eitaa logo
حفظ و دفاع از خون شهداء
415 دنبال‌کننده
90.3هزار عکس
64.5هزار ویدیو
316 فایل
باسلام هدف از کانال مقابله با جنگ فرهنگی و نرم دشمن به سبک زندگی شهدایی _ زنده نگه داشتن یادونام شهدا کمتر از شهادت نیست
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷سالگرد شهادتت مبارک باشد، شهید زینبی🌷 محمد حسن دهقانی اربعین
YEKNET.IR - zamine 2 - arbaein 1400 - motiee.mp3
5.64M
🔳 ا 🌴شهیدا نگاه کنید به حال ما 🌴شمارو به حق خاک جبهه ها 🎤 👌بسیار دلنشین
سبک زندگی اسلامی 🔔😊 🍁😒 🔰 😒..!❌ 🍁 زمانی میریزند! ⚠️ که فکر میکنند 🔶 شدند! 💠 خداوند در 📖 میفرماید: 🕋 وَلَا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلَا تَمْشِ فِي الْأَرْضِ مَرَحَاً إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ 🌷 و از مردم با 😒 و 😏 روی برمگردان!⚠️ ⛔️ و در زمين 😒 راه مرو! ⚠️ چونكه🌷 هیچ 😒 فخر فروشی را 😍 نمى دارد!❌ 📖 سوره لقمان آیه ۱۸ ✍تهیه و تنظیم: حجت الاسلام عادلی نشر این پیام صدقه جاریه است.🌹 📲 telegram: @adeli2214
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🚨 سخنان جالب سردار حسین نجات درباره‌ی👇 🔸 فروختن ماشین‌های شیک و خارجی تیم حفاظت رهبری 🔸 کوپنی 🔸 شغل فرزندان رهبر انقلاب 🔸 منزل ایشان
🚨 گاهی شام برای خوردن نداشتیم! 💠 : ⭕️ ما نان گندم نمی‌توانستیم بخوریم، نان جو گندم می‌خوردیم، چون نان گندم گران‌تر بود. البته یک دانه نان گندم می‌خریدیم برای فقط ولی ما نان جو گندم می‌خوردیم، گاهی هم نان جو. وضعمان خیلی خوب نبود و شب‌هایی اتفاق می‌افتاد در منزل ما که شام نبود. مادرم با زحمت زیادی که حالا بماند آن زحمت چگونه انجام می‌شد، برای ما شام تهیه می‌کرد. آن شام هم که تهیه می‌شد و با زحمت تهیه می‌شد، نان و کشمشی بود. آن وقت‌ها، از لحاظ مالی در فشار بودیم، یعنی خانواده‌مان، خانواده مرفهی نبود. پدرم یادم هست روحانی معروفی بود، اما خیلی پارسا و گوشه گیر بود، لذا زندگی‌مان خیلی به سختی می‌گذشت. در دوران کودکی با زحمت بسیار، برای ما خریده بود که تنگ بود. پدرم دیگر قادر نبود که این‌ها را عوض بکند یا کفش دیگر بخرد، آمدند گفتند که خب این کفش‌ها را می شکافیم، اندازه می‌کنیم و برایش بند می‌گذاریم. یک عالمه شدیم که کفش‌هایمان بندی شد. آمدند شکافتند و بند گذاشتند بعد زشت شد، چون بندهایش خیلی فرق داشت با کفش‌های دیگر، خیلی زشت و ناجور درآمده بود. چقدر غصه خوردیم ولی خلاصه چاره‌ای نداشتیم. 📗 برگرفته از کتاب ۱۳۱۸، خاطرات خودگفته‌ی رهبر انقلاب
💟 پدرم طاقت دوری ما را نداشت! ⭕️ خاطره رهبرانقلاب از بزرگوارشان: من کمتر پدری را دیدم که ‌اين‌قدر نسبت به فرزندانش داشته باشد. من چهارده پانزده سالم بود. من و برادرم محمدآقا از پدرم اجازه می‌گرفتیم و می‌رفتیم ییلاق برای گردش و . با دوستان طلبه می‌رفتیم وکیل‌آباد. یک روز صبح تا عصر نبودیم. شب که برمی‌گشتیم، خسته و کوفته می‌خوابیدیم. پدرم که از بر می‌گشت، ماها را توی خواب می‌بوسید. طاقت نمی‌آورد. از صبح ما را ندیده بود.‌ اينقدر دلش تنگ شده بود.‌
🚨 علّت تنگدستی پدرم 💠 [پدرم] گوشه‌گیری را دوست داشت. ولی من این خصلت ایشان را خوش نمی‌داشتم؛ لذا عکس آن را فراگرفتم. در مجالس خاموش می‌نشست؛ مگر اینکه چیزی از او بپرسند. جز با علمایی که از دوستان خاصش بودند، سخن نمی‌گفت. به هیچ گفت‌و‌گویی هم جز با بحث علمی وارد نمی‌شد. نتیجه این گوشه‌گیری شدید بود. 📗 کتاب فصل اول: "آن روزها"
🚨 درخواست عجیب مادر شهیدان فاطمی از 💠حجت‌الاسلام سید‌ حسین مومن می‌گوید: به مادر شهیدان فاطمی خبردادند که یک نماینده از بیت رهبری به منزل شما می‌آید، حاجیه خانم روی ویلچر نشسته بود، تا در باز شد دید مقام معظم رهبری وارد خانه شد، حاجیه خانم با پاهایی که قوّت ندارد چندبار از روی ویلچر به احترام آقا می‌خواست بلند شود که حضرت آقا به دختر حاجیه خانم فرمودند: به حاجیه خانم بگویید بنشینند و بلند نشوند. این مادر شهید به رهبر انقلاب گفت: حضرت آقا! میشه یک خواهش بکنم چند لحظه بایستید و من با ویلچر دور شما بگردم؟ ایشان چندین بار دور آقا گشت و زیر لب زمزمه می‌کرد، الهی درد و بلای شما به ما بخورد. در این دیدار رهبر انقلاب فرمودند اگر کار خاصی دارید بفرمایید، عرض کرد، نه آقا کار خاصی نیست، فقط یک خواهشی دارم آن هم اینکه دوست دارم چهلمین امضا در من امضاء شما باشد! ایشان با افتخار قبول کردند و در کفن مادران شهیدان فاطمی نوشتند: باسمه تعالی اللّهُمَّ إنّا لا نَعْلَمُ مِنْها إلاّ خَیْراً وَاَنْتَ اَعْلَمُ بِها مِنّا سید علی حسینی خامنه‌ای 🔻 از اون روز هرکس ملاقات حاجیه خانم می‌رفت این کفن رو نشان می‌داد و با افتخار اظهار می‌کرد که این کفن را آقایم امضا کرده است.
🚨 زیارت عاشورا بر پشت بام مدرسه نوّاب 🔘 آیت الله سید جعفر شبیری زنجانی، هم درس و هم‌مباحثه‌ی رهبر انقلاب در دوران طلبگی می‌گوید: 💠 در ایام ، حالات خوبی داشتند. یادم می‌آید تنها سالی که دهه‌ی اول ، هر روز زیارت عاشورا خواندم، همان سال ۱۳۳۵ بود. هر روز صبح با آقا می‌رفتیم بالای پشت بام که گنبد علیه‌السلام هم پیدا بود، آنجا می‌نشستیم و می‌خواندیم بعد که تمام می‌شد، با هم می‌رفتیم . 📙 حدیث آفتاب، ص ۳۱۳
🚨 ۶۳ سال ... 😔 💠اولین باری که رهبر انقلاب به زیارت رفته‌اند در سال ۱۳۲۵شمسی در ۷ سالگی بوده: «پدرم می‌خواست برود مکه.بنا بود مارا ببرد عتبات، بگذارد،خودش برود مکه و برگردد.اما نتوانست گذرنامه‌اش را درست کند.گذرنامه عتبات را هم نتوانست بگیرد.شبهای سختی گذراندیم. در بصره گمان می‌کردیم که دیگر تقریباً از خطر جسته‌ايم. منزل یکی از علمای آنجا وارد شدیم.یکی دو روز آنجا ماندیم. بعد بلیط گرفتند رفتیم نجف. چند ماهی نجف بودیم. کربلا بودیم. کاظمین و سامرا بودیم.» ⭕️‌‌: سفر دیگر ایشان به در حدود ۱۸سالگی بوده است.در سال ۱۳۳۶، حدود ۶۰ سال پیش، به همراه مادر و برادر و تعدادی از بستگان برای دیدار با خویشاوندانی که ساکن نجف بوده‌اند عازم عراق می‌شوند. در شهر نجف در درس علما و مدرسان حوزه علمیه نجف حضور می‌یابند ولی به خواست پدر پس از حدود دوماه به مشهد بازمی‌گردند. محرم سال ۱۳۴۷ بار دیگر ایشان قصد زیارت کربلا می‌کند، اداره گذرنامه درخواست او را به ساواک فرستاد و برای صدور گذرنامه از آن سازمان استعلام كرد. پاسخ داده‌ شده بسيار طبيعی بود: «مشاراليه...از هر فرصتی برای تحريک مردم استفاده می‌نمايد و پایبند به هيچ اصول و همچنين تعهدات خود نمی‌باشد. در صورت تصويب با عزيمت وی به عراق مخالفت شود.» این ممنوعیت خروج از کشور تا زمان پیروزی انقلاب باقی بود. پس از پیروزی انقلاب نیز تاکنون فرصتی برای کربلای معلی برای ایشان فراهم نشده است. 🌐 منتشر شده در پیج دفتر معظم له در سال ۱۳۹۶