گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت "همرزمان و خانواده شهید "
🔹صفحه ۲۴۲_۲۴۱
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
#پارت_صد_و_دوازدهم 🦋
((عروج))
یادم میاید آن روز در بیمارستان صحرایی فاطمة الزهرا (س) ، بیشتر بچه های #اطلاعات مجروح و مصدوم روی تخت های بیمارستان افتاده بودند.
حال من بهتر از همه بود و تنها کاری از عهده ام بر می آمد این بود برایشان کمپوت باز میکردم و آب آن را در لیوانی میریختم و به آنها میدادم.
یک مرتبه دیدم #محمد_حسین و چند نفر از بچه ها را آوردند.
سراسیمه به طرف محمد حسین رفتم ، حالت تهوع داشت و چشمانش خیلی خوب نمیدید.
او را روی تخت خواباندم.
برایش کمپوت باز کردم تا بخورد،اما او گفت:«نژاد! دیگر فایده ندارد و از من گذشته. »
گفتم:« بخور! این حرفا ها چیه ؟
الان وسیله ای می آید و همه را به اهواز منتقل میکند.»
گفت:« بله! چند تا اتوبوس می آید و صندلی هم ندارند.»
با خودم گفتم او که الان از منطقه آمد، از کجا خبر دارد؟!🤔
احتمالا حالش خیلی بد است هذیان میگوید!!
هنوز فکری که در سرم می پروراندم به آخر نرسیده بود که یکی از بچه ها فریاد زد « اتوبوس ها آمدند، مجروحان را آماده کنید ،اتوبوس ها آمدند.»
به طرف در دویدم .
خیلی تعجب کردم😳؛
محمد حسین از کجا خبر داشت اتوبوس می آید؟!
برای اینکه مطمئن شوم،داخل اتوبوس هارا نگاه کردم؛
نزدیک بود شکه شوم.😧
هر سه اتوبوس بدون صندلی بودند!!
به طرف محمد حسین رفتم و او را به اتوبوس رساندم.
گفت:«نژاد! یک پتو بیار و کف ماشین بیانداز .»
او را کف ماشین خواباندم.
گفت:« حالا برو و محمد رضا کاظمی را هم بیار اینجا.»
از داخل پله های اتوبوس ک پایین رفتم دیدم محمد رضا با صدای بلند داد میزند:
«نژاد بیا! نژاد بیا!»
به طرفش رفتم.
او نیز همین خواهش را داشت:«نژاد!
من را ببر کنار محمد حسین.»
این دو نفر معروف بودن به دوقولو های #واحد_اطلاعات.
محمد رضا کاظمی را آوردند و....
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
#مناجات_نامه 🕯 پروردگارا .. آنچه دارم، از تو دارم و در راه تو باید بدهم🌼 👤شهید ا
#مناجات_نامه 🌙
بار پروردگارا ،
ما را از لجنزار مادیات نجات داده و در صراط انسانیت و عبودیت وارد کن.
👤شهید محمدحسین سیف الدینی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه سی وپنجم حاج قاسم مقابل خبرنگارها
#سردار_بی_مرز 🦋
خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷
♦️به روایت
🔻ادامه راه سی و پنجم...
✨((به دو چیز باید تمسک کنیم؛ اگر امام را دوست داریم و به راه شهیدان🌷 اعتقاد داریم ؛
یکی ؛ جمهوری اسلامی که امروز تنها منادی دفاع از اسلام است .
دوم؛ #ولایت فقیه که اصلح ترین ، احکم ترین فرد در بین علما و بزرگان ، #مقام_معظم_رهبری امام خامنه ای است.
اگر #ولایت فقیه نبود کار #انقلاب و #ایران 🇮🇷 تمام بود .
ببینید پاکستان را با داشتن بمب هسته ای چطور تحقیر کردند....
امروز راه موفقیت ما پیروی مطلق از رهبرمان ، این حکیم وارسته والا مقام می باشد .
من متاسفم که نام پیروی از خط امام یا پیروی از امام را بر خود می گذارند ،
اما به جای نامه سرگشاده نوشتن به استکبار و صهیونیزم و دشمن ، نامه سرگشاده به ولیّ ایستاده در خط مقدم دشمن می نویسند.
خط امام این است که آبرو را بر دست بگیرید و به خدمت او بروید. این بر آبروی شما می افزاید.
نه این که در گوشه ای کز بکنید و بر علیه نظامی که امام تاسیس کرده است و بیش از دویست هزار نفر پای آن #شهید شده اند پز اپوزیسیون را بدهید.
البته خیلی ها مثل کف روی آب بودند. تحمل نکردند . فرار کردند. رفتند.
من دیدم روزی کسی در همین سپاه تهران با تز انقلابی به صورت #شهید_همت سیلی زد.
امروز همان آدم ، مزدور آمریکا در آمریکا است،
و برعلیه ملت ایران🇮🇷 جاسوسی می کند.
