eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
786 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
تا لحظۀ بوسیدن او فاصله ای نیست ای مرگ، به قدر نفسی دست نگه دار.. @golchine_sher
ابری شده چشمم ڪه دلی سير ببارد تا بعد تو ديگر به ڪسی دل نسپارد دنبال يڪی باش ڪه مثل منِ بی تاب تا آمدنت ثانيه ها را بشمارد قويی شود و پر بڪشد از شب دريا برساحل آرام دلت سر بگذارد تا ورد زبانش بشود نام و نشانت هر روز تو را گوشه ی قلبش بنگارد او که نه فقط شور بهار تو که حتی پاییز و زمستان تو را دوست بدارد من از تو به اين شرط گذشتم که بگردی دنبال کسی که به خودت دل بسپارد @golchine_sher
شده تمامِ قلبِ من،حسینیه برای تو خودم،پدر وَ مادرم وَ بچه ام فدای تو من افتخار‌میکنم به نوکری درگهت نشسته ام من از ازل وَ تا ابد به پای تو قسم به آتش ِ دل و به هق هق صدایِ عشق شکسته شد دلم، ولی فدایِ بچه های تو فقط تو را صدا زدم میان خلوتِ دلم چُنان گدا شدم روانه در پیِ عطای تو پناه قلب خسته ام همیشه روضه ی شماست وخانه ی دلم شبیهِ خیمه ی عزایِ تو زِ حسرت زیارتت همیشه من گریستم گرفته دل، بهانه ی هوای کربلای تو @golchine_sher
يك نفر گفت خدا، كاش كه عاشق بشوم شد و در پيچ و خم عشق خدا را گم كرد @golchine_sher
دختران شهر به روستا فکر می کنند دختران روستا در آرزوی شهر می میرند مردان کوچک به آسایش مردان بزرگ فکر می کنند مردان بزرگ در آرزوی آرامش مردان کوچک می میرند کدام پل در کجای جهان شکسته است که هیچکس به خانه اش نمی رسد! @golchine_sher
من از تو جز نگاه که چیزی نخواستم جز بخشش ِ گناه که چیزی نخواستم وقتِ گلایه، لال شدم! شرم کردم و هنگام ِ اشتباه که چیزی نخواستم حالم درست نیست! از این زندگی به جز یک حالِ روبراه که چیزی نخواستم وقتِ دعا به غیرِ امیدِ به عفوِ تو از قلبِ روسیاه که چیزی نخواستم در روضهٔ حسین(ع)؛ خدایا تو شاهدی جز اشکِ چشم و آه که چیزی نخواستم از این جهان، به جز غم ِ اربابِ بی کفن هستی خودت گواه که چیزی نخواستم غیر از تنی تپیده به خون و بدون سر از تلّ و قتلگاه که چیزی نخواستم! @golchine_sher
مرا از حبس آغوشت چه اصراری به آزادی...؟ @golchine_sher
قسمتِ شاعر همیشه در اسارت بودن است یا اسیر قافیه یا وزن یا چشمانِ تو! @golchine_sher
می خواهم تو را روی پیشانی خورشید حک کنم و شبها شب بوها را به عقد ماه در آورم و گل رُزی را لای موهای خاطراتی بگذارم که هنوز دستهایش بر گردن تنهایی ام سنگینی می‌کند @golchine_sher
هدایت شده از احمد ایرانی نسب
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است🌱 سالن کنفرانس اداره کل ارشاد اسلامی مازندران 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانالِ اَشعارِ اَحْمَدِ ایراٰنی نَسَبْ در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
درد و غم و تنهایی و حالی که خراب است یک مصرعِ دیوانِ من است ار تو نباشـــــی @golchine_sher
