eitaa logo
🟢گلزار ادبیات🟢
7.1هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
348 ویدیو
5 فایل
توسط دبیر بازنشسته‌: عفت ک.(بانو خالقی) استفاده از مطالب، با درج لینک. #تبلیغات: https://eitaa.com/tablighategolzareadabiyat2 کانال‌سوم: #سخنان‌بزرگان‌ایران‌و‌جهان @sokhananebozorgan2 کانال دوم‌: #گلستان‌ادبیات @golestaneadabiyat
مشاهده در ایتا
دانلود
نیما یوشیج، پدر شعر نو
قطعه‌ای از محمدجواد قائمی ای دل، بیا به کُنهِ حوادث نظر کنیم در عرصه‌ی تحوّل عالم سفر کنیم زین معبر هلاک که کانون عبرت است با چشم باز و دیده‌ی دیگر گذر کنیم اَعدا عَدوی ماست هوای درون ما باید از این عجوزه‌ی جانی، حذر کنیم کنه: عمق. اعدا عدو: دشمن‌ترین دشمن. گزیده‌ای از سروده‌های محمدجواد قائمی، قائمی، نشر فرهنگ صبا، ۱۳۹۰، ص ۱۷۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
سلام. صبح و عاقبتتان به خیر باد. کسانی که تمایل دارند قالبهای شعری سنتی را در پستهای گذشته مطالعه بفرمایند، می‌توانند به موارد زیر مراجعه نمایند: 🌹🌹🌹 ۱ - قصیده، ۲۱ اردیبهشت، مطلب سوم. ۲ - غزل، ۲۶ اردیبهشت، مطلب دوم. ۳ - قطعه، ۲۹ اردیبهشت، مطلب سوم. ۴ - ترجیع‌بند، ۱ خرداد، مطلب دوم. ۵ - ترکیب‌بند، ۴ خرداد، مطلب سوم. ۶ - مسمّط، ۷ خرداد، مطلب سوم. ۷ - مثنوی، ۱۰ خرداد، مطلب دوم. ۸ - رباعی، ۱۵ خرداد، مطلب دوم. ۹ - دوبیتی، ۲۳ خرداد، مطلب دوم. ۱۰ - چهارپاره، ۲۸ خرداد، مطلب سوم. ۱۱ - مستزاد، ۱ تیر، مطلب دهم. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
داستان یک مثل آش نخورده، دهان سوخته روزی شخصی به خانه‌ی یکی از آشنایانش رفت. صاحب‌خانه، آش داغی برای او آورد. مهمان هنوز دست به سفره نبرده بود که دندانش، درد گرفت و از شدت درد، دست جلوی دهانش برد. صاحب‌خانه، به خیال این که چون مهمان عجله کرده و مهلت نداده تا آش سرد شود، دهانش سوخته است، به او گفت: اگر صبر می‌کردی، آش سرد می‌شد؛ دهنت نمی‌سوخت. مهمان از شنیدن حرف صاحب‌خانه، عرق شرم بر پیشانیش نشست و در جواب گفت: بله، آش نخورده، دهان سوخته. داستانهای اَمثال، دکتر حسن ذوالفقاری، انتشارات مازیار، ۱۳۸۴، ص ۵۰. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
تک‌بیتهایی از پروین اعتصامی دلِ پاکیزه، به کردار بد آلوده مکن تیرگی خواستن، از نور گریزان شدن است ☘☘☘ خیال کژ، به کارِ کژ گواهی است سیاهی هر کجا باشد، سیاهی است ☘☘☘ دیوان پروین اعتصامی، ص ۲۶۹. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
امام زمان (عج) فرموده‌اند: ما بر تمامی احوال و اخبار شما، آگاه و آشناییم و چیزی از شما، نزد ما پنهان نیست. احتجاج، ج ۲، ص ۴۹۷ و بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷۵. (عج) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
