4️⃣قدرت غیر شخصی؛بدین معنــا که قدرت بایــد از ماهیت شخصی خود خارج شود و حتی وقتی صحبت از وفاداری به دولت می شود به معنای وفاداری به یک شخص خاص نیست،قدرت غیرشخصی با مفهومی به نام حکومت قانــون قرابت دارد،حکومت قانــون یعنی حکومت غیرشخصی،یعنی حکومتی که قاعده ها بر مردم حکم می رانند نه اشخاص و آنها نیز خود مقید به قوانین هستند.نقطه مقابل حکومت قانون، اســتبداد و یا خودکامگی اســت، خودکامگی دربرگیرنده مقاماتی است که خود را مقید به قوانین حقوقی از قبل تعیین شده می دانند و اختیارات خود را فراتر از قانون می دانند.
5️⃣دیوان سالاری( بوروکراسی )؛مفهوم دیگر دیوان ســالاری است.اگرچه عمومــا در رابطه بــا مفهوم دیوان ســالاری،معنای منفی از آن مراد می شــود امــا مفهــوم مدرن آن،مقامات، پســت ها و جایگاه ها دارای شــرح وظایف مشخصی هستند و معیار ارتقا، انتصاب و جابهجایی افراد در این پســت ها،امکانات و جایگاه ها، بر اســاس شایستگی های افراد است. افراد صرفا بر اساس میزان توانایی ها و شایستگی هایشان می توانند در این پســتها قرار بگیرند و ارتقا یابند، لذا "نظام تاراج" که بر اســاس آن به محض اینکه ساختار سیاسی عوض می شود دومینوی تغییر مدیران از بالاترین مرتبه تا پایین ترین آن صورت می گیرد،مغایر با نظام شایسته سالاری در نظام های مبتنی بر دیوان سالاری کارآمد است
@goftteman
6️⃣شهروندی:مفهوم دیگری که در رابطــه با دولت مدرن مطرح است،مفهوم شهروندی اســت،مفهوم شــهروندی در گستره حقوق مدرن معنا می یابد.گذار از مفهوم رعیــت، اتبــاع و ســپس به ســمت شــهروندی، لازمه تحقق دولت های مدرن است.در مفهوم رعیت، تنها با تکلیف مواجه هستیم و مردم کسانی هستند که در مقابل حکومت،تکالیفی دارند،حتی وقتی مفهوم اتباع در دولت های ملی مطرح می شود، اگرچه حقوقی هم برای افراد قائل اند اما تکلیف وجه غالب اســت درواقع مردم از این جهت که از قدرت مرکزی تبعیت می کنند دارای حقوقی هستند ولی در مفهوم شــهروندی اولویت با حقوق است و از آن جهت که حکومت ها،حقوق اشــخاص را تامین می کنند می توانند به مردم تکالیفی را هم واگذار کنند.مقدمه هرگونه تکلیفی، شناســایی و تضمین حق ها در دولت مدرن است
7️⃣کنترل انحصاری خشونت؛کنترل انحصاری زور یا کنترل خشونت در دولت های مدرن، مفهومی اســت که ماکس وبر بر روی آن تاکید زیادی داشته و می گوید در دولت مدرن،تنها دولت است که می تواند اعمال زورکند و قدرت عریان داشــته باشــد به عنوان مثال،دولت می تواند مجرمین را تعقیب کند،
@goftteman
دولت می تواند کسی را مجازات کند، دولت می تواند نظام پلیسی داشته باشد و نظم را برقرار کند.انحصار این کنترل در اختیار دولت است و هیچ نیروی دیگری در جامعه حق ندارد چنین قدرتی داشته باشد، اگر شما قائل به وجود و حضور نیروهایی خارج از مجموعه حاکمیت باشید که به صورت خودسرانه اعمال قدرت و زور کنند،بنابراین عنصر اول دولت مدرن وجود ندارد.
