eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
3.3هزار دنبال‌کننده
25.7هزار عکس
10هزار ویدیو
196 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید این کانال در سروش👇 https://sapp.ir/golestanekhaterat
مشاهده در ایتا
دانلود
💢بسیار زیاد مقام معظم رهبری را دوست داشتند. خیلی هم تلاش کردند کـه محافظ حضــرت آقا بشوند. در #وصیتنامه اش نیز نوشته است که: «رهبر را تنها نگذارید و پیرو رهبر باشید.» نقل از #مادر_شهید ♨️به #شهید_حمید_رمضانی ارادت داشتند. در وصیت نامه شان قید کرده بودند که نزد شهید رمضانی خاک بشوند که محقق نگردید. در حال حاضر افرادی که بر سر خاک ایشان می آیند و فاتحه میدهند بلافاصله بعد از آن بر سر خاک شهید رمضانی میروند و فاتحه میخوانند. 🔰به امام رضــا علیه السلام ارادت خاصــی داشـتند و حــتــی در وصــیت نامه شــان هم ذکر کردند که: « اگر بعد از من به حـرم امام رضـا علــیه السلام رفتید سلام من را هم برسانید.» 👈هــر روز #زیارت_جامعه_کبیره، #زیارت_عاشورا و #سوره_نور را میخواندند. حــتی بعد از شـهادتشان روزی به خواب برادر دیگـرم آمدند و به ایشان گفتند: «به همه توصیه کنید زیارت جامعه کبیره بخوانند.» نقل از #خواهر_شهید 📸شهید مدافع حرم #حمیدرضا_فاطمی_اطهر #اهواز •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دلنوشته ی دختر شهید با پدر قهرمانش.... روز خداحافظی با تـو عهد بستم که چنان باشم که بگویند.. 🌷شهید الیاس چگینی🌷 🌹💌💌💌💌💌💌💌💌🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷شهید محمدرضا دهقان امیری🌷 ولادت: ۷۴/۱/۲۶ شهادت: ۹۴/۸/۲۱ محل شهادت: سوریه العیس مادر شهید: بعضی شبها ڪه نیمه های شب بیدار می شدم می دیدم، محمدرضا با نور موبایلش قرآن سفید ڪوچکش را در دست گرفته و در حال قرائت قرآن است، او با قرآن خیلی مأنوس بود و ماهیانه 3 بار ختم قرآن می ڪرد، با اینکه 20 بهار از عمرش گذشته بود در وصیت نامه اش سفارش ڪرده بود ڪه برایش تنها 5 روز روزه و 20 نماز صبح قضا ڪنم . پیامک می فرستاد ڪه حلالم ڪن و دعا ڪن ڪه شهید شوم . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#کتاب_عارفانه💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_پنجاه_وسوم 3⃣5⃣ | گردان سلمان | ع
💖(فوق العاده زیبا) 5⃣5⃣ «صبحانه فانوسی» [رحیم اثنی عشری] بعد از مدتی حضور در دو کوهه اعلام شد که گردان سلمان برای پدافندی منطقه ی مهران اعزام می شود. خوب به یاد دارم که هفتم دی ماه ۱۳۶۴ 🗓 به منطقه سنگ شکن در اطراف مهران رفتیم. شبانه جایگزین یک گردان دیگر شدیم. من و احمد آقا و علی طلایی و چند نفر دیگر در سنگر بودیم. یادم هست که احمد آقا از همان روز اول کار خود را بیشتر کرد. او بعد از نماز شب به سراغ بچه ها می آمد. خیلی آرام بچه ها رو برای نماز صبح صدا می کرد. احمد آقا می