eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2هزار دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
28.7هزار ویدیو
161 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر جهت انتقاد یا پیشنهاد @golchintap1
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
8.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دریافت انرژی مثبت+ 🥰 🖍 با خودت تکرار کن به لطف خدا تمام مسیرهای زندگی من سبز و روح بخش است، من امروز منتظر عالیترین اتفاقها هستم. "خدایا سپاسگزارم"🌱🙏🙏 عرشیانفر
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 و ✍در جنگی که میان لشکر اسلام و روم صورت گرفت عبداللّه بن حذافه که از یاران و فرماندهان دلاور پیامبر(ص) بود به همراه گروهی دیگر اسیر شدند و آن‌ها را به نزد قیصر روم بردند. قیصر روم به او گفت : آئین مسیحیت را بپذیر وگرنه تو را در دیگ جوشان می‌اندازم. 🔹عبداللَّه گفت : مسیحی نمی‌شوم. قیصر دستور داد دیگی آوردند و بر آتش گذاردند و در آن روغن زیتون ریختند تا به جوش آمد آن‌گاه به یکی از مسلمانان اسیر گفت : مسیحیت را بپذیر! او که از پیشنهاد قیصر سرباز زد دستور داد وی را در آن دیگ انداختند و گوشت از استخوان‌های او جدا شد. 🔸آن‌گاه به عبداللَّه گفت : مسیحی شو وگرنه تو را هم در دیگ خواهم انداخت. او هم پیشنهاد قیصر را نپذیرفت و دستور داد وی را در دیگ اندازند. عبداللَّه در این هنگام گریه کرد. گفتند : او گریه و بی‌تابی می‌کند. قیصر گفت: او را برگردانید. وقتی او را برگرداندند گفت : 🔹من از این‌که در دیگ می‌افتم گریه نمی‌کنم بلکه به‌خاطر این می‌گریم که چرا به اندازه موهای بدنم جان ندارم که در راه خدا فدا کنم! قیصر از این سخن در شگفتی فرو رفت و علاقمند شد او را آزاد کند. سپس به عبداللَّه فرمانده رزمندگان گفت: سر مرا ببوس تا تو را آزاد کنم. عبداللَّه گفت: نمی‌بوسم. 🔸قیصر گفت : مسیحی شو تا دخترم را به عقد تو در آورم و حکومتم را با تو تقسیم نمایم. عبداللَّه نپذیرفت. قیصر گفت : سر مرا ببوس تا تو و هشتاد نفر از مسلمانان اسیر را آزاد کنم. عبداللَّه که دید آزادی مسلمانان در کار است پیشنهاد سلطان را پذیرفت و با هشتاد نفر از مسلمانان آزاد شد. 🔹امیرالمؤمنین‌علیه السلام فرمود: مَنْ سَلا عَنْ مَواهِبِ الدُّنیا عَزَّ. کسی که از بخشش‌های دنیا بگذرد عزیز می‌شود. 📜اسدالغابه، ج 3 ، ص 143. غررالحکم.