8️⃣مالیات؛آخرین مفهوم و مشخصه ی دولت مدرن،مفهوم مالیات است.سهم مالیات از مجموعه درآمد ملی است که نشان می دهد دولت تا چه حــد به ملت وابســته اســت،دولت هایــی که درآمدشــان از منابع طبیعی به دســت می آید، نیازی به ملت ندارند و به آنها پاسخگو نیستند؛فقط دولت هایی که درآمد خود را از مالیات مردم به دست می آورند خود را موظف به پاسخ گویی به ملت می دانند؛ این بخشی از شاخصه های دولت مدرن مبتنی بر ارا مردمی و دمکراسی است
نقد و بررسی این ساختارها به جای خود خواهد آمد 🌹🌹🙏🙏
@goftteman
⭕حاشیه جایگزین متن!!!
♦️بیش از دو دهه جنگ ،اتش ،خون و تحمیل رنج های سنگین، زیان های مالی گسترده و اتلاف منابع مردمان این منطقه و سایه افکندن یاس و ناامیدی بر این دیار محنت زده ،امید است توافق عربستان سعودی با نظام جمهوری اسلامی ایران و دیدار فیصل بنفرحان وزیر خارجه عربستان از ایران بتواند روزنه ای برای حل و فصل مصائب و مشکلات باشد و کمک شایانی به پایان دادن به خلأ قدرت درلبنان محنت زده و مشکلات اقتصادی آن بکند و گره از بحران سوریه؛ مصر ؛ سودان و... نیز بگشاید
☀️ اینکه رسانهها موضوعاتی بدین مهمی را نادیده بگیرند ودرعوض عکس شهید حاج قاسم سلیمانی در محل کنفرانس مطبوعاتی وزیران خارجه دو کشور را این همه بزرگنمایی کنند،جای بسی شگفتی است؛حال بود و نبود یک عکس ذره ای از قدر و منزلت آن شهید بزرگوار نزد ما نمی کاهد و نشانگر این است که در کشور ما،حاشیهها جای متن را گرفته و همگان را به خود مشغول کرده است.یاد این سخن حکیمانه از بودا افتادم که به جمعی از شاگردانش به طعنه گفت؛من با انگشتانم ماه را نشانتان دادم؛ شما به جای توجه به ماه؛ به انگشتان من خیره شدید!!!🌹🙏
@goftteman
🖊 مرحوم دکتر علی شریعتی (دیدن و ندیدن !!)
♦️علی شریعتی را می توان تاثیرگذارترین روشنفکر ایران معاصر نامید.برخی او را دردمندی می دانند که با هنرمندی توانست خوانشی دینامیک از اسلام ارائه کند که تفاوتی آشکار با قرائت رسمی و سنتی داشت، و گروهی دیگر او را انسان ناصادقی می انگاشتند که توانست با زبان سحار و نبوغ ادبی خویش مذهب اسلام را با ایدولوژی های زمان آرایش و آن را در یک بسته بندی جذاب و فریبنده به مخاطبان عمدتا جوان خود ارائه کند. کارنامه پرمناقشه مرحوم شریعتی اما مشحون از نقاط قوت و ضعف است ؛ مرحوم شریعتی چه چیز را دید و چه چیز را ندید؟؟
✅ عاملیت را دید ولی ساختار را ندید: شریعتی تحت تاثیر جنبش های چپ زمان خود: اراده گرا بود و عزم ساختن جان و جهانی نو را داشت. او از انسان سازی آغاز کرد تا بعد از آن جامعه ساخته شود.تاکید بر عاملیت در آموزه های او پررنگ و فربه است. او اگر چه آدمیان را در بند و زندان طبیعت، تاریخ، جامعه و خویشتن می دید ولی افق رهایی را به کمک اراده و ایمان روشن می یافت.شریعتی اما در عمل ساختارهای محدود کننده را ناچیز می دید و تصوری از این که محدودیت ها و اینکه چگونه می توانند بر اراده ها قید و بند گذاشته و سکون و جمود را باز تولید کنند ؛ محدود بود؛ اون چون مارکس هم جهان با این تنوع را تفسیری خاص کرد و همه سعی در تغییر آن داشت
@goftteman
✅ هویت را دید ولی حقیقت را ندید: شریعتی مارکسیسم را رقیب اسلام می دانست و توفیق اش در جذب جوانان را نگران کننده می یافت.به باور شریعتی خوانش های سیاه از تشیع،سکون و رکود را برشیعیان تحمیل کرده بودند و او بر آن بود که با معرفی تشیع سرخ، تحول آفرین و دگرگون سازباشد. شریعتی کوشید تا مصالح جذاب مارکسیسم را در معماری اسلام سیاسی به کار گرفته و به جوانان مسلمان هویت انقلابی ببخشد،بنابراین در رقابت با مکتب قدرتمند رقیب دغدغه شریعتی بیشتر هویت بود تا حقیقت خوانش گزینشی از تاریخ اسلام و شخصیت های آن نیز در همین راستا انجام شد.تاثیرمارکسیسم بر ارا و باورهای او؛ غیر قابل انکار است؛کتاب حسین وارث ادم؛ ابوذر سوسیالیست مسلمان؛ علی یک حزب تمام و..همه و همه خوانشی مارکسیستی از اسلام است
✅ امت را دید ولی ملت را ندید: شریعتی با پیروی از سید جمال به دنبال دردهای امت اسلام بود و کمتر به جامعه ایران می پرداخت. همین بود که در آموزه های او مسائل ایران از جمله توسعه نامتوازن، پیامدهای اصلاحات ارضی، فرمایشی شدن انتخابات، و شخصی شدن قدرت سیاسی هرگز به اندازه دغدغه های امت اسلام مانند اوضاع فلسطین، هجوم دین ستیزانه مارکسیسم، حاکمیت تشیع صفوی و از خودبیگانگی مسلمانان در قبال فرهنگ غرب پررنگ و پرتعداد نبود. بنابراین بیراه نیست اگر بگوییم که شریعتی بیش از ملت ایران به امت اسلام می اندیشید.
✅ روحانی را دید ولی روحانیت را ندید: شریعتی ارتباط نزدیکی با برخی از روحانیان انقلابی داشت و به آینده آن ها خوش بین بود. همچنین او با تمایز نهادن میان تاریخ اروپا و اسلام روحانیت به مثابه یک طبقه را
@goftteman
به رسمیت نمی شناخت و گروه قدرتمند سیاسی نمی شناخت ؛ بیژن جزنی تئوریسین چریک ها اما بر خلاف او دیدگاهی واقع بینانه نسبت به روحانیت داشت و برای آن ها در آینده پساانقلابی شانس رهبری می دید. شریعتی اما نماند تا دوران بعد از انقلاب را ببیند که چگونه روحانیت به دلایل مختلف به مثابه منسجم ترین گروه اجتماعی به قدرت رسید و سرنوشت ایرانیان از سرنوشته شد
✅انقلاب را دید ولی بعد از انقلاب را ندید:
شریعتی شیفته انقلاب و تغییر و تحول بود و برای تحقق آن اهتمام فراوان داشت. او اگر چه انقلاب را پیش از آگاهی فاجعه می دانست و نوعی تحول ژرف در فکر و فرهنگ مسلمانان را مدنظر داشت ولی از آن جا که نه یک آکادمیسین دانشگاهی بلکه یک روشنفکر انقلابی بود آموزه های اش آشکارا دلالت های سیاسی یافت. به رغم ارجمندی انقلاب نزد شریعتی اما او کمتر به دوران بعد از انقلاب می اندیشید. این که با فروکش کردن امواج اولیه نیروها چگونه بر اساس پیشینه، سازماندهی و جایگاه خود در توازن قوای سیاسی به تقسیم سهم خواهند پرداخت ؛ شریعتی چون جنبش های چپ تئوری جامع و کاملی برای پسا انقلاب نداشت؛ کتاب امت و امامت او گواه این مدعاست
روح مرحوم دکتر علی شریعتی شاد🌹🌹🙏🙏
@goftteman
✏دریغا که نشد!!!
