eitaa logo
گلـبرگ ســرخ
1.2هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
895 ویدیو
6 فایل
«ڪانـال گلـبرگ ســرخ» 🕊️🌹هـدیـہ بـہ شـهداے استـان مـرڪزے کانال نائب الشهید: @nayeboshahid 📱ارتبـاط بـا ادمیـن: @Khademshohadiran حرفاتون، نظراتتون، پیشنهاداتتون رو اینجا بهمون بگید.😊 📎لینک ناشناس https://harfeto.timefriend.net/17025832207590
مشاهده در ایتا
دانلود
﷽🕊 🍃أُوْلَئِکَ الَّذِینَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهـمْ لِلتَّقـوَی آن‌ها کســانی‌اند که خدا قلب‌هاشان را برای تقـــوا امتحان کرده.💞
ܢ̣ܢܚܩܢ ܝ‌ܢ̣ߺ ߊ‌ܠܢܚ݅ܣܥ‌‌ߊ ࡐ‌ ߊ‌ܠࡎܥ‌‌ࡅ࡙ܧࡅ࡙ࡍ߭ 🗓 🌱شهید حسن بهمن‌یار 📅تاریخ تولد: ۱۳۴۰/۰۶/۰۶ محل تولد: ایبک‌آباد - اراک  📆تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۸/۱۹ محل شهادت: سرپل ذهاب 💎نشانی: مرزیجران - اراک 📜برشی از زندگینامه شهید: تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس  به همراه پدر کشاورزی و دامداری مشغول شد. او دوست داشت تا جایی که میتواند به پدر و مادر خدمت کند. اما طولی نکشید که از روستا دل کند و راهی شهر اراک شد و مدتی در شهر کار می‌کرد. حسن به منظور دفاع از ارزش‌های اسلامی‌ و حاکمیت مقدس جمهوری اسلامی‌ قامت خویش را به لباس سربازی آراست و به عنوان سرباز ژاندارمری پس از گذراندن دوره آموزشی در روزهای آغازین جنگ تحمیلی راهی سرپل ذهاب در استان کرمانشاه شد. او در فرجامی‌ ناباورانه در حالی که نوزده بهار از زندگی خود را پشت سر گذاشته بود بر اثر واژگونی خودرو در منطقه کوره‌موش سر پل ذهاب بر سجده گاه عشق بوسه‌ای خونین زد و به دیدار معشوق و معبود ازلی شتافت. پیکر مطهر شهید در روستای مرزیجران اراک به خاک سپرده شد. 🍃شهدا را با ذکر صلوات یاد کنیم. 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین 🍃
📝 ابوالفضل اسدی عراقی اول خرداد سال ۴۴ در شهر اراک متولد شد. پدرش علی‌اکبر در کارخانه آلومینیوم‌سازی اراک کار می‌کرد و مادرش عذرا نام داشت. تحصیلات ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در اراک پشت‌ سر گذاشت. در دوران دبیرستان بود که برای اولین بار به جبهه اعزام شد. او با این‌ که شخصیتی مذهبی و آرام داشت، با این ‌حال هرگز از ورزش غافل نشد و به ‌واسطه علاقه به ورزش رزمی از دوران جوانی در کلاس‌های آموزشی کاراته حضور پیدا می‌کرد. از همان دوران دبیرستان با عضویت در انجمن اسلامی فعالیت‌های سیاسی و اعتقادی خود را پیگیری کرد. از آبان ۶۲ تا زمان شهادتش چندین مرتبه به جبهه اعزام شد. او در زمانی که در جبهه حضور نداشت به تحصیلات ادامه می داد. فوق دیپلم را از مدرسه تربیت معلم شهید مدنی قم اخذ کرد و به کار معلمی در روستاهای اطراف شازند مشغول شد. پس از آن با شرکت در کنکور سراسری به عنوان دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی تهران پذیرفته شد و در رشته اقتصاد ثبت نام کرد با این ‌حال دل کندن از جبهه برایش سخت بود. علی‌رغم 4 بار مجروحیت شدید و حضور در عملیات خیبر، والفجر 8 ، کربلای 4 و 5 و ... حضور در جبهه را بر خود لازم می‌دانست. عاقبت در روز عاشورای حسینی سال ۶۶ در سِمت تیربارچی در منطقه کانال پرورش ماهی شلمچه، هنگامی که به قصد وضو سنگر را ترک کرد با اصابت خمپاره به سر، به شهادت رسید. 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
‼️چرا به شهید اسدی «دایی» می‌گفتند؟ یک جور رسم یا بهتر بگویم صمیمیتی در میان رزمندگان اراکی وجود داشت که همدیگر را با القابی مثل دایی، عام (عمو)، خاله‌زاد (پسرخاله) و... صدا می‌زدند. مثلاً شهید یعقوب علی‌صیدی فرمانده گردان علی بن ابیطالب(ع) در میان بچه‌ها به عام یعقوب شهرت داشت. شهید ابوالفضل اسدی هم بین هم جبهه‌ای ها به دایی معروف بود و دایی صدایش می‌کردند. 🌱 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🌸پایگاهی به وسعت شکوفه بچه‌ها به بستنی و ساندویچی شکوفه، نبش خیابان دکتر حسابی، می‌گفتند:( پایگاه ۱۵ حزب الله) و قرارگاه ۳۰ رمضان، دلیلشم این بود، که ماه رمضان ۳۰ روز بود و بعد از شب ِ ۱۵ رمضان می‌رفتند آن‌جا بستنی و ساندویج می‌خوردند. بعد از کربلای ۵ آقا اسماعیل تازه پایش قطع شده بود، و یک موتور سه چرخه یاماها داشت. از مسجد حاج آقا صابر که بیرون آمدیم، گفتیم برویم پایگاه ،۱۵_۱۴_۱۳ نفری سوار موتور آقا اسماعیل شدیم، دایی‌هم بود و خود اسماعیل ، راننده بود. بعضی ها هم تا سحر می‌رفتند یک سالن ورزشی درمنطقه فوتبال. 🗣راوی: اسدالله نصری 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🔹خودم را آماده می‌کنم تیرماه در شهرک بدر بودیم. گرما هوا بالای ۶۰_۵۰ درجه بود. حتی یک نهال درخت پیدا نمی‌شد. فاصله‌ کانکس ها حسینیه شهرک بدر ۹۰۰_۸۰۰ متر بود. دایی همیشه این مسیر را پابرهنه می‌رفت. ریگهای زمین مثل شن‌های نانوایی سنگکی می‌شدند، داغ داغ. دایی ام آرام قدم برمی‌داشت، با همه سلام علیک می‌کرد. علتش را پرسیدم. گفت: ( شاید روزی در یک عملیات پوتین نداشتیم و خواستیم پا برهنه روی زمین راه برویم، من خودم را برای آن عملیات آماده می‌کنم) 🗣راوی: اسدالله نصری 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
🔸بپر داخل آب! گروه ما را از گردان جدا کرده بودند؛ دلیلش هم شلوغ‌کاری بود. دایی هم به هر بهانه‌ای تنبیه‌مان می‌کرد؛ تنبیهش این بود که برویم در کانالی که کنارمان بود چند ساعتی در آب بمانیم. هر شب یک نفر می‌رفت گردان، اخبار آن روز را گوش می‌کرد و می‌آورد. آن شب نوبت من بود. ساعت هشت دایی گفت بروم و اخبار را بیاورم. وقتی آمدم، بچه‌ها به ردیف داخل چادر نشسته بودند. هر کس سوالی می‌کرد و من جواب می‌دادم؛ یکی هم می‌نوشت. آخرش دایی گفت: " سوال و جواب‌ها را بخوانید"! خواندند؛ اصلا با هم جور نبود. دایی گفت: " برو دوباره گوش بده و بیا". من هم که حال نداشتم، گفتم:" نمی‌روم" گفت: " پس بپر داخل آب"! 🗣راوی: مهدی برزآبادی فراهانی 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh
👌حواس جمع دوستی من با ابوالفضل از اتحادیه انجمن‌های اسلامی شروع شد. اوایل مرداد ۶۱ بود که تصمیم گرفتیم یادواره شهدای عملیات رمضان را بگیریم. فکر کنم پیشنهاد ابوالفضل بود. البته آن موقع اسم "یادواره" باب نبود. برنامه در حیاط مدرسه علی‌بن‌ابی‌طالب برگزار شد. کلیّت برنامه با ابوالفضل بود؛ اما او به هیچ‌وجه خود را به عنوان مدیر مطرح نمی‌کرد. برنامه برگزار شد، قرار شد قرآن را من بخوانم، از آیه " و اذا سالک عبادی عنّی فانی قریب" و قرار شد ابوالفضل به من اطلاع بدهد با توجه به وقت، چه مقدار از قرآن را بخوانم. این آیه، از آيات خیلی احساسی و زیبای قرآن است، اما آیه بعدی آن درباره احکام و مسائل زناشویی است و من این را نمی‌دانستم. آیه بعدی را هم خواندم و ابوالفضل اشاره کرد که ترجمه را هم بخوانم. شروع به خواندن ترجمه کردم. آیه اول که عرفانی بود و فضای دلنشینی داشت. به آیه دوم که رسیدم، یک دفعه دیدم ابوالفضل از دور دارد دست‌و‌پا می‌زند و اشاره می‌کند که نخوان! همآن‌جا "صدق‌الله" را گفتم و پایین آمدم! بعد از برنامه، همآن‌جا وسط حیاط دبیرستان خوابیدیم. روی موکت‌ها دراز کشیده بودیم و همانطور که نگاهمان رو به آسمان بود، هر کس چیزی می‌گفت و نفر بعدی باید ادامه‌اش می‌داد. تا صبح بیدار بودیم. من، ابوالفضل، احمد زکّی، زین‌الدین پسر مدیر مدرسه و تمام بچه‌هایی که کمک کردند، شب را آن‌جا ماندیم. تا صبح، همه حرف‌ها حول محور جبهه بود. 🗣راوی: ابوالقاسم صفرزاده 📌گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست. مقام معظم رهبری 📌گلبرگ سرخ کانالی برای معرفی ۲۸۰۰ شهید شهر اراک ⓙⓞⓘⓝ↴ ♡|→• https://eitaa.com/golbarg_sorkh