هدایت شده از اشعار و دلنوشته های (فاطیما)
449.3K
❣💚ماه نورانی
بی هوای عشق جانان، جانِ جانانی کجاست
جز هوای کوی جانان راحتِ جانی کجاست....
غزلی بسیار زیبا از زنده یاد👇
میرزا ابوالقاسم دستجردی💚
دکلمه:
#فاطمهدستجردی
https://eitaa.com/fatimadastjerdi
🕊🌹🕊🌹
حکایتی از بوستان سعدی
شنیدم که پیری به راه حجاز
به هر خُطوه کردی دو رکعت نماز
چنان گرمرو در طریق خدای
که خار مُغیلان نکندی ز پای
به آخر، ز وسواسِ خاطرپریش
پسند آمدش در نظر، کار خویش
به تَلبیس ابلیس، در چاه رفت
که: نتوان ازین خوبتر، راه رفت
گرش رحمت حق، نه دریافتی،
غرورش، سر از جاده برتافتی
یکی هاتِف از غیبش آواز داد
که: ای نیکبختِ مبارکنهاد
مپندار اگر طاعتی کردهای
که نُزلی بدین حضرت آوردهای
به احسانی آسوده کردن دلی
بِه از اَلف رکعت، به هر منزلی
ِلغات:
خطوه: گام، قدم.
گرمرو: تندرو.
مغیلان: درختچهای با خارهای فراوان.
خاطرپریش: پریشانکنندهی فکر.
تلبیس: مکر و حیله.
سر برتافتن: منحرف کردن.
هاتف: ندادهندهی غیبی.
نُزل: احسان، تحفه.
حضرت: درگاه.
الف رکعت: هزار رکعت نماز.
کلیات سعدی، بوستان، باب دوم در احسان، ص ۲۶۰.
#بوستانسعدی
#احسان
#غروربهعبادت
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
خندیدن گل
از مهدی سهیلی
باغبانا، گِرِه اخم به ابرو مَفِکن
خندهی مهر بیاموز ز خندیدن گل
مشاعرهی جدید، ص ۷۹.
#باغبان
#خنده
#گل
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام علی - علیه السلام - فرمودند:
بهشت را خواستن بدون عمل، نادانی است.
غرر الحکم،ج ۲، ص ۴۷۰.
#امام_علی(ع)
#بهشت
#عمل
#نادانی
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
گزیدهای از مثلهای فارسی💐💐💐
برگِ گُل با آن لطافت، آب از گِل میخورد.
کاربرد:
۱ - گاهی شرایط دشوار، میتواند انسانساز باشد. همیشه با مهیا بودن شرایط نیست که همه چیز خوب و خوش پیش میرود.
۲ - انسان باید فروتن باشد.
۳ - هر موجودی، به دیگری محتاج است؛ حتی اگر آن دیگری، بسیار پست و بیارزش به نظر آید.
🌹🌹🌹
بعضی شغالها، برای خوردن خروس، پسرخاله میشوند.
🌹🌹🌹
به مالت نناز، به شبی بند است؛ به حُسنت نناز، به تبی بند است.
🌹🌹🌹
پول، یکی از اسمهایش، سَتّارُ العُیوب است.
کاربرد:
عیب آدم پولدار، دیده نمیشود. مردم، به کارهای بد ثروتمندان، توجه نمیکنند.
🌹🌹🌹
فوت کوزهگری، مصطفی رحماندوست، ج ۱، ص ۲۵۳، ۲۶۰، ۲۸۵ و ۳۰۹.
#مثل_فارسی
#مصطفی_رحماندوست
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
نیایش باران
از مهدی الماسی
سنگِ تاریکی، دل ما را شکست
قطرههای اشک، باریدن گرفت
رو به لبخند تو وا شد چشم اشک
نور در آیینه، تابیدن گرفت
قطرهای همراه با یک رود رفت
قطرهای افتاد روی برگِ نار
قطرهای گم شد میان ریگها
قطرهای نوشیده شد زیر چنار
یا دلیل السالکین، راهی که ما
خانهی خورشید را پیدا کنیم
یا سُرور العارفین، شوری که ما
قطرههای خویش را دریا کنیم
شعرهای نو و آزاد، الماسی، ص ۷۳۲.
#نیایش
#باران
#دریا
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
پخته شدن یارِ خام
از مثنوی مولوی
آن یکی آمد درِ یاری بزد
گفت یارش: کیستی ای مُعتَمَد؟
گفت: من، گفتش: برو، هنگام نیست
بر چنین خوانی، مقام خام نیست
خام را جز آتش هجر و فِراق
کِی پزد؟ کِی وارهانَد از نفاق؟
رفت آن مسکین و سالی در سفر
در فِراق دوست سوزید از شرر
پخته گشت آن سوخته، پس بازگشت
باز گِردِ خانهی هَمباز گشت
حلقه زد بر در به صد ترس و ادب
تا بنجهد بی ادب، لفظی ز لب
بانگ زد یارش که: بر در کیست آن؟
گفت: بر در هم توی، ای دلسِتان
گفت: اکنون چون منی، ای من، درآ
نیست گُنجایی دو من را در سرا
لغات:
معتمد: مورد اعتماد.
خوان: سفره، بساط.
همباز: انباز، همتا، شریک.
سرا: خانه.
مثنوی معنوی، ج ۱، دفتر اول، ص ۱۳۷.
#مثنویمولوی
#یارخام
https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303