتی اوراق مصحف نیز از اشک های او تر می شد. این نسخه قرآن در کتابخانه اسلامیه کالج لاهور نگهداری می شود. او طی نامه ای به خواهرش نوشت: «هنگامی که نگاهی به زندگی گذشته ام می کنم، بسیار متأسف می شوم که چرا قسمت عمده عمرم را در مطالعات فلسفه اروپا تلف کردم. خدا به من نیروی فکری اعطا کرده بود. اگر این نیرو در مطالعه و تحقیق علوم دینی صرف می شد، حداقل خدمتی به دین اسلام انجام می دادم.»
آخرین کتاب اقبال لاهوری، «حواشی قرآن مجید» نام دارد که به زبان انگلیسی نگاشته است.
نقش قرآن چون که بر عالم نشست
نقشه های پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آن چه در دل مضمر است
این کتابی نیست، چیزی دیگر است
چون که در جان رفت، جان دیگر شود
جان که دیگر شد، جهان دیگر شود
📚 @ghorun
•✨•✨•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•🌾•
•✨
•✨
بسم اللّه الرحمن الرحیم
دوستان سوره انعام آیه ۱۶۰ به همراه ترجمه تفسير و صوت لطفا پس از خواندن نشر دهد. التماس دعا
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
آیه۱۶۰) مَنْ جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا وَمَنْ جَآءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلَا يُجْزَىٰٓ إِلَّا مِثْلَهَا وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
•🌾•🌾•
آیه۱۶۰) هر كس كار نیكی بجا آورد، ده برابر آن پاداش دارد، و هر كس كار بدی انجام دهد، جز بمانند آن، كیفر نخواهد دید؛ و ستمی بر آنها نخواهد شد.
:::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
تفسير آیه۱۶۰) در این آیه اشاره به رحمت و پاداش وسیع خداوند که در انتظار افراد نیکوکار است، کرده و تهدیدهاى آیه گذشته را با این تشویق ها تکمیل مى کند و مى فرماید: هر کسى کار نیکى انجام دهد، ده برابر به او پاداش داده مى شود (مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها).
و هر کس کار بدى انجام دهد، جز به همان مقدار، کیفر داده نمى شود (وَ مَنْ جاءَ بِالسَّیِّئَةِ فَلا یُجْزى إِلاّمِثْلَها).
و براى تأکید، این جمله را نیز اضافه مى کند که: به آنها هیچ گونه ستمى نخواهد شد و تنها به مقدار عملشان کیفر مى بینند (وَ هُمْ لایُظْلَمُونَ).
در این که منظور از حَسَنَة و سَیِّئَة در آیه فوق چیست؟ و آیا خصوص توحید و شرک است؟
یا معنى وسیع ترى دارند؟ میان مفسران گفتگو است، آنچه از ظاهر آیه استفاده مى شود هر گونه کار نیک و فکر نیک و عقیده نیک و یا بد را شامل مى شود; زیرا هیچ گونه دلیلى بر محدود کردن معنى حَسَنَة و سَیِّئَة نیست.
♦️تعبیرات مختلف آیات نسبت به پاداش
در آیه مى خوانیم، پاداش حسنه ده برابر است، در حالى که در بعضى دیگر از آیات قرآن، تنها به عنوان أَضْعافاً کَثِیْرَهً (چندین برابر) اکتفا شده (مانند آیه ۲۴۵ سوره بقره ).
و در بعضى دیگر از آیات، پاداش پاره اى از اعمال مانند انفاق را به هفتصد برابر بلکه بیشتر مى رساند، (آیه ۲۶۱ سوره بقره ).
و در بعضى دیگر اجر و پاداش بى حساب ذکر کرده و مى فرماید: إِنَّما یُوَفَّى الصّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِساب: آنها که استقامت بورزند پاداشى بى حساب خواهند داشت.
روشن است: این آیات هیچ گونه اختلافى با هم ندارند، در حقیقت حداقل پاداشى که به نیکوکاران داده مى شود، ده برابر است و به نسبت اهمیت عمل، و درجه اخلاص آن و کوشش ها و تلاش هائى که در راه آن انجام شده است، بیشتر مى شود، تا به جائى که هر حد و مرزى را درهم مى شکند و جز خدا حدّ آن را نمى داند.
مثلاً انفاق که فوق العاده در اسلام اهمیت دارد پاداشش از حدّ معمول پاداش عمل نیک که ده برابر است، فراتر رفته و به اضعاف کثیره یا هفتصد برابر و بیشتر رسیده است و در مورد استقامت که ریشه تمام موفقیت ها، سعادت ها و خوشبختى ها است و هیچ عقیده و عمل نیکى بدون آن پابرجا نخواهد بود، پاداش بى حساب ذکر شده است.
از اینجا روشن مى شود: اگر در روایات، پاداش هائى بیش از ده برابر براى بعضى از اعمال نیک ذکر شده نیز هیچ گونه منافاتى با آیه فوق ندارد.
و همچنین اگر در آیه ۸۴ سوره قصص مى خوانیم: مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَیْرٌ مِنْها: کسى که عمل نیکى انجام دهد پاداشى بهتر از این خواهد داشت مخالفتى با آیه فوق ندارد تا احتمال نسخ در آن برود; زیرا بهتر بودن معنى وسیعى دارد که با ده برابر کاملاً سازگار است.
♦️کفاره شصت روز با فَلا یُجْزى إِلاّ مِثْلَها سازگار است❓
ممکن است بعضى تصور کنند: واجب شدن شصت روز به عنوان کفاره در مقابل خوردن یک روز روزه ماه مبارک رمضان، و مجازات هاى دیگرى در دنیا و آخرت از این قبیل، با آیه فوق که مى گوید: در برابر کار بد فقط به اندازه آن کیفر داده خواهد شد سازگار نیست.
ولى با توجه به یک نکته پاسخ این ایراد نیز روشن مى شود و آن این که:
منظور از مساوات میان گناه و کیفر ، مساوات عددى نیست، بلکه کیفیت عمل را نیز باید در نظر گرفت، خوردن یک روز روزه ماه رمضان با آن همه اهمیتى که دارد مجازاتش تنها یک روز کفاره نیست بلکه باید آنقدر روزه بگیرد که به اندازه احترام آن یک روز ماه مبارک بشود.
به همین دلیل، در بعضى از روایات مى خوانیم: کیفر گناهان در ماه رمضان بیش از سایر ایام است همان طور که پاداش اعمال نیک در آن ایام، بیشتر است تا آنجا که مثلاً یک ختم قرآن در این ماه برابر با هفتاد ختم قرآن در ماه هاى دیگر است.
تفسير نمونه)
🆔 @ghorun