eitaa logo
کانال گلچین تاپ ترینها
2هزار دنبال‌کننده
18.7هزار عکس
29.6هزار ویدیو
166 فایل
موضوع کانال: انگیزشی/داستان آموزنده/معلومات عمومی/تاریخی/ ایران شناسی/ روانشناسی/شعر/طنز/قوانین حقوقی/موسیقی/آشپزی/ خبرروز ای دی مدیر کانال جهت انتقاد یا پیشنهاد @bondar1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۞﷽۞ نقل شده است روزی "معروف کرخی" نشسته بو‌د؛ عدّه‌ای از جوانان در دجله سوار بر قایق بودند و ساز و آواز سر می‌دادند؛ چند نفر از مقدّسین آمدند به معروف کرخی گفتند: آقا آن‌ها را نفرین کن، چه جوان‌های بدی هستند؛ معروف دست‌های خود را بلند کرد و فرمود: خدایا به عزّت خودت قسم می‌دهم کسانی را که در این دنیا این‌قدر خوشحال کردی؛ در آخرت هم همین‌طور آن‌ها را خوشحال کن؛ آنها به معروف اعتراض کردند: ای معروف؛ تو یک عارف هستی؛ چرا چنین می‌گویی؟ چرا یک عدّه که مشغول گناه هستند را نفرین نکردی و برای آن‌ها دعا کردی؛ معروف کرخی پاسخ داد: وای بر شما که نادان هستید؛ من آن‌ها را دعا کردم؛ اگر قرار شود در آخرت خوشحال باشند؛ باید در این‌ دنیا توبه کنند؛ این دعا یعنی خدا به آن‌ها توبه عنایت کند؛ حالا ببينيد، منِ رو سیاه که معروف کرخی نیستم؛ خاک پای او هم نمی‌شوم؛ از کنار بعضی عروسی‌ها که عبور می‌کنم می‌بینیم بی‌بند و باری زیاد است؛ می‌گویم خدا آن‌ها را مبارک گرداند؛ می‌گویند آقا شما چرا؛ می‌گویم پس چه بگویم؛ برکت مصادیق مختلف دارد؛ یعنی خدا آن‌ها را متحوّل کند؛ به آن‌ها آگاهی بدهد تا توبه کنند؛ آدم برادر و خواهر خود را نفرین نمی‌کند؛ بگو خدا آن‌ها را خیر دهد، خدا متنبّه کند؛ گاهی مواقع آن‌ها متحوّل می‌شوند.. «استاد سیّد عبدالله فاطمی نیا»
دعابرای بیماران فراموش نشود، پس پنج مرتبه بگو: أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏) أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏) أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏) أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوء(🙏) أَمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ
📜 مرد ثروتمندی که زن و فرزند نداشت، تمام کارگرانش را برای صرف شام دعوت کرد. جلوی آن‌ها یک جلد قرآن مجید و مقداری پول گذاشت و هنگامی که از صرف شام فارغ شدند از آن‌ها پرسید قرآن را انتخاب می‌کنید یا پول را...؟! اول از نگهبان شروع کرد و گفت یکی را انتخاب کنید: نگهبان گفت آرزو دارم که قرآن را انتخاب کنم ولی تلاوت قرآن را بلد نیستم پس پول را می‌گیرم که فایده‌ی آن با توجه به وضعیت من بیشتر هست و پول را انتخاب کرد. سپس از کشاورزی که پیش او کار می‌کرد خواست یکی را انتخاب کند: کشاورز گفت زن من خیلی مریض است و نیاز به پول دارم تا او را معالجه کنم اگر مریضی او نبود قطعا قرآن را انتخاب می‌کردم ولی فعلا پول را انتخاب می‌کنم. سپس از آشپز پرسید که قرآن را انتخاب می‌کنید یا پول را؟ آشپز گفت من تلاوت قرآن را خیلی دوست دارم ولی من پیوسته مشغول کار هستم ، وقتی برای قرائت قرآن ندارم بنابراین پول را بر می‌گزینم... نوبت رسید به پسری که مسئول حیوانات بود[این پسر خیلی فقیر بود] مرد ثروتمند گفت من یقین دارم که تو پول را انتخاب می‌کنی تا غذا بخری یا به جای این کفش پاره‌ی خود کفش جدیدی بخری پسر گفت: درست است که من نیاز دارم کفش نو بخرم یا اینکه مرغی بخرم و با مادرم میل کنم ؛ ولی من قرآن را انتخاب می‌کنم ، چرا که مادرم گفته است: *یک کلمه از جانب خداوند تبارک و تعالی ارزشمندتر از هر چیز است و مزه و طعم آن از عسل هم شیرین‌تر است* قرآن را برداشت ؛ بوسه‌ای بر آن زد و آن را گشود تا بخواند ؛ بین آن دو پاکت دید: در یکی از آن‌ها ده برابر آن مبلغی بود که بر میز غذا وجود داشت در دیگری وصیت‌نامه‌ای بود که ایشان را وارث تمام اموال و دارایی مرد ثروتمند قلمداد می‌کرد. مـــــــرد ثروتمند گفــــــت: *هر کسی گمانش نسبت به خداوند خوب باشد خدا او را ناامید نمی‌کند.* گمان شما نسبت به پروردگار جهانیان چگونه است؟!؟ خوشا به حال آنانکه کالای بی دوام دنیا را بر بهشت ماندگار خداوند ترجیح نمی دهند . و این خیلی سخت است و چه بسا انسان نماهایی که حق و انسانیت را زیر پا می گذارند تا به پول برسند
