eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.4هزار دنبال‌کننده
23.7هزار عکس
9.7هزار ویدیو
32 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
گلزار شهدای کرمان
در محضر شهید🌷 فرازی از وصیت نامه ی شهدای کرمان.... لطفا عکس باز شود👆.... _رسیدگی به یتیمان _ماه ر
ڪمتر ڪسے آن زمان نماز شب نمیخواند! با خود میگفتم او چگونه پاسدارے است ڪه نمازشب نمیخواند؟!🤔 حتے براے نمازصبح هم‌ ما باید بیدارش میڪردیم..! 🌛یڪ شب زودتر از وقت همیشگے از خواب بیدار شدم؛ فرخ را دیدم ڪه با لباس پاسدارے درحال خواندن است .. آن هم دور از چشمِ بیــدارِ همه!! امروز، سالگرد شهادت شهید جاویدالاثر، است. کسیکه ، رزقِ پروانــ🦋ــگی اش را از او گرفت. «به راستے ڪه دوست شهید، شهیدت میڪند» 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
جمعہ ها ڪہ تمام میشوند ، شبیه ڪودڪانی میشویم ڪه در پدر ، خیره به در خوابشان میبَرد. ما سالهاست همان ڪودڪان خیره به دَریم ڪه خواب غفلت تمام عمرمان را سوزانده است! امسال هم گذشت... اَلعَــجَل آقا جآن😔 💚 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر) صفحات ۳۷_۳۶ 🦋 🕦زمان برایم سخت و سخت تر می گذشت. ساعت از یازده گذشت؛ خبری از او نشد. بلندشدم با قرآن و دعا خودم را سرگرم کردم. مطمئن شدم بایداتفاقی افتاده باشد! باخودم گفتم: 《اگر ان شاءالله سالم برگردد، خیلی دعوایش می کنم ..‌ به خاطر این تاخیرش باید تنبیه بشود.》 همان طورکه در عالم خیال با او دعوا می کردم ،‌از راه رسید.. وقتی چشمم به قیافه مظلوم و خسته اش افتاد، یادم رفت که ازدستش عصبانی بودم.😇 گفتم:《مادر! تا این وقت شب کجابودی؟ به ساعت نگاه کردی؟》 گفت:《خیلی شرمنده ام مادر! ببخش! بعدا برایت تعریف می کنم؛ فعلا بخواب، پدر بیدار نشود.》 ☀️صبح که برای نماز بیدارشد، فرصتی دست نداد. قبل از هفت از خانه بیرون زد تا به مدرسه برود. به پدرش گفتم ماجرای دیشب را ازطریق بچه های مسجد پیگیری کند. او قول داد: 《ته و توی این تاخیر را در می آورم.نگران نباش! خیره ان شاءالله..》 ظهر که همسرم از مدرسه🏫 برگشت، با صبر و حوصله از زبان ،یکی از دوستانِ مسجدی محمدحسین ماجرا را چنین تعریف کرد .... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#اطلاعیه ❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خا
❕ 🔍 ما به همکاری شما بزرگواران برای تکمیل اطلاعات شهدای عزیز شهرمان نیازمندیم. لذا از خانواده، آشنایان و همرزمان دو شهید بزرگوار: و خواهشمندیم در تکمیل اطلاعات این شهیدان با مراجعه به ادمین کانال به آیدی @GSK_Admin ما را یاری نمایند. با سپاس از همکاری و همراهی شما... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
🕊بســــــــم رب الشهـــــــدا🕊 این وعده خداست که حق الناس را نمی بخشد! خون شهدا حق الناس است، نمی دانم با این حق الناس بزرگی که به گردن ماست، چه خواهیم کرد؟! کاش گناهان ما هم مثل گناهان شهدا (ترک نماز شب و دیر شدن نماز اول وقت) بود! 🌱بازنده نگه داشتن یادونام شهدادلشان رابه دست اوریم❤️ 🕊❤️🌹🍃ـــــــــــــــــــــــــــــــــ🌹🍃 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
‏از نیل رد شده ای و به ساحل رسیده ای ما غرق فتنه ایم دعاکن برای ما 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
✍زینب سلیمانی: ‌‌🌷 نه گذاشتند لمست كنم نه گذاشتند دست قطع شده ات را ببوسم... تمام حسرت‌هايم را بايد
