eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
786 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
"طفل اشکم دم به دم رو سوی دامن میکند دیده میداند که این کودک چه با من میکند" آن قَدَر فریاد سر دادم صدایم خسته شد ناله ام دارد لباس بغض بر تن میکند روزگاری این تبرها شاخه هایم بوده اند آنچه را که دوست با من کرد دشمن میکند؟؟!! من برای تو گذشتم از همه دارایی ام مثل سربازی که خود را وقف میهن میکند تیره و تار است دنیایم ،ولی تنهایی ام میرسد هر شب کنارم شمع روشن میکند... این تویی؟!یا خش خش برگ است یا هوهوی باد؟ بر سر خاکم کسی انگار شیون میکند...!! @golchine_sher
از تو می‌گیرد وام هر بهار این همه زیبایی را... @golchine_sher
چه رود و چشمه ای به به! روان است همیشه میزبانی مهربان است عیان است و نیازی بر بیان نیست بهشت کوچکم مازندران است @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
هدایت شده از رباعی_تک بیت
مانند اسیر نم نمک می میرم در کنج اتاق مشترک می میرم بعد از تو شبیه رود بی آبم که از تشنگی ات بدون شک می میرم @robaiiyat_takbait
تو روشنی ِصبح سپیدی، خورشید گلواژه ای از عشق و امیدی،خورشید امــــروز،به لبــــــخندِ تو بیــــــدار شدم امـروزِ مرا خوش آفریــدی ،خورشیــــد @golchine_sher
دعای روز هیجدهم رمضان 🤲🌹🤲🌹 خدایا آگهم از خیر و شر کن دلم را مملو از لطفِ سحر کن مطیع خود بگردان باطنم را تو قلبم را به نورت پُر ثمر کن @golchine_sher التماس دعای فرج🤲
هنگام انتخابِ توست، اگر خواستی بمان این آخرین دقایقی است که می خواهمت هنوز @golchine_sher
چه جان سختم که بعد از رفتن ِ تو باز جان دارم ولی از تو چه پنهان، روح و جسمی ناتوان دارم کسی از ظاهر  یک کوه حالش را نمی فهمد به ظاهر ساکتم؛ در سینه‌ام آتشفشان دارم پس از تو باختم خورشید  خوش‌رنگ زمینم را پس از تو نفرت دیرینه‌ای از اسمان دارم پُر از دلشوره بودم در کلاس گرم آغوشت و باور کرده بودم پای عشقت امتحان دارم چه حس  نادری؛ با فتح الماس حضور تو تمام لحظه‌ها احساس می‌کردم "جهاندار"م اگرچه لحظه‌های خوب عمر کمتری دارند ولی نام عزیزت را همیشه بر زبان دارم نفَس‌های تو را آن روزها در شیشه پر کردم "هوا"ی روزهای بودنت را همچنان دارم @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بخشیده شود کوه گناهی به علی ( ع ) امشب ببری اگر پناهی به علی ( ع ) قرآن به سرت بگیر و تا صبح بگو : ما را تو ببخشای ، الهی به علی ( ع ) @golchine_sher
دوباره شد شب قدر و دلم سرای علی شد گرفته زانوی غصه شب عزای علی شد علی در این شب آخر کنار سفره ی دختر به یاد فاطمه بود و به شوق دیدن داور ز شوق وصل شهادت بیاد حرف پیمبر لبش به آیه ی رفتن نظر به ماه و به اختر تمام حاجت مولا میان سجده روا شد کنار منبر و محراب روان بسوی خدا شد سحر ز مسجد کوفه علی چو عزم سفر کرد ز قتل رُکن هدایت مَلَک بگفت و خبر کرد فغان از آن دم و ساعت که غرق خون شده یکسر ز تیغ مُلجم کافر علی شده گل پرپر نمانده تاب و توانی به پیکر شَهِ عالم از این خبر دل زهرا نشسته بر غم و ماتم دل حسن دل عباس ز داغ او شده بیتاب حسین و زینب وکلثوم به ناله و به تب و تاب خدا بیا و نظر کن به قلب مضطر زینب سرِ شکسته ی بابا چه آوَرَد سرِ زینب غم مدینه و مادر غم حسن غم حیدر چه ها کند دلِ زینب به کربلای برادر؟ @golchine_sher