امروز تصميم گرفتم ازخونه كه اومدم بيرون به همه لبخند بزنم و اين هم نتايجش : به يك دختر خانم لبخند زدم گفت : مرتيكه از سنت خجالت نمی كشى ؟!! 😕 به يك آقا پسر جوان لبخند زدم گفت : پدرجان من اينكاره نيستم ! 😕 به يك پيرزن لبخند زدم گفت : مگه خودت مادر ندارى ؟!! 😕 به يك پيرمرد لبخند زدم گفت : رو آب بخندى ، منو مسخره می كنى ؟!! 😕 به يه خانم ميانسال لبخند زدم با كيفش زد تو سرم ! 😕 به يه آخوندى لبخند زدم گفت : استغفر الله ! 😕 به يه آقاى محترم لبخند زدم گفت : برو به قبر بابات بخند ! 😕 به بابام لبخند زدم میگه : کره خر پول کم آوردی یا زن میخوای ؟!! به مامانم لبخند میزنم میگه : پدر سوخته با دوست دخترت قرار داری ؟ حالا بازهم بگين لبخند بزن !! امروز میخوام فقط فحش بدم !!! نتیجه اش رو هم فردا اعلام می کنم ! 🙈😂😂 ‌‌‌‌
یه روزی همه‌ی زخمهای زندگی خوب میشه... اما بعضی حرفا هیچوقت فراموش نمیشه... نه که چون حرفه تلخه، نه ؛ چون کسی بهت میگه که انتظارشو نداشتی... رفتار بعضی از آدما هیچوقت از ذهنت پاک نمیشه شاید اون رفتار از نظر خیلیا، بد نباشه اما فقط خود تویی که میفهمی چقدر به خاطر رفتارش داغون شدی... بعضی وقتا باید سکوت کنی و فقط به خاطر خودت پیگیر چیزی نشی اما هیچوقتم یادت نمیره که چی بهت گذشت تا گذشت... هوای زبون خودمون و دل دیگری رو داشته باشیم...
چنتا جمله ی قشنگ و با ارزش بخونیم؛ بهترین معلم من کسی بود که با ارزشترین مطلب عمرم را به من آموخت دو خط موازی روی تخته کشید و گفت : این دو هیچگاه به هم نخواهند رسید ؛ مگر اینکه یکی خود را بشکند همیشه کسی را برای دوستی انتخاب کنید که آنقدر قلبش بزرگ باشد که نخواهید برای جاگرفتن در قلبش خودتان را بارها و بارها کوچک کنید خدا چه زجری میکشد وقتی این همه آدم حرفش را نفهمیده اند که هیچ، اشتباهی هم فهمیده اند. گاهی آنقدر از آدمها دلگیر میشوم که میخواهم تاسقف آسمان پرواز کنم و رویش دراز بکشم آرام و آسوده مثل ماهی حوضمان که چند روزیست روی آب است. خدایا ﺑﻪ ” ﺟﻬﻨﻤﺖ ” ﺩﯾﮕﺮ ﻧﯿﺎﺯﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﻣﺎ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺭﺍ ﺑﻬﺘﺮ ” ﻣﯿﺴﻮﺯﺍﻧﯿﻢ".
۹ تفاوت عشق و دوست داشتن: مهم‌ترین تفاوت عشق و دوست داشتن بر پایه احساسات است. دوست داشتن ممکن است یک جذابیت فیزیکی باشد، درحالی که عشق یک جذابیت روحی ست. زمانی که شخصی را دوست دارید، احتمالا آن شخص منبع شادی شماست، زمانی که عاشق شخصی هستید، میخواهید خودتان دلیل شادی او باشید. احتمالا شخصی را دوست دارید، چون فکر میکنید او عالی و کامل است؛ اما وقتی عاشق کسی هستید میدانید که او هم نقص هایی دارد اما بازهم با او بودن را انتخاب میکنید. وقتی فردی را دوست دارید، اگر جنبه های منفی شخصیت او را ببینید از او ناامید میشوید زیرا جذب بی نقص بودن او شده اید؛ اما اگر عاشق شخصی باشید او را با وجود تمام نواقص دوست دارید. وقتی کسی را دوست دارید میخواهید مثل شما فکر کند اما وقتی عاشق کسی هستید دوست دارید او همان شخصی باشد که هست. وقتی کسی را دوست دارید بعد از زمان طولانی که او را نمی‌بینید احتمالا او را از یاد میبرید اما وقتی عاشق کسی هستید باوجود کنار او نبودن همچنان عاشق او هستید. بعد از جروبحث اگر کسی را دوست دارید علاقه ای به صحبت درمورد جزئیات بحث ندارید زیرا میل شما به آن شخص کم شده اما وقتی عاشق فردی هستید حتی پس از بحث های جدی او را کنار خود میخواهید. زمانی که شخصی را دوست دارید توجه کامل او را می‌خواهید زیرا وابسته به او هستید؛ اما زمانی که عاشق هستید کامل‌ترین توجه به آن شخص را نشان میدهید. زمانی که کنار کسی که دوستش دارید هستید احساس خوبی دارید؛ اما وقتی کسی که عاشق او هستید را در آغوش میگیرید هرگز نمیخواهید این حس را با چیزی در دنیا عوض کنید.