هدایت شده از کانال جوانان عاشق
Mahan Shojaee - Delbaraneh (Remix).mp3
18.54M
برای_تــــــــــــــــو کاری ندارم وظیفه‌ی اصلی قلب چیه! ولی شما در حد همون قلب، واسه‌ حیاتِ من لازمی🫀 ❁❥༅••┅┄‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌ @javananeAshegh ❁‌‌❥‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎༺◍⃟჻ᭂ❁❥༅•┅┄‌‎‎‌‎‎‎‌‎‌‎‎‌‎‎‎‌
هدایت شده از کانال جوانان عاشق
JAVAD ABBASI-REMIX JIGAR GOSHE.mp3
7.01M
جوادعباسی 🎤 🎼 ریمیکس 👌🌺 بریم برا ی مازنی ✌️✌️ ✼🍃🌸🍃✼🍃🌸 🆔@javananeAshegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺️انهدام تانک برادلی آمریکایی در خدمت ارتش اوکراین توسط پهپاد FPV روس @Majalle_Beynolmalaly
🟥 راننده سارق 《کرامتی از ابوالفضل العباس》 ‌‌‌ ‌       (علیه السلام) زمانی که ضریح حضرت ابالفضل العباس علیه السلام را در اصفهان می ساختند، هر کسی به نوبه ی خود کمکی میکرد، در همین ایام یک حاجی از اهل تهران با همسرش به نیت کمک به ضریح آن حضرت،  ماشین سواری کرایه کرده و به سمت اصفهان حرکت میکنند، در بین راه راننده از آینه چشمش به جواهرات زن حاجی می افتد،  می پرسد برای چه به اصفهان می روید،  آنها نیز واقعیت را توضیح می دهند، راننده ی خبیث با نیتِ شومِ سرقت،  پس از گذشتن از دلیجان اتومبیل را به بهانه نقص فنی به کناری می کشد و زن و‌مرد را پیاده می کند و سپس یقه حاجی را میگیرد تا خفه اش کند،  زن که ماجرا  را می فهمد، میگوید ما را رها کن هرچه داریم برای تو باشد، ولی آن نامرد تمام پول و جواهرات آنها را می گیرد و هر دوی آنها را در چاهی فرو می اندازد وبه سمت اصفهان حرکت میکند. وقتی به خانه خود میرسد، استرس میگیرد و نگران می شود که مبادا آنها زنده باشند و نجات یابند و او را لو دهند، لذا دوباره به سرعت به سمت آنها به راه می افتد، و چند مسافر نیز برای تهران سوار میکند، وقتی نزدیک چاه میرسد ، به بهانه ی دستشویی مسافران را در ماشین رها کرده و به سمت چاه می رود ، وقتی بر سر چاه می رسد آنها را صدا می زند و حاجی و خانمش که مجروح و زنده بودند جواب میدهند و تقاضای کمک میکنند، راننده ی نامرد به سمت سنگ بزرگی میرود که آن را بر داشته و در چاه اندازد و کار حاجی وخانمش را یکسره کند، اما ناگهان ماری خطرناک و سمی دستهای پلید او را نیش میزند و او در جا به درک واصل می شود. وقتی زمان به طول میکشد مسافران نگران شده و  پیاده میشوند و به سمت راننده می روند وقتی به او می‌رسند  او را ورم کرده و مرده می یابند، در همین حال ناگهان متوجه صدای ناله و درخوست کمک حاجی و خانمش از چاه می شوند، به سمت چاه رفته و آنها را به‌ هر زحمتی که بود از چاه بیرون میکشند، و ماجرا را می پرسند، حاجی نیز تمام جریان را به آنها تعریف میکند. مسافران نیز سرگذشت خود را به آنها می گویند، وقتی حاجی وخانمش چشمشان به جنازه ی راننده می افتد، فریاد میزنند که همین نامرد بود که با‌ما چنین کرد. وقتی لباسهای او را می گردند می بینند تمام پول و جواهرات سالم در جیبهای اوست و آنها را بر میدارند و ماجرا را به پلیس اطلاع میدهند. (خدا در کمینگاه ستمگران است.) """"""""""""""""""""""""""""""""""""؛ چهره درخشان قمر بنی هاشم. 💚💚