eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
786 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
تو روشنی ِصبح سپیدی، خورشید گلواژه ای از عشق و امیدی،خورشید امــــروز،به لبــــــخندِ تو بیــــــدار شدم امـروزِ مرا خوش آفریــدی ،خورشیــــد @golchine_sher
گفتم فراق را به صبوری دوا کنم صبرم زیاد نیست، چرا ادعا کنم؟ بوسیدمش ز دور و چنین مستم از غرور گر بوسه بر لبش بگذارم چه‌ها کنم گفتم به قول خویش وفا کن، جواب داد کی قول داده‌ام که بخواهم وفا کنم؟ بیم فراق دارم و باید به شوق وصل شب تا سحر نماز بخوانم، دعا کنم... اشکی نمانده‌است که جاری کنم ز چشم جانی نمانده‌است که دیگر فدا کنم ای عشق، من که عقل خود از دست داده‌ام، دیوانه‌ام مگر که تو را هم رها کنم؟ زاهد به ذوق آمده از شعر من ولی ننگا به من که ذوقی از این مرحبا کنم... ‌ @golchine_sher
سرسبز دل ‌از شاخه بریدم ، تو چه کردی ؟ افتادم و بر خاک رسیدم ، تو چه کردی ؟ ‌ من شور و شر موج‌ و تو سرسختی ساحل روزی که به سوی تو دویدم ، تو چه کردی ؟ ‌ هر کس به تو از شوق فرستاد پیامی من قاصد خود بودم‌ و دیدم تو چه کردی ؟ ‌ مغرور ولی دست به دامان رقیبان رسوا شدم‌ و طعنه شنیدم ، تو چه کردی ؟ ‌ تنهایی‌ و رسوایی ، بی مهری‌ و آزار ای‌ عشق ببین من چه کشیدم ، تو چه کردی ؟ ‌ @golchine_sher
از جنگ بیزارم دلیلش تا ابد بابا صد زخم ترکش توی جانش مستند، بابا بر شانه ی دیوار می کوبد ز فرط درد بر تخت و در کوبیده هی مشت و لگد بابا هر روز در چشمم زنی آشفته گیسویش هرگز نمی گوید که او را می زند بابا فریاد مادر ، التماس خواهرم یعنی بی شک جنون از استخوانش می دوَد بابا شوقی ندارد خاطرات جبهه اش، وقتی دریای اشک از گونه هایش می چکد بابا بازی خوب از بد که یادت هست ؟می دانی ؟ در خانه ی ما خوب مادر هست و بد بابا دست خودش باشد مگر؟ اینگونه می خواهد؟ سلول در سلول خود حبس الابد بابا امروز دیدم لابه لای سرفه اش خون بود یعنی زبانم لال ،دارد می رود بابا؟ □ □ □ نعش پدر امروز توی شهر می چرخد هر کوچه ذکرش قل هوالله احد ،بابا رفتی و مادر ناشکیباتر شده حالا این داغ سنگین است و او را می کشد بابا @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷تقدیم به روح پر فتوح شهدای هشت سال دفاع مقدس🌷 قایق نشست روی زمین، پهن کرد دریا را کشید پارچه را، متر کرد پهنا را درست از وسط آب، قایقی رد شد شبیه قیچی مادر، شکافت دریا را صدای تَق‌تَ‌تَ‌تَق... تیر بود می‌بارید صدای تِق‌تِ‌تِ‌تِق... دوخت چتر خرما را کنار قایق بابا که خورد خمپاره بلند کرد و تکان داد خُرده نخ‌ها را فرو که رفت در انگشت مادرم سوزن کسی دقیق نشانه گرفت بابا را وَ آب از کف قایق سریع بالا رفت و تند مادر هی کوک زد همان‌جا را بریده شد نخ و از توی قاب بابا دید میان دامن خود چرخ می‌زند سارا 📝بنیاد حفظ و نشر آثار دفاع مقدس اصفهان @A_Hashemii @golchine_sher
در این محاکمه تفهیمِ اتهامم کن سپس به بوسه‌ی کار آمدی تمامم کن ‌ اگر چه تیغ زمانه نکرد آرامم، تو با سیاستِ آبروی خویش رامم کن ‌ به اشتیاق تو جمعیتی‌ست در دل من بگیر تنگ در آغوش و قتل‌عامم کن ‌‌ شهید نیستم اما تو کوچه‌یِ خود را به پاسِ این همه دلدادگی به نامم کن ‌ شرابِ کهنه چرا؟ خون تازه آوردم... اگر که بابِ دلت نیستم حرامم کن ‌ لبم به جان نرسید و رسید جان به لبم تو مرحمت کن و با بوسه‌ای تمامم کن ‌‌ @golchine_sher
