༻﷽༺ 🌺🌺 🌸 #امـام_زمـان (عج):🌸 شیعیان ما بہ اندازه ے آب خوردنے ما را نمےخواهند! اگر ما را بخواهند، دعا مےڪنند و فرج ما مےرسد ‌ 📚شیفتگان حضرت مهدی (عج)، ج۱، ص ۱۵۵ 💙اللهم عجل لولیڪ الفرج💙 💢یعنـے گناه نڪنیم💢 ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

📹 دیدار یا فرج؟ 🔻دوست‌داری امام زمان را در چه حالتی ببینی؟ ملاقات خصوصی؟ یا ... #تصویری ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شـود نـوای «اَنـا المَهدی» تـو را ... از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» #این هفته هم نیامد...😔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

یادٺ مےکنم باران مےآید ... ! نمےدانم ... ! لمس ِ خیالت هم وضو مےخواهد ... ؟ #یابن_الحسن.......... این هفته هم نیامد...😔 ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

امروز 16آذر روز دانشجو بود... 🌷🌷🌷🌷🌷 یاد کنیم از شهدای دانشجوی استان کرمان که درس زندگی را در دانشگاه جهاد و شهادت به بهترین نحو پاس کردند... روحشان شاد یادشان پر رهرو باد... 💐💐💐💐💐💐 ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

شهدای دانشجو😍 🌷شهید ناصر فولادی🌷 معروف به حنظله کرمان... ناصر فولادی «حنظله شهدای استان کرمان» است که بلافاصله بعد از مراسم عقد عازم جبهه و 20 روز بعد شهید شد و در عمر کوتاه اما با برکت خویش از دانشجویان پیرو خط امام بود.... ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

#خادمانه دیدار امروز خادمین گلزار شهدای شهر کرمان با خانواده ی شهید محمد رضا رستمی.. شهید 17ساله.... که با رضایت کامل خانواده اش به میدان نبرد رفت.... 🌹شهدا رو یاد کنید با ذکر صلوات ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

#پدرانه 🌷سلام خدا بر پدران و مادرانی که دسته گل‌ها ی خود را به مقتل می فرستادند... گاهی فقط پیکری میآمد... اِرباً اِربا ... و گاهی ‌هم تابوتی بی پیکر... #پدر و مادر شهید محمد رضا رستمی ‌🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_Kerman

༻﷽༺ 🌷بسم رب الشهداء و الصدیقین🌷 🌷چـه خوب است بسم رب الشهداء گفت و روز را آغاز ڪرد 🌷وچه خوش است وقتے تمام روز را به یادشهدا بود 🌷بے شک بودن در جمع خوبان ،حاصلش آرامش است... 🌷صبحتون متبرک به نگاه شهدا🌷 ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar

سیره_شهدا نان کپک زده در کوره های آجر پزی کارگری می کردم و در پایان روز دستمزد میگرفتم و به علی میدادم که نان بخرد. آن روز دستمزدم را ندادند😔 بدون پول به منزل آمدم. علی پول خرید نان خواست، گفتم امروز پول ندارم؛ گفت اشکال ندارد امشب گرسنه می خوابم. بعد از مدتی دیدم علی چیزی می خورد، پرسیدم چه چیزی می خوری؟😳 گفت: چند تکه نان کپک زده در کوچه پیدا کردم، تمیز کردم و می خورم، شما هم اگر می خواهی بیا بخور.☺️ راوی: مادر شهید علی شفیعی ‌🔻کانال گلزار شهــღــدای کرمان 💎 @kerman_golzar