رفت بالای سر بچه ها و با ماساژ دادن شانه های رفقا با ملایمت می گفت: فلانی، بلند میشی❓موقع نماز صبح شده. بعضی از بچه ها با اینکه بیدار بودند از قصد خودشان را به خواب می زدند تا احمد آقا شانه آن‌ها را ماساژ بدهد❗️ بعد از اینکه همه بیدار می شدند آماده نماز می شدیم. سنگر ما بزرگ بود و پشت سر احمد آقا جماعت برقرار می شد. بعد از نماز و زیارت عاشورا بود که احمدآقا سفره را پهن می کرد و می گفت: خوابیدن در بین الطلوعین است. بیایید صبحانه بخوریم. ما در آن روزها 《صبحانه فانوسی》 می خوردیم. صبحانه ای در زیر نور فانوس❗️ چون هوا هنوز روشن نشده بود. وقتی هم که هوا روشن می شد ☀️ آماده استراحت می شدیم. آن زمان دوران پدافندی بود و کار خاصی نداشتیم. فقط چند نفر کار دیده بانی را انجام می دادند. ☆☆☆ توی سنگر نشسته بودیم. یکدفعه صدای مهیب انفجار آمد. پریدیم بیرون. یک گلوله توپ مستقیم به اطراف سنگر ما اصابت کرده بود.☄💥 گفتم بچه ها نکنه دشمن می خواد بیاد جلو⁉️ در اطراف سنگر ما و بر روی یک بلندی، سنگر کوچکی قرار داشت که برای دیده بانی استفاده می شد. مسئول دسته ما به همراه دو نفر دیگر دویدند به سمت سنگر دیده بانی. احمدآقا که معمولاً انسان کم حرفی بود و آرام حرف می‌زد یکباره فریاد زد: بایستید. نرید اونجا‼️ هر سه نفر سر جای خود ایستادند❗️ احمدآقا سرش را به آهستگی پایین آورد. همه با تعجب به هم نگاه می کردیم❗️ این چه حرفی بود که احمدآقا زد⁉️ چرا داد زد⁉️ یکباره صدای انفجار مهیبی آمد.💥 همه خوابیدند روی زمین❗️ وقتی گرد و خاک ها فرو نشست به محل انفجار نگاه کردیم. از سنگر کوچک دیده بانی هیچ چیزی باقی نمانده بود❗️ یکبار از فاصله دور به سمت خط می آمدیم. یک خاکریز به سمت خط مقدم کشیده شده بود. احمدآقا از بالای خاکریز حرکت کرد. ما هم از پایین خاکریز می آمدیم. فرمانده گروهان از دور شاهد حرکت ما بود. یکدفعه فریاد زد: برادر نیّری، بیا پایین. الان تیر میخوری. احمدآقا سریع از بالای خاکریز به پایین آمد. همین که کنار من قرار گرفت گفت: من تو این منطقه هیچ اتفاقی برام نمی افته. من جای دیگری است❗️ چند روز بعد دیدم خیلی خوشحاله. تعجب کردم و گفتم: برادر نیّری، ندیده بودم این‌قدر شاد باشی⁉️ گفت: من تو تهران دنبال یک کتاب بودم ولی پیدا نکردم. اما این‌جا توانستم این کتاب رو پیدا کنم. بعد دستش را بالا آورد. کتاب 《سیاحت غرب》 در دست احمدآقا بود. ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷🌷🌷🌷 هر شهیدی کربلایی دارد،خاک آن کربلا ... تشنه خون اوست، و زمان انتظار کی کشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد و آنگاه ... خون شهید، جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روح را از آن، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز #شهادت وجود ندارد. #سید_مرتضی_آوینی •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
