eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
#امام_خامنه_ای: در شبکه های اجتماعی فقط به فکر خوشگذرانی نباشید.☝️ شما افسران جنگ نرم هستید🍃 و عرصه جنگ نرم، #بصیرتی_عمار_گونه و #استقامتی_مالک_اشتر_وار می طلبد..✌️ جنگ نرم مرد میخواهد.... دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم... #کانال_خاص با مطالب👇 #سیاسی #بصیرتی #شهدایی اگر مرد راهی بسم الله👇 http://eitaa.com/joinchat/1435369476Ccd1f20d599
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مهدی‌جان تو کعبه‌ی دل‌هایی و هرجا که باشی، قبله نمای دل ما سوی تو می چرخد... آن روز تو می آیی و ما سر از پا نشناخته، دور تو می گردیم... ▪️هر جای دنیایی دلـم اونجاست ▫️من کعبه‌م رو دور تو می سازم •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حیدر امیر المومنین_ است شکر خدا که اهل علی شدیم... شکر خدا که جیره بگیر علی شدیم... ام •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸تا که پرسیدم ز قلبم عشق چیست ؟ در جوابم این چنین گفت و گریست لیلی و مجنون فقط افسانه اند عشق در دست حسین بن علی ست... ا السلام علیک یااباعبدالله الحسین آقا همیشه در قلب منی♥️ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نگاهشان بند بند وجودمان را مےلرزاند💔 از ما چه میخواهند و ما چه میکنیم؟😔 ای پرنده های عرش محتاج دعایتانیم!☝️ تا شرمنده نگاهتان نشویم😭 ... رفیق شهیدم 🌸 #محمد_ابراهیم_همت 🌹 #روزتون_شهدایی🌸 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
« به خیلے علاقه داشت☺️ و آنها را «دریا دل» می‌نامید او روی ڪارت شناسایی🔖 منطقه‌ی جنگی خود ، علامتی کہ او را عضو سپاه معرفی می‌کرد ، خط زده❌ و در مقابل علامت ضربدر گذاشته بود »🙂 مادرش در همین ارتبـاط سخنی دارد پسرم می گفت « من خاڪ کف پای هم نمی شوم🍃 ، ای ڪاش یک و در سنگرهای خط مقدم بودم✌️ راوے:حاج_صادق_آهنگران 🌹 📚 صنوبرهای سرخ ص ۸۷ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
در آغوش #وطن ... 26 مرداد سالروز ورود آزادگان •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🌹 خاطـــرات آزادگــان 🌹 👇👇👇👇👇 🌹( به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن ) از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند: در اردوگاه شما را شڪنجه‌تان می‌ڪنند یا نه ؟ همه به آقا سید نگاه ڪردند ولی آقا سید چیزی نگفت مأمور صلیب سرخ گفت: آقا شما را شڪنجه می‌کنند یا نه؟ ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید . آقا سید باز هم حرفی نزد. پس شما را شڪنجه نمی‌ڪنند؟ آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت . نوشتند اینجا خبری از شڪنجه نیست . افسر عراقی ڪه فرمانده اردوگاه بود ، آقای ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت : تو بیشتر از همه ڪتڪ خوردی ، چرا به اینها چیزی نگفتی ؟ آقای ابوترابی برگشت فرمود : ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم ، آنها ڪافر هستند دو تا مسلمان هیچ وقت شڪایت پیش ڪفار نمی‌برند .👌👌👌 فرمانده اردوگاه ڪلاه نظامی ڪه سرش بود را محڪم به زمین ڪوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد می گفت شما الحق سربازان 🌷 خمینی 🌷 هستید . روایت در مورد سید آزادگان 🌷 " حاج آقای ابوترابی" 🌷 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍂 جبهه ، برای مردان خدا ، خیلی زیباست ، زیرا هر چه در آن می بینی ، نور خداست و صحبت ایثار و شهادت است . آنچه می بینی چهره مردان مصمم و جوانان معصوم که با تمام وجودشان برای انجام تکلیف الهی ، در رفتن به خط مقدم ، سعی می کنند بر یکدیگر پیشی بگیرند . حال قضاوت کنید که انسان چگونه می تواند مصاحبت و برادری با چنین انسانهایی را نادیده بگیرد.... 📕 پنجاه سال عبادت •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢بسیار زیاد مقام معظم رهبری را دوست داشتند. خیلی هم تلاش کردند کـه محافظ حضــرت آقا بشوند. در #وصیتنامه اش نیز نوشته است که: «رهبر را تنها نگذارید و پیرو رهبر باشید.» نقل از #مادر_شهید ♨️به #شهید_حمید_رمضانی ارادت داشتند. در وصیت نامه شان قید کرده بودند که نزد شهید رمضانی خاک بشوند که محقق نگردید. در حال حاضر افرادی که بر سر خاک ایشان می آیند و فاتحه میدهند بلافاصله بعد از آن بر سر خاک شهید رمضانی میروند و فاتحه میخوانند. 🔰به امام رضــا علیه السلام ارادت خاصــی داشـتند و حــتــی در وصــیت نامه شــان هم ذکر کردند که: « اگر بعد از من به حـرم امام رضـا علــیه السلام رفتید سلام من را هم برسانید.» 