eitaa logo
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
4.2هزار دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
12.7هزار ویدیو
216 فایل
💠خاطرات،وصایا،سیره عملی شهدا💠 ،انتقادات پیشنهادات @Sun_man313 🕪مسئول تبادلات و تبلیغات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k در غیر اینصورت پیام ندهید برای عضویت در واتساپ پیام دهید. ۰۹۱۷۸۳۱۴۰۸۲
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 💐 و 100 گل به نیابت از شهید والامقام 🕯️🥀 هدیه میکنیم به آقا امام زمان عج، نذر سلامتی و تعجیل در فرجشان و هدیه به پیشگاه چهارده معصوم علیهم السلام و پیامبران و جمیع شهدا و اولیاء از اول خلقت تا قیامت به‌نیت حاجتروایی اعضای کانال 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
با صدای حاج قاسم سلیمانی1_6310621556.mp3
زمان: حجم: 8.81M
✨ باصدای حاج قاسم سلیمانی✨ برای ظهور امام عصرمون کاری کنیم 🌱 صَلّی‌اللهُ علیک یااباعبدالله الحُسین 🌹°• 🤲اَللّهُمَّ رْزُقْنا تَوْفِیقَ الشَّهادَةِ فِی سَبِیلِکَ تَحْتَ رایَةِ وَلِیِّکَ الْمَهْدِی عَجّل الله تعالی فرجهُ شَریف🤲 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
جلوی‌درمی‌نشست. به‌احترام‌هرکس‌که‌واردمجلس میشدمی‌ایستاد. جوانی‌که‌معلول‌ذهنی‌حرکتی‌بودبا کفش‌پاره‌ولباس‌کهنه‌‌واردمجلس‌شد. جلوی‌پای‌اوهم‌مثل‌دیگران‌بلند‌شد سلام‌کردوخوش‌آمدگفت. بعدهم‌بااحترام‌اورابغل‌کردبوسید ویک‌گوشه‌نشاند.🙃🌹! ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹 کرامتی از شهید مدافع‌حرم مرتضی عطایی... وقتی از چشمانِ شهید [بعد از حرفهای همسرش کنار تابوت] اشک جاری شد 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
... امشب مشغول نماز شدم با دوساعت تاخیر،جاموندم ارباب رجوع داشتم به محض مرخص شدن اونا سریع رفتم برا نماز نماز مغرب رو خوندم نماز عشای من همراه شد با نماز عشای بغل دستی داشت فوتبال نگاه میکرد با موبایل نمیدانم چه مسابقه ای بود صدای هیجان گزارشگر و.... او مشغول نماز منم که مشغول نماز ذهن من درگیر... چرا هم‌فوتبال را توجه‌دارد هم نماز میخواند😔 نمازم تمام شد...نمازش تمام شد بی مقدمه با لحن لین و مهربان گفتم اگر شخصی با نامزدش مشغول صحبت باشد خانمی گذر کند نگاه مرد مشغول تماشای خانم رهگذر شود؟!!! چه رخ میدهد؟ سرش را پایین‌انداخت صدای موبایل رو کم‌کرد گفت حق باشماست گفتم برادر ماکه کمپلت تعطیلیم ازمعارف چیزی نمیفهمیم هنوز به مقامی هم نرسیدیم که درشلوغی دلمون مشغول حضرت اوباشد لبخندی ملیح میزد و فقط گوش میداد دوباره ایستاد به نماز نمیدانم...دوباره نماز عشاءبود یا... وقت رفتن ندا دادم درقنوت نمازت مجازی فارسی دعاکنی ماراهم درقونتت دعاکن... داشتم مسجد را ترک میکردم با دلی که دیگر دل نبود دلی بیقرارو لبریز از بغض حال خوبی بود.. اما نمیشد وسط کوچه بازار،بازار گریه کردو رفت قاطی روزمرگی ها ✍من کان لله کان الله له 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
شهادت مبارکت باشد ✔تا قطره اشک را دیدم با خودم گفتم «از کجا معلوم امین برای شهادت رفته بود که بخواهم او را سرزنش کنم؟ او رفت تا دِینَش را ادا کند. حالا اگر گلچین شده و خدا دوست داشته او را با شهادت ببرد امین مقصر نیست...» 💕گفتم «امین عزیزم، شهادت مبارکت باشد. اما آن دنیا هوای مرا داشته باش و شفاعتم کن.» 💖آخرین تلاش‌ها و التماس‌هایم بود «امین؛ مواظبم باش، مثل همان موقع‌ها که پشتم بودی و همیشه می‌گفتی فقط من و تو هستیم که برای هم می‌مانیم.» 💔با دیدن اشک‌ امینم مطمئن شدم دل امین با من است که من با این همه وابستگی حالا قرار است بدون او چه کنم.... گفتم «حلالت کردم، به جز خوبی هیچ‌چیز از تو ندیدم.» 🔯چند روز بعد از شهادتش انتظار داشتم حداقل بیاید با من حرف بزند. دائماً گلایه داشتم از خدا، از اطرافیانم، از همه آدم و عالم. دائم از خودم می‌پرسیدم «چرا امین رفت؟ چرا بقیه مانع از رفتن امین نشدند؟» دائماً ناراحت و دلگیر بودم. منتظر بودم بیاید منت‌کشی! امین حاضر نبود ناراحتی مرا ببیند حالا چطور حاضر بود مرا با این داغ بزرگ بگذارد و برود؟ 🌟بعد از دو سه روز دیدم دیگر فایده‌ای ندارد. فکر کردم باید معامله‌ای کنم. گفتم «خدایا! شوهرم را در راه تو بخشیدم. خود و خانواده‌ام هم فدای حضرت زینب (سلام الله علیها) و امام حسین (علیه السلام). ان‌شاءالله همه ما مثل امین عاقبت به خیر شویم. فقط شوهرم بیاید با من حرف بزند. بیاید جواب سؤال‌هایم را بدهد. با من حرف بزند تا کمی آرام شوم. اینکه دیگر توقع زیادی نیست...» 💠همان شب خواب دیدم که گویا خانه ما بخشی از یک مسجد است. با خانمی که نمی‌شناختم همراه بودم و به او گفتم «به من می‌گویند شوهرت شهید شده. خدا کند امین زنده باشد و تمام بنرها و تابلوهای شهادت او جمع شده باشد.» 🍃جلوی در که رسیدم دیدم هیچ بنر و پلاکاردی نیست! گفتم «پس شوهرم شهید نشده!» 🍃به سمت مسجد که احساس می‌کردم خانه ما است رفتم. در را که باز کردم دیدم شوهرم نشسته! 🍃دویدم و با رسیدن به امین، بوسیدمش! گفتم «وای امین، اگر بدانی این چند وقت چه خواب‌های بدی دیده‌ام!» 💟امین آنکارد کرده و خیلی نورانی با لباس سبز، از جایش بلند شد، پیشانی مرا بوسید و گفت «زهرا جان! من شهید شدم...» ادامه دارد ✍ داستان عاشقانه زندگی شهید مدافع حرم ، امین کریمی به روایت همسرشان زهرا حسنوند 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
#داستان_واقعی_شهید_امین_کریمی #پارت21 شهادت مبارکت باشد ✔تا قطره اشک را دیدم با خودم گفتم «از کج
صحبت های من و امین درخواب 💟در خواب همه چیز برایم مرور شد و یادم آمد که شهید شده. 🔹گفت «من باید زود برگردم و نمی‌توانم زیاد حرف بزنم.» 🔸گفتم «باشه حرف نزن. من از حضرت زینب (سلام الله علیها)‌ و از خدا خواسته‌ام که بیایی و جواب سؤالات مرا بدهی. پس زیاد حرف نزن دلم می‌خواهد بیشتر  پیش من بمانی.» 🔹گفت «یک خودکار بده تا بنویسم.» 🔸گفتم «تو به من نگفته بودی می‌روی شهید می‌شوی، گفتی می‌روی تا دِینَت را ادا کنی. به من قول داده بودی مراقب خودت باشی.» 🔹خندید و گفت «من در آن دنیا مذهبی زندگی کرده بودم. اسمم جزء لیست شهدا بود... »  می‌خواستم سریع همه سؤالاتم را بپرسم، 🔸گفتم «در قبال این مصیبتی که روی قلب من گذاشتی و می‌دانی که دردی بزرگ‌تر از این برای من نبود، چطور دلت آمد مرا تنها بگذاری؟» (همیشه وقتی خبر شهادت همسر کسی را می‌شنیدم به شوهرم می‌گفتم ان‌شاءالله هیچ‌وقت هیچ‌کس چنین مصیبتی نبیند. حاضر بودم بمیرم اما خدای نکرده هیچ وقت چنین داغی را نبینم.) امین یک برگه از جیب‌اش در آورد که دور تا دور آن شبیه آیات قرآن، اسم خداوند و ... نوشته شده بود. خودکار را از من گرفت. نوشت "همسر مهربانم،" دقیقاً عین این دو کلمه به همراه ویرگول را روی کاغذ نوشت. 🔹بعد گفت «آره می‌دانم خیلی سخت است. ما در این دنیا آبرو داریم. خودم در این دنیا شفاعتت می‌کنم.»  انگار در لیستی که قرار بود شفاعت کند اسم مرا هم نوشت... 🔸گفتم «در این دنیا چی؟» 🔹گفت «من نباید زیاد حرف بزنم...»  با این‌ حال انگار خودش هم طاقت نداشت حرف نزند. احساس می‌کردم بیشتر دلش می‌خواهد حرف بزند تا بنویسد. 🔹گفت «در این دنیا هم خودم مراقبت هستم. حواسم به تو هست.» یک دفعه از خواب پریدم! اذان صبح بود... بعد آن خواب، آرام شدم. 🔸 با خودم می‌گفتم اگر شوهرم به مرگ عادی می‌مُرد چه می‌کردم؟ الآن می‌دانم شهیده و شهید زنده است و همیشه کنارم می‌ماند، صدایم را می‌شنود. 🍃 آن دنیا هم دستش باز است و شفاعتم می‌کند. چه بهتر از اینکه در آن دنیا چنین مجوزی دارم. 🍃چه چیزی از این می‌تواند بالاتر باشد؟ آرام و قرار گرفتم... 🍃شوهر من به آرزویش رسیده بود و همین مرا آرام می‌کرد. 🍃 از طرفی اگر امین به مرگ طبیعی می‌مُرد باید برایش ناراحتی می‌کردم. خصوصاً اینکه در آن‌ صورت نمی‌دانستم وضعیت‌اش خوب است یا نه! 💟 اما اکنون می‌دانم خوش است و من به خوشی او خوشم و فقط ناراحتی‌ام از این است که امینم در کنارم نیست... 💠دیگران هم بعد از شهادتش خواب او را دیدند. یکی از افراد می‌گفت خواب دیدم تشییع شهید در سوریه برگزار شد و به جای اینکه تابوت او در دست مردم باشد، پیکر امین با لباس سفید و شال سیاه عزای اباعبدالله بر گردن، در دستانشان بود. می‌گفت دیدم یک دختر بچه 3 تا 4 ساله در جلوی تشییع‌کنندگان به صورتی که صورتش رو به شهید بود، برخلاف مسیر حرکت دیگران حرکت می‌کرد و شعر می‌خواند. می‌گفت از شهید پرسیدم «این دختر بچه کیست؟» 🔯 امین لبخند زد و گفت «این دختر از خاندان اهل بیت است!»  انگار که به پیشواز شهید آمده بود. می‌گفت دیدم مردم مشایعت کننده هم به جای اینکه گریه کنند، کل می‌کشیدند و شادی می‌کردند! 💠شخص دیگری هم خواب دیده بود امین مداح امام حسین (علیه السلام)‌ شده است. ادامه دارد ✍ داستان عاشقانه زندگی شهید مدافع حرم ، امین کریمی به روایت همسرشان زهرا حسنوند 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
السلام علی شهدای ❤️❤️ سلام به دوستان ✋ امروز هم به مدد شهدا ، کارمون رو شروع میکنیم... طبق فرمایش امام خامنہ اے ؛ « نگہ داشتن یاد ، کم تر از نیست ... » 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
دعای عهددعای عهد.mp3
زمان: حجم: 1.78M
〰🍃🌺✨〰 〰✨🌺🍃〰                ﷽ در نافله‌ات نام مرا هم ببری که تو کجا عبد گنه‌کار کجا با امـام زمانت یه قـرار عـاشقانه بذار و هــر روز🕊📿 ❣ دعای_عهد بخون... ❀❀❣ 🎙با صدای الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِ‌لوَلــیِّڪَ‌اَلْفــَرَجْ‌بحق‌ حضࢪٺ‌زینب‌ڪبرۍ‌سلام‌الله‌علیها‌ 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
🔸 میگن آدم ها خیلی شبیه کتاب هایی که میخوانند میشوند! خوشا آن‌کس ڪه قران را فـرا گیرد.. 🌹 رفیق ...! نزار خاک بخوره روی میز و طاقچه ' اگه میخوای بنده واقعی برای خدا باشی بخون و عمل کن.. بعد شبیه اونی میشی که خدا میخواد قطعا کسی که با قرآن انس بگیره و رفیق بشه، هیچوقت احساس تنهایی نمیکنه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل  فَرَجَهُم🌺🕊 تـــلاوت آیات‌ قـــــرآن ڪریــم؛ تـــلاوت آیات‌ قـــــرآن ڪریــم؛ تقدیم میکنیم به ۷۲ تن شهدای دشت کربلا شهید عباس بن علی (ع)🌿 📚                         🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
2.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 🎙استاد شجاعی 🔸 سرباز می‌خواد... 👌کوتاه و شنیدنی 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 *عضویت در واتساپ👈🏻09178314082* ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸
9.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
من‌تمام‌مسیرراتاخودِ حرم‌پروازمی‌کنم‌با بال‌های‌سرخ‌وسبز.. یک‌سو‌عشق ویک‌سو‌امیدظهور🥲❤️‍🩹! 🔹 https://eitaa.com/joinchat/1434779652C5643b82bb4 عضویت در واتساپ👈🏻09178314082 ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج 🌸