⭐در دهه ی 60 خورشیدی برخی از هواداران مرحوم دکتر علی شریعتی اصرار داشتند تا او را بهعنوان «معلم انقلاب» معرفی کنند.در دهه 70 دیگر اصراری بر انطباق این عنوان با مرحوم شریعتی نبود و به جایش تلاش میشد تا او در قامتِ «مصلح اجتماعی» و اندیشهاش همسو با اصلاحات سیاسی، شناخته شود و شریعتی را مترادف گفتمان و شعارهای اصلاح طلبانه آن زمان( تساهل ؛ تسامح؛ دمکراسی خواهی؛ احزاب سیاسی و..) نشان دهند!!! امروزه اما باز هم گرایشی برای احیای نام «معلم انقلاب» برای دکتر شریعتی دیده میشود، اما منظور نه انقلاب 57 بلکه ظاهرا انقلابی باز تعریف کردن دوباره مرحوم شریعتی است!این نگاهها به شریعتی نشان میدهد که افکار و اندیشههای گذشتگان، معمولاً براساس تمایلات و علایقِ روزِ هواداران آنها، تأویل و تفسیر و بازخوانی میشود و این سنتی جاری و ساری در تمام طول تاریخ و کل جغرافیای عالم است باری، زندهیاد دکتر شریعتی سوگمندانه در آغاز پختگی و بلوغ فکری، چهره در نقاب خاک فروکشید و مجموعهای عظیم از آثار نوشتاری و گفتاری از خود بهجا گذاشته است که همۀ آنها ارزش و اعتبار همسانی ندارند. مرحوم شریعتی خود آثارش را به سه دسته تقسیم کرده است؛
@goftteman
🔴 نخست، کویریات که برای خود آفریده است. دوم، اسلامیات که هم برای خود و هم برای مردم خلق کرده است و سوم، اجتماعیات که فقط برای مردم نوشته و گفته است.امروزه بعد از گذشت حدود نیم قرن از اوج فعالیت فکری شریعتی، کویریاتش همچنان جذاب و خواندنی و الهامبخش و تحسینبرانگیز است. اسلامیاتش هم دارای مفردات ارزشمند و قابلِ تأملی است، اما اجتماعیاتش دیگر چنگی به دل نمیزند و در حال و هوای عصر ایدولوژی های انقلابی آن زمان است
✅ از همین رو، دستگاهسازی ازاندیشه شریعتی نه امکانپذیر است و نه به کارمثبتی میآید. روح پرجوش و خروش مرحوم شریعتی اصولا با دستگاهسازی سازگار نبود و به همین علت نیز مفردات تیزهوشانه اما متضاد و متعارض بسیاری در مجموعه آثار او میتوان یافت. با این همه، شریعتی در اوایل دهۀ 50 در کلاسهای اسلامشناسی حسینیه ارشاد درصدد ارائۀ «طرحی هندسی از مکتب» برآمد تا جهانبینی و انسانشناسی و ایدئولوژی بههمپیوسته و هماهنگی از اسلام به مخاطبان خود عرضه کند.این کوشش بهطور کامل ناموفق بود و کارش به تأویل جنبههای اسطورهای دین به نوعی ماتریالیسم تاریخی موردنظر کارل مارکس کشید و با همانندسازی شخصیت های دینی با اسطورهای های چپ آن زمان و نگاه عدالت خواهانه و مساوات طالبانه به این شخصیت ها سعی درپی ریختن بنای نو کرد اما در واقع،نتیجه کار خیلی مطلوب از کار درنیامد که میتوان آرزو کرد کاش مرحوم شریعتی پای در این وادی نمی گذاشت
♦️مفردات اندیشه شریعتی درغیراجتماعیات اما همچنان الهامبخش و بعضاً راهگشاست و چند دهه گذشت روزگار،هنوز نتوانسته است گَرد و غبار کهنگی بر آنها بنشاند زیرا او
@goftteman
ذهنی تیزبین و استعدادی درخشان داشت و به هر معضلِ فکری که معطوف میشد، عمق آن را میکاوید و معنا و مشکل آن را عریان و برملا میکرد
✅✅باری اگر شریعتی خود را درگیر آن نوع سیاستورزی عجولانه و عمدتاً چپزده و جهان سومی دوران پیش از انقلاب نمیکرد و عواطف و احساسات خود را در گروی رنج و شکنجه و مرگ چریکهای قربانی آن شکل از سیاستورزی درنمیآورد و بهجای آن، با آرامش و حلاوت و حوصلهای که پیشنیازهر گونه کار عمیق و مؤثر فکری است، بر توضیح علمی و اندیشمندانه تطور فکر و عمل دینی و تناقضات و معضلات تاریخی آن در کشور ما متمرکز میشد، قاعدتاً میراثی که از او باقی میماند گرچه آن همه استقبال شورانگیز و غوغا و هیاهو به دنبال نمیداشت، اما میتوانست سطحی از آگاهی عمیق در نسل معاصر و پس از خود، پدید آورد برای شناختِ موانع تاریخی توسعه فکری و مادی جامعۀ خود و راههای غلبه بر آنها به حرکت درآید و سرنوشت خود را متفاوت از این که هست رقم بزند. دریغ که چنین نشد؛ اما کیست نقش مرحوم شریعتی که بدون داشتن تربیون و رسانه ای ، هزاران نفر را مجذوب قلم سحر آمیز و اسلام اجتماعی و مساوات طالبانه کرد، انکار کند🌹🌹🙏🙏
@goftteman
🔴حمله پلیس آلبانی به مقر سازمان مجاهدین خلق در آن کشور آن هم بلافاصله پس از منع برگزاری گردهمآیی سالانه این سازمان از سوی پلیس فرانسه، خبر مهم روز گذشته بود؛ این دو رویداد را چگونه باید تفسیر کرد؟؟
⭐اگر این دو اتفاق به سبب ناکامی غرب و اتحادیه اروپا در بهره بردن از حوادث شهریور ماه سال گذشته باشد و لاجرم دوباره غرب را مجبور به نزدیکی و توافق با نظام جمهوری اسلامی کرده باشد؛بدون تردید خبرخوشی برای تهران است،اما اگر توافقی بین دو طرف صورت نگرفته باشد، دو رویداد فوق میتواند اقدامی از سوی دولت های غربی درجهت رفع مانعی بزرگ(مجاهدین خلق)در راه اتحاد اپوزیسیون برانداز تفسیر شود و بنابراین خبر بدی برای حکومت ایران و نظام جمهوری اسلامی است و نظام ایران هرچه سریع تر باید شرایط وخیم اقتصادی را سروسامانی بدهد؛با اتحاد جبهه برانداز و حمایت رسانه های فارسی زبان از گروه های مخالف حکومت و موج سواری از مطالبات انباشته شده مردم،کار به مراتب سخت تر از گذشته خواهد شد،با شواهد و قرائن موجود احتمال نخست؛به واقعیت نزدیک تر است
✅✅تحولات روزهای آینده صحت و سقم هر یک از این دو احتمال را روشن خواهد کرد 🌹🌹🙏🙏
@goftteman
🔰 نه تنها در غرب آسیا که در جهان، این دین است که باید برای عرض اندام دربرابرپدیدههای نوظهور، چراغ سبز نشان دهد و از موجودیت و اموزه های خود دفاع کند
🔻 با وجود اینکه،نهاد دین و کلیسا در غرب، صحنهی سیاست را خالی کرد، اماجایگاه و نفوذ خود را به شکل اجتماعی حفظ کرد! کارکرد اجتماعی کلیسا بیشتر نشر معنویت سکولار و اقدامات خیریهای بوده است و ممنوع و یا آزاد بودن اعمال نیز،ذیل سکولاریسم تعریف میشود.سکولاریسمی که فرمان آن دست دولتهای غربی است و حلال و حرام بودن را در قالب هنجار یا ضد هنجار، مشخص میکنند و کلیسا به عنوان یکی از گروههای نفوذ اجتماعی با دولتها همراه میشود و یا گاهی زمینه را فراهم میکند ؛
🔴گذاره ای که هیچ جوره با متافیزیک ادیان و مذاهب الهی سازگار نیست؛و نشان از عقب نشینی ساحت و حوزه دین از انگاره های قطعی و جزمی خود دارد؛سکولاریسم اخلاقی نقطه پایان و خط نهایی نسبت دین با زیست اخلاقی در جهان است و حد وسطی ندارد؛باشد که برخی متنبه شوند!!!
@goftteman