پیش از شروع حمله ها آژیر قرمز بود آن روزها در خانه ها آژیر قرمز بود یادش بخیر آن روزها ما بچه بودیم در خاطرات بچه ها آژیر قرمز بود وقتی کنار پنجره باران خون می ریخت در لابلای پرده ها آژیر قرمز بود ای کاش بعد از روزهای جنگ ویرانگر قبل از شروع هجمه ها آژیر قرمز بود گاهی عدول از مرزها اعلام جنگ است تطهیر بعضی فتنه ها آژیر قرمز بود دلواپسم " دلواپسی هامو بگیر از من " ای کاش جای ضجه ها آژیر قرمز بود وقتی قلم ها مست امضا گشته بودند زیر توافقنامه ها آژیر قرمز بود هر چهره ای با خنده زیبا می شود اما در پشت برخی خنده ها آژیر قرمز بود در پای هر صندوق روز انتخابات پیوست بعضی برگه ها آژیر قرمز بود در جاده های غرب نوری از سعادت نیست آنجا تمام جاده ها آژیر قرمز بود وقتی ربا جنگ است ، کاش توی بانک ها توی تمام شعبه ها آژیر قرمز بود بیداری ما ضامن حفظ نظام است گاهی همین خمیازه ها آژیر قرمز بود @golchine_sher
دفاع_مقدس نه یاد دوستان از یادها بار سفر بسته نه پای وصل و دیدار شهیدان می شود خسته هنوز از خاطرات جنگ بر سینه مدالی هست از آن گردان که برمی گشت اما واحد دسته کدامین چشم می بیند قنوت سرخ دریا را که می فهمد شهیدی را که از هر ادعا رسته؟ تمام هشت سال عاشقی از لاله ها پر بود تمام دشت ها آکنده از مردان وارسته اذیت می شود هر کس که یک شب درک معبر کرد اذیت می شود هر کس که در را بر خودش بسته به اصل خویش باید رخت رجعت بست در آخر قدم در راه باید برد محکم، نرم و پیوسته @golchine_sher
یک اسم، یادگار کسی که تو نیستی اسمی به اعتبار کسی که تو نیستی زندان – هزار و سیصد و پنجاه و پنج – مرد عکس شماره‌دار کسی که تو نیستی در پارک، صندلی کنار تو خالی است در فکر او، کنار کسی که «تو» نیستی مرد مچاله – ساعت بیهوده – شهر گیج ... یک زن، در انتظار کسی که تو نیستی... تو مرده‌ای و چند بلوک آن‌طرف‌تری او رفته بر مزار کسی که تو نیستی نفرین به روزگار تو که نیستی کسی! نفرین به روزگار کسی که تو نیستی! @golchine_sher
گاه دنبال تو می‌گردم و از دیده‌ی من عالمی از غم و اندوه روان است هنوز صاحب دردم و از دست دلم می‌نالم! که چرا عشق تو در سینه و جان است هنوز خلوت چشم تو آشوب به پا خواهد کرد بعد تو بستر این دیده‌ی من بارانی است نبض احساس من از خاطرِ تو لبریز است! چه کنم یاد تو در سینه‌ی من زندانی است سایه‌ی مرگ هنوزم غم این فاصله‌هاست بعد تو فصل خزان بر تن این باغ نشست گل نرویید که لبخند از آن زاده شود! بر لب چشمه‌ی جوشان دلم داغ نشست شده در خلوت تاریک خودم می‌نالم به غم‌انگیزترین حالت امکان از تو.... کاش تقدیر تو را همچو شقایق می‌ساخت! که نبود آخر این قصه به هجران از تو ... @golchine_sher
4_5805328198161929590.mp3
2.23M
آیینه به تصویر رخت غرق نیاز است کار سر زلف تو ولی عشوه و ناز است هر چند که عمر من و گیسوی تو کوتاه اما سر این رشته ی آشفته دراز است مهتاب شبی در طلبت آمده دیدم محراب تو در معبد خورشید حجاز است هرچند گنهکاری و شرمنده ی جانان باز آ که در توبه به روی همه باز است می‌بخشد و نادیده بگیرد ز محبت بخشنده خدایی که خودش بنده نواز است چنگی بزن ای مطرب‌ شوریده به سیتار حالا که جهان با من و با ساز تو ساز است در پرده ی اسرار جهان هیچ میاندیش در خیمه ی شب شب زده ایی شعبده باز است در سجده به خاک آمده پیشانی دنیا گویا که زمین در حرم دل به نماز است @golchine_sher
چشمِ من، چشم تورا دید ولی دیده نشد من همانم که پسندید و پسندیده نشد یاد لب‌های تو افتادم و با خود گفتم؛ غنچه‌ای بود که گل کرد ولی چیده نشد من نظربازم و کم معصیتی نیست ولی چه‌بسا طعنه زدن‌‌های تو بخشیده نشد ای که مهرت نرسیده‌ست به من، باورکن هیچ‌کس قدر من از قهر تو رنجیده نشد عاشقت بودم و این را به هزاران ترفند سعی کردم که بفهمانم و فهمیده نشد @golchine_sher
هدایت شده از گلچین شعر