⚘﷽⚘ تو مے روی و دیده ی من مانده بہ راهت اے ماهِ سفر ڪرده خدا پشت و پناهت #شهید_سید_ماندنی_موسوی #شبتون_شهدایی🌙 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السلام علیک یا صاحب الزمان🌹 سلام امام زمانم✋🌸 سلام آرام قلب خسته ما سلام ای مهربان آقای عالم سلام ای آسمان مرد زمینی سلام ای ناخدای کشتی عشق بگو یابن الحسن پس کی می آیی؟ صبحتان مهدوی....🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زائرهمیـشــــــه بعد نجف کربلا رود یعنی غـــــــدیر اذن دخول محرم است. باید شویم غدیری قبل از محرمی شدن ذکرعـــــــلی(ع) ضامن اشک محرم است •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
❤️ هرکس زیارت عاشورا بخواند شب اول قبر در آغوشِ امام حسین ع قرار خواهد گرفت... 🌹 |💛 کامل الزیارات،ص 75 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷لطفا درنشر، لینک حذف نشود... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•|🍃🌸 #کلام_شهید ◽️شهادت نوع #مرگ را عوض میکند وقت مرگ را عوض نمی‌کند ... ◽️از مرگ نترسید؛ جوری در زندگی حرکت کنید که خداوند #شهادت را نصیبتان کند و از دنیا ببرد. °•{مدافع حرم #شهید_جواد_محمـــــدی🕊🌹‌}•° #روزتون_شهدایی🌹 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
بعد از تشییع حسین رفتیم خونه تو خونه بحث شد ڪه شــ‌هدای سوریه شــ‌هید هستن یا نه⁉️ یکی از همسایه ها اومده بود خونشون خطاب به عکس شهید میگه، میگن شماها شهیدید❗️ اگر درسته امشب برات زیارت عاشورا میخونم بیا به خوابم ☺️ شهید نه تنها اون شب بلکه هر شب به خواب همسایه میرفته که بنده خدا ترسیده میگه دیگه نیا به خوابم 😂😂😱 فرمانده شون بعد از نقل این خاطره میگه حسین اون دنیا هم دست از شیطنت برنمیداره 😂😂 نقل از فرمانده #شهید_مدافع_حرم حسین فیاض🌹 لشکر غیور #فاطمیون✌️ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
#دلنوشته_همسر_شهيد: سربندش رو بسته بود، اومد در حالي كه قاب عكست رو بغل كرده بود،"گفتم مواظب باش الان ميوفته روي پاهات خيلي سنگينه" عزيزم چكار به قاب عكس بابا داري گفت ميخوام با ، بابا سجادم سلفي بگيرم.🙂 حرفي براي گفتن نداشتم😔 قاب عكست رو گذاشت كنار ديوار و نشست كنارت و عكس دو نفري كه ميخواست رو گرفت💔 گفت مامان عجب عكسي شد🙂 ببين انگار بابا سجاد منو بغل كرده انگار نشستم روي پاهاش🙂😭 شهیدمدافع‌حرم #سيد_سجاد_حسيني #نازدانه •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا نوشته مرا پاسبانشان باشم مدافع حرم عمه جانشان باشم خدا نوشته که بعد از هزار و اندی سال شعاعی از قمر خاندانشان باشم #شهید_مصطفی_نبی_لو🌷 #سالروز_ولادت •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
خدا نوشته مرا پاسبانشان باشم مدافع حرم عمه جانشان باشم خدا نوشته که بعد از هزار و اندی سال شعاعی از
🌹 🕊شهید مصطفی نبی لو دایی شهید مسعود عسگری🌹 از شهدای مدافع حرم است که 21 آبان ماه سال 94 پس از عملیات آزادسازی شهر العیس در حومه حلب سوریه به همراه شهیدان احمد اعطایی🌹، محمدرضا دهقان امیری🌹 و سید مصطفی موسوی🌹 به شهادت رسید. شهید مصطفی نبی لو در سالگرد شهادت خواهرزاده اش به شهادت رسید. 🔰متن زیر را شهید نبی لو قبل از اعزام به عنوان پیام خداحافظی نوشته بود:⤵️ 🕊آنقدر در می زنم این خانه را تا ببینم روی صاحب خانه را🕊 ♻️سلام علیکم✋ به لطف خداوند باری تعالی مجددا برای آستان بوسی و خدمت عمه سادات و سه ساله اباعبدالله الحسین پذیرفته شدم. لذا از تمامی عزیزان حلالیت می طلبم و دعا گویتان خواهم بود. والعاقبةُ للمتقین. عبد تواب خدا مصطفی نبی لو.🌹 . •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🔹جذب جوانان شیوه خاصی هم در جذب #جوانان داشت گاهی حتی خود من هم به #سّید می گفتم: اینها کی هستند می آوری #هیأت؟ به یکی می گویی بیا امشب تو ساقی باش. به یکی می گویی این پرچم را به دیوار بزن و .. ول کن بابا! می گفت: نه ! کسی که در این راه #اهل‌بیت‌(ع) هست که مشکلی ندارد ، اما کسی که در این راه نیست ، اگر بیاید توی مجلس #اهل‌بیت(ع) و یک گوشه بنشیند و شما به او بها ندهید می رود و دیگر هم بر نمی گردد اما وقتی او را تحویل بگیرید او را #جذب این راه کرده اید.💕 برنامه هیات او اول با سه، چهار نفر شروع شد اما بعد رسیده بود به سیصد، چهارصد جوان عاشق اهل بیت(ع) که همه اینها نتیجه تواضع، فروتنی و اخلاص سید بود😊 #شهیدسیدمجتبی‌علمدار #تواضع •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
لبخند بزن رزمنده در دوران اسارت تقريبا همه سعی مےڪردند نامہ ای 💌 بنويسند و برای خانواده بفرستند . بين بچہ های اسير هم عده ای ڪم سواد و بـےسواد بودند ڪه مےگفتند نامہ شان را يڪی ديگه بنويسہ . اون روز ها هم برای ما چند تا ڪتاب آورده بودند در زندان از جملہ نهج البلاغہ . 💚 يہ روز ديديم يڪی از بچہ های ڪم سواد اومد گفت : من يڪ نامہ از نامہ های حضرت علی رو از نهج البلاغہ ڪه خيلی هم بلند نبود نوشتم رو اين ڪاغذ برای بابام ؛ ببينيد خوبہ ؟ گرفتيم ديديم نامہ ی اميرالمؤمنين بہ معاويہ 😈 است ڪه اين رفيقمون برداشتہ برای پدرش نوشتہ . روحشون صلوات •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
تولـدت مبارڪ آقا مهدی🌸 گرچه تولد اصلے تو #شهـادت است❣ که مردان خدا با #شهـادت زنده می‌شوند🕊 #شهیـد_مدافع_حرم مهدی حسینی🌹 #سالروز_ولادت❤️ تصاویر مراسم تولد شهید •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#کتاب_عارفانه 💖(فوق العاده زیبا) #خاطرات_شهید_احمدعلی_نیری #قسمت_پنجاه_وپنجم 5⃣5⃣ «صبحانه فانوسی»
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 6⃣5⃣ «آخرین‌ حماسہ» (رحیم‌اثنی‌عشرے) خدا را شڪر میڪنم.‌ من‌ در‌ آن‌روز‌ها ‌یڪ‌ دفترچه‌📒 همراهم‌ داشتم ‌ڪه‌کوچڪترین‌وقایع‌ را‌ یادداشت‌ میڪردم❗️ حدود‌ سه‌دهہ‌ از‌ آن‌زمان‌ گذشته‌ اما‌ گویی‌ همین‌ دیروز‌ بود‌ ڪہ… اواسط‌ بهمن‌ از‌ منطقہ‌ پدافندۍ‌ مهران ‌به‌ دو کوهہ‌ برگشتیم. بوے‌عملیات‌ را همه‌ حس‌ میڪردند یڪ‌شب‌ برادر‌مظفری‌ جانشین‌ گردان برای‌ ما‌ صحبت‌ڪرد. ایشان‌ گفت‌ که‌ با‌‌ پایان‌‌یافتنِ‌ زمان‌ حضور‌ شما‌ در‌ جبهه، میتوانید‌ تسویہ‌ڪنید و‌ برگردید اما‌ عملیات‌ نزدیڪ‌ است‌،اگر‌ بمانید‌ بهتر‌ است اڪثرِ‌بچہ‌ه ا‌گفتند‌: اما چند‌نفرے‌ از‌ ما‌ جداشدند ‌که‌ هیچ‌بویی‌ از‌ معنویت‌‌ نداشتند:( یادم‌ هست‌ کہ ۱۵بهمن🗓 ،ما را‌ به‌ اردوگاه‌ عملیاتی بردند، یڪ‌هفتہ‌ آنجا‌ بودیم‌. ‌خبر‌ شروع‌ عملیات‌ والفجر 8⃣ را در بیستم‌ بهمن همان‌ جا‌ شنیدیم. دو روز‌ بعد‌ ما بہ‌ ابادان‌ رفتیم. روزِ‌ بعد‌ ما را‌ به سولہ‌ کنارِ‌اروند‌ آوردند. روز ۲۴بهمن‌ ما را‌ بہ‌‌ آن‌سوے‌‌ اروند‌ منتقل‌ ڪردند دوشب‌ در‌ سنگرهاۍ‌پشتیبانی‌ حضور‌ داشتیم بہ‌ ما‌ گفتند‌ مرحلہ‌ دوم‌ عملیات‌ در راه‌ است این‌ مرحلہ‌ بسیار‌ سخت‌تر‌ از‌ مرحلہ‌اول‌ است چون‌ دشمن‌ در‌ هوشیارے‌ کامل‌ است. شبِ ‌۲۷بهمن‌ بود. برادر‌نیری،وصیت‌نامہ‌ خود‌ را‌ نوشت✍ موقع‌ غذا‌ یڪ‌ حلوا‌ شڪری‌ را‌ باز‌ ڪرد و‌ گفت: بچه‌ها‌ بیایید‌‌ حلواے‌ خودمان‌ را‌ تا‌ قبل‌ از‌ شهادت‌ بخوریم نماز‌ مغرب‌ و‌ عشاء‌ ڪہ‌ تمام‌شد‌ آماده‌ حرڪت‌ شدیم فرمانده‌گردان‌ و‌ مسئولِ‌محور‌ براے‌ ما‌ صحبت‌ ڪردند گفتند: شما‌ از‌پشتِ‌ منطقہ‌ عملیاتی‌‌ باید‌حرکتِ‌خود‌راآغاز‌ڪنید❗️ شما‌ مسیرِ‌جادہ‌ خور‌ عبدالله‌ را‌ جلو‌ می‌روید از‌ ڪار باتلاق‌ها‌ عبور‌ میڪنید‌ و‌ از‌ مواضعِ‌گردان‌ حمزه‌ هم‌رد‌ میشوید. ڪمی‌جلوتر‌،به‌ یک‌‌ پُلِ‌ مهم‌ میرسید این‌ پُل‌ باید‌ منهدم‌ شود❗️ چون‌ در‌ ادامه‌ عملیات‌ احتمال‌ دارد ‌ڪہ‌ نیروهاے‌ زرهی‌ دشمن‌ باعبور‌ از این‌پل‌،نیروهاے‌ مارا‌ محاصره‌ڪنند… صحبتهاے‌فرمانده‌ 👤 بہ‌ پایان‌رسید اما‌‌ ب اتوجہ‌وبہ‌ هوشیارۍِ‌دشمن‌ و شدتِ‌آتش☄، احتمال‌ موفقیتِ‌ ما‌ ڪم‌ بود. برای‌ همین‌گردان‌ دیگرے‌برای‌ پشتیبانی‌ گردان‌ ما‌ آماده‌شد. شراطِ‌ بدے‌ در‌ خود‌ احساس‌ میڪردم. مسئول‌دسته‌ما، رو بہ‌ من‌ ڪرد و گفت: دوست‌داری‌ ⁉️ گفتم: هرچۍ‌خدابخواد، من‌ اومدم‌ که‌ وظیفم‌ رو‌ انجام‌بدم. گفت: پس‌هیچی، مطمئن‌ باش‌ براے‌ شهادت‌ باید‌ کسی‌ همینطورۍ‌ شهید‌ نمیشه❗️ حرڪتِ‌گردان‌ آغاز‌ شد‌. هیچڪس‌ نمی‌دانست‌ تا‌ ساعاتِ‌ دیگر‌⏳ چه‌ اتفاقی‌‌می‌افتد. ... 📚منبع: کتاب عارفانه از انتشارات شهید هادی تایپ با کسب اجازه از انتشارات و مولف می باشد. •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• http://eitaa.com/golestanekhaterat https://sapp.ir/golestanekhaterat 🌷🌷🌷