📝 از‌‌‌ زمانی که یادم هست امتحان و کارنامه گرفتن برایم حس های عجیبی به همراه داشت ابتدایی که بودم با اینکه می دانستم تمام درس ها را نمره ی کامل گرفته ام وقتی معلم یا مدیر مدرسه می گفت فردا با اولیای خود بیایید برای گرفتن کارنامه بدنم یخ می کرد تمام شب را بیدار می ماندم و اتفاقات فردا را در ذهنم بازسازی می کردم حتی خیلی وقت ها به این فکر می کردم که برای شاگرد اول شدنم چه جایزه ای انتخاب کنم اما دقیقا همان لحظه ها بود که یک ترس می آمد به سراغم ترس از اینکه نکند جواب سوالات را اشتباه نوشته باشم و نمره ی کامل را نگیرم این روزها در زندگیم هر روز کارنامه می گیرم درس ها سخت تر شده است درس ها شده از دست دادن ، فراموش کردن ، با حقیقت کنار آمدن ، خواستن و نتوانستن ، امید را زنده نگه داشتن ، آرزو ها را دنبال کردن، فهمیدن و سکوت ، باختن و قوی بودن ، و ..‌. معلم هم سخت گیر تر شده گاهی در یک روز چند امتحان پشت سر هم می گیرد و حواسش به این نیست که این امتحانات از توان من بیشتر است امتحاناتی که برای قبول شدنش هیچ‌ جزوه ای نبوده است که بخوانیم امتحاناتی که به جای امتحان نهایی نامش را گذاشته اند امتحان الهی امتحاناتی که پر است از سوالاتی که گاهی هر چه سعی کنی جوابی برایشان پیدا نمی کنی برگه ات را بالا می‌بری و به جز خودت هیچکس‌نمی‌ داند تمام برگه سفید است همه در ذهنشان شما را قوی می بینند ، شما را شاگرد اول می بینند ولی حقیقت را خودت می دانی و همان معلم این روزها پر هستم از ترس های کودکی ترس از نمره ی کامل نگرفتن ! این روز ها زندگیم پر از جواب های اشتباه شده است این روزها دلم لک زده است برای اینکه در زندگی شاگرد اول شوم 👤
📝 «کوتاه‌ترین تست هوش جهان» تنها ۳ سؤال دارد – آیا می‌توانید به درستی جواب دهید؟ آیا نمره‌تان به اندازه دانشجویان هاروارد و پرینستون است؟ آیا می‌خواهید ظرفیت فکری خود را بدون صرف دو ساعت (و احتمالاً هزینه زیاد) در یک تست هوش کامل بسنجید؟ تست بازتاب شناختی (CRT) ممکن است گزینه مناسبی برای شما باشد، اما هشدار می‌دهیم، به دست آوردن نمره کامل سخت‌تر از آن است که فکر می‌کنید. ضمن اینکه صرفا یک تست ساده و در مورد اندازه‌گیری ضریب هوشی و تست‌های هوش استاندارد، حرف و حدیث بسیار است. اما دست‌کم سوال‌ها زیر شما را به چالش می‌کشند. معرفی تست بازتاب شناختی (CRT) این تست توسط پروفسور شِین فِرِدریک (Shane Frederick) از دانشگاه یِیل (Yale University) در سال ۲۰۰۵ ایجاد شد (هرچند که در آن زمان در MIT مشغول به کار بود) و شامل سه سؤال ریاضی است که هدف آن ارزیابی پاسخ‌های غریزی در برابر فرآیندهای فکری منطقی شما است. سؤالات _ یک چوب بیسبال و یک توپ در مجموع ۱.