eitaa logo
💜دخترونه ➬
2.9هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
224 فایل
من یک دختـ♕ـر هستمツ 💞(: من نه عــاشــق هستم ... ونه محتاج نگاهی که بلغزد برمن من خودم هستم ویک حس غریب که به صد عشق وهوس می ارزد
مشاهده در ایتا
دانلود
+ فقط اونجایی که علی اصغر روی دست امام حسین پرپر شد، میگن بزرگترین داغ بود ... اون لحظه امام گفت: اون چیزی که این مصیبت رو بر من آسون می‌کنه اینه که تو می‌بینی، خدا! "چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى‏‎ آید" · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
+ قرآن تمام ، نور و زندگی است🌱 بخوان آیه به آیه از هستۍ!❥ · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
𖥸 پروفسور ادوارد گرانویل براون مشهور به ادوارد براون، پزشک و مستشرق بزرگ انگلیسی و استادیار زبان فارسی در دانشگاه کمبریج : «آیا اقلیتی پیدا می‌شود که حدیث کربلا را بشنود؛ اما آشفته و محزون نگردد، حتی غیر مسلمانان نیز نمی‌توانند پاکی روحی را که این جنگ اسلامی در تحت لوای آن انجام گرفت، انکار کنند». . . · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
(🖤✨) . .- شمر روی سینه نشست. نعره زد، خنجر کشید. دخترک از وسط جمیعت دست مادر را رها کرد و خودش را به شمر رساند. با مشت به سر و صورت شمر زد و با گریه گفت: «بابای بد! تو دیگه بابای من نیستی! من دوستت ندارم.» شمر کلاه و خنجر را زمین انداخت و های‌های گریه کرد. تعزیه بهم ریخت. دختر خوشحال شد. امسال امام حسین شهید نشد:( · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
Mahmood Karimi - Ey Ahle Haram (128).mp3
5.47M
- ای اهل حرم میر و علمدار نیامد. · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب دائم این رو ببینید بخونید بهش فکر کنید و گریه کنید · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
°عموعَــــبّاس، بـــــے‌تو‌قـــݪــ๓ـــب‌حرم‌می‌گیره💔... · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
چایت را من شیرین میکنم پارت 5 چه اتفاقی افتاده بود؟ چه چیزی دانیال، برادری که الهه میخواندمش را هر روز سنگ‌تر از قبل، تحویلم میداد؟ چند مرتبه برای حرف زدن به سراغش رفتم، اما هربار با سردی از اتاقش بیرونم کرد. چندبار مادر به سراغش رفت، اما رفتاری به مراتب بدتر، از خود نشان داد. سرگردان و مبهوت مانده بودیم؛ من و مادر. دیگر نمی‌خواستیم تنها ته مانده امید به زندگی راهم از دست بدهیم. اما انگار باید به نداشتن عادت میکردیم. دانیال روزبه‌روز بدتر شد. بداخلاق، کم‌حرف‌، بی‌منطق. اجازه نمی‌داد، دستش را بگیرم، مانند دیوانه‌ها فریاد می‌کشید که تو نامحرمی! و من مانده بودم حیران، از مرزهای بی‌معنی، که اسلام برای دوست داشتنی‌ترین تکه هستی‌ام می‌گذاشت. بیچاره مادر که هاج‌و‌واج می‌ماند با دهانی باز، وقتی هم‌تیمی‌اش از احکامی جدید می‌گفت. بازهم ذهنم غرغره میکرد که این خدا چقدر بد است، دانیال با هربار بیرون رفتن، منجمد و خشن‌تر میشد، و این تغییر در چهره زیبایش، به راحتی هویدا بود. حالا دیگر این مرد با آن ریش‌های بلند و موها و سبیل‌های تراشیده، نه شبیه دانیال من بود و نه مقامی برای خدایی داشت. لحظه‌های بی‌دریغ تنهایی‌ام خرج میشد برای تنفری بی‌نهایت از پسری مسلمان، که برادرم را به غارت برد‌، و من دانه‌دانه کینه می‌کاشتم تاروزی انتقام درو کنم. انگار هیچ‌گاه ، دنیا قصد خوش‌رقصی برای من نداشت؛ منی که حاضر بودم تمام سکه‌های عمرم را خرج کنم تا لحظه‌ای ساز دنیا، باب دلم کوک شود. بیچاره خانه‌مان که از وقتی مارا به خود دید، چیزی از سرمای شوروی برایش کم نگذاشتیم. روزهایمان خاکستری بود، اما دیگر، رنگش به سیاهی کلاغ‌های ولگرد میزد. رفتارهای دانیال علامتی بزرگ از سوال را برایم ایجاد میکردند. این دین و خدا چه‌چیزی از زندگی ما میخواهند؟ مگر انسان کم بود، که خدا اهالی این کلبه وحشت زده را رها نمیکند؟ مادر یک مسلمان ترسو، پدر یک مسلمان سازمان‌زده ، و حالا تنها برادرم، مسلمانی مذهبی که از هول حلیم، توی دیگ فرو رفته بود. کمتر از گذشته با دانیال رو‌به‌رو میشدم، اما تمام رفتارهایش را زیر نظر داشتم. چهره‌ی عجیبی که برای خود ساخته بود و برخورد‌های عجیب‌ترش، کنجکاوی‌ام را بیشتر می‌کرد. ولی در این بین، چیزی که مانند خوره ذهنم را می‌جوید، اختلاف عقاید و کشمکش‌هایش با مادر مسلمانم بود. هردو مسلمان، با این همه اختلاف؟ - · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نفر 5⃣ 1.3 K · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
+ اما قلب‌های شکسته! •(💔🥺)• عباس ضامن و سرپرست آن‌ها ست...∞ - "یا عبـّـــــاس! نحنُ بحماک" · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟!🥲💔 · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
· · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
Mahmoud Karimi - Peygham Karbala (128).mp3
4.85M
- یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد؟ - یا مرتضی علی قمری داشتی چه شد؟ - ام البنین بگو پسری داشتی چه شد ؟ · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
+ عباس من ! دستهایت کو ؟ - به شوق دیدار شما دست و پا گم کرده‌ام :)) · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
+با آستینش اشکش رو پاک می‌کرد برمی‌گشت...)😭 · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
_ هر ڪجا چشم در این علقمہ مےاندازم قطعہ اے از پســر اُمِ البنیــن افتــاده · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
مارا حسین بود که آدم حساب کرد🥺❤️ · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
یا ابوفاضل:)💔🙃 · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
بـــھ قـول حـــسیــن طـــاهری کـــھ مـــیگفت: زود مــــــیگذره، آره، زود مــــیگذره... زمــــان با کســــی که دوســش داری،‌ زود مـــیگذره همـــیشـــھ مــحرم ها انگـــاری، زود مـــیگذره زود مــــیگذرهــ❤️‍🩹🖤 · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
دخترا امشب خیلی ماروهم دعا کنین🥺♥️
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است💔 مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع🥀 عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است💔 مکن این صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع:) 🥀 · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city
Mahmood Karimi - Makon Ey Sobh Tolou Shoor (128).mp3
6.71M
مکن ای صبح طلوع... 💔🥀 · · · • • • • ◜♡◞ • • • • · · · ↷🖤⌜ @Girls_city