🍁از کجا بدانیم نمازی که میخوانیم
👈🏻به درد قیامت میخوره یا خیر؟
👈🏻اصلا پذیرفته شده یا ...؟
🎙️حاج آقا دانشمند 👇👇
🤲🏻اللهم عجل لولیک الفرج
باسلام و احترام
طبق روایات و سنت معصومین(ع) مستحب است وقتی انسان دست به دعا برمیدارد آن را بر سر و صورت خود بکشد. نقل است امام سجاد(ع) وقتی چیزی که به سائل مرحمت میفرمود، گاهی دست مبارک را میبویید و میفرمود: این دست به دست الهی رسیده است.
مقدمه :
پیامبر اکرم(ص) در خطبه شعبانیه فرمودند: «و ارفعوا الیه ایدیکم بالدعاء فی اوقات صلواتکم، فانّها افضل الساعات، ینظر الله عزوجل فیها بالرحمة إلی عباده» هنگام نماز دستها را به دعا بلند کنید که بهترین لحظاتی که خدا با رحمت به بندگانش مینگرد این لحظات است.
وقتی انسان دست به دعا برداشت، طبق روایات و سنت معصومین (ع) مستحب است آن را بر سر و صورت خود بکشد، برای اینکه لطف خدا به این دست پاسخ داده است دستی که به سوی خدا دراز شود یقیناً خالی بر نمیگردد و دستی که عطای الهی را دریافت کرد، گرامی است بنابراین خوب است آن را به صورت یا به سر بکشد گاهی امام سجاد (ع) چیزی که به سائل مرحمت میفرمودند، دست مبارک را میبویید و میفرمود: این دست به دست الهی رسیده؛ چون خدا فرمود: «هُوَ یَقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیَأْخُذُ الصَّدَقَاتِ» آنان که این شامه را دارند، میتوانند با بو کردن دست، نشانه دست الهی را استشمام کنند و جزو همین حکمتهاست آنچه گفته میشود: بوی بهشت از فاصله هزار سال استشمام میشود، گروهی آن را حس میکنند و عدهای محرومند.
در روز قیامت هم مردم را از روی سیماهاشون میشناسند.چرا باید نعمت الهی را از خود دور کرد؟
بهترین حالات یک دعا کننده ، در اوقات مناجات با خداوند هست.و چه مناجاتی بالاتر از اجرای سنت معصوم ع
پس لطفا نسبت به فتواهای مراجع زیر برسم استاد شاگری حکم بشه:
حضرت آیت الله خامنه ای
س: در قنوت نماز، كشیدن دستها به صورت بعد از دعا چه حكمى دارد؟
ج: این عمل كراهت دارد ولى نماز را باطل نمىكند[1
حضرت آیت الله سیستانی
س: در قنوت نماز، كشیدن دستها به صورت بعد از دعا چه حكمى دارد؟
ج:انجام این عمل در قنوت کراهت دارد[2]
حضرت آیت الله مکارم شیرازی
س: با سلام،در قنوت نماز، كشیدن دستها به صورت بعد از دعا چه حكمى دارد؟
ج:علیکم السلام،کشیدن دست به صورت بعد از قنوت کراهت دارد. [3]
این مادر موقعی که دختر جوانی بوده تو روستای سرو ارنان یزد..شوهرش خدا بیامرز مشه..بعد از مدتی یک مرد عراقی که اومده بود تو اون روستا نانوایی مکرده و مجرد بوده.مردم پیشنهاد میدن که این دختر با این مرد ازدواج بکنه..وازدواج سر میگیره..و حاصل این ازدواج این آقا پسر مشه...ولی بعد از اینکه این بچه چهار ساله مشه ..این مرد عراقی بچه را میدزده و میبره عراق...و بیست و چهار سال مادر در فراق بچه اشک مریزه .تا اینکه دو تا از اهالی سرو چهار سال پیش برای زیارت میرن کربلا و به طور اتفاقی این پدر که سلیمان نام داره را پیدا مکنن و از پسرش خبری میگیرن..پدر مگه پسرم بیست و هشت سالش هست و داماد شده و صاحب فرزند هست..به هر حال شماره ی پسر را به هر طریقی هست از پدر میگیرن و به یزد که بر میگردن به مادر پسر میدن...چهار سال هست که تلفنی مادر و بچه تلفنی صحبت میکردن..به خاطر نداشتن پول مادر نمیتونه بره کربلا پسرش را ببینه بعد از چهار سال که تلفنی از احوال هم جویا بودن..امسال مادر هر طریقی هست پیاده به کربلا مره و اونجا بعد از ۲۸ سال با پسرش میرسه 👇👇👇