ما مرهم درد تو نبودیم که هیچ... بر زخم شما هم نمکی پاشیدیم! @golchine_sher
با لب سُرخت مرا یاد خدا انداختی روزگارت خوش که از میخانه مسجد ساختی روی ماه خویش را در برکه می‌دیدی ولی سهم ماهی‌های عاشق را چه خوش پرداختی ما برای با تو بودن عمر خود را باختیم بد نبود ای دوست گاهی هم تو دل می‌باختی من به خاک افتادم اما این جوانمردی نبود می‌توانستی نتازی بر من اما تاختی ای که گفتی عشق را از یاد بردن سخت نیست عشق را شاید ولی هرگز مرا نشناختی! @golchine_sher
بر لوح دلم واژه زر افشان حسین (ع)است امشب غزلم یکسره عطشان ِ حسین(ع) است برسینه ی عشاق چه زیبا بنوشتند این عالم ِ هستی همه قربان حسین (ع) است @golchine_sher
به سر در همهء زورخانه ها بنویس مدد گرفتنِ از غیر مرتضی ننگ است @golchine_sher
من یک شب از تو دور شدم، سوختم ز غم خورشید از فراقِ تو هر شب چه می‌کند؟ @golchine_sher
شب  جمعه  دلمان  خواست  زیارت  بکنیم توے  بین  الحرمین  عرض  ارادت  بکنیم دلمان  خواست  نگاهے  به  حسین  وحرمش و  ز  سقاے  حرم  کسب  شفاعت  بکنیم برویم  علقمه  ازسوزجگر  سینه  زنان   شیون  و  ناله  کنان  باز  قیامت  بکنیم بابے  انت  واُمے  یا  ابا  عبد  الله هرکه  دارد  هوس  کرب  و  بلا  بسم  الله   السلام  علیکُ  یا  اباعَبْدِاللّه  وَ  عًلے  الاَرواح  الّتے  حَلَت  بِفنائڪ  عَلَیکَ  مّنے  سلامُ  اللّه  ابداً"  ما  بَقیتُ  وَ  بَقیَ  اَلیلِ  وَ  النهاروَ  لا  جَعَلَ  اللّهَ  آخِرَ  اَلعَهدِ  منے  لزیارَتکُم  اَلسلامُ  عَلے  الحُسین  وَعَلے  علے  بن  الحُسین  وَعَلے  اُولاد  الـحسین  وعَلے  اَصحاب  الحُسین @golchine_sher
🔸توصیف کودکی🔸 از آن نخست که در گوش من اذان دادند خدای عزوجل را به من نشان دادند کشید بر سر من پیر باخدایی دست و بعد خواند به گوشم:《خدا بزرگتر است》 قرار یافت دل بی قرار من گوینده به ذکر اشهد ان لا اله الا الله زبان نداشتم و او شهادتینم داد به گریه افتادم، تربت حسینم داد اگر هنوز محرم سیاه می‌پوشم به جای لالایی، روضه بوده در گوشم به اشکِ روضه مرا شیر داده مادر من حسین بوده از اول پناه آخر من به شیرخوارگی‌ام، اصغر حسینم کرد از آن نخست، فدای سر حسینم کرد جوان شدم، گرهی هرکجا به کارم خورد پدر مرا به علی اکبر حسین سپرد 🔸توصیه‌های پدر🔸 وصیت پدرم را هنوز یادم هست چقدر بر دلم آن حرف های ساده نشست: " به جز حسین مبادا مُرید غیر شوی الهی ای پسرم عاقبت به خیر شوی نبند امید به هر بخششی و هر بذلی نترس از افتادن، بیمه‌ی ابالفضلی همیشه ای پسرم خالی از تکبر باش اگر که دست تو بالای دست شد، حُر باش" به من کرامت این خاندان که شد معلوم بریدم از همه دل، غیر چارده معصوم 🔸صحبت با هم‌هیئتی🔸 تو هم شبیه من...