دمیدن گلهای ظهور🌺🌺🌺 غزلی از زکریا اخلاقی همین است ابتدای سبز اوقاتی که می‌گویند و سرشار گُل است آن ارتفاعاتی که می‌گویند بشارات زلالی از طلوع تازه‌ی نرگس پیاپی می‌رسد از سمت میقاتی که می‌گویند زمین در جست‌و‌جو هر چند بیتابانه می‌چرخد ولی پیداست دیگر آن علاماتی که می‌گویند چهان این بار، دیگر ایستاده با تمام خویش کنار خیمه‌ی سبز ملاقاتی که می‌گویند کنار جمعه‌ی موعود، گلهای ظهور او یکایک می‌دمد طبق روایاتی که می‌گویند کنون از انتهای دشتهای شرق می‌آید صدای آخرین بند مناجاتی که می‌گویند و خاک، این خاک تیره، آسمانی می‌شود کم‌کم در استقبال آن عاشق‌ترین ذاتی که می‌گویند و فردا بی‌گمان، این سمت عالم روی خواهد داد سرانجامِ عجیب اتفاقاتی که می‌گویند شعر پارسی، کاظمی، ص ۵۴۱. (عج) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
حکمتهایی از نهج‌البلاغه جایگاه ستایش ستودن بیش از آن چه سزاوار است، نوعی چاپلوسی و کمتر از آن، درماندگی یا حسادت است. 🌹🌹🌹 روش تسلیت گفتن (امام علی(ع) مردمی را در مرگ یکی از خویشاوندانشان، چنین تسلیت گفت:) مرگ از شما آغاز نشده و به شما نیز پایان نخواهد یافت. این دوست شما به سفر می‌رفت، اکنون پندارید که به یکی از سفرها رفته؛ اگر او بازنگردد، شما به سوی او خواهید رفت. 🌹🌹🌹 ضرورت یاد مرگ چه بسیار کسانی که در آغاز روز بودند و به شامگاه نرسیدند و چه بسیار کسانی که در آغاز شب، بر آنها حسد می‌بردند و در پایان شب، عزاداران به سوگشان نشستند. 🌹🌹🌹 نهج‌البلاغه، ترجمه‌ی محمد دشتی، حکمتهای ۳۴۷، ۳۵۷ و ۳۸۰، ص ۷۱۱، ۷۱۵ و ۷۲۳. (ع) https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
آدمها مثل کتابها📚📚📚 بعضی از آدمها، با حروف سیاه چاپ می‌شوند. بعضی از آدمها، صفحات رنگی دارند. بعضی از آدمها، تیتر دارند؛ فهرست دارند و روی پیشانی بعضی از آدمها نوشته‌اند: حق هر گونه استفاده، ممنوع و محفوظ است... . بعضی از آدمها، خط‌خوردگی دارند و بعضی از آدمها، غلط چاپی دارند. از روی بعضی از آدمها، باید مشق نوشت و از روی بعضی از آدمها، باید جریمه نوشت. بعضی از آدمها را باید چند بار بخوانیم تا معنی آنها را بفهمیم و بعضی از آدمها را باید نخوانده، دور انداخت... حکایتها و لطیفه‌های فرهنگی در وصف کتاب و شیوه‌ی نویسندگی، لامعی، ص ۳۳ و ۳۴. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303
بخیل، نیکوکاری نمی‌کند شخصی به درِ خانه‌ی بخیلی رفت و گفت: شنیده‌ام مقداری از مال خود را به مستحقان اختصاص داده‌ای؛ من بی‌نهایت مستحق و فرومانده‌ام. آن مرد بهانه‌ای آورده، گفت: من باید مال خود را به اشخاص کور بدهم؛ تو که کور نیستی. آن شخص گفت: غلط دیده‌ای. کور واقعی منم که روی از رزّاق حقیقی برتافته، به سوی چون تو بخیلی شتافته‌ام. بخیل، از این جمله، تحت تاثیر قرار گرفت؛ از عقبش دوید. هر چه درخواست کرد که برگردد تا خواسته‌ی او را برآورد، نپذیرفت. ۱۱۴ داستان اخلاقی، دکتر محمدحسین محمدی، ص ۱۱۲ و ۱۱۳. https://eitaa.com/joinchat/3003253043Ce1ab333303