آرامم...
برای خودم چای میریزم، زیر باریکهی نور پنجره مینشینم، به جنجال گنجشکهای خیابان گوش میکنم، نفس عمیقی میکشم و خوشحالم از اینکه هستم، که کسانی را دوست دارم، که کسانی دوستم دارند، که هدف دارم، که امیدوارم...
امیدوارم به رسیدن روزهای خوبتر، به اتفاقات خوبتر، به ملاقات آدمهای خوبتر، خواندن کتابهای خوبتر، رفتن به مکانهای خوبتر و داشتن هدفهایی خوبتر...
من امیدوارم به ساختن بهترینها برای خودم و باور دارم که با گذار زمان، بزرگتر، فهمیدهتر، آرامتر و خوشبختتر خواهم شد.
نسیم خنکی از شیار پنجره میدود بین موهام، یا کریمی از پشت شیشه مرا نگاه میکند و من چهار زانو نشستهام در بطن سبزترین و آرامترین دقایق زیستن.
#نرگس_صرافیان_طوفان
ميگفت:
"هيچوقت آدمی كه حتی
با فكر از دست دادنت گريه كرده رو ول نكن!
بهت قول ميدم هيچكس اندازه اون
دوستت نخواهد داشت!
•• 🦊🍂⛈
قدردانِ روزهایِ سخت باش!
همان روزهایی که تو را
با خودِ قوی ترت آشنا کرد.
#معصومه_صابر
___ _
این روزها عجیب دلم میخواهد برگردم
بہ همان ایامـے که کلِ دغدغہمان در یاد
گیرۍ جمـع .. تفریق و حفظ کـردنِ آیھ
قلهواللہ خلاصہ میشد، همانـ روزهایۍ
کِ درحیاطِ مدرسه لیلی وگرگم ب هوا
هوابازی میکردیم و باذوق رویِ مچ یک
دیگر ساعت میکشیدیم ! 🤎 >.<