خدا مرا به فراق تو مبتلا نکند
نصيب دشمن ما را نصيب ما نکند...
#ادیب_نیشابوری
@golchine_sher
هر چند ز دست عشق، غم میریزد!
غم نامه ی عشق ،دم به دم میریزد!
با این همه حال و روز من معتدل است
بی عشق ،روانِ من بهم میریزد!
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
ای که تنها امیدِ در غمی مهدی
دردها را فقط تو مرهمی مهدی
قلب ها از گناه و معصیت لبریز
باز هم آرزوی عالمی مهدی
دیدنت کاش سهم چشم ما می شد
حین باران و اشک نم نمی مهدی
می خورد بر دهان منکران یک روز
با ظهورت چه مشت محکمی مهدی
حجت ابن الحسن، الغوث ، ادرکنی
فاش کردم که اسم اعظمی مهدی
#محمدجواد_منوچهری
#عضوکانال
@golchine_sher
قهوه را بردار و یک قاشق شکر...سم بیشتر
پیش رویم هم بزن آن را دمادم بیشتر
قهوه قاجاری ام همرنگ چشمانت شده ست
می شوم هر آن به نوشیدن مصمّم بیشتر
صندلی بگذار و بنشین رو به رویم، وقت نیست
حرف ها دارم، صدها راز مبهم ، بیشتر
راستش من مرد رویایت نبودم هیچ وقت
هر چه شادی دیدی از این زندگی، غم بیشتر
ما دو مرغ عشق اما تا همیشه در قفس
ما جدا از هم غم انگیزیم ، با هم بیشتر
عمق فنجان هر چه کمتر می شود حس می کنم
عرض میز بینمان انگار کم کم بیشتر
خاطرت باشد، کسی را خواستی مجنون کنی
زخم، قدری بر دلش بگذار ، مرهم بیشتر
حیف باید شاعری خوشنام بودم در بهشت
مادرم حوّا مقصّر بود ، آدم بیشتر
سوخت نصف حرفهایم در گلو...اما تو را
هر چه می سوزد گلویم دوست دارم بیشتر
#محمدحسین_ملکیان
@golchine_sher
کارِ جنونِ ما به تماشا کشیده است
یعنی تو هم بیا که تماشای ما کنی...
#فروغی_بسطامی
@golchine_sher
به روی آینه پر غبار من بنویس
بدون عشق،
جهان جای زندگانی نیست...
#فاضل_نظری
@golchine_sher
با ناله یا مجیر یا رب تو ببخش
من رو سیه و حقیر یا رب تو ببخش
در این رمَضان بیا و این دست مرا...
از لطف و کرم بگیر یا رب تو ببخش
#عاصی
#عضوکانال
@golchine_sher
چشم شیطان کور احوالم کمی بهتر شده
از صدای خنده هایم گوش دنیا کر شده
چشمه چشمه واژه می جوشد درون دفترم
دشت سرسبز خیالاتم غزل پرور شده
باز بر خاک دلم باران مضمون می چکد
طبع شعرم چند روزی می شود خودسر شده
لقمه ی احساس می گیرم برای عاشقان
در وجودم دست های عشق نان آور شده
من همان جام بلور کوره ی خوشبختی ام
یا همان بانو که بعد از سال ها مادر شده
#مارال_افشون
@golchine_sher
افتاده هوای تو اگر برسرم ای دوست
بايد كه از اين حال وهوا بگذرم ای دوست
ازحال و هوای تو همين مانده برايم
برفی كه نشسته است به روی سرم ای دوست
بايد كه پراز حوصله ای بی گله باشم
تا بگذری از خاطره ی پرپرم ای دوست
تو فرصت پرواز منی در همه ی عمر
نام تو نوشته است به بال و پرم ای دوست
بگذار كه چشمان تو را باز بخوانم
هرچند تماشای تو را از برم ای دوست
اينك تو همان ماندنی خوب گذشته
من رفتنی ام، رفتنی آخرم ای دوست
يك روز اگر فاصله ای را بنويسم
من نام تو را، نام تو را می برم ای دوست
مديون فداكاری جاويد تو هستم
تا هستم و هستيم بر اين باورم ای دوست
#وحید_دانا
@golchine_sher
آوار
خرابی خانه نیست
یا طغیان رودخانه ها
آوار
حرف های پشت سرم بود
که کارد را
به استخوانم رساند
آوار
دست های تو بود
که بی خداحافظی رفتند
#علیرضا_ابری
#عضوکانال
@golchine_sher
ای بوسه ات شراب و، از هر شراب خوش تر
ساقی اگر تو باشی ، حالم خراب خوش تر
بی تو چه زندگانی ؟ گر خود همه جوانی
ای با تو پیر گشتن ، از هر شباب خوش تر
جز طرح چشم مستت، بر صفحه ی امیدم
خطی اگر کشیدم ، نقش بر آب خوش تر
خورشید گو نخندد ، صبحی تتق نبندد
ای برق خنده هایت ، از آفتاب خوش تر
هر فصل از آن جهانی است، هر برگ داستانی
ای دفتر تن تو ، از هر کتاب خوش تر
چون پرسم از پناهی ، پشتی و تکیه گاهی
آغوش مهربانت ، از هر جواب خوش تر
خامش نشسته شعرم ، در پیش دیدگانت
ای شیوه ی نگاهت ، از شعر ناب خوش تر
#حسین_منزوی
@golchine_sher
تو خفته به استراحت و بی تو مرا
تا صبح ندانی که چه شب میگذرد...
#هاتف_اصفهانی
@golchine_sher
هیچ کس دل شکسته ی ما را نمی خرد
درشهر گشته ایم کسی دل ما را نمی برد
#زهرا_حیدری
@golchine_sher
غمت ناخوانده مهمانیست
هر شب در سرای من
اگر یک شب تو خود مهمان
من باشی چه خواهد شد...؟
#عماد_خراسانی
@golchine_sher
رو ندارم که بگویم صنم و عشق منی
مذهبی بودن ما دردسری شد که نگو...
#علیرضا_تقی_زاده
@golchine_sher
من از عهد آدم، تو را دوست دارم
از آغاز عالم، تو را دوست دارم
چه شبها من و آسمان تا دم صبح
سرودیم نمنم، تو را دوست دارم
نه خطی نه خالی نه خواب و خیالی
من ای حس مبهم! تو را دوست دارم...
#قیصر_امینپور
@golchine_sher
کشیده است به رسوایی و جنون کارم
میانِ جمع بگویم که دوستت دارم؟!
مُراقبم که مبادا تُهی شوم از تو
قسم به چشمِ تو! در خواب نیز بیدارم...
#مرتضی_امیری_اسفندقه
@golchine_sher
چنان که یخ زده تقویمها اگر هرروز
هزار بار بیاید بهار کافی نیست
#فاضل_نظری
@golchine_sher
از پلهای زیادی پریدهام
در رودخانههای بسیاری غرق شدهام
بارها
شاخ به شاخ شدهام با زندگی
بارها
گلوله خوردهام
و بارها
مردهام
عشق
از من یک بدلکار حرفهای ساختهاست!
#جلیل_صفربیگی
#عضوکانال
@golchine_sher
دلم، دریا به دریا، از تماشای تو می گیرد
دلم دریاست اما از تماشای تو می گیرد
جهان زیباست اما مثل مردابی که با مهتاب
جهان رنگِ تماشا از تماشای تو می گیرد
نسیم از گیسوانت رد شد و باران تو را بوسید
طبیعت سهم خود را از تماشای تو می گیرد
مگو سیاره ها بیهوده بر گرد تو میگردند
که این تکرار معنا از تماشای تو می گیرد
تو تنها با تماشای خود از آیینه خشنودی
دل آیینه تنها از تماشای تو می گیرد
#فاضل_نظری
@golchine_sher
اسفند شد، خود را در آغوش بهار انداخت
گل کرد نامش، غنچه را از اعتبار انداخت
روبندهی چل تکهی آیینه را وا کرد
با دستمالش کاه در چشم غبار انداخت
مثل نسیم از مرزهای بی هوا رد شد
مکثی میان نطق سیم خاردار انداخت
از نو به گلدانهای خالی گل تعارف کرد
با خندههایش باغ را یاد انار انداخت
پروانههای کاغذی را در هوا پر داد
آتش به جان شمعهای بیبخار انداخت
سنگی فروتن بود و قلب مهربانی داشت
یک عمر خود را زیر پای آبشار انداخت
در هر درنگی غرق رنگی تازهتر می شد
هر جا توقف کرد عکسی ماندگار انداخت
او با مرور خاطراتش زندگی می کرد
اما چرا عکس مرا این قدر تار انداخت؟!
#کبری_موسوی_قهفرخی
@golchine_sher
قطاری که به ایستگاه رسید
مرا با تمام خاطرههایم برد
تورا با بویِ تنت جا گذاشت
کنار لباسهای خاکیام
ایستگاهی که ما را میدید
از تمام قطارها متنفر شد
#علیرضا_رضایی
@golchine_sher
درمسیر زندگانی گاه حیران می شوی
کوه اگر باشی گهی از غصّه ویران می شوی
سبزه و گل هم بروید هر نفس از سینه ات
باورش در تو نباشد پس بیابان می شوی
چون گلی جای نسیم صبحگاهی بی دلیل
برخلاف طبع خود درگیر طوفان می شوی
از حسودان زمانه اینچنین آموختم
سرو هم باشی گهی اُفتان و خیزان می شوی
چشم دل گر وا کنی بی شک خدایت دیدنی است
مست عشق ومست شور و مست جانان می شوی
خادم خودباش و باخود باش و درخود پیله کن
دانه ی خشکی، یقینا سهم باران می شوی
#سمیه_محمدجان_زاده (کهربا)
#عضوکانال
@golchine_sher
دو فنجان چای دم کردم که صبحت را بیارایم
کنارِ قـــندِ لـبهای تو شیرین گشت دنـــیایم
#صفيه_قومنجانی
#عضوکانال
@golchine_sher
تا نیمهراه همسفری داشتیم... رفت
با اینکه هر دو چشم تری داشتیم... رفت
پابند ما نبود و دل از ما گرفت و برد
ما نیز هم دلی سفری داشتیم... رفت
ما را به هر ستاره بختی امید نیست
در هفت آسمان قمری داشتیم... رفت
هر شب خیال بالش امنی ست در سرم
در آرزوی دوست سری داشتیم... رفت
باران شدم که راه نیفتد ولی نشد
تنها امید مختصری داشتیم... رفت
ما را تو با گرفتن جان امتحان نکن
از جان خود عزیزتری داشتیم... رفت...
#سید_مهدی_ابوالقاسمی
@golchine_sher