eitaa logo
حفظ و دفاع از خون شهداء
410 دنبال‌کننده
90.5هزار عکس
65هزار ویدیو
316 فایل
باسلام هدف از کانال مقابله با جنگ فرهنگی و نرم دشمن به سبک زندگی شهدایی _ زنده نگه داشتن یادونام شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی از بی‌حجاب چِندِشت بشه، فلِشه اتهام رو باید سمت خودت بگیری!! ولی ما این کار رو نمی‌کنیم ـــــــــــــــــــــ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
آقا و خانومی هستن که توی شیراز به آمر معروف حمله کردن اونجا مرد لباس سبز و خانم لباس سفید و شال قرمز پوشیده بود ، الان که بازداشت شدت سیس عزادارها رو گرفتن لباس مشکی پوشیدن :)😏 پ.ن:دقیقا فازتون چیه صورت رو شطرنجی کردید؟😐😐 عالم و آدم این بی شرفارو دیدن خب ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
14.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴استاد_رحیم_پور ازغدی 🔻تحلیلی بر اینکه «چرا معاندین اصرار دارند بگویند حجاب اجباری؟!» که وجوب دینی حجاب را قبول ندارد، نه تنها مسلمان؛ بلکه مسیحی، یهودی و زرتشتی هم نیست. چون وجوب حجاب در تمام ادیان ابراهیمی و کتب مقدس آمده است و در قرآن حدود ۷ آیه به زوایای مختلف آن پرداخته است.
11.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 هشدار ۲۰ سال پیش رهبر معظم انقلاب: رابطه بی‌حجابی و ترویج فاحشه‌گری و نقشه‌ حمله نظامی به ایران اسلامی.
نامه ای دردناک ، مخاطب نامه شهید رستمعلی آقا باباپور در هشتمین روز کمین، گلوله تک تیرانداز نشست وسط دو اَبروی رستمعلی و پیشانیش را شکافت. صدای یا زهرایش بلند شد و مغزش پاشید روی تنم و کیسه های کمین، با پشت سر آرام نشست روی زمین، سریع عکس گرفتم، به سه ثانیه نکشید که شهید شد. ناگهان از توی کانال یک نفر داد زد که رستمعلی نامه داری فرمانده نامه را گرفت و باز کرد، از طرف همسرش بود ، نوشته بود : رستمعلی جان، امروز پدر شدی، وای ببخشید من هول شدم، سلام عزیزم، نمیدونی چقدر قشنگه، بابا ابوالقاسم اسم پسرت رو گذاشته مهدی، عین خودته، کشیده و سبزه، کی میای عزیزم ؟ از جهاد اومده بودن پی ات، می خوان اخراجت کنند، خنده ام گرفته بود.‏ مگه بهشان نگفتی که جبهه ای ؟ گفتند بخاطر غیبت اخراج شده ای، مهم نیست، وقتی آمدی دوباره سر زمین ، کار می کنی، این یه ذره حقوق کفاف زندگی مان را نمی دهد، همان بهتر که اخراجت کنند. عزیزم زود برگرد، دلم برایت تنگ شده...😭😭 😢🤦‍♂ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
📍 آخرین توصیه به شاگردان آیت الله سعادت پرور: 💠 به دیدار ایشان که آخرین دیدار ما هم بود به نمایندگی از شاگردان ایشان رفتیم، به محض اینکه به بستر مبارک ایشان رسیدم علامه چشمانش را باز کرد و همین شاهد اینکه وی بیهوش نبود است، علامه به من نگاه کردند اما صحبتی نکردند. من هم گفتم: می‌دانم آخرین دیدار است آمدم سلام دیگران را به شما برسانم و بعد هم آخرین وصیت شما را به دوستان سلوکی ابلاغ کنم. ✨ ایشان سه بار فرمودند: مراقبه، مراقبه و مراقبه. منبع ___ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
15.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجاب بی حجاب بعضی از عمامه به سرها هم مطرح کردند که چرا اینقدر فشار میارید به حجاب ؟!!! حجاب یکی از فروع دینه! پاسخ حاج آقا عالی در حضور مقام معظم رهبری
26.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ کلیپ جدید منتشر شد 🔘 وکیل مدافع یزید 🔷 نقد سخنان اخیر سیدحسن آقامیری ✌️ انتشار با شما ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آیا خدا بخاطر ۴ تا تار مو مجازات میکنه؟ صحبتهای جالب و قابل تامل بی حجابی و آثار آن... ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
13.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴آن روی سکه زن زندگی آزادی 🔻تنها قربانیان پروژه زن زندگی آزادی فقط زنان هستند، خیلی از نوجوانانی که کشف حجاب کرده اند نمی‌دانند چه روزهای سختی در انتظار دخترانی است که معتقد به آزادی روابط هستند، واین تجربه ها چه زخم هایی بر دلشان خواهد نشاند‌. 📌این ویدئو زندگی یک دختر غربی است‌، رسانه القا می‌کند زن غربی مستقل و آزاد است ،اما خودشان حسرت همین زندگی های معمولی ما را می‌خورند. ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐
‼️روایتی غریب و سوزناک از وقایع بعد از شهادت شیخ فضل الله نوری، کیفیت غسل و کفن و دفن در اثر تلاطم و طوفان یک مرتبه طناب از گردن آقا پاره شد و نعش به زمین افتاد جنازه را آوردند توی حیاط نظمیه مقابل در حیاط روی یک نیمکت گذاشتند جمعیت کثیری ریخت توی حیاط محشری برپا شد مثل مور و ملخ از سر و کول هم بالا می رفتند همه می خواستند خود را به جنازه برسانند دور نعش را گرفتند و آنقدر با قنداق تفنگ و لگد به نعش زدند که خونابه از سر و صورت و دماغ و دهانش روی گونه ها و محاسنش سرازیر شد . هر که هر چه در دست داشت میزد آنهایی هم که دستشون به نعش نمیرسید تف می انداختند به همه مقدسات قسم که در این ساعت گودال قتلگاه را به چشم خودم دیدم یک مرتبه دیدم یک نفر از سران مجاهدین مرد تنومند و چهارشانه بود وارد حیاط نظمیه شد غریبه بود جلو آمد بالای جنازه ایستاد جلوی همه دکمه های شلوارش را باز کرد و روبروی اینهمه چشم شُر شُر به سر و صورت آقا شاشید! ▪️تحویل جنازه عده ای از صاحب نفوذها یپرم ارمنی را از عواقب سوزاندن نعش شیخ و تحویل ندادن می ترسانند . یپرم راضی میشود و می گوید : بسیار خوب ... به نظمیه تلفون کنید که لاشه را به صاحبانش رد کنند. سه نفر از بستگان شیخ شهید و سه نفر از نوکر هایش توی آن تاریکی توپخانه در گوشه‌ای با یک تابوت منتظر تحویل جنازه بودند. آقا لخت و عور آن گوشه همینطور افتاده بود لا اله الا الله جنازه را در تابوت گذاشتیم و با دو مجاهد ما را راهی کردند. ▪️جنازه را وارد حیاط خلوت خانه شیخ کردند. شیخ ابراهیم نوری از شاگردان شیخ جنازه را غسل داد. بعد کفن کردیم و بردیم در اطاق پنج دری میان دو حیاط کوچک پنهان کردیم. سر مجاهد ها را گرم کردیم. بعد تابوت را با سنگ و کلوخ و پوشال و پوشاک پر و سنگین کردیم. یک لحاف هم تا کرده روی آن کشیدیم تابوت قلابی را با آن دو نگهبان سر قبر آقا فرستادیم. متولی قبرستان که در جریان بود مثلاً نعش را دفن کردو آن دو نگهبان با تابوت به نظمیه برگشتند. صبح اوستا اکبر معمار آمد و درهای اطاق پنج دری را تیغه کردیم و رویش را گچ‌کاری کردیم. ♦️دو ماه بعد از شهادت شیخ در اتاق پنج دری را شکافتیم جنازه در آن هوای گرم همانطور تر و تازه مانده بود. جنازه را از آنجا برداشتیم و به اتاقی دیگر آن سوی حیاط منتقل کردیم و دوباره تیغه کردیم. 🏴 کم کم مردم فهمیدند که نعش شیخ نوری در خانه است می آمدند پشت‌دیوار فاتحه می خواندند و می رفتند. از گوشه و کنار پیغام می‌دادند امامزاده درست کردید؟! ۱۸ ماه از شهادت شیخ گذشته بود. بازاری ها بخیال می‌افتند دیوار را بشکافند و جنازه را برداشته دورشهر بیفتند و وااسلاما و واحسینا راه بیندازند. پیراهن عثمان برای مقصد خودشان. 🕌حاج میرزا عبدالله سبوحی واعظ میگوید یک روز زمستانی خانم شیخ مرا خواست. دیدم زار زار گریه میکند گفت دیشب مرحوم آقا رو خواب دیدم که خیلی خوش و خندان بود ولی من گریه میکردم آقا به من گفت گریه نکن همان بلاهایی را که سر سیدالشهدا آوردند ، سر من هم آوردند. اینها می خواهند نعش  مرا در بیاورند زود آن را به قم بفرست. همان شب تیغه را شکافتیم و نعش را در آوردیم. با اینکه دو تابستان از آن گذشته بود و جایش هم نمناک بود اما جسد پس از ۱۸ ماه همانطور تر و تازه مانده بود فقط کفن کمی زرد شده بود به دستور خانم دوباره کفن کردیم و نمد پیچ نمودیم به مسجد یونس خان بردیم و صبح به اسم یک طلبه که مرده آنرا با درشکه به امامزاده عبدالله بردیم و صبح جنازه را با دلیجان به طرف حضرت معصومه حرکت دادیم. شیخ شهید در زمان حیات خود در صحن مطهر برای خودش مقبره‌ای تهیه کرده بود و به سید موسی متولی آن گفته بود این زمین نکره یک روز معرفه خواهد شد نزدیک قم کاغذ به متولی نوشتیم که زنی از خاندان شیخ فوت کرده می خواهیم در مقبره شیخ دفنش کنیم و به هادی پسر شیخ سپردیم در هنگام دفن جلو نیاید تا فکر کنند واقعا میت زن است و قضیه لو نرود. شب جنازه در مقبره ماند صبح خیلی سریع قبری به حد نصاب شرعی کندیم و با مهر تربتی که خانم داده بود جنازه را درون قبر گذاشتیم نعش پس از ۱۸ ماه کمترین بوی عفونتی نداشت. و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون. این آیه ای است که روی قبر شهید حاج شیخ فضل الله نوری نوشته شده است . 📗کتاب سرّ دار به قلم تندرکیا نوه شیخ شهید، نشر صبح ۱۳۸۹/ چاپ سوم - ص ۵۲ ࿐჻ᭂ⸙🍃🌸🍃⸙჻ᭂ࿐