گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
#قسمت_نود_و_ششم 🦋
"محمدرضا سخی" همرزم علی آقا بوده ؛ می گوید:« با او در کرمان آشنا شدم ،بعد از اینکه فهمیدم چه گوهر گرانبهایی را پیدا کردم، دیگر او را رها نکردم .»
وقتی او را در #جبهه دیدم،روزها و شبهای پربار زندگی من شروع شد.
خداوکیلی باید بگویم که شبهای #منطقه ،به یاد ماندنی ترین شبهای عمر من است؛
به خصوص شبهایی که بحث مفید و داغی پیش می آمد و چانۂ همه گرم می شد.
در چنین لحظاتی آرزو می کردم که این شب ها پایانی نداشته باشد.
خوشبختانه بعضی شب ها ،چادر ما ،مجلس تعریف های شبانهٔ دوستان رزمنده بود.
علی آقا هم به حساب دوستی می آمد و بعضی اوقات، به اصرار من، شب را در چادر ما می خوابید.
شبهایی که علی آقا صحبت می کرد، بهترین ساعتی بود که احساس می کردیم بر توانایی و دانایی ما افزوده شده است. 👌
عملش هم که جای خودش را داشت؛ مثل پتک محکمی بود که وقتی فرود می آمد، خواب گران غافل ترینِ آدمها را هم می شکست. 😞
همان شبهایی که به اصرار پیش ما می خوابید، نیمه شب، پتوی خود را روی یکی از بچههای سنگر می انداخت و بیرون می رفت.
شبی دنبال او رفتم و دیدم که در آن هوای سردِ زمستانی مشغول وضو گرفتن شد.
فهمیدم به سنگرِ #مسجد می رود و #نماز_شب می خواند.
هر چند هيچ وقت دلم نخواست خلوت روحانی اش را به هم بزنم، امّا خیلی دوست داشتم بگویم :«علی آقا، درست است که ما لیاقت نداریم؛ امّا حداقل پتوی خودت را روی ما نینداز تا خواب غفلتمان سنگین تر نشود.» 😥
همیشه اینطور بود با قلبش حرف می زد. باید صدایش را می شنیدی تا بدانی مفهوم تأثیرپذیری چیست؟!
اکثر اوقات هم......
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه ✨فرازی از مناجات #حضرت_علی علیه السلام با خدا : 🍁مَوْلاَیَ یَا مَوْلاَیَ أَنْتَ الرَّ
#مناجات_نامه
◇بخشی از وصیتنامه #شهید_علی_ده_زیاری :
[اکنون] زمانی است که باید راه #حسین (ع) را ادامه داد.
باید جان ها را بر سر این راه نهاد و خون را در میدان امتحان ریخت!
آنقدر باید سختی کشید که در آن کوره پخته شویم تا ناب گردیم.💎
اللّهم الرزُقنا تُوفیقِ الشَّهادة فی سَبیلِ الحسین(ع)🤲
#به_تو_از_دور_سلام
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 «ما رأیتُ الّا جمیلاً» 🎥 ذکر مصیبت #حضرت_زینب سلام الله علیها توسط "رهبر انقلاب" و
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت "حجت الاسلام اسماعیل سعادت"
🌱نذر جالب #حاج_قاسم_سلیمانی :
یک روز از مـاه را نـذر یک جانباز ۷۰درصــد کـرده بـود.
میرفت نجف آباد اصفهان، تمام کـارهـای جانباز را انـجـام میداد؛
از حمام بردن تا شستن لباس و نظافت.
#سوریه که خبر #شهادت جانباز را دادند، یک نفر را مأمور کـرد بـرود نجف آباد تا هم در مراسم شرکت کند و هم کاری روی زمین نماند.
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
امامخمینے(ره) :
#شهادت بود که مارا به پیروزی رساند !
°•
💠سالگرد شهادت شهید والامقام:
#شهید_جلال_علیخانی_نژاد 💠
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
29071.mp3
2.52M
#صوت_شهدایی 🎧
🔹با نفس:
#حاج_مهدی_سلحشور
جا موندم ميونه ی راه ای شهدا
جا موندم از قافله ی کرب و بلا
سهم من شد غم جدايی شما😔
دستای پر حسرتمو بگيريد
امشب از آقا حاجتمو بگيريد
تذکره ي شهادتمو بگيريد
آقام آقام آقام
يا ابا عبدالله آقام آقا
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
راوے:همرزمِ #شهید_محمد_جواد_رشید_فرخی 🌷 "بنا بر دستور #سردار_سلیمانی ، ماشینِ حامل #شهدا را به قر
🔶🔸خاکریز خاطرات
نمیخواستم زیر بار ازدواج بروم.
