امام زمان (عج) فرمودهاند:
ما بر تمامی احوال و اخبار شما، آگاه و آشناییم و چیزی از شما، نزد ما پنهان نیست.
احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۷ و بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵.
#امام_زمان(عج)
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دمیدن گلهای ظهور🌺🌺🌺
غزلی از زکریا اخلاقی
همین است ابتدای سبز اوقاتی که میگویند
و سرشار گُل است آن ارتفاعاتی که میگویند
بشارات زلالی از طلوع تازهی نرگس
پیاپی میرسد از سمت میقاتی که میگویند
زمین در جستوجو هر چند بیتابانه میچرخد
ولی پیداست دیگر آن علاماتی که میگویند
چهان این بار، دیگر ایستاده با تمام خویش
کنار خیمهی سبز ملاقاتی که میگویند
کنار جمعهی موعود، گلهای ظهور او
یکایک میدمد طبق روایاتی که میگویند
کنون از انتهای دشتهای شرق میآید
صدای آخرین بند مناجاتی که میگویند
و خاک، این خاک تیره، آسمانی میشود کمکم
در استقبال آن عاشقترین ذاتی که میگویند
و فردا بیگمان، این سمت عالم روی خواهد داد
سرانجامِ عجیب اتفاقاتی که میگویند
شعر پارسی، کاظمی، ص ۵۴۱.
#ظهور
#امام_زمان(عج)
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکمتهایی از نهجالبلاغه
جایگاه ستایش
ستودن بیش از آن چه سزاوار است، نوعی چاپلوسی و کمتر از آن، درماندگی یا حسادت است.
🌹🌹🌹
روش تسلیت گفتن
(امام علی(ع) مردمی را در مرگ یکی از خویشاوندانشان، چنین تسلیت گفت:)
مرگ از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت. این دوست شما به سفر میرفت، اکنون پندارید که به یکی از سفرها رفته؛ اگر او بازنگردد، شما به سوی او خواهید رفت.
🌹🌹🌹
ضرورت یاد مرگ
چه بسیار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند و چه بسیار کسانی که در آغاز شب، بر آنها حسد میبردند و در پایان شب، عزاداران به سوگشان نشستند.
🌹🌹🌹
نهجالبلاغه، ترجمهی محمد دشتی، حکمتهای ۳۴۷، ۳۵۷ و ۳۸۰، ص ۷۱۱، ۷۱۵ و ۷۲۳.
#امام_علی(ع)
#مرگ
#تسلیت_گفتن
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آدمها مثل کتابها📚📚📚
بعضی از آدمها، با حروف سیاه چاپ میشوند. بعضی از آدمها، صفحات رنگی دارند. بعضی از آدمها، تیتر دارند؛ فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدمها نوشتهاند: حق هر گونه استفاده، ممنوع و محفوظ است... .
بعضی از آدمها، خطخوردگی دارند و بعضی از آدمها، غلط چاپی دارند. از روی بعضی از آدمها، باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدمها، باید جریمه نوشت.
بعضی از آدمها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدمها را باید نخوانده، دور انداخت...
حکایتها و لطیفههای فرهنگی در وصف کتاب و شیوهی نویسندگی، لامعی، ص ۳۳ و ۳۴.
#کتابها
#آدمها
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بخیل، نیکوکاری نمیکند
شخصی به درِ خانهی بخیلی رفت و گفت: شنیدهام مقداری از مال خود را به مستحقان اختصاص دادهای؛ من بینهایت مستحق و فروماندهام. آن مرد بهانهای آورده، گفت: من باید مال خود را به اشخاص کور بدهم؛ تو که کور نیستی.
آن شخص گفت: غلط دیدهای. کور واقعی منم که روی از رزّاق حقیقی برتافته، به سوی چون تو بخیلی شتافتهام. بخیل، از این جمله، تحت تاثیر قرار گرفت؛ از عقبش دوید. هر چه درخواست کرد که برگردد تا خواستهی او را برآورد، نپذیرفت.
۱۱۴ داستان اخلاقی، دکتر محمدحسین محمدی، ص ۱۱۲ و ۱۱۳.
#بخیل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دو رباعی از فخرالدین عراقی
ای جان و جهان، تو را ز جان میطلبم
سرگشته تو را گِردِ جهان میطلبم
تو در دل من نشستهای فارغ و من
از تو ز جهانیان نشان میطلبم
🦋🦋🦋
یا رب، به تو درگریختم، بپذیرم
در سایهی لطف لایزالی گیرم
کس را گذر از جادهی تقدیر تو نیست
تقدیر تو کردهای، تو کن تدبیرم
🦋🦋🦋
رباعینامه، فرزانه محمودزاده، انتشارات اندیشهی زرین، ۱۳۸۸، ص۷۴ و ۷۶.
#فخرالدین_عراقی
#تقدیر
#تدبیر
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
اصطلاحات عرفانی
ریا
ریا، خودنمایی، تظاهر به اعمال پسندیده و ترک اخلاص در عمل است.
در خبر است که روز قیامت، ریاکار را ندا کنند که: یا منافق، یا زیانکار، یا مشرک ، یا کافر، برو و مزد خود را از آن کس بگیر که عمل برای وی کردی.
و در خبر است که حضرت رسول - صلی الله علیه و آله - فرمود که: بر شما باد که خود را از شرک خفی دور دارید. گفتند: آن کدام است یا رسول الله؟ فرمود که : ریا.
هر که زند راه ریا بر دلش
غیر خسارت نبُوَد حاصلش
وان که عبادت به سفاهت کند
روز قیامت چه ندامت کند؟
با تلخیص از فرهنگ اصطلاحات و تعبیرات عرفانی، ذیل واژهی ریا، ص ۴۳۶ و ۴۳۷.
#اصطلاحات_عرفانی
#ریا
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
خشم، صاحبش را هلاک میکند و زشتیهایش را آشکار میسازد.
غرر الحکم، ج ۱، ص ۶۷.
#امام_علی(ع)
#خشم
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکایتی از گلستان سعدی
ادب آموختن از بیادب
لقمان را گفتند: ادب از که آموختی؟ گفت: از بیادبان. هر چه از ایشان در نظرم ناپسند آمد، از فعلِ آن پرهیز کردم.
نگویند از سر بازیچه حرفی
کزان پندی نگیرد صاحب هوش
وگر صد باب حکمت پیش نادان
بخوانند، آیدش بازیچه در گوش
کلیات سعدی، گلستان، باب دوم در اخلاق درویشان، ص ۸۲.
#گلستان_سعدی
#ادب
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303