هدایت شده از کاظم نیاکان
26.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🛑نوحه غافل گیر کننده و اعتراضی به برخی مسئولان و آقازاده های آنها، در یادواره شهدا که برخی حاضران از شنیدن آن جا خوردند! 🇮🇷سربازان ولایت
سلام
صبح عالیتون متعالی
یک پندانه زیبا برانون آوردم
اول برای خودم وبعدبرای عزیزانم یک تلنگری باشه.
✍ دنیا مثل آینه است
🔹یک روز وقتی کارمندان به اداره رسیدند، اطلاعیه بزرگی را در تابلوی اعلانات دیدند که روی آن نوشته شده بود:
🔺«دیروز فردی که مانع پیشرفت شما در این اداره بود درگذشت! شما را به شرکت در مراسم تشییعجنازه که ساعت 10 صبح در سالن اجتماعات برگزار میشود، دعوت میکنیم.»
🔸در ابتدا، همه از دریافت خبر مرگ یکی از همکارانشان ناراحت میشدند. اما پس از مدتی، کنجکاو میشدند که بدانند چه کسی مانع پیشرفت آنها در اداره بوده است.
🔹این کنجکاوی، تقریباً تمام کارمندان را ساعت 10 به سالن اجتماعات کشاند. رفتهرفته که جمعیت زیاد میشد هیجان هم بالا رفت.
🔸همه پیش خود فکر میکردند این فرد چه کسی بود که مانع پیشرفت ما در اداره بود؟ به هر حال خوب شد که مرد!
🔹کارمندان در صفی قرار گرفتند و یکییکی نزدیک تابوت رفتند و وقتی به درون تابوت نگاه میکردند ناگهان خشکشان میزد و زبانشان بند میآمد.
🔸آینهای درون تابوت قرار داده شده بود و هرکس به درون تابوت نگاه میکرد، تصویر خود را میدید.
🔹نوشتهای نیز بدین مضمون کنار آینه بود:
🔺«تنها یک نفر وجود دارد که میتواند مانع رشد شما شود و او هم کسی نیست جز خود شما. شما تنها کسی هستید که میتوانید زندگیتان را متحول کنید. شما تنها کسی هستید که میتوانید بر روی شادیها، تصورات و موفقیتهایتان اثرگذار باشید. شما تنها کسی هستید که میتوانید به خودتان کمک کنید.»
🔸زندگی شما وقتی که رئیستان، دوستانتان، والدینتان، شریک زندگیتان یا محل کارتان تغییر میکند، دستخوش تغییر نمیشود.
🔹زندگی شما فقط وقتی تغییر میکند که شما تغییر کنید، باورهای محدودکننده خود را کنار بگذارید و باور کنید که شما تنها مسئول زندگی خودتان هستید.
🔸مهمترین رابطهای که در زندگی میتوانید داشته باشید، رابطه با خودتان است.
🔹خودتان امتحان کنید. مواظب خودتان باشید. از مشکلات، چیزهای غیرممکن و ازدستداده نهراسید. خودتان و واقعیتهای زندگی خودتان را بسازید.
«الهم صل غلی محمد وآل محمد و عجل فرجهم»
سلام
صبح آخرین چهارشنبه تابستونی تون بخیر
الهی همیشه سلامت باشین .
مأمور کنترل مواد مخدر به یک دامداری در ایالت تگزاس امریکا می رود و به صاحب سالخورده ی آن می گوید:
باید دامداری ات را برای جلوگیری از کشت مواد مخدر بازدید کنم.
دامدار با اشاره به بخشی از مرتع، می گوید:
"باشه، ولی اونجا نرو."
مأمور فریاد می زند: "آقا! من از طرف دولت فدرال اختیار دارم."
بعد هم دستش را می برد و از جیب پشتش، کارت خود را بیرون می کشد و با افتخار، نشان دامدار می دهد و اضافه می کند:
"اینو می بینی؟ این کارت به این معناست که من اجازه دارم هرجا دلم می خواد برم... در هر منطقه اى... بدون پرسش و پاسخ... حالی ات شد؟ میفهمی؟"
دامدار محترمانه سری تکان می دهد، پوزش می خواهد و دنبال کارش می رود.
کمی بعد، دامدار پیر فریادهای بلندى می شنود و می بیند که مأمور، از ترس گاو بزرگ وحشی که هر لحظه به او نزدیک تر می شود، دوان دوان فرار می کند.
به نظر می رسد که مأمور، راه فراری ندارد و قبل از این که به منطقه ی امن برسد، گرفتار شاخ گاو خواهد شد.
