وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ
و توکل بر آن خدای مقتدر مهربان!نشد؟فداسرت !حتماً نباید میشد…
#سلامسلام😍🫀
˙·٠•●♥ @girlstudentAmol ♥●•٠·˙
44.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 نماهنگ #سربازان_فرمانده
📹 تدوین
مخصوص استان مازندران _ شهرستان آمل
🖥 لینکـــ با کیفیت در آپـــارات :
🌐https://aparat.com/v/q1oIr
♦️#جبهه_فرهنگی_سرو
(سربازان رهرو ولایت)
حوزه بسیج دانش آموزی فاطمه زهرا سلام الله.آمل
˙·٠•●♥ @girlstudentAmol ♥●•٠·˙
🌲 چون سرو سربلندیم
آتش به اختیاریم
چهزیباگفتحاجحسین!..
یادمونباشہکههرچقدربرای
خداکوچیکیوافتادگیکنیم
خدادرنظردیگرانبزرگمونمیکنه!♥️''
-‹شھیدحاجحسینخرازی!›
#تلنگرانه
هدایت شده از •|بُرناآوینـے|•
قسمت ۲_صعودچهلساله_۲۰۲۳_۰۷_۰۲_۲۱_۲۷_۰۹_۳۱۲.mp3
1.73M
〔📚📻〕
#کتاب_صوتے
【صعود چہل سالہ】
قسمت دوم
موضوع:استقلال سیاسی
پیشرفت ها و دستاورد های؛
ایران اسلامی در چهاردهه گذشته
بنابر آمار های بین المللی←📊📈
جهت آشنایی با"
موفقیت ها و دستاور های[🇮🇷✌🏼]
ملت غیور ایران پیشنهاد میدیم
فایل صوتی بالا رو گوش کنی↑
کاری از؛
بسیج دانش آموزی باقرالعلوم(ع)
مجمع علوی شهرستان آمل
✅ @bornavini
✅ @bagher_0313
ازآیتاللهبهجت‹ره›پرسیدند!
#امام_زمان ‹ع›کجاست؟!
فرمودند:آقادرقلبهاےشماست؛
مواظبباشیدبیرونشنکنید..!
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
<🎙🌱>
[پادکست غــدیر خم]
غدیریامسقیفهاینیســـتم
درپـیهرخلیفهاینیســـتم
خوردهگـرهبنـد؛دلمباعـــلی
غیـرعلیبادگرینیســــتم
#غدیر 💚
نویسنده: سید فاطمه زهرا حسنی📚
گوینده: پریا رضاپور🎤
🔹کاری از بسیج دانش آموزی فاطمهالزهرا(س)
مجمعفاطمیشهرستانآمل
˙·٠•●♥ @girlstudentAmol ♥●•٠·˙
5.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تولـــدتونتوآسمونامبـــارك :)!
•
•
<شهیدآرمانعلیوردی🌱>
#استوری
˙·٠•●♥ @girlstudentAmol ♥●•٠·˙
مادرِ متوکّل لعنه الله ، برای شفای او به إمام هادی علیه السّلام متوسل میشود.
قَالَتْ لَهُ کُنْتُ قَدْ نَذَرْتُ فِی عِلَّتِکَ لَمَّا أَیِسْتُ مِنْکَ إِنْ عُوفِیتَ حَمَلْتُ إِلَیْهِ مِنْ مَالِی عَشَرَةَ آلَافِ دِینَارٍ فَحَمَلْتُهَا إِلَیْهِ وَ هَذَا خَاتَمِی عَلَی الْکِیسِ .....
🛑کلینی رحمه الله روایت کرده از إبراهيم بن محمّد طاهرى که متوكّل بر اثر دُمل و زخم بزرگ و عميقى كه درآورد بيمار شد و به مرگ نزدیک شد و أحدى جرأت نكرد با ابزار آهنى او را جراحى كند. مادرش نذر كرد اگر او خوب شود ، پول بسيارى برای إمام هادی عليه السّلام از ثروت خودش بفرستد. فتح بن خاقان وزير متوكّل به متوكّل گفت اى كاش مرا نزد أبوالحسن علیّ بن محمد مىفرستادى ، زيرا او معالجه تو را مىداند. متوكّل كسى را نزد آن حضرت فرستاد و مرض او را شرح داد ، فرستادهٔ او اين دستور را آورد كه پِشكلهایی که از گوسفند زیر پایش ریخته را بگيرند و با گلاب مخلوط كنند و روى دُمل گذارند. وقتی قاصد ، دستور را آورد و به آنها گزارش داد ، آن را به باد مسخره گرفتند. خاقان گفت بخدا به آنچه كه گفت داناتر است. از اين روی به دستور حضرت عمل كردند. متوكّل را خواب گرفت و دردش آرام شد و دُمل سر باز كرد و آنچه در آن بود بيرون آمد و مژدۀ سلامتى او را به مادرش دادند. او ده هزار اشرفی را در کیسه گذاشت و مْهرِ خودش را بر آن زده و براى إمام عليه السّلام فرستاد. متوكّل نیز از بيمارى خود بهبودى كامل يافت.
بطحائى نزد متوكّل سخنچينى كرد كه پول و اسلحه براى آن حضرت مىفرستند و او قصد شورش دارد. متوکّل به سعيد حاجب دستور داد كه شبانه بخانۀ آن حضرت حمله کن و هرچه پول و اسلحه نزد او يافتى بردار و براى من بفرست. إبراهيم بن محمّد گويد👈 سعيد حاجب گفت من شبانه بخانۀ آن حضرت رفتم و نردبان را به همراهم بردم ، سر بام رفتم و چون در تاريكى به يكى از پلكانها سرازير شدم نمىدانستم از كجا وارد خانه شوم ، دیدم إمام فرياد زد اى سعيد ، بجاى خود باش تا برايت شمع بياورند. طولى نكشيد كه شمعى آوردند و من فرود آمدم ،👉 ديدم آن حضرت ، روپوشی پشمينى پوشيده و كلاه پشمينى بر سر نهاده و سجاده روى حصير برابر اوست و ترديد نداشتم كه مشغول نماز بوده. بمن فرمود اين اتاقها در اختيار توست همه را بگَرد. من به همۀ اطاقها رفتم و بازرسى كردم و چيزى را جز يك كيسه اشرفى كه مُهرِ مادر متوكّل را داشت و كيسه ديگرى هم سر به مُهر بود را نیافتم. بمن فرمودند اين جانماز را هم بازرسى كن. من آن را برداشتم و يك شمشير غلاف كرده و ساده زير آن بود ، آنها را برداشته و نزد متوكّل بردم. او چون به مُهر مادرش نگاه كرد او را خواست. مادرش نزد او آمد و يكى از خدمتكاران مخصوص بمن گزارش داد كه مادرش به او گفت در بيمارىِ تو من از بهبودت ناامید شدم و نذر كردم كه اگر سالم شدى ، از پول خودم ده هزار اشرفى براى او بفرستم و آنها را فرستادم و اين هم مُهر من است كه بر كيسه است. او كيسۀ ديگر را گشود و در آن چهارصد اشرفى بود ، و او يك كيسۀ اشرفى را بر آنها افزود و بمن فرمان داد كه آن را براى إمام ببرم. من آنها را بردم و آن شمشير را با سه كيسه پرداختم و به آن حضرت گفتم اى آقاى من ، بر من سخت است اين مأموريت دربارۀ شما. در پاسخ فرمودند ستمگران بزودى خواهند دید كه چه سرانجامى خواهند داشت.
📚:کافی ۱ / ۴۹۹ ، حدیث ۴.
#امامت
#غدیر
#عید
علم الحدیث
˙·٠•●♥ @girlstudentAmol ♥●•٠·˙
➖مسجد غدیر و شرح ماجرای منافقین در حج البلاغ
🛑عَنْ حَسَّانَ الْجَمَّالِ قَالَ: حَمَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع مِنَ الْمَدِينَةِ إِلَى مَكَّةَ فَلَمَّا انْتَهَيْنَا إِلَى مَسْجِدِ الْغَدِيرِ نَظَرَ إِلَى مَيْسَرَةِ الْمَسْجِدِ فَقَالَ ذَلِكَ مَوْضِعُ قَدَمِ رَسُولِ اللَّهِ ص حَيْثُ قَالَ مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ ثُمَّ نَظَرَ إِلَى الْجَانِبِ الْآخَرِ فَقَالَ ذَلِكَ مَوْضِعُ فُسْطَاطِ أَبِي فُلَانٍ وَ فُلَانٍ وسَالِمٍ مَوْلَى أَبِي حُذَيْفَةَ وَ أَبِي عُبَيْدَةَ الْجَرَّاحِ فَلَمَّا أَنْ رَأَوْهُ رَافِعاً يَدَيْهِ قَالَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ انْظُرُوا إِلَى عَيْنَيْهِ تَدُورُ كَأَنَّهُمَا عَيْنَا مَجْنُونٍ فَنَزَلَ جَبْرَئِيلُ ع بِهَذِهِ الْآيَةِ- وَ إِنْ يَكادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَ يَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ وَ ما هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعالَمِينَ
🔰 حسّان جمّال گويد:
امام صادق عليه السّلام را از مدينه به مكّه بردم، چون به مسجد غدير رسيديم به سمت چپ مسجد نگاه كرد و فرمود: آنجا جاى پاى رسول خدا صلّى اللّه عليه و اله است، موقعى كه فرمود:
«هركه را من مولايم پس على مولاى اوست».
سپس به سمت ديگر مسجد نگاه كرد و فرمود: آنجا جاى چادر ابا فلان و فلان (ابابكر و عمر)، سالم مولى ابى حذيفه و ابى عبيده جرّاح است. هنگامى ديدند پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله دستانش را بلند كرده به يكديگر گفتند: به چشمانش نگاه كنيد! كه همانند ديوانگان مىچرخد(!!)
در اين هنگام جبرئيل عليه السّلام با اين آيه فرود آمد كه «نزديك است كافران هنگامى كه آيات قرآن را مىشنوند با چشم زخم تو را از بين ببرند و مىگويند: او ديوانه است. در حالىكه اين (قرآن) جز مايۀ بيدارى براى جهانيان نيست».
📚: الكافي ج4، ص: 566
#غدیر
#عید
#عید_ولایت
علم الحدیث
˙·٠•●♥ @girlstudentAmol ♥●•٠·˙