به اندازه ی کل پرنده هایی که تو آسمونا پرواز میکنن
به اندازه ی دکمه ی تموم لباسات
به اندازه ی تموم چراغایی که تو شهر روشنه
به اندازه ی تموم تیربرقای کوچه پس کوچه ها
به اندازه ی برگ تموم درختای دنیا
به اندازه ی تموم دفعه هایی که لبخند زدی
به اندازه ی کل نقطه های کتابت
به اندازه ی پنجره های تموم خونه های این شهر
به اندازه ی تمومِ موجای دریا
دوسِت دارم:")...!
تو نمیدونی چقدر بهم حس خوب میدی، نمیدونی چقدر بهم امید میدی برای ادامه زندگیم، نمیدونی با کوچیکترین حرفات و کارات چقدر خوشحالم میکنی
تو نمیدونی چقدر فرشته ای، نمیدونی
دی کاپریو تو فیلم گرگ وال استریت یه دیالوگ داره که میگه :
"حواست به آدمهايى كه وقتى برنده ميشى، تشويقت نميكنن؛ باشه"
باید این جملهرو روی دستم تتو بزنم که هیچ وقت دشمنها و دوستام رو فراموش نکنم!
• هیچوقت فکر نمیکردم یه کتاب بتونه انقد قشنگ و احساسی باشه تا وقتی که دزیره رو خوندم.
• هیچوقت فکر نمیکردم یه کتاب بتونه زندگیمو تغییر بده تا وقتی که کتابخانهٔ نیمهشب رو خوندم.
• هیچوقت فکر نمیکردم یه کتاب فانتزی بتونه انقد جذاب و خفن باشه تا وقتی که نارنینا رو خوندم.
• هیچوقت فکر نمیکردم یه کتاب بتونه تا این حد روی زندگیم تأثیر بذاره تا اینکه مغازه جادویی رو خوندم.
• هیچوقت فکر نمیکردم یه کتاب بتونه انقد منحصر به فرد و جالب باشه تا اینکه ۱۹۸۴ رو خوندم.
قشنگتر از "دوست دارم" و "عاشقتم"، شنیدنِ "حواسم بهت هست" و
"تو امانتِ منی پیش خودت" و
"وصلم بهت تا ابد" و این حرفاس...
پس یکم خلاق باش هموطن=))
تـو نَه دوری تا انتظارت کشم
و نَه نزدیکی تا دیدارت کنم
و نَه از آن مَنی تا قلبم آرام گیرد
و نَه مَن محروم از توام تا فراموشت کنم
تـو در میانهی همه چیزی
محمود درویش
به پدر و مادرت نگو :
- نگو زمان شما همه چیز فرق میکرد؛ بگو حق با شماست اما حالا
همه چیز تغییر کرده.
- نگو من بزرگ شدم انقد ازم مراقبت نکن؛ بگو به من اعتماد کن من تا این سن خیلی چیزا یاد گرفتم.
- نگو شما هیچوقت به من باور نداشتید؛ بگو من میخوام شما به من افتخار کنید.
- نگو شما منو نمیفهمید؛ بگو اجازه بدید براتون توضیح بدم.
- نگو شما دخالت نکنید خودم از پسش برمیام؛ بگو نیازی نیست نگران باشید من خوبم.
- نگو این زندگی منه هرکاری دلم بخواد انجام میدم؛ بگو خیلی ممنونم که نظرتون و گفتید اما اجازه بدین خودم تصمیم بگیرم.