ضعف بنیان اعتقادی است... مراقب خودمان باشیم .
#سردار_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
📚منبع: کتاب "حاج قاسم"
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا
@Golzar_Shohaday_Kerman
🍃🍃
📌ثواب صدقه در روز جمعه دو برابر است
امام صادق(ع)🌸
پدرم میفرمود: در روز جمعه [ثواب] صدقه دو چندان میشود؛ زيرا روز جمعه بر ديگر روزها فضيلت دارد. 🍃
(ثواب الاعمال،ص۱۸۵)
آیتالله بهجت🍃
📝 بلا، با صدقه رفع میشود؛ اگرچه محکمِ محکم شده باشد. نه اینکه فقط روایت است که صدقه، دافع بلیات است؛
نخیر، درایت هم هست. میدانیم که از لطف و احسان است که شارع فرموده: 🍃
«إِسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَة»
(یعنی روزی را با صدقه نازل کنید)🌿
(گوهرهای حکیمانه، ص١٣٧)
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
#رهبـرانہ🍃❄️ سَیّدعلـےجــآن😍🌿 بیــ🍃ــهوده نگردید🔍 به تکرار در این شهـ🇮🇷ــر او طــ😍ــرز نگاهـ
🌷6تیرسال1360
سالروزترور #مقام_معظم_رهبری
🍃جسم توکامل است،ناقص نیست
میدهد عطر یک بغل گل یاس...
دستت اما حکایتی دارد...🍃
رحِمَ اللهُ عَمِیَ ألعَبّاس...🌹
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
💬شهدایے زندگے ڪردن به؛↓
←پروفایل شهدایےنیست...
اینڪه همون شهیدے ڪه من عڪسشو پروفایلمو📲 گذاشتم←↓
🌱 چے میگه مهمه...
🌱چے از من خواسته مهمه
🌱راهش چے بوده مهمه
🌱چطورزندگےمیڪرده مهمه
🌱باڪے رفیق بوده مهمه
🌱دلش ڪجاگیربوده مهمه
🌱چطورحرف میزده
🌱چطورعبادت میڪرده
🌱چطوربوده قلب وروح وجسمش
مهمه👌
💯اره من ڪه بایه #شهید رفیق میشم باید
اینا وخیلے چیزاے دیگه اون شهیدو درنظر بگیرم نه فقط دم بزنم...
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
🌹🌹🌹
#شهادت به خون و تیر و ترکش نیست.
آن روز که خدا را با همه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم ، #شهید شده ایم ...❤️
#سالروز_شهادت
شهیدان
#محمد_علی_ایرانمنش
#مهدی_ایرانمنش
#محمد_علی_نامدار_محمدی
#محمد_جلال_حری
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃
#برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷
#رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖
زندگینامه و خاطراتِ "شهید محمد حسین یوسف الهی":
🔸به روایت "همرزمان و خانواده شهید "
🔹صفحه ٢۴٣_٢۴٢
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
#پارت_صد_و_سیزدهم 🦋
((عروج))
#محمد_رضا_کاظمی را آوردم و کنار محمّد حسین قرار دادم.
دو نفری دستشان را روی سر هم گذاشتند و در گوش هم چیزی گفتند ولبخندی زدند.
می خواستم بروم تا به بچههای دیگر کمک کنم، محمّد حسین گفت : « نژاد گوش کن!
من دارم می روم و این دیدار آخر است.
از قول من به بچهها سلام برسان و بگو حلالم کنند.»
وقتی این حرف را زد، دلم از جا کنده شد!
به طرفش برگشتم و دستی روی سرش کشیدم و با دست دیگرم صورتش را نوازش کردم، دیدم که قطرات اشک از گونه هایش سرازیر است. 😭
او گفت: « فکر نکنی که از درد، اشک می ریزم، هر اشکی بخاطر ناراحتی نیست،اشک من به خاطر شوق است، من به آرزوی دیرینه ام رسیدم.
فقط تنها ناراحتی من این است که با بچه ها خداحافظی نکردم.» 😔
گفتم: «ان شاء اللّه به سلامتی بر می گردی.»
بعد با او خداحافظی کردم و از آن ها جدا شدم. هنوز از ماشین پیاده نشده بودم که دوباره گفت: « نژاد! یادت نرود پیغام من را به بچهها برسانی.»
او می دانست که دیگر بر نمی گردد و من نفهمیدم از کجا بعضی چیزها را پیشگویی میکرد.
به روایت : رضا شاهرخ آبادی
💠چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو
ساقی جامی به من ده تا بیاسایم دمی
💠در طریق عشق بازی امن و آسایش بلاست
ریش باد آن دل که با درد تو خواهد مرحمی
💠اهل کام و ناز را در کوی رندی راه نیست
رهروی باید جهان سوزی نه خامی بی غمی
🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا
@Golzar_Shohaday_kerman