مناعت
از حسین بیضایی (پرتو)
گر برای خدمت مردم، مهیّا نیستیم
بار دوش و خار راه کس، به دنیا نیستیم
گر تهی‌دستیم و ما را نیست نیروی کرم
بر درِ اهل کرم، چون بنده بر پا نیستیم
جز مناعت، آسمان، سرمایه‌ای با ما نداد
بهترین سرمایه را داریم و دارا نیستیم
خلوت انس، ج ۱، ص ۷۹ و ۸۰.
#مناعت
#حسین‌بیضایی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
هشت کس
از ابن‌یمین فریومدی
به گوش هوش بشنو نکته‌ای خوب
وگر داری خرد، دستورِ خود ساز
همیشه تا توانی ای برادر
مشو با هشت کس همراز و دمساز:
حسود و بی‌وفا، نادان و کاذب
بخیل و ناکس و بد‌خوی و غَمّاز
غمّاز: سخن‌چین.
ابن‌یمین فریومدی در گذرگاه شعر فارسی، جعفر سیّد، ص۲۷۷.
#دمساز
#ابن‌یمین‌فریومدی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
شقایق
از حسین منزوی
عاشق، به هوای دیدنت می‌آید
با شوقِ به بر کشیدنت می‌آید
آه ای گل آتشین، شقایق، هُش دار
این دست، برای چیدنت می‌آید!
گزینه‌ی اشعار حسین منزوی، محمد فتحی، ص ۱۷۴.
#شقایق
#حسین‌منزوی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
وطن
از سیمین بهبهانی (۲۸ مرداد، سالروز درگذشت اوست.)
بروید تا بمانم، بروید تا بمانم
که من از وطن جدایی، به خدا نمی‌توانم
شب غربت ار چه رنگین، ز بلور و نور و آذین
به چه کار آیدم این؟ که در او نه شادمانم
از سالهای آب و سراب، بهبهانی، ص ۲۸۷ و ۲۸۸.
#وطن
#سیمین‌بهبهانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
شعر و شرع و عرش
از عطار
شعر و شرع و عرش، از هم خواستند
این دو عالم، زین سه حرف آراستند
دو قدم مانده به گل، ص ۹۸.
#شعر‌و‌شرع‌و‌عرش
#عطار
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
خامُشی
از ابن‌یمین فریومدی
ز گفتن، پشیمان کسی دیده‌ام
ندیدم پشیمان، کس از خامُشی
مشاعره، خرّمی، ص ۱۶۸.
#خامشی
#ابن‌یمین
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
واقعیت و حقیقت
از فاضل نظری
میان خضر و موسی، چون فِراق افتاد، فهمیدم
که گاهی واقعیت، با حقیقت در منافات است
اکنون، نظری، ص ۲۷.
#حقیقت
#فاضل‌نظری
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
دوست
از صائب تبریزی
شکسته استخوان داند بهای مومیایی* را
جدایی تا نیفتد، دوست، قدر دوست کی داند؟
*مومیایی: نام دارویی سیاه رنگ که برای شکستگی استفاده می‌شده است.
مشاعره، خرّمی، ص ۱۸۹.
#دوست
#صائب‌تبریزی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae
گرانی 😂😂
از ناصر داروگر کرمانی
گرانی رفته نرخش تا ثریّا
حکومت می‌کند بر جمله‌ی ما
پیام آسمانی گه فرستد
کسی حقّی ندارد جُنبد از جا!
سراب، داروگر کرمانی، ص ۳۸۲.
#شعرطنز
#گرانی
#ناصرداروگرکرمانی
https://eitaa.com/joinchat/3029336810Cb0c3442fae