💠بِسم ِ رب الشهداءِ والصِّدیقین💠
#خاطرات_شهيد_چمران به روایت غاده جابر همسر شهید
#قسمت_هفتم
🍃 قانع نمی شدم که مثل میلیون ها انسان دیگر ازدواج کنم زندگی کنم و ... دنبال مردی مثل مصطفی میگشتم، یک روح بزرگ، آزاد از دنیا و متعلقاتش اما این چیزها به چشم فامیلم و پدر و مادرم نمی آمد. آنها در عالم دیگری بودند و حق داشتند بگویند نه، ظاهر مصطفی را می دیدند و مصطفی از مال دنیا هیچ چیز نداشت.
مردی که پول ندارد، خانه ندارد، زندگی... هیچ!
🍃 آنها این را می دیدند اصلاً جامعه لبنان اینطور بود و هنوز هم هست بدبختانه. ارزش آدم ها به ظاهرشان و پول شان هست به کسی احترام می گذراند که لباس شیک بپوشد و اگر دکتر است باید حتما ماشین مدل بالا زیر پایش باشد. روح انسان و این چیزها توجه کسی را جلب نمی کند. با همه اینها مصطفی از طریق سید غروی مرا از خانواده ام خواستگاری کرد. گفتند: نه
🍃 آقای صدر دخالت کرد و گفت: من ضامن ایشانم. اگر دخترم بزرگ بود دخترم را تقدیمش می کردم. این حرف البته آنها را تحت تاثیر قرار داد، اما اختلاف به قوت خودش باقی بود.
آنها همچنان حرف خودشان را می زدند و من هم حرف خودم را. تصمیم گرفته بودم به هر قیمتی که شده با مصطفی ازدواج کنم. فکر کردم در نهایت با اجازه آقای صدر که حاکم شرع است عقد می کنیم ، اما مصطفی مخالف بود.
🍃 اصرار داشت با همه فشارها عقد با اجازه پدر و مادرم جاری شود. می گفت: سعی کنید با محبت و مهربانی آنها را راضی کنید. من دوست ندارم با شما ازدواج کنم و قلب پدر و مادرتان ناراحت باشد . با آن همه احساس و شخصیتی که داشت خیلی جلوی پدر و مادرم کوتاه می آمد . وسواس داشت که آنها هیچ جور در این قضیه آزار نبینند. اولین و شاید آخرین باری که مصطفی سرمن داد کشید به خاطر آنها بود ....
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
وداع #خانواده_شهدا با پیکر دو کبوتر گلگون کفن/ مراسم #وداع مردم شریف اصفهان با شهدا امشب برگزار میگردد
🏴 به گزارش کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان، صبح امروز خانواده شهیدان والامقام #سید_رضا_حجازی و #رضا_مشتاقی_کاویانی، در حسینیه ثارالله اصفهان با پیکر تازه تفحص شده دو عزیز مدافع خاک و ناموس وطن پس از ۳۸ سال رنج دوری وداع کردند.
شهیدان سید رضا حجازی و رضا مشتاقی هر دو متولد سال ۱۳۴۲ در عملیات رمضان سال ۱۳۶۱ به درجه رفیع #شهادت نائل آمدند.
🏴 در آستانه سالروز شهادت امام صادق (ع) پیکر مطهر ۱۱ شهید دفاع مقدس شامگاه پنجم تیر وارد اصفهان شد و فردا شنبه ۸ تیرماه #تشییع این شهیدان با حضور باشکوه مردم شهید پرور اصفهان از چهارراه شهید قدوسی (چهاررراه آبشار) به سمت گلستان شهدای اصفهان برگزار می شود.
🏴 یک نفر از این شهدای تازه تفحص شده #سپاهی ،یک نفر #ارتشی و شش نفر دیگر هم از #بسیجیان استان اصفهان و سه نفر دیگر از این شهیدان هم #گمنام هستند. پیکر مطهر این شهیدان بزرگوار در لشکر ۸ نجف اشرف، پایگاه شهید خرازی و گروه مهندسی صاحب الزمان (عج) به خاک سپرده می شوند.
🏴 همچنین از هشت شهید شناسایی شده پیکر پاک دو نفر در #اصفهان ، دو شهید در #مبارکه و چهار شهید دیگر در شهرستانهای #اردستان ، #شاهینشهر، #نجفآباد و #کاشان تشییع و به خاک سپرده خواهد شد.
🏴#آیین_وداع با این شهدای گرانقدر انقلاب اسلامی امروز از ساعت ۱۹ تا نماز مغرب در مدرسه علمیه امام صادق (ع) واقع در گذر فرهنگی مذهبی چهارباغ برگزار می شود.
#روحشان_شاد_یادشان_گرامی
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
خواهر #شهید_دکتر_آیت_الله_بهشتی:
برادرم بر جوانگرایی تأکید داشت، وصیت #شهید_بهشتی بود که اگر نسل جوان ساخته شود کشور ساخته میشود، #شهید_بهشتی از دبیرستان روی #جوانها کار کرد و نیروهای زیادی برای #انقلاب تربیت کرد.
توصیهای به #مسئولین:
چرا به جوانان اعتماد نمی کنید؟! جوانان امروز تشنه کار و خدمت صادقانه هستند. به طور یقین انرژی جوانان امروز باعث پیشبرد هر چه سریعتر اهداف #انقلاب خواهد شد. چرا نسل بازنشسته دستگاههای دولتی حاضر به ترک پست سازمانی خود نیستند؟! چرا به #قانون منع بکارگیری بازنشستگان تمکین نمیکنند؟! شهدای ما در دوران دفاع مقدس چند ساله بودند؟
واقعاً که عدم اعتماد به جوانان مومن انقلابی باعث تاسف است❗😔
تنها دلخوشی جوانان امروز سخنان چند ماه پیش مقام معظم رهبری #امام_خامنهای حفظه الله در رابطه با ایجاد #دولت_جوان و #حزبالهی بود. ان شاء الله این دولت به زودی تشکیل خواهد شد.
هفتم تیرماه #سالروز_شهادت دکتر بهشتی و یاران باوفایش گرامی باد.
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
مراسم #تشییع و #خاکسپاری شهدا برگزار میگردد
به گزارش کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان؛ یازده شهید تازه تفحص شده جنگ تحمیلی فردا شنبه ۸ تیرماه در روز شهادت #امام_جعفرصادق_ع ساعت ۹ صبح از چهارراه آبشار به سمت گلستان شهدا #تشییع و شهیدان #سیدرضا_حجازی و #رضا_مشتاقی_کیانی در قطعه وداع یک گلستان شهدا اصفهان #خاکسپاری میشوند.
#همه_میآییم
#کاروان_شهدا_در_راهند
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
#آیین_تشییع ۱۱ شهید دفاع مقدس در اصفهان برگزار شد
آیین تشییع هشت شهید شناسایی شده و سه شهید گمنام سالهای دفاع مقدس روز شنبه مصادف با سالروز شهادت امام جعفر صادق(ع) در اصفهان برگزار شد.
آیین تشییع این شهدا با حضور مردم شهیدپرور، خانواده معظم شهدا، نیروی نظامی و انتظامی و مسوولان از چهارراه آبشار به سمت گلستان شهدای اصفهان برگزار شد.
نماز این شهدا از سوی آیت الله سید ابوالحسن مهدوی عضو خبرگان رهبری اقامه شد.
در تفحصهای اخیر ۱۵۰ شهید سالهای دفاع مقدس کشف شد که از این تعداد یازده شهید متعلق به استان اصفهان هستند.
از این تعداد شهدای اصفهان، هشت شهید شناسایی شده و سه شهید گمنام که از بین شهدای شناسایی شده یک شهید پاسدار، یک شهید ارتشی و ۶ شهید بسیجی هستند.
۲ شهید شناسایی شده متأهل و ۶ شهید مجرد هستند، همچنین ۶ شهید از طریق آزمایش دی ان ای، یک شهید از طریق پلاک و یک شهید از طریق حک شدن نام وی بر قمقمه آب شناسایی شده است.
پس از تشییع، پیکر دو شهید در اصفهان و پیکر سایر شهدا به شهرستانهای نجف آباد، مبارکه، اردستان، شاهین شهر و برخوار منتقل شد.
پیکر یک شهید گمنام در لشکر هشت نجف اشرف نجف آباد، پیکر یک شهید در پادگان شهید خرازی و پیکر پاک یک شهید دیگر در گروه ۴۰ صاحب الزمان (عج) خاکسپاری شد.