۱۰ دلار می‌ارزند. چوب بیسبال ۱ دلار از توپ گران‌تر ااست. توپ چقدر هزینه دارد؟ _ اگر ۵ ماشین ۵ دقیقه طول بکشد تا ۵ ابزار بسازند، ۱۰۰ ماشین چقدر طول می‌کشد تا ۱۰۰ ابزار بسازند؟ _ در یک دریاچه، یک تکه نیلوفر آبی وجود دارد. هر روز، اندازه این تکه دو برابر می‌شود. اگر ۴۸ روز طول بکشد تا تکه نیلوفر آبی کل دریاچه را بپوشاند، چند روز طول می‌کشد تا نصف دریاچه را بپوشاند؟ در نگاه اول، این سؤالات ممکن است بسیار ساده به نظر برسند، اما باید به خاطر داشته باشید که فِرِدریک آن‌ها را به‌طور خاص طراحی کرده است تا ببینید چقدر می‌توانید شهود خود را نادیده بگیرید و به جای آن رویکرد تحلیلی‌تری اتخاذ کنید. جواب ۵ سنت – آیا گفتید ۱۰ سنت؟ این پاسخی است که فِرِدریک انتظار داشت. اما یک توپ ۵ سنتی به اضافه یک چوب بیسبال ۱.۰۵ دلاری در مجموع ۱.۱۰ دلار می‌شود. ۵ دقیقه – پاسخ غریزی ممکن است ۱۰۰ دقیقه باشد، اما با بررسی دقیق‌تر، هر ماشین به تنهایی ۵ دقیقه طول می‌کشد. با افزایش تعداد ماشین‌ها، هر ماشین همچنان ۵ دقیقه طول می‌کشد. ۴۷ روز – پاسخ اشتباه محتمل ۲۴ روز است، زیرا ممکن است به‌طور غریزی زمان را نصف کنید. اما اگر هر روز اندازه تکه دو برابر شود، یعنی یک روز قبل از ۴۸ روز نصف اندازه بوده است، بنابراین پاسخ صحیح ۴۷ روز است. نتیجه‌گیری چند پاسخ صحیح داشتید؟ نگران نباشید اگر نمره بالایی نگرفتید؛ دلیل‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد تست‌های هوش باید با احتیاط تفسیر شوند. فقط ۲۰ درصد از کسانی که در دانشگاه هاروارد، ۲۶ درصد در پرینستون و ۴۸ درصد در MIT – برخی از معتبرترین مؤسسات علمی جهان – توانستند هر سه پاسخ را درست بدهند.
امروز تصميم گرفتم ازخونه كه اومدم بيرون به همه لبخند بزنم و اين هم نتايجش : به يك دختر خانم لبخند زدم گفت : مرتيكه از سنت خجالت نمی كشى ؟!! 😕 به يك آقا پسر جوان لبخند زدم گفت : پدرجان من اينكاره نيستم ! 😕 به يك پيرزن لبخند زدم گفت : مگه خودت مادر ندارى ؟!! 😕 به يك پيرمرد لبخند زدم گفت : رو آب بخندى ، منو مسخره می كنى ؟!! 😕 به يه خانم ميانسال لبخند زدم با كيفش زد تو سرم ! 😕 به يه آخوندى لبخند زدم گفت : استغفر الله ! 😕 به يه آقاى محترم لبخند زدم گفت : برو به قبر بابات بخند ! 😕 به بابام لبخند زدم میگه : کره خر پول کم آوردی یا زن میخوای ؟!! به مامانم لبخند میزنم میگه : پدر سوخته با دوست دخترت قرار داری ؟ حالا بازهم بگين لبخند بزن !! امروز میخوام فقط فحش بدم !!! نتیجه اش رو هم فردا اعلام می کنم ! 🙈😂😂 ‌‌‌‌