📚داستان کوتاه
ليوانی چای ريخته بودم و منتظر بودم خنک شود. ناگهان نگاهم به مورچه ای افتاد كه روی لبه ی ليوان دور ميزد. نظرم را به خودش جلب كرد. دقايقی به آن خيره ماندم و نكته ی جالب اينجا بود كه اين مورچه ی زبان بسته ده ها بار دايره ی كوچك لبه ی ليوان را دور زد.
هر از گاهی می ايستاد و دو طرفش را نگاه ميكرد. يك طرفش چای جوشان و طرفی ديگر ارتفاع. از هردو ميترسيد به همين خاطر همان دايره را مدام دور ميزد.
او قابليت های خود را نميشناخت. نميدانست ارتفاع برای او مفهومی ندارد به همين خاطر در جا ميزد. مسيری طولانی و بی پايان را طی ميكرد ولی همانجايی بود كه بود.
یاد بيتي از شعری افتادم كه ميگفت " سالها ره ميرويم و در مسير ، همچنان در منزل اول اسير"
ما انسان ها نيز اگر قابليت های خود را ميشناختيم و آنرا باور ميكرديم هيچگاه دور خود نميچرخيديم. هيچگاه درجا نمیزدیم!
👳 @golranga 👳
هدایت شده از مسیر استان آذربایجان شرقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢ثامن ۲۷
✅زمان :۲۹ابان الی ۳آذر
✅موضوع : هفته بسیج (بسیج خدمت گذار مردم)
در کانال های مسیر استان آذربایجان شرقی
♦️_____همراه ما باشید_____♦️
https://rubika.ir/masir_azar
_روبیکا____
http://eitaa.com/masir_az
_ایتا____
🇮🇷🇮🇷ثامن آذربایجان شرقی🇮🇷🇮🇷
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفته بسیج بر همه بسیجیان مخلص خدا . رهروان ولایت مبارک
🌟🌟🌟🌟@golranga🌟🌟🌟🌟