آری، تو هم شبیه منی نمی‌توانی از این خانواده دل بکنی به عشق، خورده گره فصل فصلِ زندگی‌ات جوانی اکبری و اصغر است بچگی‌ات تو هم برای امام زمانِ خود، یاری تو هم به روی لب احلی من العسل داری من و تو تحت لوای حسین، ما شده‌ایم درون خیمه‌ی او با هم آشنا شده‌ایم من و تو جبهه‌ی مظلومِ مقتدر هستیم من و تو هرچه که هستیم، عهد نشکستیم معلم من و تو از ازل خدا بوده و درس اول ما عین و لام و یا بوده به عشق آل کسا نور در بغل داریم برای هر مشکل، پنج راه حل داریم من و تو مکتبمان تا همیشه عاشوراست ببین، به بام فلک، پرچم مقدس ماست قیام سرخ حسینی ببین و درس بگیر درخت باش، خزان هم شد ایستاده بمیر هنوز خیمه‌ی آل یزید پابرجاست حسینیان، علم امروز روی دوش شماست نمی رسد به محبان اهل بیت، زیان خداست یاور ما، کل من علیها فان ؛ ؛ ؛ ؛ ؛ @golchine_sher
چون قندِ سلام بر دهانی خورشید شیرینی عشق بر زبانی خورشید با مهر ِتو لبهای زمین می شِکُفد لبخند خدای آسمانی خورشید @golchine_sher
آری آغاز دوست داشتن است گرچه پایان راه ناپیداست من به پایان دگر نیندیشم که همین دوست داشتن زیباست @golchine_sher
باران و چتر و شال و شنل بود و ما دو تا جوی و دو جفت چکمه و گِل بود و ما دو تا وقتـــی نگاه من بــه تو افتاد،سرنوشت تصدیق گفته ‌های ” هِگِل ” بود و ما دو تا روز قرارِ اوّل و میز و سکوت و چای سنگینی هوای هتل بود و ما دو تا افتاد روی میز ورق‌ های سرنوشت فنجان و فال و بی‌ بی و دِل بود و ما دو تا کم‌ کم زمانه داشت به هم می ‌رساندمان در کوچه ساز و تمبک و کِل بود و ما دو تا تا آفتاب زد همه جا تار شد برام دنیا چه ‌قدر سرد و کسل بود و ما دو تا از خواب می‌پریم کـه این ماجرا فقط یک آرزوی مانده به دل بود و ما دو تا @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صدایت قدم می زند روی آرامش شاخه های صنوبر و یادت همینجا کنار سکوت ،،، میان دو احساس خاموش، و در خلوت روزهایی که تنهایی من پر از رفتن نابهنگام توست ؛ قدم می زند، تو از دفتر خاطراتم کمی شعر بردار و با خود ببر کمی عشق پای درخت نگاهم بریز بگو واژه ها در کدامین غزل تیغ بر سینه ی خاطراتم کشید ؟ کجا حسّ با من بمان تازه شد ؟ کجا طعم یک بوسه من را به آرامش خیس آغوش شب بو کشید ؟ کجا عشق رونق گرفت ؟ کجا... @golchine_sher
وقتی تو رفته باشی، کامل نمی‌شود عشق بعد از تو تا همیشه، این قصه ناتمام است @golchine_sher
عادتاً دم ز عشقِ یار نزن بی عمل حرفِ انتظار نزن سَر تو گرم بازیِ دنیاست لافِ مجنونِ بی قرار نزن زار زد از گناهِ تو آقا توبه کن از‌ گناه، زار نزن از غریبی درش بیار! انقدر... از غریبی او هوار نزن تا ز هر دامنی نشُستی دست دست بر دامن‌ِ نگار نزن قول دادی! بمان سَرِ قولت زیرِ این قول و این قرار نزن هرچه را از دلت کنار زدی عشق او را ز دل کنار نزن پدر ماست گرچه بد شده‌ایم به دلِ خسته‌اش شرار نزن... کربلا منتهای خوشبختی‌ست پَر سوی غیر این دیار نزن تا نرفتی میانِ صحنِ حسین حرفی از خیر روزگار نزن... @golchine_sher