👈هــر روز #زیارت_جامعه_کبیره، #زیارت_عاشورا و #سوره_نور را میخواندند. حــتی بعد از شـهادتشان روزی به خواب برادر دیگـرم آمدند و به ایشان گفتند: «به همه توصیه کنید زیارت جامعه کبیره بخوانند.» نقل از #خواهر_شهید 📸شهید مدافع حرم #حمیدرضا_فاطمی_اطهر #اهواز •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلنوشته ی دختر شهید با پدر قهرمانش.... روز خداحافظی با تـو عهد بستم که چنان باشم که بگویند.. 🌷شهید الیاس چگینی🌷 🌹💌💌💌💌💌💌💌💌🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 ولادت: ۷۴/۱/۲۶ شهادت: ۹۴/۸/۲۱ محل شهادت: سوریه العیس مادر شهید: بعضی شبها ڪه نیمه های شب بیدار می شدم می دیدم، محمدرضا با نور موبایلش قرآن سفید ڪوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است، او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه 3 بار ختم قرآن می ڪرد، با اینکه 20 بهار از عمرش گذشته بود در وصیت نامه اش سفارش ڪرده بود ڪه برایش تنها 5 روز روزه و 20 نماز صبح قضا ڪنم . پیامک می فرستاد ڪه حلالم ڪن و دعا ڪن ڪه شهید شوم . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_پنجاه_وسوم 3⃣5⃣ | گردان سلمان | ع
💖(فوق العاده زیبا) 5⃣5⃣ «صبحانه فانوسی» [رحیم اثنی عشری] بعد از مدتی حضور در دو کوهه اعلام شد که گردان سلمان برای پدافندی منطقه ی مهران اعزام می شود. خوب به یاد دارم که هفتم دی ماه ۱۳۶۴ 🗓 به منطقه سنگ شکن در اطراف مهران رفتیم. شبانه جایگزین یک گردان دیگر شدیم. من و احمد آقا و علی طلایی و چند نفر دیگر در سنگر بودیم. یادم هست که احمد آقا از همان روز اول کار خود را بیشتر کرد. او بعد از نماز شب به سراغ بچه ها می آمد. خیلی آرام بچه ها رو برای نماز صبح صدا می کرد. احمد آقا می رفت بالای سر بچه ها و با ماساژ دادن شانه های رفقا با ملایمت می گفت: فلانی، بلند میشی❓موقع نماز صبح شده. بعضی از بچه ها با اینکه بیدار بودند از قصد خودشان را به خواب می زدند تا احمد آقا شانه آن‌ها را ماساژ بدهد❗️ بعد از اینکه همه بیدار می شدند آماده نماز می شدیم. سنگر ما بزرگ بود و پشت سر احمد آقا جماعت برقرار می شد. بعد از نماز و زیارت عاشورا بود که احمدآقا سفره را پهن می کرد و می گفت: خوابیدن در بین الطلوعین است. بیایید صبحانه بخوریم. ما در آن روزها 《صبحانه فانوسی》 می خوردیم. صبحانه ای در زیر نور فانوس❗️ چون هوا هنوز روشن نشده بود. وقتی هم که هوا روشن می شد ☀️ آماده استراحت می شدیم. آن زمان دوران پدافندی بود و کار خاصی نداشتیم. فقط چند نفر کار دیده بانی را انجام می دادند. ☆☆☆ توی سنگر نشسته بودیم. یکدفعه صدای مهیب انفجار آمد. پریدیم بیرون. یک گلوله توپ مستقیم به اطراف سنگر ما اصابت کرده بود.☄💥 گفتم بچه ها نکنه دشمن می خواد بیاد جلو⁉️ در اطراف سنگر ما و بر روی یک بلندی، سنگر کوچکی قرار داشت که برای دیده بانی استفاده می شد. مسئول دسته ما به همراه دو نفر دیگر دویدند به سمت سنگر دیده بانی. احمدآقا که معمولاً انسان کم حرفی بود و آرام حرف می‌زد یکباره فریاد زد: بایستید. نرید اونجا‼️ هر سه نفر سر جای خود ایستادند❗️ احمدآقا سرش را به آهستگی پایین آورد. همه با تعجب به هم نگاه می کردیم❗️ این چه حرفی بود که احمدآقا زد⁉️ چرا داد زد⁉️ یکباره صدای انفجار مهیبی آمد.💥 همه خوابیدند روی زمین❗️ وقتی گرد و خاک ها فرو نشست به محل انفجار نگاه کردیم. از سنگر کوچک دیده بانی هیچ چیزی باقی نمانده بود❗️ یکبار از فاصله دور به سمت خط می آمدیم. یک خاکریز به سمت خط مقدم کشیده شده بود. احمدآقا از بالای خاکریز حرکت کرد. ما هم از پایین خاکریز می آمدیم. فرمانده گروهان از دور شاهد حرکت ما بود. یکدفعه فریاد زد: برادر نیّری، بیا پایین. الان تیر میخوری. احمدآقا سریع از بالای خاکریز به پایین آمد. همین که کنار من قرار گرفت گفت: من تو این منطقه هیچ اتفاقی برام نمی افته. من جای دیگری است❗️ چند روز بعد دیدم خیلی خوشحاله. تعجب کردم و گفتم: برادر نیّری، ندیده بودم این‌قدر شاد باشی⁉️ گفت: من تو تهران دنبال یک کتاب بودم ولی پیدا نکردم. اما این‌جا توانستم این کتاب رو پیدا کنم. بعد دستش را بالا آورد. کتاب 《سیاحت غرب》 در دست احمدآقا بود. ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷 هر شهیدی کربلایی دارد،خاک آن کربلا ... تشنه خون اوست، و زمان انتظار کی کشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد و آنگاه ... خون شهید، جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روح را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز #شهادت وجود ندارد. #سید_مرتضی_آوینی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
⚘﷽⚘ تو مے روی و دیده ی من مانده بہ راهت اے ماهِ سفر ڪرده خدا پشت و پناهت #شهید_سید_ماندنی_موسوی #شبتون_شهدایی🌙 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا