بسم الله الرحمن الرحیم
یه بنده خدایی رو میشناختم خودشو بدبخت ترین آدم دنیا میدونست... میگفت این چه وضع زندگیه! شوهرم فقط تا ظهر سر کاره ناهارم همیشه سر ساعت باید آماده باشه؛ یه روزم نمیتونم واسه خودم باشم! ماشینمونم که دنده ش اتومات نیست! خونمونم که آفتاب نمیگیره دارم افسردگی میگیرم... تازه مشکلاتم فقط این چیزا نیستا من خیلی مشکل دارم توی زندگیم ولی درکل آدم صبور و بسازیم :/
یه نفرم میشناختم به قول خودش خوشبخت ترین آدم روی زمین بود و کلی دلخوشی تو زندگیش داشت... یکی از دلخوشیاش این بود که دارن پس انداز میکنن تا یه خونه ی نقلی بخرن و صاحب خونه بشن... کلی ذوق داشت واسه روزی که صاحبکار شوهرش حقوقشو واریز میکنه تا دونفری باهم برن خرید... توی مسیر پروانه هارو نگاه کنن و کل راهو پیاده برگردن تا دیرتر برسن خونه و بیشتر گردش کنن...گوجه سبزایی که خریده بشوره و روشون نمک بپاشه... صبح ها زودتر ازآقاشون از خواب پاشه میز صبحانه بچینه و خودی نشون بده... میگفت تازه دلخوشیام فقط اینا نیست... خداروشکر خیلی خوشبختم :)
وقتی همچین آدمایی واسه ما انقدر دوست داشتنین، فکرشو بکنید خدا چقدر دوستشون داره!
#درس_زندگی#مثبت_اندیشی
طرح برای توکان
@toucanarts
هدایت شده از استاد محمد شجاعی
راضی به رضای تو_16.mp3
6.67M
#راضی_به_رضای_تو ۱۶
حتماً امتحان میشی!
درست بعد از زمانی که اقرار به ایمان کردی
و گفتی؛ اللّهُ ربّی ... خدا مربی من است!
آیا حاضری به تمریناتِ مربی ات تن بدی
و به تموم تمرینای سخت و آسونش راضی باشی؟
@ostad_shojae
﴾﷽﴿ .
#پیامبر_اکرم_صلی_الله_علیه_و_آله_وسلم:
هرکه را دختری است، خداوند یاری دهنده او، برکت بخش به او و آمرزنده او خواهد بود.
(مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۱۶،ح 17702)
#روز_دختر_مبارک 👏🌹
#میلاد_حضرت_معصومه (س) مبارک
طرح برای #مثلا_گرافی
@mongan_art
میدونید چرا انقدر آرومه؟
هرموقع به گذشتهش نگاه میکنه شکرمیکنه...
هرموقع به آینده فکرمیکنه با خودش میگه خدا زودتر از من اونجاست، همونی که از مامان و بابام بیشتر منو دوست داره:) بهش اعتماد دارم...
دلتون آروم 🌸
#کوچولوی_همیشگی
#پروفایلهای_گلبهی
#پروفایل
@mojgan_art
.
﴾﷽﴿
.
معلم گفته بود امتحان دارید...صدای اذان از مسجد محل بلند شد. احمد آهسته حرکت کرد و رفت به سمت نماز خانه. دنبالش رفتم و گفتم: احمد برگرد. این آقا معلم خیلی به نظم حساسه، اگه دیر بیای ازت امتحان نمی گیره و...می دانستم نماز احمد طولانی است. احمد مقید بود که ذکر تسبیحات را هم با دقت ادا کند.هرچه می گفتم بی فایده بود.
.
احمد به نمازخانه رفت و مشغول نماز شد. همان موقع همه مارا به صف کردند. وارد کلاس شدیم. ناظم گفت: ساکت باشید تا معلم سوال ها رو بیاره... بیست دقیقه همین طور توی کلاس نشسته بودیم. نه از معلم خبری بود و نه از ناظم و نه از احمد! ... که یکدفعه درب کلاس باز شد. معلم با برگه های امتحانی وارد شد. همه بلند شدند با عصبانیت گفت از دست این دستگاه تکثیر! کلی وقت ما رو تلف کرد تا این برگه ها آماده بشه! ...هنوز حرف معلم تمام نشده بود که درب کلاس به صدا در آمد. درباز شد و احمد در چارچوب در نمایان شد. معلم ما اخلاقی داشت که کسی رو بعد از خودش توی کلاس راه نمی داد... آقا معلم درحالی که حواسش به کلاس بود گفت: نیری برو بشین سر جات!احمد سر جایش نشست و مشغول پاسخ به سوالات امتحان شد...
.
فرق من با او در این بود که احمد نماز اول وقت را خوانده بود و من...خیلی روی این کار احمد فکر کردم. این اتفاق چیزی نبود جز نتیجۀ عمل خالصانۀ احمد.
#شهید_احمد_نیری
#نماز_اول_وقت
@mojgan_art
بدان ،
خدایی که ،
گنج های آسمان ،
و زمین در دست اوست ،
به تو اجازه ی درخواست داده ،
و اجابت آن را بر عهده گرفته است .
تو را فرمان داده که از او بخواهی تا عطا کند، درخواست رحمت کنی تا ببخشاید ، و خداوند بین تو و خودش کسی را قرار نداده تا حجاب و فاصله ایجاد کند، و تو را مجبور نساخته که به شفیع و واسطه ای پناه ببری...اگر بد کنی، مانع توبه ات نمی شود و در کیفرت هم شتاب نمیورزد و چون به او بازگردی، سرزنشت نمی کند و آنجا که سزاوار رسوا شدن هستی، رسوایت نمی کند. در قبول توبه ات نیز سختگیری نمی کند و از رحمت ناامیدت نمی سازد؛ بلکه همین را که از گناه دست بر می داری، حسنه به شمار می آورد، ولی هر حسنه تو را ده برابر محاسبه می کند. در توبه و بازگشت را به رویت باز گذاشته است. وقتی صدایش بزنی، می شنود؛ وقتی با او نجواکنی، نجوایت را می داند. تو هم نیازت را به درگاه او برده ای و شکایت به آستان او آورده ای و از او خواسته ای که رنج هایت را بزداید و یاری ات کند (نامه ۳۱ #نهج_البلاغه 😍)
#پروفایل
@mojgan_art
17.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸🔹 "از رُم تا خدا"
با سرنوشت مالک و میلیاردر امپراطوری ثروت جهان مالک :
کارخانه فراری
بوگاتی
باشگاه یوونتوس
چندین بانک و شرکت
و...
آشنا بشیم ...
چی میشه آدم به اینجا میرسه ؟
ما جای #ادواردو_آنیلی بودیم اینکارو میکردیم ؟
حتما تا آخر کلیپ تماشا کنید
.
﴾﷽﴿
چقدر زود دارن فراموش میشن این دخترای اصیل...
همونایی که به قول مامانشون از هر انگشتشون یه هنر میبارید. مدارک دانشگاهی که بدردشون نخوره نداشتن، اما تا دلتون بخواد مهارتهای زندگی میدونستن. چشم گفتن به آقاجون از زبونشون نمیافتاد. کمک حال مادر بودن و غمخوار پدر. صبح ها بعد از نماز بیدار میموندن، کنار پنجره مینشستن و به صدای جیک جیک گنجشک ها گوش میدادن. نوبتی آش و خورش بار میذاشتن و خدا خدا میکردن آقاجون بگه غذاشون خوشمزه شده. عصر ها چندتا خواهری چادر سر میکردن، کلاس خیاطی و گلدوزی میرفتن و از برادرشون میخواستن موقع برگشت که هوا تاریک میشه بیاد دنبالشون. بعد از شام باهم قرآن خوندن یاد میگرفتن و ساعت ۹ شب هم میخوابیدن:)
بی ادعا و پاک بودن.
متین و مهربون،
در عین حال زیبا به همون شکلی که خدا آفریده.
چقدر زود دارن فراموش میشن🌸
پ.ن: من جدیدا عاشق #چادر_حسنی شدم. هم اصیل و پوشیده ست(البته روسری رو باید بلند سرکنید) و هم ساده و قشنگه حتما امتحان کنید 😍
@mojgan_art
﴾﷽﴿
توی بچگی اسب خیلی دوست داشتم؛ اما هیچ کدوم از اسب هایی که توی واقعیت میدیدم شبیه اسب رویاهای من سفید با پاهای کشیده و چشم های درشت، نبود. رویای پرواز هم داشتم اما نه با بالهای خودم. با بالهای همون اسب رویاهام... اون موقع هیچ مقصدی برای این پرواز توی ذهنم نبود. اما حالا هست... همچنان رویای پرواز با اسب بالدار هست، به مقصدِ آغوش خدای عزیزم❤️
حس میکنم همچین پروازی رو شهدا لحظه ی بعد از شهادت دارن🌹
#اسب_بالدار
#پرواز_رویایی
#مژگان_نوشت
_پروفایل طرح رو توی هایلایت #پروفایل براتون قرار دادم
@toucanartsطرح برای
.
When i was a child i loved horses. But no horse I saw in real life was white with long legs and large eyes like the horse in my dreams. I also dreamt of flying but not with my own wings, but with the wings of the horse in my dreams. My #dream of #flying had no destination back then, but now there is. I still dream of flying with the winged horse, to the destination of god❤ I feel that this is the flight martyrs go through seconds after martyrdom.(A #Martyr is someone who has been killed in the way of god.)
@mojgan_art