هشت شهید شناسایی عبارتند از:
۱. شهید سید رضا حجازی، فرزند: سیدمنصور، جمعی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از اصفهان که در تاریخ ۲۳ تیرماه ۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسیده است.
۲. رضا مشتاقی کاویانی، فرزند: حسین، جمعی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از اصفهان که در تاریخ ۳۱ تیرماه ۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسیده است.
۳. شهید علیرضا میرزایی فرزند: اسماعیل، جمعی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از کاشان که در تاریخ ۲۵ ابان ۶۱ در عملیات محرم به شهادت رسیده است.
۴. حسین خسروی جزی، فرزند: صادق، جمعی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از شهرستان شاهین شهرو برخوار و میمه که در تاریخ ۱۱ ابان ۶۱ در عملیات محرم به شهادت رسیده است.
۵. عباس دیانیان، فرزند: مصطفی، جمعی لشکر ۱۴ امام حسین (ع) از اردستان که در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۶۱ قبل از عملیات رمضان به شهادت رسیده است.
۶. شهید سعادت حاج عسگری، فرزند: جعفر، جمعی لشکر ۸ نجف اشرف ار نجف آباد که در تاریخ ۲۸ مرداد ۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسیده است.
۷. شهید حسین رحیمی، فرزند: حاج آقا، جمعی لشکر ۸ نجف اشرف از مبارکه که در تاریخ ۲۳ تیر ۶۱ در عملیات رمضان به شهادت رسیده است.
۸. مسعود مداحی، فرزند: غلامعلی، جمعی ارتش جمهوری اسلامی از مبارکه که در تاریخ ۲۲ تیر ۶۷ در منطقه قلاویزان به شهادت رسیده است.
#شهدا_خوش_آمدید
#شادی_روحشان_صلوات
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
با #تشییع_شهدا #حیات_تازهای در شهر به جریان افتاد
#علی_اصفهانی دادستان اصفهان در حاشیه مراسم تشییع شهدا در اصفهان اظهار کرد: #یاد و #خاطره_شهدا خصوصاً شهدایی که امروز در اصفهان تشییع میشوند، شهدایی که با ورودشان خون تازهای در شهر و انقلاب تزریق کردند را گرامی میداریم.
دادستان عمومی و انقلاب استان اصفهان تصریح کرد: در #گام_دوم_انقلاب جوانان ما روحیهای تازهای با یاد و خاطره شهدا میگیرند، با آنها و مکتب شهادت آشنا میشوند و درسی که از شهدا میگیرند که این میتواند گام مهمی برای چهل سال دوم انقلاب باشد.
وی افزود: شهدا همانطور که خداوند در قرآن هم فرموده است، #زنده هستند و #زندگی و #حیات_حقیقی متعلق به شهداست.
اصفهانی در پایان عنوان کرد: تجربه ثابت کرده است هر زمان شهدا تشییع میشوند #حیات_تازهای در شهر به جریان میافتد؛ امیدواریم ما هم در همان راهی قدم برداریم که شهدا آن را در پیش گرفتند.
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تصاویری بسیار زیبا از مراسم امروز هشتم تیرماه و تشییع یازده #شهید تازه تفحص شده دفاع مقدس
مردم شهیدپرور و انقلابی اصفهان امروز با حضوری پرشور و حماسی به فرزندان خود پس از ۳۷ سال خوش آمد گفتند.
#پایان_۳۷_سال_چشم_انتظاری
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
💠بِسم ِ رب الشهداءِ والصِّدیقین💠
#خاطرات_شهيد_چمران به روایت غاده جابر همسر شهید
#قسمت_هشتم
🍃 روزهایی بود که جنوب را دائم بمباران می کردند. همه آنجا را ترک کرده بودند. من هم بیروت بودم اما مصطفی جنوب مانده بود با بچهها و من که به همهشان علاقمند شده بودم نتوانستم صبر کنم و رفتم مجلس شیعیان پیش امام موسی ، سراغ مصطفی و بچه ها را گرفتم. آقای صدر نامهای به من داد و گفت: باید هر چه سریعتر این را به دکتر برسانید. با استاد یوسف حسینی زیر توپ و خمپاره راه افتادیم رفتیم موسسه آنجا گفتند دکتر نیست، نمی دانند کجاست. خیلی گشتیم و دکتر را در "الخرایب" پیدا کردیم. تعجب کرد، انتظار دیدن مرا نداشت. بچهها در سختی بودند، بمب و خمپاره، وضعیت خیلی خطرناک بود.
🍃مصطفی نامه را از من گرفت و پاسخی نوشت که من برسانم به آقای صدر. گفتم: نمیروم، اینجا می مانم و به بیروت بر نمی گردم. مصطفی اصرار داشت که نه، شما باید هر چه زودتر برگردی بیروت. اما من نمیخواستم برگردم و آن وقت مصطفی که آن همه لطافت و محبت داشت، برای اولین بار خیلی خشن شد و فریاد زد، گفت: برو توی ماشین! اینجا جنگ است ، با کسی هم شوخی ندارند. من خیلی ترسیدم و هم ناراحت شدم. خوب نبود، نه این که خوب نباشد، اما دستور نظامی داد به من و من انتظار نداشتم جلوی بچه ها سرم داد بزند و بگوید: برو دیگر!
🍃 وقتی من خواستم برگردم، مصطفی جلو آمد و به یوسف حسینی گفت: شما بروید من ایشان را با ماشین خودم می رسانم. من تمام راه از الخرایب تا صیدان گریه می کردم. به مصطفی گفتم: فکر میکردم شما خیلی با لطافتید، تصورش را نمیکردم اینطور با من برخورد کنید. او چیزی نگفت تا رسیدیم صیدان، جایی که من باید منتقل می شدم به ماشین یوسف حسینی که به بیروت برگردم. آنجا مصطفی از من معذرت خواست، مثل همان مصطفی که می شناختم گفت: من قصدی نداشتم ولی نمیخواهم شما بی اجازه فامیلتان بیایید و جنوب بمانید و شما باید برگردی و با آنها باشید....
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf
💠بِسم ِ رب الشهداءِ و الصِّدیقین💠
#خاطرات_شهيد_چمران به روایت غاده جابر همسر شهید
#قسمت_نهم
🍃به هرحال، روزهای سختی بود اجازه نمی دانند از خانه بروم بیرون. بعد از هجده سال تنها این ور و آن ور رفتن، کلید ماشین را از من گرفتند. هر جا می خواستم بروم برادرم مرا می برد و بر می گرداند تا مبادا بروم مدرسه یا پی آقای غروی. طفلک سید غروی به خاطر ازدواج من خیلی سختی کشید. می گفتند: شما دخترمان را با این آقا آشنا کردید. البته با همه این فشارها من راههایی پیدا می کردم و مصطفی را می دیدم. اما این آخریها او خیلی کلافه و عصبانی بود.
🍃یک روز گفت: ما شده ایم نقل مردم ، فشار زیاد است شما باید یک راه را انتخاب کنید یا این ور یا آن ور. دیگر قطعاش کنید. مصطفی که این را گفت بیشتر غصهدار شدم. باید بین پدر و مادرم که آنهمه دوستشان داشتم و او، یکی را انتخاب می کردم. سخت بود، خیلی سخت گفتم: مصطفی اگر مرا رها کنی می روم آنطرف، تو باید دست مرا بگیری. گفت: آخر این وضعیت نمی تواند ادامه داشته باشد.
🍃آن شب وقتی رسیدم خانه پدر و مادرم داشتند تلویزیون نگاه میکردند. تلویزیون را خاموش کردم و بدون آنکه از قبل فکرش را کرده باشم گفتم: بابا! من از بچگی تا حالا که بیست و پنج شش سالم است هیچ وقت شما را ناراحت نکردهام، اذیت نکردهام، ولی برای اولین بار میخواهم از اطاعت شما بیایم بیرون و عذر میخواهم. پدرم فکر میکرد مسئله من با مصطفی تمام شده... چون خودم هم مدتی بود حرفش را نمیزدم پرسید: چی شده؟ چرا؟ بی مقدمه، بی آنکه مصطفی چیزی بداند، گفتم: من پس فردا عقد می کنم.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
کانال رسمی گلستان شهدا اصفهان:
@GolestanShohadaEsf