دامدار لوازمش را پرت میکند، با سرعت خود را به نرده ها می رساند و از ته دل فریاد می کشد:
" کارت!... کارتت را نشانش بده !"
بدون فکر، از قدرت میز مدیریت استفاده نکنیم
«الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
سلام
صبح آخرین پنج شنبه تابستونی تون بخیر
امروز یاد کنیم با ذکر صلوات وقرائت فاتحه از تمام عزیزانی که با ما زیستند وحالا در بین ما نیستند و آسمانی شدند،پدر ،مادر،خواهر،برادر ،عمو، عمه،دایی،خاله،دوست،همسایه و.....
روح همه شان شاد.
”نجار پیری بود که میخواست بازنشسته شود.
او به کارفرمایش در یکی از ایلات امریکا گفت که میخواهد ساختن خانه را رها کند و از زندگی بیدغدغه در کنار همسر و خانوادهاش لذت ببرد.
کارفرما از اینکه دید کارگر خوبش میخواهد کار را ترک کند، ناراحت شد.
او از نجار پیر خواست که به عنوان آخرین کار، تنها یک خانهی دیگر بسازد.
نجار قبول کرد، اما کاملاً مشخص بود که دلش به این کار راضی نیست.
او برای ساختن این خانه، از مصالح بسیار نامرغوبی استفاده کرد و با بیحوصلگی، به ساختن خانه ادامه داد.
وقتی کار به پایان رسید، کارفرما برای وارسی خانه آمد.
او کلید خانه را به نجار داد و گفت: «این خانه متعلق به توست، این هدیهای است از طرف من برای تو.»
نجار یکه خورد.
مایه تأسف بود! اگر میدانست که خانهای برای خودش میسازد، حتماً کارش را به گونهای دیگر انجام میداد!“
اما پشیمانی سودی ندارد.
«الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم»
سلام
صبح آخرین روز تابستونی تون بخیر وخوشی
سلام به شما و دعاي سلامتي براي زندگي شما
عزمتان جزم وعزّتتان با نَفس
و دعايتان مُستجاب و پگاهتان
پر از خيرو بركت .
زندگی ، بودن میخواهد ،
بودن ، شادی میخواهد ،
شادی ، عشق میخواهد ،
عشق ، عاشق میخواهد ،
عاشق ، انگیزه میخواهد ،
انگیزه ، سبب میخواهد ،
و چه سببی بالاتر از آنکه خالقی هست که سراسر امید است و خوبی ،
سراسر بخشندگی است و مهربانی و شایسته تر آنست که بگویم خالقی هست که سرچشمه ی هر چه نیکویی است... پس با داشتن چنین سبب ارزشمندی است که میخواهم زندگی کنم و بسوی روشنی پرواز کنم .
آرزو میکنم شما هم چنین سببی داشته باشید.
«الهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم»
هدایت شده از تدبر در قرآن
🌺نکته ای از زیارت آل یس:🌺
🍂 وَالْوَلِيِّ النّاصِحِ، سَفينَةِ النَّجاةِ، وَعَلَمِ الْهُدي.......
⚡️ترجمه :
و ولیّ خیرخواه، کشتی نجات و پرچم هدايت......
🔴 امام، کشتی نجات است.
ما همه انسانهایی هستیم که در دریای متلاطم و طوفانی آخرالزمان، گرفتار هجمه های شبهات و انحرافات و طغیانگری هاییم.
⭐️و تنها راه نجاتمان، ورود به کشتی امن ولایت است.
☘امام، ولیّ ناصح و خیرخواهی است که اگر انسانها دستشان را بسوی امام دراز کنند، حتما دستگیریشان نموده و به ساحل نجات خواهد رسانید.
#زیارت_آل_یس
@tadabboridarghoran
هدایت شده از پویابیـاتـی
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گریه کردم
چشای من تر شد
گریه بر انتظار پاکم کرد
ديگه وقتش رسيده برگردی
دوری و دوستـی هلاكـم كـرد
🏷 #پویابیاتی
🏷 #سیصد_و_سیزده
🏷 #لبیک_یا_مهدی
🌐 @pooyabayati
" به نام خالق زیبایی"
گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد
گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید
گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت
گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید
گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد
گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید
گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
" حافظ"
سلام
صبح زیبای اولین روز پائیزی تون بخیر وخوشی
روزتون بزیبایی شعر و غزل
الهی زندگیتون پراز خیر وبرکت
«الهم صل علی محمد و آل محمد وعجل فرجهم»