😊اگه حوصله نداری شعرهای طولانی بخونی یکسر به کانال ما بزن 👌 🌷فقط رباعی و تک بیت حتما حالت خوب میشه یکبار امتحان کن🌷 ❤️کاش جای بوسه‌اش می‌ماند بر پیشانی‌ام با خدا بودن نشان از مِهر می‌خواهد نه مُهر!❤️ https://eitaa.com/joinchat/769065447Cf0875d1080
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای مانده به گرده هایتان رنج گران ای چشم به راهتان دمادم نگران پیچیده صدای رنجتان در معدن ای کارگران کارگران کارگران... @golchine_sher
از من نخواه ماه برویانم از زمین چیزی به غیر آه برویانم از زمین ماهم گذشت،آب ببارانم از هوا بغضم شکست،چاه برویانم از زمین مویی مگر سپید بپیچم به دست غم سروی مگر سیاه برویانم از زمین پک‌ می زنم که حلقه کنم دود سینه را صد حلقه چاه آه برویانم از زمین من شوره زار وحشتم در دامن کویر کی می شود گیاه برویانم از زمین؟ کی می شود قفس نکشم جای هرنفس باغی پرندهگاه برویانم از زمین بیراهه بود هرچه دویدیم در هوا "ما هیچ ما نگاه"برویانم از زمین @golchine_sher
صدایت... صدایت سراسر حسرت‌ست مثل همآغوشی معلق می‌دارد مرا میان پریشانی و جنون ...! @golchine_sher
بی عذر و بهانه بود بابام چه حیف... دریایی بیکرانه بود بابام چه حیف ... هر چند بخور نمیر از معدن داشت نان آور خانه بود بابام چه حیف... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنویسید سر سطر که بابا نان داد جای آب از غم صدبرگ دلش باران داد بنویسید برای قلم و دفتر و نان اول مدرسه ها، گوشه ی معدن جان داد @golchine_sher
چقدر بغض بخوانم سکوت بنویسم؟ چقدر حرف دلم را منوط بنویسم؟ ... چقدر درّه بمانم به قلّه خوش باشم؟ به پای دامنه‌ها از سقوط بنویسم؟ چقدر دست من از پا درازتر باشد؟ برای آمدنت هی قنوت بنویسم؟ چه می‌شود که بیایی و شعرهایم را به خط بوسه به زیر گلوت بنویسم؟ و یا به جوهری از رنگ سیب روی لبت دو آیه از لب خود، از هبوط بنویسم به جای بودن و ماندن، به جای آغوشت نصیب من شده از جستجوت بنویسم ﻧﯿﺎﻣﺪﯼ ﻭ ﺯﻣﺎﻧﺶ ﺭﺳﯿﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺮﻭﻡ قطار می‌رود و من به سوت بنویسم … @golchine_sher
دوره حافظ خوانی رایگان همراه با استاد راهنما به مدت سه ، سه غزل را رایگان با استاد راهنما مرور کنید و سپس در صورت تمایل نسبت به ثبت نام بسته ی ویژه ۸ هفته با حافظ( مرور۱۲۰ غزل ) اقدام کنید. انجمن مجازی حافظ خوانان ایران وابسته به کانون آفتاب ثبت نام: https://B2n.ir/3roozbahefez
شب خاطرات تارِ مرا ، تازه می کند غم های بی شمارِ مرا ، تازه می کند هر روز درد تازه ای و داغ تازه ای تلخی ی روزگارِ مرا ، تازه می کند از این سکوت خسته ی شبها فراری ام چون حس انتظارِ مرا ، تازه می کند وقتی قطار فکر و خیالات می رسد یاد تو حال زارِ مرا ، تازه می کند اینکه قرار نیست ، دوباره ببینمت احوال بی قرارِ مرا تازه می کند باران اشک می شوم و یاد چشم تو چشمان سوگوار مرا ، تازه می کند به یاد معدن کاران طبس @golchine_sher
33.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هیچ کس نیست بفهمد دل بیمارم را در پس پرده ببیند همه اسرارم را سر‌کشد زهر غزل‌های جنون آمیزم آن قسم خورده که آتش زده افکارم را بِگُریزم خودم از خود بزنم ریشه‌ خود بُکشم غمزه‌ی آدم‌کش سربارم را با غم از آه جگر سوز طنابی بتنم تا ببیند همه‌ شب این دل بر  دارم را از غم دوری او عاشق و شاعر شده‌ام کاش بیرون کند از دل غم اشعارم را دل من تنگ و دلش سنگ و شبی مهتابی_ بسرایم همه شب راز دل زارم‌ را بزند داغی مُهر از لب خود بر لب من از تب من به لب آرد همه اقرارم را @golchine_sher