🌸 خاصیت سوره های قرآنی 🌸
🔻واقعه: مانع فقر
🔻کوثر: مانع خصومت
🔻ملک: مانع عذاب قبر
🔻فاتحه: مانع خشم خدا
🔻سوره محمد برای اخلاق
🔻سوره جن برای وسوسه
🔻سوره حجر برای برکت مال
🔻کافرون: مانع کفر وقت مرگ
🔻دخان: مانع ترس روز قیامت
🔻سوره تغابن برای ادای قرض
🔻سوره کهف برای بیدار شدن
🔻سوره فتح برای گشایش کار
🔻سوره صف برای فتح و پیروزی
🔻سوره مزمل برای مهر و محبت
🔻سوره حج برای کامل شدن دین
🔻سوره مریم برای هدایت دختران
🔻سوره احزاب برای گشایش بخت
🔻سوره یونس برای بچه دار شدن
🔻سوره جمعه برای پیدا شدن مال
🔻یاسین: مانع تشنگی روز قیامت
🔻سوره اعلی برای هدایت جوانان
🔻سوره حجرات برای زیاد شدن مال
🔻سوره یوسف برای عظمت و بزرگی
🔻سوره مومنون برای به راه راست رفتن
🔻سوره طور برای پایدار بودن و برگشت مال
🔻سوره انبیا برای رها شدن از بند و گرفتاری
🔻سوره اسرا برای شفای مریض و بهانه گیری
🔻سوره حدید برای محکم شدن و آرامش بدن
🔻سوره مجادله برای برای مهر و محبت و معامله
🔻سوره ن والقلم برای آسان شدن و درس خواندن
🔻سوره نمل برای شفا مریض و برآوردن هر حاجتی
═✧❁🌸🌸❁✧═
📝
احترام به خود
یکبار برای همیشه تعارف را کنار بگذاریم. آدمها، چیزها، جاها، وابستگیها، مسئولیتها و هرآنچه که موجب آزردگی خاطر میشود را حذف کنیم. این کار کیفیت زندگی من را چند سطح بالاتر برد.
⠀
برای من یکی که فرایندش سخت بود… رسیدن به ذات احترام به خود را میگویم. بگذارید این جملهی تکراری را با صراحت بگویم، که قرار نیست همهی آدمها از شما خوششان بیاید. خواه آن شخص نسبتی با شما داشته باشد، یا نه. قرار هم نیست همهی آدمها را از خودتان راضی کنید. باور کنید!
⠀
من همیشه تلاش میکردم آدمِ خوبِ قصه باشم. به آدمها زیاد از حد فکر میکردم. به اینکه حالا آنها در مورد من چه فکر میکنند؟ چطور قضاوتم میکنند؟نکند دیگر دوستم نداشته باشند! درب قلبم را به روی همه باز گذاشته بودم… و درب خانهام را هم. به روی همهی تنها ماندهها، دلشکستهها، غریبها، و … . و همهی این کارها را به روش خودم انجام میدادم. روشی که شاید حتا به چشم دیگران نمیآمد. پذیرفتن چنین نقشی میتواند زیبا باشد. حس خوبی به آدم بدهد. تحسین جامعه را به همراه داشته باشد. اما قصه اینجا ختم نمیشود. بپذیریم که همهی آدمها قرار نیست در لحظههای شادیشان شما را حتا به یاد بیاورند، حتا اگر شریک تمام قد غصهها و تنهاییهایشان باشید. این را زمانی متوجه شدم که قلبم بدجور شکسته بود… زمانی که به چند نفر رو آوردم که تصور میکردم حالا نوبت آنهاست که غصهدار من باشند. اما بدجور توی ذوقم خورد.
⠀
در آن روزها توانستم بفهمم چه کسی آغوشش را به رویم باز میکند و چه کسی از پرسیدن حالم هم شانه خالی میکند. درست است که انتظار داشتن از آدمها امر مبتذلی است، اما صادقانه رفتار کنیم، چه کسی دوست دارد تمنای کمک کند؟ و چه کسی دوست دارد بیمحلی ببیند؟
⠀
چرا همهی جملههای مهم، کلیشهای است؟ شاید آنقدر شنیدیمشان که از درکشان جا ماندهایم. برویم سراغ کلیشهای که داشتم میگفتم: راست میگویند که توی سختیها میتوانیم همدیگر را بشناسیم.
⠀
حالا من آرامم.
عصبانی نیستم.
و این آرامشم را از حذف کردن آدمها، و هر آنچه که باعث آزردگیام میشد به دست آوردم. حذف همهی آنها از پسِ ذهنم.
⠀
حالا با تعداد روابط کم ولی باکیفیتم، تمرکزم را بالا بردهام. میتوانم بهتر فکر کنم و بهتر برنامهریزی کنم. یاد گرفتم چطور به خودم احترام بگذارم. و یاد گرفتم که انتظاری از غریبهها نداشته باشم. اگر بخواهم غریبه را معنی کنم، میگویم کسی که سهمی از خلوتم ندارد.
⠀
«احترام به خود» باخودت چندبار تکرارش کن. فکر کن. بیشتر فکر کن
👤نسرین رضایی
📝
خودم رو درمان کردم ...
زمانی که فهمیدم تنها کسی که می تونم تغییر بدم خودم هستم خودم رو درمان کردم
زمانی که تفریح، مرز بندی واضح، ارتباط، همدلی، کنجکاوی و سخاوتمندی رو در اولویت قرار دادم
خودم رو درمان کردم
زمانی که زود به رختخواب رفتن غذا پختن برای خودم یا آروم نشستن در سکوت رو تبدیل به عادت کردم خودم رو درمان کردم
زمانی که فهمیدم جا نشدن در چهار چوبی که جامعه برای من ساخته در واقع یک موهبته خودم رو درمان کردم
زمانی که دیگه برای اینکه خود واقعیم باشم از بقیه اجازه نگرفتم خودم رو درمان کردم
زمانی که فهمیدم دلیل اینکه والدینم من رو اون طوری که نیاز داشتم دوست نداشتند این بوده که مسائل و نا امنیهای مخصوص به خودشون رو داشتند خودم رو درمان کردم
زمانی که گشتن به دنبال بهانه رو متوقف کردم و سعی کردم به دنبال راه حل بگردم خودم رو درمان کردم .
زمانی که فهمیدم همه از جمله اونایی که همیشه تحسینشون می کنم مشکلات رفتاری مخصوص به خودشون رو دارند خودم رو درمان کردم
زمانی که فهمیدم رفتاری که دیگران با من دارند معمولاً بازتابی از احساسیه که به خودشون دارن خودم رو درمان کردم
زمانی که فهمیدم بهترین انتقام خوب زندگی کردنه خودم رو درمان کردم
📝
چه احساس قشنگي است براي يك مادر كه روز دختر به خود مي بالد از داشتنش ...دختر كه داشته باشي پر از لذت ميشوي هنگام شانه كردن موهاي ظريفش ... غرق در در شوق مي شوي وقتي بعد از ظهر گرم تابستان گوشواره هاي ميوه اي گيلاس هاي بهم چسبيده را به گوشش مي اندازي و تا انتهاي شادي ميخندي و ميخندد...تاجي از ياس سفيد حلقه شده را روي سرش ميگذاري و به عروسك زيبايت افتخار ميكني..... دختر كه داشته باشي بغض ميكني وقتي ميبيني چادر نمازش را به سر كرده و دستانش رو به آسمان است و براي عزيزانش دعا ميكند و ميان بغض لبخند ميزني وقتي ميفهمي كه همه سو قبله اوست و خدا را همه جا حاضر ميداند ، چه سجاده اش سوي ديگر از قبله است !.... دختر كه داشته باشي گاهي دلت ميلرزد از فكر اين كه روزي بر شانه مردي غير از پدرش تكيه زند...دختر كه داشته باشي همه زندگي ات پر ميشود از شيرين زباني...از فنجان هاي كوچك اسباب بازي، خالي از چاي ! و پر از مهر كه بهنگام خستگي برايت مهيا ميشود ...دختر كه داشته باشي در جواني هم حتي! مادر بزرگ مي شوي ،و نوه هايت ميشوند عروسك هايش....دختر كه داشته باشي براي هر شب بايد قصه اي نو داشته باشي تا آرام آرام پلك هايش را بر هم بگذارد و آخرين نواي عاشقانه را با صداي ظريف و كودكانه اش هر شب ، باران روحت كند و جسمت را از خستگي برهاند : مامان من دوستت دارم ....
دختر كه داشته باشي گاهي به تماشاي فيلمي مي نشيني كه بازيگرش دختركي است با كفشهاي پاشنه دار ،كيف بزرگ ، مانتوي گشاد ، شال بلند كه به زور نگهشان ميدارد! همه را بر تنش ميبيني
دختر كه داشته باشي انگار خودت را با دست خودت پرورش ميدهي ...پاره تن نميشود كه همه جانت ميشود...
غم را به هر قيمت و زحمتي اگر در نهانخانه دل پنهان كني باز زل ميزند به چشمانت: مامان چرا خوشحال نيستي ؟!
دختر كه داشته باشي بايد عاشق تر باشي ، خوشحال تر و شادتر و شكر گزارتر ... دختر كه داشته باشي مادرتر ميشوي ...دختر كه داشته باشي خوشبخت ميشوي و خوشبخت تر...
بر اين باورم :خداوند زني را كه دوست داشته باشد تاج مادري بر سرش ميگذارد ولي ... آن هنگام كه عاشق زني باشد به او دختر هديه ميدهد.. تا زنده ام براي اين عاشقي پروردگار شكرگزارش خواهم بود و اين هديه ، گرانبها ترين هديه همه عمرم است ...
روز دختر به همه دخترهاي گل و همه مامان ها و باباهای دختر دار مبارك، سلامت و شاد باشيد