🍃🌻🌦☺️📚☺️🌦🌻🍃
#ویژه_برنامه_مهدوی_اختصاصی_شنبه_ها_هفته_اول_آذر_ماه
✅ #لاکی_صبور
بنام خدای مهربون. خدای دانا و توانا.
لاکی کفشاش رو پوشید. از مامان و باباش خداحافظی کرد. به طرف شهر مورچه ها حرکت کرد.
آهویی توی راه لاکی رو دید. خندید و گفت: لاکی تو خیلی یواش راه میری. نمی تونی به شهر مورچه ها برسی. مورچه ها جشن گرفتن. اونا همه رو دعوت کردن. غذا و خوراکیای خوشمزه آماده کردن.
من زودتر میرسم همه ی خوراکیای خوشمزه رو می خورم. آهویی با صدای بلند خندید.
لاکی از حرف آهویی ناراحت شد. اون صبر کرد و حرفی به آهویی نزد.
آهویی باز بلند خندید و با عجله از کنار لاکی رد شد.
آهویی وسط راه خسته شد. گفت بهتره یه خورده استراحت کنم. سرشو گذاشت رو چمن خوابش برد.
یهو چشماشو باز کرد، گفت وای دیرم شد، باید بدو بدو برم تا برسم به جشن.
لاکی آروم آروم راه میرفت.
اون با صدای کوچولوش گفت: آخ جون رسیدم، خیلی قشنگ شده، همه جا رو چراغونی کردن.
به به چه بوی خوراکی خوشمزه ای میاد. اینهمه راه اومدم. چقدر گرسنمه.
بابای مورچه ها اومد جلو گفت لاک پشت جونم سلام. خوش اومدی، صبرکن سرود رو بچه مورچه ها بخونن بعدش پذیرایی می کنیم.
بابا مورچه داشت با لاکی حرف میزد. آهویی رسید به شهر مورچه ها و حرف بابامورچه رو شنید.
آهویی از کار اشتباهش پشیمون شد. از لاکی عذرخواهی کرد. لاکی گفت ناراحت نباش آهویی من بخشیدمت.
لاکی و آهویی باهم دوست شدن. به اجرای گروه سرود رو دیدن، صبرکردن تا موقع پذیرایی شد.
بله بچه های زرنگم! امام زمان علیه السلام صبر کردن رو دوست دارن. ایشون به بچه هایی که باهم دوست هستن و کارای خوب انجام میدن، بعدا جایزه قشنگ میدن.
🍃🌻🌦📚🌦🌻🍃
-----~~🍃🌻🍃~~----
با ما همراه باشید
❤️@mahde_mahdavi_goolbargh65118
-----~~🍃🌻🍃~~-----
#سلام_امام_زمانم
دلم نموده دوباره هوای حضرت مهدی
تمـام دار و ندارم فـدای حضرت مهدی
اگر کهدیده براهی بخوان دعایفرج را
ظهور او برساند، خدای حضرت مهدی