نان و سکه
از سید ضیاءالدین شفیعی
هر که آمد، داد و فریادی فراوان کرد و رفت
زخمهایش را به نان و سکه، درمان کرد و رفت
هر که آمد، چشمهای آسمان را سنگ بست
تکهای از ماه را، در جیب پنهان کرد و رفت
خلوت انس، ج ۳، ص ۳۰۷.
#نانوسکه
#سیدضیاءالدینشفیعی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
گُل خودرو
از خالص اصفهانی
تا نخوانند، مشو سبز به هر انجمنی
که نباشد به چمن قدر، گُل خودرو را
مشاعره، خرّمی، ص ۸۶.
#گلخودرو
#خالصاصفهانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
پرسیدن حال بیمار
از سعدی
چو رنج برنتوانی گرفتن از رنجور
قَدَم ز رفتن و پرسیدنش، دریغ مدار
هزار شربت شیرین و میوهی مَشموم
چنان مفید نباشد که بوی صحبت یار
رنجور: بیمار.
مشموم: بوییدنی، خوشبو.
کلیات سعدی، مواعظ، قطعات، ص ۸۲۸.
#رنجور
#سعدی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
درخت شعر
از مرتضی امیری اسفندقه
هنرشناس و هنرمند، هر دو در بندند
کجاست شور جنون؟ تا نه آن، نه این باشم
درخت شعر مرا، بار جز تواضع نیست
مرا کمال همین بس، که خوشهچین باشم
کَوار، ص ۳۲۰.
#شعر
#هنرمندوهنرشناس
#امیریاسفندقه
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
لالهی صحرا
از رحیم معینی کرمانشاهی
دستپروردهی کس نیستم این عزّت من
جلوهی لالهی روییده به صحرا، زیباست
زین همه نقش و نگاری که بر این کارگه است
سر به زانو زدن مردم دانا، زیباست
ای شمعها بسوزید، ص ۱۴.
#لاله
#معینیکرمانشاهی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
کعبهی دل
از عباس مشفق کاشانی
خلوت خاص خدا، کعبهی دل بود و دریغ
بیخبر از حَرَم یار، گذشتیم و گذشت
شعلهی عشق، به سرمایهی هستی زد و سوخت
ما از این سوختهبازار، گذشتیم و گذشت
نفس نسترن، ص ۴۴ و ۴۵.
#دل
#مشفقکاشانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
طالب دوست
از محمدعلی عبرت نائینی
باغبان گر ندهد راه به گلزار مرا
بس بُوَد سیر گُل از رخنهی دیوار مرا
تو پیِ نعمتِ فردوسی و من طالبِ دوست
باغ فردوس تو را، دولت دیدار مرا
دیوان عبرت نائینی، ص ۴۲ و ۴۳.
#دوست
#عبرتنائینی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae