✍
جان آقام ( عج ) . . .
امـــــام عـصـــر ( عج )
در کجای زندگی ما قرار دارد!!
کدام یک از ما عاشق و مشتاق دیدن امام زمان( عج ) خویش هستیم؟
به چه میزان برای دیدن او و درک محضر مقدسش تلاش کرده ایم؟
پیامبر خدا (ص) فرمودند:
هیچ بنده ای ایمان به خداوند ندارد... مگر این که من در نزد او از خویش محبوب تر باشم و عترت مرا بیش از عترت خود و خانواده ام را بیش از خانواده ی خود و جان مرا بیش از جان خود دوست داشته باشد.
کدام یک از ما...
تاخیر در ظهور امام را جدی گرفته ایيم !!
چند نفر آسایش خویش را از دست داده اند!
اگر چه محدود و موقت،،،، !
کسى را سراغ داريد!!
کسى را ميشناسيد که هرچند یک بار خواب و خوراکش مختل شده باشد؟
واقعا امام عصر در کجای زندگی ماست!
متن یاحاشیه!!!
متاسفم اما بايد بگویيم ...
حتی در حاشیه ی زندگی برخی از ما
آقا لمس نميشود و حضور ندارد !!
همه ما مخلوقات خدا....
مهمان وجيره خوار سفره امام عصر ( عج ) ایم
ولی حق نمک را ادا نكرديم.....
الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج الساعة
کانال دختـــر باید خانـــوم باشد
@dokhtarbayadkhanoombashad
اینــ چادر مشڪـے
ضمانت امنیتــ منـ استــ.
خواهرمـ
معنـے آزادے رو درستــ
متوجہ نشدے
آزادے یعنـے:
مطمئن باشـے↑
اسیر نـگاه ناپاکان نیستـے
کانال دختـــر باید خانـــوم باشد
@dokhtarbayadkhanoombashad
✍
فهمیدن محرم
«حُر» تا قبل از «حُر» شدن
در آخرین روزهای ماه ذی الحجه، سپاه هزار نفری «حُر بن یزید ریاحی» به قافله امام حسین علیه السلام رسید.
امام حسین از او پرسیدند:
«با مایی یا ضد ما؟!»
حُر پاسخ شد:
«بر ضد شما! آمده ام تا شما را به کوفه نزد ابن زیاد ببرم»
امام حسین فرمودند:
«به کوفه نمی آیم و بر می گردم»
ولی «حُر» با بازگشت امام حسین مخالفت کرد و گفت:
«تا رسیدن دستور جدید، حق بازگشت ندارید»
«حُر» ، نامه ای به ابن زیاد نوشت و کسب تکلیف کرد.
ذخیره آب سپاه «حر» تمام شده بود و امام حسین دستور دادند به سپاه دشمن آب بدهند و حتی اسب های سپاهیان را نیز سیراب کنند!!
«طرماح بن عدی» به امام حسین گفت:
«بهتر است قبل از اینکه سپاه کامل دشمن برسد، همین جا با سپاه هزار نفری حُر بجنگید!»
امام حسین قبول نکردند و فرمودند:
«ما با حُر قراری گذاشتیم که از آن تخلف نخواهیم کرد.»
ابن زیاد ، پاسخ نامه حُر را داد:
«حسین بن علی را در جایی که آب و آبادی نباشد نگه دار تا سپاه عمر سعد برسد»
حُر ، به دستور عمل کرد و امام حسین ، روز دوم محرم، به کربلا رسید.
امام حسین می خواست که در قریه نینوا توقف کند، اما «حُر» اجازه نداد و امام حسین مجبور به توقف در کربلا شد.
زهیر بن قین به امام حسین گفت:
«تا جمعیت دشمن اندک است، بیایید با آنها بجنگیم.»
امام حسین پاسخ دادند:
«تا آنها جنگ را آغاز نکنند ، من شروع کننده جنگ نخواهم بود.»
با رسیدن عمر سعد ، مأموریت حُر به پایان رسید. حُر توانسته بود از بازگشت امام حسین جلوگیری کند و او را در منطقه ای بی آب و علف متوقف نماید.
صبح روز عاشورا، حُر نزد امام حسین آمد و گفت:
«من همان کسی هستم که آن کارها را کردم! آیا راه توبه باز است؟!»
امام حسین علیه السلام بدون یادآوری گذشته فرمودند:
«بله! توبه ات قبول است. بشارت می دهم تو را به این که هم در این دنیا هم در آخرت، حُر و آزاده هستی»
الفتوح ، جلد ۵ ، صفحه ۱۳۶
تاریخ طبری ، جلد ۵ ، صفحه ۴۰۱
انساب الاشراف ، جلد ۳ ، صفحه ۱۶۹
کانال دختـــر باید خانـــوم باشد
@dokhtarbayadkhanoombashad