یک کوچه غیرت ای قَلَندر تا علی مانده‌ست شمشیر بردارد هر آن‌کس با علی مانده‌ست دیشب تمام کوچه‌های کوفه را گشتم تنها علی، تنها علی، تنها علی مانده‌ست ای ماهتاب آهسته‌تر اینجا قدم بگذار! در جزر و مد چاه، یک دریا علی مانده‌ست از خیل مردانی که می‌گفتند می‌مانیم انگار تنها ابن‌ملجم با علی مانده‌ست ای مرد! بر تیغت مبادا خاک بنشیند برخیز! تا برخاستن یک «یاعلی» مانده‌ست @golchine_sher
آقای همه کریم ها مولا جان پایان تمام بیم ها مولا جان رفتی و تمام شهر دلتنگت ماند  بابای همه یتیم ها مولا جان با جهل به پایه های توحید زدند شمشیر به ریشه های امید زدند بر فرق علی زد  آسمان ابری شد انگار که بر صورت خورشید زدند چشمش همه دریاست اگر می گرید بی یاور و تنهاست اگر می گرید باران که در آسمان عزادار شده از غربت مولاست اگر می گرید دل در شب مهتاب تو را می خواهد باران شده بی تاب، تو را می خواهد وقت سفر از زمین به عرش است علی برخیز که محراب تو را می خواهد با تیغ جهالت آسمان خورد زمین از ماذنه های حق اذان خورد زمین ارکان هدایت خدا ویران شد وقتی که امیر مومنان خورد زمین @golchine_sher
همچون سیگار میانِ دستانت باقی مانده‌ام نه دودم می‌کنی و نه خاموش! آیا فراموش کرده‌ای که در حال سوختنم... @golchine_sher
مرا که دشمن خویشم به خویش وامگذار ستم به خویش اگر می‌کنم خدا مگذار ببخش چشم تو را دور دیدم از خود آه مرا به حال خودم بعد از این رها مگذار مرا ببخش به اشک کنارْ دستی من مرا به برکت این جمع، بینوا مگذار پر از محبت بی انتهای خود کن آه مرا و دست مرا خالی از دعا مگذار به روضه‌های شب قدر بی قضایم کن خدای من به دلم داغ کربلا مگذار به سکه‌های تماماً بهار عفوت آه به جز گذشت تو در کاسه‌های ما مگذار اگر چه کاشتمت بارها ز بد عهدی ولی تو دست مرا آه در حنا مگذار شب‌های قدر التماس دعا @golchine_sher
همراه منی و هرکجا می آیی تاول زده و نمانده دیگر پایی در جا زدن ارمغان بودن با توست ای ریگ درون کفش من،تنهایی @golchine_sher
علی آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را ولی نامرد ها در خانه اش بستند دستش را دهان صبر وا مانده است از صبر جوانمردی که دیده روزگاری درب خیبر ناز شستش را نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را ، اما در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را به اسم دین درِ آن خانه ای را می‌زنند آتش که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را از اسلامِ پس از احراقِ این خانه چه خواهد ماند؟! تصور کن خرابه خانه ای بعد از نشستش را اگر اسلام این باشد که این ها مدعی هستند الهی که خدا ویران نماید پای بستش را @golchine_sher
جهان اگر بشود زیر و رو هزاران بار فقط علی است که دیگر نمی شود تکرار علی است معجزه ی خلقت و به اذن خدا شکافت کعبه که دُر از دلش کند اظهار علی است آنکه فقط داده بر رسالت عشق شهادت علنی در سکوت «یوم الدار» میان «شِعب» و سپس «لیلة المبیت» آخر به جز علی چه کسی کرده اینچنین ایثار همانکه اول صف بوده در همه غزوات سزاست لشکر دین را به نام پرچمدار علی است فاتح خیبر نه یار غار رسول عمل ملاک جهان است تا ابد، نه شعار «حدیث منزلت» از «غزوه ی تبوک» شکفت علی وصی رسول است و باز هم انکار!؟ بر آیه های برائت علی مبلغ شد به جانشینی او می کند همین اقرار مراد از «اَنفُسَنا» ی «مباهله» غیر از علی نبوده ،بخوانید لااقل یکبار غدیر امر خدا بود و ترک واجب شد بدا به حال پلیدان کور بد کردار سقیفه غیر خلافت گرفت جان علی میان فاجعه ی آتش و در و دیوار همیشه فکر یتیمان کوفه بود و ندید از این بلاد بلاخیز جز غم و آزار جمل ،خوارج و یک روز قاسطین بودند دلیل خونجگری های حیدر کرار گذشت از خود و دائم به فکر جامعه بود و بود جامعه با او چقدر بد رفتار شکافت فرق علی را جهالتِ آن روز جهان بعد علی شد به درد و غصه دچار @golchine_sher
تبی افتاده پی در پی به جانِ مسجد کوفه امان از ناله هایِ بی امانِ مسجد کوفه دلِ گلدسته دارد لحظه لحظه میشود آشوب غم انگیز است از امشب اذانِ مسجد کوفه أمیرالمؤمنین می ایستد جانانه در محراب زمان می ایستد در آستانِ مسجد کوفه نماز صبح، دارد در وجودش سخت دلشوره کنارِ رکعت دوم میانِ مسجد کوفه علی(ع) با جان و دل ذکرِ رکوع آخر خود را قرائت کرد و بند آمد زبانِ مسجد کوفه تنِ محراب لرزید و به خون آغشته شد قبله مسافر شد امام ِ مهربانِ مسجد کوفه نمازش را شکست آن تیغِ لاکردار در سجده به شدّت داد ذاتش را نشانِ مسجد کوفه امان از زانوانِ ناتوانِ حیدر کرار امان از اشک هایِ آسمانِ مسجد کوفه به جایِ نغمهٔ "مولایَ یامولایْ" می پیچد نوایِ "وا علیا" در نهانِ مسجد کوفه به ارکانِ هدایت خورد در ماهِ خدا ضربت به این علت خدا شد روضه خوانِ مسجد کوفه! @golchine_sher
جوشن به جانم بپوشان در پشت ابر گناهان ماه تو گردیده پنهان تاریکم از دست عصیان مِهر تو اما درخشان دورم کن از لکه لوث الغوث الغوث الغوث در شعله های گناهم می سوزم و بی پناهم فواره زد دود آهم شرمنده ام رو سیاهم جانم رسیده ست بر لب خَلّص من النار یا رب چون گُل مرا پرواندی در هر گلستان نشاندی خارم ولی باز خواندی از آستانت نراندی برگشته ام اشک آلود یا ملجاَ کل مطرود شیطان بریده امانم تیری ندارد کمانم جوشن بپوشان به جانم در پیش او ناتوانم شیطان شود باز سرکوب یا غالباً کلِ مغلوب داریم با اشک، فانوس در نیمه شبهای مخصوص هر کس که شد با تو مانوس از لطف تو نیست مایوس یا فارج الهمّ الهی یا کاشف الغمّ الهی جبار و قهار هستی صبّار و غفار هستی هر چند مختار هستی بگذر که ستار هستی ما را نکن از خودت دور یا ناصراً غیرَ منصور بد کرده ام بارالها دارم ولیکن تمنا جرم فراوان ما را جان حسینت ببخشا با کربلا می شوم خوب یا کاشفَ کلِ مکروب @golchine_sher
به یاد عمر تو دل، هیجده ترک برداشت نگاه هر ترکی شد کبود و لک برداشت تو انتخاب کن افطار را نمک یا شیر علی به خاطر زخم دلش نمک برداشت @golchine_sher
کوثر برای ساقی‌اش آیینه گردانی کند باشد کنارش تا سحر یکسر غزل‌خوانی کند لبریز دریای ادب جامی لبالب مستحب ساقی تب پرواز را پروانه درمانی کند امشب گره وا می‌شود از عقده‌ی این سال‌ها مشکل‌گشایی از غم و از چین پیشانی کند بعد از غروب زخمی‌ات غربت نشین فاطمه بگذار دنیا تا ابد احساس ویرانی کند هنگامه‌ی غُرب حسن آتش زده بر انجمن هر لخته از خون دلش هنگامه در جانی کند محمل به محمل در پی‌ات چشم یتیمان عرب رو از کدامین برج دل آن ماه پنهانی کند دلتنگ می‌میرد نفس در تُنگ هل من ناصرش با حنجر زهرائیش زینب پریشانی کند داغ گُل مهتاب را، آن میخ و دقّ الباب را دلواپسی آب را یک‌باره بارانی کند با صبغة الله وِلا تا شام از کرب و بلا هفتادودو منصور را بر نیزه قربانی کند گفتند چه سنخیّتی با مسجد و آل علی مانده فقط از این میان ملجم مسلمانی کند سیری ندارد سیرت مردان دنیادار را تنها قناعت شیعه با آن مرد میدانی کند نقشِ نگین انبیاء، خضر نبی دیگر کجا پیدا میانِ کوچه‌ها یاقوتِ رُمّانی کند برقافِ سیمرغ یقین، حُبِّ امیرالمؤمنین بگذار تا فتح المبین، پیوسته خوش‌خوانی کند آری «نُریدُ اَنَّ مُن» با طرفه‌العینی شود اذن ظهور یار را امضاء قرآنی کند @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080