با اینکه مانده است به دل جای پای تو
سربسته است تا به ابد ماجرای تو
گفتی به من همیشه وفادار بودهای
دیریست دلخوشم به همین ادعای تو
از پیچ و تاب خاطره رد شو چونان نسیم
تا ذرهای نفس بکشم در هوای تو
سرمایة من از همة شعر و شاعری
این چند بیت بود؛ همین هم برای تو
گیرم جوانی من و تو سهم هم نشد
بگذار تا که پیر شوم پا به پای تو
#نفیسه_سادات_موسوی
#عضوکانال
@golchine_sher
تا تو هستی در کنارم در دلم تشویش نیست
هیچ کس غیر از خیالت با خیالم خویش نیست
نیست راهی غیر با سوز فراقت ساختن
هرکسی را دوریت سوزاند دور اندیش نیست
در بیابان بی هدف دنبال آب ای دل مگرد
عشق اگریک سویه شد دیگر سرابی بیش نیست
پایبند عشقم و شاید به دستت آورم
هیچ راهی جزشکیبایی مرا در پیش نیست
حال زارم را ندانستی رها کردی مرا
عاقبت روزی به خود می آیی و درویش نیست
#محسن_درویش
#عضوکانال
@golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ تصاویر بزرگان سرزمین ما، ایران که در این ویدئو می بینید، بر اساس الگو برداری از نقاشی ها، مجسمه ها و اطلاعات موجود از شمایل این مشاهیر و با کمک هوش مصنوعی خلق شده است.
@golchine_sher
تَرکِ مِی و ساغر و سبو خواهم کرد
سوی حرم چشم تو رو خواهم کرد
این صورت پُرچروکِ خود را یک روز
با هُرم لبان تو اُتو خواهم کرد
#اکبر_اسماعیلی_وردنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
کنج آغوش تو گیتار به رقص آمده است
کلبه ی ساکتم انگار به رقص آمده است
میخورد بوسه ی باران به لب پنجره ام
ناودان در شب ِدیدار به رقص آمده است
با قدم های خوش آهنگ تو از اوّل شب
"سبزه میدان" سرِ بازار به رقص آمده است
لطف کن اینهمه آویشن و بابونه نخر
دیدم از بوی تو عطّار به رقص آمده است
عطری از دامن گلدار تو پیچیده به شهر
که ته ی باغ، سپیدار به رقص آمده است
باز از خنده ی تو شیخ شکایت دارد
مسجدش با در و ديوار به رقص آمده است
ساعت مرگ کنارت به عقب افتاده!
زندگی با تب تکرار به رقص آمده است
الکل چشم تو گیرایی خاصی دارد
مست شد واژه و خودکار به رقص آمده است
#محمد_علی_نیکومنش
#عضوکانال
@golchine_sher
حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زهرا_س
سجادهام معطر، از بوی ربنا بود
آنچه شنیده میشد، از من فقط "خدا" بود
یک عمر آه و نفرین، از این و آن شنیدم
تنها به جرم اینکه نفرین من دعا بود
دیشب برای مردم، تا صبح گریه کردم
ای کاش یک نفر هم، یک دم به فکر ما بود
طفلان من به جایِ مردم گرسنه بودند
افطار خانهی ما در سفرهی شما بود
امروز را نبینید این بی حیا لگد زد
دیروز پشت این دَر، جمعیت گدا بود
من هیچ شکوهای از بیگانگان ندارم
آنکه به حال و روزم خندید آشنا بود
من درد مرتضی را با جان خود خریدم
در راه عشق باید آمادهی بلا بود
دستم شکست اما من درد حس نکردم
اسم علی دوا بود، ذکر علی شِفا بود
رفتم برای مردم حجت تمام کردم:
او را که می کشیدید او حجت خدا بود
ای کاش میشکستند این دست دیگرم را
اما به جای این دست، آن دست بسته وا بود
با کفشهای خاکی، در خانهام قدم زد
آن خانهای که فرشش، بال فرشتهها بود
ای کاش ماجرا را حیدر ندیده باشد
وقتی سرم به در خورد، فضه! علی کجا بود؟!
تازه میان کوچه قلبم به درد آمد
حیدر برهنه سر بود، حیدر برهنه پا بود
* *
تا قبر بردنم را، همسایه هم نفهمید
از بسکه مُردن من، چون شمع بیصدا بود
از بسکه قطره قطره بر پای تو چکیدم
تابوت من سبکتر حتی ز بوریا بود
ای آخرت وفا کن با ما شکسته دلها
با ما شکسته دلها، دنیا که بی وفا بود...
#علی_اکبر_لطیفیان
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
❤️کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!❤️
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
با خندهات آسمان بخندد هر دم
از غصهی تو جهان بگیرد ماتم
صبح آمده ای علت شادی و نشاط
لبخند بزن تا که بخندد عالم
#محمد_حسن_محمدی
@najvaydel1402
@golchine_sher
دوباره صبح شد و زن کنار کتری بود
دو چشم ابری او بر بخار کتری بود
هزار جوش دلش را کسی نمیفهمید
که هفت پشت دلش از تبار کتری بود
چگونه گریه کند؟ ها! چگونه آه کشد؟
کسی که تاول دستش دچار کتری بود
چه بغضها که دم آورد قوری گل سرخ
خوشا به حال دلش رازدار کتری بود
نه اینکه چای فقط دم کشید بر کتری
تمام خانهی او وامدار کتری بود
چقدر بار غمش را کشید سینی چای!
چقدر مست شد اما خمار کتری بود!
به روزمرگی خود داغ تازهای بخشید
کسی که شرح غمش روزگار کتری بود
دوباره در سر او بیاراده سوت کشید
دوباره صبح شد و زن کنار کتری بود
#زهرا_حسن_زاده
@golchine_sher
نگو که با غم و اندوه همزبان هستی
خبر گرفتم و گفتند: شادمان هستی
اگر مسابقه باشد میان سنگدلان
به احتمال فراوان تو قهرمان هستی
چقدر سخت که آسان مرا رها کردی
چقدر تلخ که شیرینِ دیگران هستی
اگر تو را به صدایی شبیه باید کرد
صدای خُردشدنهای استخوان هستی
در این زمانه که از راستی نشانی نیست
اگر دروغ بگوییم مهربان هستی
هزار بار تو را از دلم بُرون کردم
نگاه کردم و دیدم که همچنان هستی
#سجاد_نجاری
@golchine_sher
با من بگو که همرهِ من پیر می شوی
یا آنکه بینِ راه، ز من سیر می شوی؟!
ای ماهِ دوردستِ من، ای ماهیِ گُریز!
کی در میانِ بِرکه به زنجیر می شوی؟!
چون چکه ای ز نور، در آیینه می چِکی
آنگاه مثلِ آینه تکثیر می شوی
رویای صادقی که سرانجام می رسی
یک خوابِ عاشقانه که تعبیر می شوی
چین می خورَد نگاهِ غم انگیزِ آینه
وقتی ز دستِ آینه دلگیر می شوی
می روید از کویرِ گلویم، گُلی کبود
وقتی شبیهِ بُغض، گلوگیر می شوی !
دست از فریب و فاصله بردار، خوبِ من !
داری برای خوب شُدن دیر می شوی..!
#یدالله_گودرزی
#عضوکانال
@golchine_sher
هر بار با صدای تو از پشت سیمها
پل میزنم به خاطرهای از قدیمها
لبخند تو تلافی یک عمر خستگیست
لبخند من تلاقی امّید و بیمها
آه! ای تمام آنچه که باور نداشتم
ای حسرت همیشگیِ «میرسیم»ها
این ماجرا برای همیشه تمام شد
وقتی شکست بین من و تو حریمها
پرواز هم غبار دلم را نمیبرد
مانند گرد روی تن یاکریمها
امشب شبیه قاصدکی کوچ میکنم
فردا بپرس حال مرا از نسیمها
دستم اگر به سوی تو کوتاهتر شده
پایم درازتر شده باز از گلیمها
#پوریا_شیرانی
@golchine_sher
تقدیم به مادر هستی
السلام علیک یا فاطمه الزهرا
انّی خَلَقْتُ باد و خاک و آتش و آب؛ خورشید را از جنس چشمان تو بی تاب
با سیب و یاس و عطر یاسین ها کشیدم
طرح بدیعت را به بومِ سبز محراب
والتّینِ والزّیتونی و والطّورِ سینین؛باغِ انارت لب به لب یاقوتِ آمین
تفسیرِ انزلنا تویی فی لیلة القدر؛ای مصحفِ تطهیر در آیاتِ احزاب
باب صراط المستقیمِ کائناتی؛مشکات نوری...هل اتایی ...مرسلاتی...
دست توسل میزند مولودِ کعبه؛برریشه های چادرت بانوی مهتاب!
وصفت نمی گُنجد به ادراک قلم ها؛انسیة الحورائی و ناموسِ عُلْیا
زیباترین تصویر خلقت هستی ای ماه!! عکس تو را برکهکشانها می کنم قاب
والعصر... بی تو زندگی خُسراً مُبین است؛حتی بهشتِ بی شما بیتُ الحَزین است...
دارد صفا از چشمهایت جَنّةُ العشق؛از سلسبیلِ اشک تو فردوس شاداب...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#اکــرم_نورانی
#عضوکانال
@golchine_sher
این روزها دیده ای ؟!
آدم ها از پایان جهان
می ترسند،
عشق من
می دانی ؟
فقط وقتی تو نباشی
دنیا تمام می شود...