🌸روایت  از آخرین تماس تلفنی با پدر: ♡آخرین باری که بهم زنگ زدید، سه ساعت قبل از سفرتان به بهشت بود؛ به همون جایی که در خواب تعریف کردید... یک باغ بسیار زیبا و خصوصی🌳 و گفتی این باغ را خودتان برای خودتان ساختید و دو روز قبل از شهادتتان این باغ را دیدید. کاش میدانستم آن شب، بار آخریست که صدایتان را میشنوم.😔 و کاش از حرف هایتان و از اصرارتان برای تنها نماندن در خانه چیزی حس میکردم؛ کاش آن لحظه میفهمیدم چرا به من گفتید "بابا از دستم ناراحت نشو!😇" کاش حکمت این صحبت هایتان را در آخرین مکالمه مان میفهمیدم! به من قول دادید وقتی برگشتید، با هم به مشهد میرویم..؛ چه خوش عهدی بابا جان! و چه سفر زیارتی زیبا‌ و با شکوهی به مشهد رفتید.💛 هر بار که میرفتید، برگشتتان شیره جانمان را میگرفت، میگفتیم: "نروید! خسته‌اید، مریض هستید." میگفتید: "من نروم چه کسی برود؟ شما قبول میکنید ناموس مردم، بچه‌های بیگناه در چنگال یک‌ مشت حیوان وحشی، اسیر و گرفتار شوند..؟ مرزهایمان به خطر بیفتد و فردا اینها به داخل کشور ما بیایند و جان و مال و ناموس مردم را به غارت ببرند و من در خانه کنارتان بمانم؟" ما با سوال شما از خودمان شرمنده میشدیم و شما را به خدا میسپاردیم.🙌 کاش بخاطر اینهمه سال دوری و سختی و دلهره، گوشه نگاهی به ما بندازی بابا جان..! که چه سخت تشنه یک نگاه شماییم‌.😔 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
🍃چله زیارت عاشورا ‌‌‌‌ در جوار مزار سردار دلها🍃 هرشب ؛ حوالی ساعت ۲۲🕙 لایو در صفحه اینستاگرام گلزار شهدای کرمان 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
2_844424934684556.mp3
1.64M
﴿ مَنْ خافَ الله عَزَّوَجَل‌؛ اَخافَ اللهُ مِنهُ کُلِّ شَیء﴾ "ترس از خدا"، آدم رو عاشــ😍ــق میڪنه! حجت الاسلام پناهیان🎙 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
✨حضرت آیت الله جوادی آملی : شهدا هم خاک را طاهر می کنند هم قلوب را... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 🇮🇷 📖 زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی": 🔸دوران دبیرستان(به روایت مادر) صفحات ۳۹_۳۷ 🦋 《دبیرستان شریعتی》 شب، من و محمدحسین داخل شبستان نشسته بودیم و راجع به پیام درباره تعطیلی مدارس صحبت می‌کردیم. محمدحسین به این فکر بود‌ که کاری کند تا هرطورشده فردا مدرسه تعطیل شود. بالاخره نقشه ای طرح کرد! قرار شد همان شب وارد عمل شویم.برای اجرای این نقشه نیاز به اسپری در رنگ های مختلف بود؛ آن را تهیه کردیم و حوالی ساعت ده به طرف مدرسه شاهپور راه افتادیم.🕙 نقشه ما، تغییر نام مدرسه از شاهپور به "شریعتی" بود و دیگر اینکه دانش آموزان باید از امام آگاه میشدند. وقتی به مدرسه رسیدیم،کسی در محوطه نبود! کوچه خلوت و بن بست بود.محمدحسین که خطش از من بهتر بود، اسپری را برداشت، بزرگ روی سردرِ مدرسه نوشت: 《دبیرستان پسرانه ‌دکتر شریعتی》 و بعد پایین آمد. دوتایی محوطه را گشت زدیم، نه خبری از نیروهای گشتی که شهر را قرق کرده بودند، بود و نه از عابر پیاده. نقشه اول اجرا شد و به خیر گذشت.✌️ کنار تابلوی مدرسه ، تخته سنگ سفید و تمیزی بود که خیلی به درد شعار نوشتن میخورد. روی آن نوشت: "به فرمان امام خمینی اعتصاب عمومی است" تا فردا وقتی دانش آموزان می خواهند وارد مدرسه شوند، آن را ببینند و مدرسه تعطیل شود. همان لحظه به ذهنمان رسید که شاید مسئولین مدرسه آن را ببینند و پاک کنند، تصمیم گرفتیم بالای سر آب خوری مدرسه شعاری بنویسیم که هم از دید مسئولین مخفی باشد و هم بیشتر بچه ها آن را ببینند. محمدحسین بلافاصله از دیوار بالا رفت و خودش را به آب خوری رساند. آنجا نوشت: " مرگ بر این سلسله پهلوی" من هم این طرف کشیک می دادم. وقتی کارمان تمام شد، از نیمه شب گذشته بود. باورکنید ما خودمان هم روی برگشت به خانه را نداشتیم، اما کارمان کمی طول کشید. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman