eitaa logo
گلچین شعر
14.3هزار دنبال‌کننده
787 عکس
272 ویدیو
12 فایل
ارتباط با ادمین: @noroz_ad کانال دوم ما @robaiiyat_takbait
مشاهده در ایتا
دانلود
حرف از تو زیاد است، ولی باور نه داریم به دل هوای تو ، در سر نه عمریست که سربار تو‌ایم آقا جان سرباز و مدافعین در سنگـر، نه @golchine_sher
گر سراغ از عالمی دیگر بگیری بهتر است مرگ را با شوق اگر در بر بگیری بهتر است تن، دو روزی بیشتر پیراهنِ روحِ تو نیست هرچه کمتر خو به این پیکر بگیری بهتر است آفرینش، جایی از دنیا ندارد پست‌تر گر به هر جا غیر از اینجا پر بگیری بهتر است من که می‌گویم در این بازارِ از هر سو زیان هرچه را بفروشی و ساغر بگیری بهتر است نخ به پای بادبادک‌های کم‌طاقت مبند! زندگی را هرچه آسان‌تر بگیری بهتر است @golchine_sher
🔎 💢 اولین جشنواره ملی شعر مرصاد ⏳ آخرین مهلت ارسال آثار: تا تاریخ ۱۵ تیر ماه ۱۴۰۲ 💻 پست الکترونیک: 🌐 mersad.poetry@gmail.com 📲 ارسال آثار در پیام رسان ایتا: ۰۹۱۸۸۵۸۹۴۰۵ ۰۹۳۷۴۳۵۷۱۲۰ @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گهگاه غزل می رود آن ور که نباید گهگاه شود آن کَسِ دیگر که نباید در مزمزه یِ شیطنتِ بچگی اش باز گهگاه زند سنگ به آن در که نباید از آب گرفته ست تنش را کسی و گفت: بوده ست در آن برکه شناور که نباید هی می زدی اش بر سر هر‌قصه و می گفت آرام، غزل با تو، که مادر که نباید! آهسته سر کوله ی او سر زدی آخر... یک روز به آن صفحه ی دفتر که نباید چندیست مخالف شده با هر که توگفتی چندیست موافق شده با هرکه نباید آخر غزل آنگونه که باید نشد انگار با آنهمه تاکید که: دختر که نباید!!! @golchine_sher
سَرَم گرم است در دوریِ تو اما بگو بی‌تو چگونه گرم سازم این دلِ ویرانه‌یِ خود را؟ @golchine_sher
محبوب جان و جانِ جهانم، حسین جان روح و روان و راحتِ جانم، حسین جان آرامش خیال نفس‌های زندگی ذکر همیشه روی زبانم، حسین جان من از دعای مادر تو نوکرت شدم ای کاش نوکر تو بمانم، حسین جان پیچیده روزگارِ مرا زخم و داغ و درد از دردِ این جهان بِرَهانم، حسین جان در کوره‌راه زندگی‌ام، عطر روضه‌ات راه حیات داده نشانم، حسین جان وابسته‌ام به روضه‌ی تو همچنان نَفَس من بی تو یک نفس نتوانم، حسین جان این روزها غمِ حرم و غربت و فراق افتاده مثل زخم به جانم، حسین جان @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کاش میشد کنج آغوش خودت بستری کرده مرا درمان کنی ... @golchine_sher
عاشقی از سرِ اجبار میسّر نشود عشق آنست که با فاصله کمتر نشود باید از رود به دریا برسی، می فهمی! غیر از این راه، لبِ تشنگیَت تر نشود لعل در زیر زمین حاصل صد سوختن است سنگ، بی حادثه تبدیل به گوهر نشود آسمان باش که پروانگیَم می میرد قفس اندازه ی احساسِ کبوتر نشود ای که بر برکه ی تاریکیِ من می خندی آب از صورتِ مهتاب مکدّر نشود گرچه دیوانگیم را همه مدیون ِتوام بی جنون روز و شبِ زندگیَم سر نشود کوه کندم که بدانی تنم از تیشه پر است تا ابد خستگی از کوهِ تنم در نشود ... @golchine_sher
بالابلندی، شانه‌های مهربان داری بر طاق چشمانت دو ابروی کمان داری بر لب طنین دلنشین نور و الرحمن روی عبایت آیه‌هایی از دُخان داری بارانی و با ابرهای جمعه می‌باری بارانی و در مُشت خود هفت آسمان داری در دست، گرچه ذوالفقار انتقام اما بر روی دوشت بقچه‌های آب و نان داری ما عاشقان مدعی هرگز نفهمیدیم حسی که تو، به هر کدام از شیعیان داری! گفتیم دوری، بی نشانی، غافل از اینکه هر جا که دلتنگ توأیم، از خود نشان داری هر جا که نامت را بخوانم می‌رسی از راه هرجای دنیا باشم آنجا جمکران داری @golchine_sher
ای مرگ بگو عقربه تا چند بیاید؟! انگار محال است تبم بند بيايد بالایِ سرم باش که کابوس نبینم  عطر نفس و آتش و اسفند بيايد ارباب،مرا بست به تقديرِ طويله تا بر بدنم  رقصِ كمربند بيايد من مثلِ زنی رنج کشیدم که برايش يك شب خبرِ مردنِ فرزند بیاید   مرداب تر از این شده ام تا تو بخواهی از دور و برم بویِ خوشایند بیاید هرراه که رفتم به رهایی نرسیدم فریاد کشیدم  که  خداوند بیاید ای کاش نفهمی چه غمی در دل من هست ای کاش! به لبهایِ تو لبخند بیاید... @golchine_sher
رفت و باز آمدنش شد همه ی خواهش ما چه غریبانه به هم ریخته آرامش ما خواب آسوده نداریم از این پس، آخر شب به شب شانه ی او بود فقط بالش ما چشممان روی خوش از آینه ی بخت ندید غصه شد پیرهن و اشک شد آرایش ما تا به کی ساز دل ما بزند شور فقط تا به کی سرکشی زندگی و سازش ما آه افسوس که خودسر تر از آن است جهان که بخواهد بدهد گوش به فرمایش ما @golchine_sher
چشم مست یار من میخانه می ریزد بهم  ... @golchine_sher
گفتم ببینمت مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم... @golchine_sher
در خاطرم روانه شد و شب بخیر گفت! گفتم که در نبودِ تو شبها بخیر نیست... @golchine_sher
جانِ دل ! باور كن من هم دوست دارم جمعه ها آرامتر نفس بكشم ؛ چاي زعفران دم كنم با چند دانه هِل وبا خيالي آسوده تكيه كنم به ديوارِ خيالت ! فكر كنم ، فكر كنم ، فكر كنم .... و لا به لايِ دريايِ دلتنگي هايم ؛ ناگهان بيايي و بگويي : هفته بدونِ منِ سختي بود جانم ، "جمعه مان"بخير ....! @golchine_sher
صبح در کوچه ی ما منتظر خنده ی توست وقت آن است که خورشید مجدد باشی... ‎ ‎‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌ ‎@golchine_sher ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
نقطه ی امن جهان شیبِ کمِ شانه توست @golchine_sher
تشبیه روی تو نکنم من به آفتاب کاین مدح آفتاب، نه تعظیم شأن توست @golchine_sher
بیا... مرو ز کنارم، بیا که می‌میرم نکن مرا به غریبی رها که می‌میرم توانِ کشمکشم نیست بی‌تو با ایّام برونم آور از این ماجرا که می‌میرم نه قولِ هم‌سفری تا همیشه‌ام دادی؟ قرارِ خویش مَنِه زیر پا که می‌میرم به خاک پای تو سرمی‌نهم، دریغ مکن ز چشم‌های من این توتیا، که می‌میرم مگر نه جفت توام قوی من؟ مکن بی‌من به سوی برکه‌ی آخر شنا، که می‌میرم اگر هنوز من آوازِ آخرینِ توام بخوان مرا و مخوان جز مرا که می‌میرم برای من که چنینم تو جانِ متّصلی مرا مکن ز خود -ای جان- جدا، که می‌میرم ز چشم‌هایت اگر ناگزیر دل بکَنم به مهربانی آن چشم‌ها که می‌میرم... @golchine_sher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلتنگم و دلگیر، مگر ابر بهارم؟ کو چاره به جز اینکه در این گوشه ببارم؟ ای قایق توفان‌زده، ای دل! به چه امید گفتی که تو را باز به دریا بسپارم؟ موجم که شنید از لب ساحل دم آخر برگرد، به غیر از تو کسی نیست کنارم ابرم که بریدم دل از اعماق تهی، تا بر شانه‌ات ای کوه کمی سر بگذارم دلتنگم و دلگیر، ولی چاره ندارم جز اینکه تو را چون همگان دوست بدارم @golchine_sher
مهربان باش، مهربان با من بگذر از رفتن و بمان با من دست در دست شعر من بگذار نبض احساس را بخوان با من! باش تا آشیانه‌ای سازی به بلندای آسمان با من در و دیوار کلبه‌مان با تو سقف و ایوان و سایه‌بان بامن! من گذشتم ز هرچه بی‌تو گذشت این دم مانده را بمان با من! @golchine_sher