#عباس_معروفی
@golchine_sher
کنار فاختهها اینچنین خموش نباش
قفسفروش نبودی، قفسفروش نباش
اگر به سار و قناری نمیدهی جایی
در این هوای بهاری کلاغپوش نباش
نسيم عطر گلی در هوای زندگیات
اگر به دست نیامد در آرزوش نباش
در این سراچهی غمبار پشت بر دیوار
تو مثل آینه ها چشم باش و گوش نباش
زمین به حشر رسیده، ددان رها شدهاند
در این تقابل دیرینه با وحوش نباش
#حبیب_الله_بخشوده
@golchine_sher
آی آدمها که بر ساحل نشسته شاد و خندانید!
یک نفر در آب دارد میسپارد جان
یک نفر دارد که دست و پای دائم میزند
روی این دریای تند و تیره و سنگین که میدانید
آن زمان که مست هستید، از خیال دست یابیدن به دشمن
آن زمان که پیش خود بیهوده پندارید
که گرفتستید دست ناتوانی را
تا تواناییِ بهتر را پدید آرید
آن زمان که تنگ میبندید
بر کمرهاتان کمربند
در چه هنگامی بگویم من؟
یک نفر در آب دارد میکند بیهوده جان قربان!
آی آدمها که بر ساحل بساط دلگشا دارید!
نان به سفره جامهتان بر تن
یک نفر در آب میخواند شما را
موج سنگین را به دست خسته میکوبد
باز میدارد دهان، با چشم از وحشت دریده
سایههاتان را ز راه دور دیده
آب را بلعیده در گود کبود و هر زمان بیتابیاش افزون
میکند زین آبها بیرون
گاه سر، گه پا.
آی آدمها!
او ز راه دور، این کهنه جهان را باز میپاید
میزند فریاد و امید کمک دارد
آی آدمها که روی ساحلِ آرام در کار تماشایید!
موج میکوبد به روی ساحلِ خاموش
پخش میگردد چنان مستی به جای افتاده، بس مدهوش
میرود نعرهزنان، وین بانگ باز از دور میآید:
آی آدمها!
و صدای باد هر دم دلگزاتر
در صدای باد بانگ او رهاتر
از میان آبهای دور و نزدیک
باز در گوش این نداها:
آی آدمها!
آی آدمها!
#نیما_یوشیج
#زادروز_شاعر
@golchine_sher
به تو گفتم که در این دور شدن ناچاری؟
سر به تایید تکان دادی و گفتی آری !
عین مرگ است اگر بی تو بخواهد برود
او که از جان خودت دوست ترش می داری
ای که نزدیک تری از من دلتنگ به من
بین ما نیست به جز فاصله ای اجباری
من عروس توام ای از من و آغوشم دور
خطبه را گریه من می کند امشب جاری
زندگی چیست به جز خاطره ای افسرده
زندگی چیست به جز رنج و غمی تکراری
گله ای نیست به تنهایی خود دل بستم
به -غزل گریه- هر روز به شب بیداری
روی دیوار دلم سایه ای از قامت توست
مثل تنهایی من قد بلندی داری . . . !
#سیده_تکتم_حسینی
@golchine_sher
دلتنگ توام ،عاشقم و دل نگرانت
دیریست ندارم خبر از نامه رسانت
سوگند به جانم به لبم آمده جانم
حیف از تو و از خوردن سوگند به جانت
در حسرت افطار رطب های لب تو
پر می کشد این سوخته از شوق اذانت
کندوی پر از شهد دهان تو دلم برد
با ناز سخن گفتن و با لحن بیانت
با هر قدمت ریخته آدم به خیابان!
شهری شده مجذوب تو و چشم چرانت
یک حرف تو چون زلزله ویران کند این دل
روزی که بگویی (بله)ی عقد کنانت
با رفتن تو می رود آخر ز تنم جان
بگذار زمین محض خدا آن چمدانت
#سعید_اصلانی
@golchine_sher
راه نجات
دیدیم در آیینۀ سرخ محرمها
پر میشوند از بیبصیرتها، جهنمها
ما کمتریم و بارها خواندیم در تاریخ
«بسیارها» خورده شکست سختی از «کمها»
راه نجات این است که یار علی باشی
حالا که دنیا پر شده از ابنملجمها...
در سینۀ ما هیچ ترسی از شهادت نیست
وقتی که روی دار شد معراج میثمها
یک روز اسرائیل را نابود خواهد کرد
فرماندهی از نسل طهرانیمقدمها
#مجتبی_خرسندی
#عضوکانال
#شهید_طهرانیمقدم
@golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی
یکسر به کانال ما بزن 👌
🌷فقط رباعی و تک بیت
حتما حالت خوب میشه
یکبار امتحان کن🌷
❤️کاش جای بوسهاش میماند بر پیشانیام
با خدا بودن نشان از مِهر میخواهد نه مُهر!❤️
https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080