💠 طلاق دادن زن، در حال حیض یا نفاس در سه صورت صحیح است:
۱. آنكه شوهرش بعد از ازدواج با او نزديكی نكرده باشد.
۲. آبستن باشد و اگر معلوم نباشد كه آبستن است و شوهر در حال حيض طلاقش بدهد، بعد بفهمد آبستن بوده، اشكال ندارد.
۳. مرد به واسطه غايب بودن نتواند يا برايش مشكل باشد كه پاك بودن زن را بفهمد.
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 نماهنگ | امتحان الهی
🔻 حضرت آیتالله خامنهای: اگر به حکمت مندرج در #عید_قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. در عید قربان یک قدردانی بزرگ الهی نهفته است از پیامبر برگزیدهی حضرت حق، حضرت ابراهیم (علیهالسّلام) که آن روز ایثار کرد. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است.
🔹امتحانهائی که ما میشویم، در واقع نقطهی اصلیاش همین است؛ پای یک ایثار و یک گذشت به میان میآید ... امتحان الهی برای این نیست که خدا ما را بشناسد، ببیند ما در چه وزنی، در چه حدی هستیم؛ خود امتحان در حقیقت یک گام است به سوی مقصد... امتحان یعنی عبور از وادی محنت. یک محنتی را، یک شدتی را جلوی پای یک انسانی یا یک ملتی میگذارند؛ عبور از این محنت، امتحان است. اگر توانست عبور کند، به آن منزل مقصود میرسد. ۱۳۸۹/۰۸/۲۶
#عید_سعید_قربان
@girl_313
10.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 حجتالاسلام مسعود عالی: حضور زنان بیحجاب در جامعه یک گناه جمعی است
♦️حجتالاسلام مسعود عالی با بیان اینکه اگر خانمی با وضع ناهنجار و بی #حجاب وارد جامعه شود، موجب گناه جمعی شده است، گفت: این خانم خواسته یا ناخواسته، جو #حیا و #عفت در جامعه را به سمت بیحیایی و بیعفتی میکشاند
امنیت (روحی و روانی) جامعه در خطر است ⭕️
و این شاید خطرناک ترین چیز است
بی حجابی خطرناک ترین چیز است
به خصوص برای نوجوان ها و جوان ها⭕️
و شاید حتی کودکان و فرزندان ما
@girl_313
.
✅ یه معمای قرآنی بهمراه جایزه ✅
❓كدام آيه در قرآن كريم به آيه ولايت معروف است ؟🤔
👈 ازبین پاسخهای صحیح
قرعه کشی میشه و به نفر اول
جایزه تعلق میگیره.☺️حالا جایزه چی هست.خب معلومه باید تابلو فرش باشه .
یه تابلو فرش سایز ۲۰در۲۰ به ارزش ۱۵۰هزار تومان .
💠 جواب معما رو به همراهِ
نام ونام خانوادگی
وبرای چند نفر ارسال کردی؟
به آیدی زیر بفرستید.
@Mr_farsh313
👈 مهلت ارسال پاسخ
نهایتا تا ساعت۱۲ عید #غدیر ⚠️
🔹پیشنهاد میدم این پیام رو به دوستان و آشنایان هم ارسال کنید
تا در پاسخگویی و قرعه کشی شرکت کنن.😊
از #عید_قربان تا #عید_غدیر
🔰 تابلوفرش چهره 👇👇👇👇
@tabloo_farsh313 لینک کانال
#داستان_واقعی
#نسل_سوخته
#نویسنده_شهید_سید_طاها_ایمانی
#قسمت_۶۳
*═✧❁﷽❁✧═*
ـ مهران ... کامران بدجور زرد کرده ...
سرم رو آوردم بالا ...
ـ واسه چی؟ ..
ـ هیچی ... اون روز برگشت گفت ... باغ، پارتی مختلط داشتن و ... بساطِ ... الان که دید داشتی وضو می گرفتی... بد رقم بریده ..
دوباره سرم رو انداختم پایین ... چشم روی تسبیح📿 و مهرم ... و سعی می کردم آرامشم رو حفظ کنم ...
ـ خیلی ها قپی خیلی چیزها رو میان ... فکر می کنن خالی بندی ها به ژست و کلاس مردونه شون اضافه می کنه ... ولی بیشترش الکیه ... چون مد شده این چیزها باکلاس باشه میگن ... ولی طبل تو خیالین ... حتی ممکنه یه کاری رو خودشون نکنن ... ولی بقیه رو تحریک کنن که انجام بدن... خیلی چیزها رو باید نشنیده گرفت❌ ...
سعید از در رفت بیرون ... من با چشم های پر اشک، سجده... نمی دونستم کاری که می کنم درسته یا نه ... توی دلم ♨️آتشی به پا بود ... که تمام وجودم رو آتش می زد ...
- خدایا ... به دادم برس ... احدی رو ندارم که دستم رو بگیره... کمکم کن ... بهم بگو کارم درسته ... بگو دارم جاده رو درست میرم ...
رفقاش که داشتن می رفتن ... کامران با ترس اومد سمتم... و در حالی که خنده های الکی می کرد و مثلا خیلی رو خودش مسلط بود ... سر حرف رو باز کرد ...
ـ راستی آقا مهران ... حرف هایی که اون روز می زدم ... همه اش چرت بود ... همین جوری دور هم یه چیزی می گفتیم ...
چند لحظه مکث کردم ...
ـ شما هم عین داداش خودم ... حرفت پیش ما امانته ... چه چرت ... چه راست ...
یکم هاج و واج به من و سعید نگاه🙄 کرد ... خداحافظی کرد و رفت ... سعید رفت تو ... من چند دقیقه روی پله های سرد راه پله نشستم ... شاید وجود آتش گرفته ام کمی آرام تر بشه ...
تمام شب خوابم نبرد ... از فشار افکار روز ... به بی خوابی های مکرر شبانه هم گرفتار شده بودم ... از این پهلو به اون پهلو ...
بیشترین زجر و دردی که اون ایام توی وجودم بود ... فقط یه سوال بود ... سوالی که به مرور، هر چه بیشتر تمام ذهنم رو خودش مشغول می کرد ...
- خدایا ... دارم درست میرم یا غلط؟ ... من به رضای تو راضیم ... تو هم از عمل من راضی هستی؟ ...
بعد از نماز صبح ... برگشتم توی رختخواب ... با یه دنیا شرمندگی😥 از نمازی که با خستگی و خواب آلودگی خونده بودم ... تا اینکه ... بالاخره خوابم برد ...
سید عظیم الشأن و بزرگواری ... مهمان منزل ما بودند ... تکیه داده به پشتی ... رو به روشون رحل قرآن ... رفتم و با ادب ... دو زانو روی زمین، مقابل ایشون نشستم ...
قرآن رو باز کردند و استخاره با قرآن رو بهم یاد دادند ...
سرم رو پایین انداختم ...
ـ من علم قرآن ندارم ... و هیچی نمی دونم ...
ـ علم و هدایت از جانب خداست ...
جمله تمام نشده از خواب پریدم ... همین طور نشسته ... صحنه های خواب جلوی چشمم حرکت می کرد ... دل توی دلم 💔نبود ...
دانشگاه، کلاس داشتم اما ذهن آشفته ام بهم اجازه رفتن نمی داد ... رفتم حرم ... مستقیم دفتر سوالات شرعی ...
ـ حاج آقا ... چطور با قرآن استخاره می کنن؟ ... می خواستم تمام آدابش رو بدونم ...
باورم نمی شد ... داشت ... کلمه به کلمه ... سخنان سید رو تکرار می کرد ...
♻️ادامه دارد...
══ ೋ💠🌀💠ೋ══
9.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چه کار کنیم #حجاب در جامعه
گسترش پیدا کنه؟
🎤 #استاد_پناهیان
🤳 توئیت جالب حاج امیر عباسی
به طرف میگی حجاب و قبول داری میگه نه
میگی نفقه و #مهریه رو چی؟ میگه بله
میگی عجب پس از #اسلام حجابش و قبول نداری، نفقه و مهریه رو قبول داری؟
میگه من هر چی دلم بخواد و قبول دارم
آخه بزرگوار
مگه دلبخواهیه؟
اگه مسلمونی باید کلّ دین و بپذیری
اگه نیستی بازم #حجاب قانون جمهوری اسلامیه
@girl_313
ابراهیم هر چقدر تلاش کرد، چاقو برای ذبح اسماعیل یاری نمیکرد. فکر کرد چاقو تیز نیست .تیزش کرد.بازهم نشد. پرتابش کرد. چاقو به صخره ای در همان حوالی خورد و از شدت تیزی سنگ را دو نیم کرد.
کار که به اینجا رسید، چاقو خودش به زبان آمد که :خلیل به بریدنم امر میکند و جلیل(خداوند) نهی ام میکند.
صحنه بعد را قرآن اینطور روایت میکند« وفدیناه بذبح عظیم»
و او را به ذبحى بزرگ بازخريديم...
ظاهر بینان نوشته اند این ذبح عظیم همان گوسفندی است که از آسمان آمده بود!
توجه نکرده اند که چطور یک گوسفند میتواند از اسماعیل عظیم تر باشد.
اسماعیل که در واقع ذبح نشد.گوسفند هم که ذبح عظیم به حساب نمی آید. پس ذبح عظیم کیست؟
اینجا را حافظ زیبا روایت کرده :
مرید پیر مغانم زمن نرنج ای شیخ
چرا که وعده تو کردی و او به جا آورد...
ابراهیم متحیر مانده که خوابش چه شد؟ ماموریتش
جبراییل نازل شد:لقد صدقت الرویا. خوابت تعبیر شد.مهم این بود که تعلقت از اسماعیل را ذبح کنی که کردی.
طبیعی بود ابراهیم بپرسد خدایا پس ذبح عظیم کیست؟
وجبراییل در جوابش فقط توانست روضه بخواند : صلی الله علیک یا ابا عبدالله...
حالا پدر و پسر هر دو فهمیده بودند که ذبیح الله کیست.
به خانه برگشتند، واقعه را برای مادر اسماعیل تعریف کردند و جای چاقویی که نبرید، روی گردن اسماعیل را هم نشانش دادند.
نوشته اند هاجر ،بعد از دیدن جای چاقو بر گردن فرزند دلبندش ،اینقدر گریه کرد که مریض شد و در اثر همین بیماری از دنیا رفت. مادر است دیگر! تحمل ندارد حتی روایت ذبح ناموفق پسرش را بشنود...
صلی الله علیک یا فاطمه الزهرا
#عید_قربان
#عید_سعید_قربان
#عرفه
@madahi313
Meysam Motiei - Eyde Ghadir 32 (128).mp3
5.71M
🎧 سرود | ویژه ایام غدیریه
🎤 حاج میثم مطیعی
#عید_سعید_غدیر
#عید_غدیر
#غدیر
به کانال آموزشی صفر تا صد مداحی بپیوندید 👇👇👇👇👇
@madahi313
بسم الله الرحمن الرحیم
#سوره_مبارکه_اسراء_آیه_۶۵
《انَّ عبادی لیسَ لکَ علیهم سلطانُُ وکفی بربک وکیلا》
ای شیطان بدان که بربندگان من نمیتوانی تسلط داشته باشی و
همین مقدار کافی است که پروردگارت سرپرست و نگهبان آنهاست