یک روز به من گفت:
"هیچ مشکلی نمیتواند مانع از #ازدواج شود.
ازدواج، سنت #پیامبر (ص) و مورد تاکید دین است.
⛔️حتی مسئله جنگ هم نمیتواند مانع از ازدواج شود.
اگر خداوند بچه های مرا بخواهد، پس از شهادت ما هم آنها زندگی خودشان را ادامه میدهند. "
#شهید_محمد_جواد_رشید_فرخی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 💦🍂💦 بوسہ باران پاییزی بر مزار مطهر شهدا 💦🍂💦 💢اگر سری به گلزار شهدا زدی، مطمئن ب
6.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 #گلزار_شهدای_کرمان
《عزیزم!
من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام؛ من به امیدی از این شهر به آن شهر و از این صحرا به آن صحرا در زمستان و تابستان می روم.
کریم، حبیب، به کَرَمت دل بسته ام.
تو خود می دانی دوستت دارم.❤️
خوب می دانی جز تو را نمی خواهم.
مرا به خودت متصل کن! 》
#شهید_قاسم_سلیمانی
#انتقام_سخت
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🎥 #گلزار_شهدای_کرمان 《عزیزم! من از بیقراری و رسواییِ جاماندگی، سر به بیابان ها گذارده ام؛ من به ا
#گلزار_شهدای_کرمان
🍃🌸🍃
شهدا،
از خواب و خوراڪ افتادند تا دنیا،
خوابمان نڪند.
و این است معناے "مردانگے"
اے ڪاش «مردانہ» قدر مردانگےهایشان را بدانیم!!
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
8.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#وحدت 🤝
امام خمینی (ره) :
توحیدمان کم است که #امریکا را ابرقدرت مینامیم؛ نه خدا را...
🎞برشی از سخنان کوبنده امام با موضوع "وحدت ملی علیه دشمنان"
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
#شب_زیارتی_ارباب
|صلے الله علیک یا اباعبدالله|
شب بود و هَواے ڪَربلا عالے بود
در مِصرع قبل، جاے مـا خالے بود..💔
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_روز_تیغ📖
زندگینامه و خاطراتِ سردارشهید والامقام "علی آقا ماهانی"
🔸فصل دوازدهم
صفحه: ١٣٣_١٣٢
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللّهـ الرّحمنـ الرّحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_روز_تیغ📖 زندگینامه و خاطراتِ سرد
#قسمت_نود_و_هفتم 🦋
اکثر اوقات هم سرش پایین بود و انگار لب هایش را به هم دوخته اند.
امّا امان از لحظه ای که به حکم عقل و شرع و دین لب باز می کرد، کلمه به کلمه اش حساب شده و دقیق بود. 👌
بعد از #شهادت #اکبر_محمد_حسینی، برای مجلس ختم به منزلشان رفتیم. در این مجلس، علی آقا هم حضور داشت.
فرصتی پیش آمد تا آیاتِ قرآنی تلاوت کند. "سورهٔ یاسین"را خواند. بعد در بهت و حیرت همه شروع به تفسیر کرد. 😳
به حدّی تسلط داشت که همه مجذوب شدیم. آن جلسه برای من درس عبرتی شد تا فکر نکنم هر کس که کمتر حرف بزند، لابد کمتر هم بلد است.
و #خدا خودش بهتر می داند که او برای هر عملی انجام می داد حسابی باز کرده بود.
یکبار در یک بحث و گپ اعتقادی، حرف پیش می آمد و علی آقا چنین تعریف می کرد: « روزی می خواستم برای انجام بعضی از کارهای شخصی به اهواز بروم.
به بچهها هم گفتم من رفتم اهواز. آمدم کنار جاده ایستادم تا با ماشین های صلواتی یکراست به اهواز بروم؛
امّا یک ساعت از من ایستادن، همان و نیامدن حتی یک ماشین، همان.
با خود گفتم :خدایا چطور است که هر وقت می آمدم، اینجا پر از ماشین بود؛ امّا امروز هیچ ماشینی نیست. 🤔
ناگهان به ذهنم رسید زمانی که از سنگر بیرون آمدم، غافل از یاد خدا گفته بودم من رفتم اهواز، بی آنکه بگویم انشاءالله.
دوباره برگشتم سنگر و این بار به بچهها گفتم :من انشاءالله به اهواز می روم.
این دفعه.........
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman