eitaa logo
گلزار شهدای کرمان
16.3هزار دنبال‌کننده
24.3هزار عکس
9.9هزار ویدیو
33 فایل
✅ تنها کانال رسمی گلزار شهدای کرمان 🗣️ارتباط با ما: @golzar_admin 🔹تلگرام، اینستاگرام، ایتا، سروش، روبیکا و توییتر : @golzarkerman 🔹پیج روبینو https://rubika.ir/golzarkerman1 🔹ادمین مسابقه👇 @Ya_SAHEBALZAMAN_M
مشاهده در ایتا
دانلود
6.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رهبــــــرم ! چهره گریانِ شما، از استحڪام قدم‌هایمان براے میڪاهد.. و دشمنان را غرق در سرور و مستے میڪند! رهبرم! ما به شما دلخوشیم.. تیغ تدبیر شما، تنها مایه آرامش ماست .. هریڪ از ما به تنهایے یڪ هستیم.✋ 😔 💚 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🦋سردار در برابر آدمِ بد ایستاد تا ما زنــــده بمانیمـ ...🦋 #ماسرداررادوست‌داریم 🌱👆دلنوشته‌ے‌پسربچ
یاد ایامے ڪه باهم روزگارے داشتیم مهربانے و عدالت در رفاقت داشتیم.. جنگ‌طےشدباهمہ‌تلخےوشیرینے،بلے آن زمان آگه شدیم سردار نابی داشتیم نام او قاسم بُدُ و ڪُنیه ، ولے ایل او ایــران بُدُ عاشق جهانش داشتیم سوےحق رفتند یارانش یکایڪ طے جنگ ذڪر لب را آرزوےِ وصل یاران داشتیم روز و شب او مرد نامے شد به میدانهاے جنگ قلع و قمع دشمنان خارج و اشرار داخل داشتیم تڪیہ‌گاهے شد براے خلق مظلوم جهان هم او برخصم داعش داشتیم گشت پیروز و مقاوم جبهہ حزب خدا رزمجویانے چو او با قلب عاشق داشتیم عاقبت خصم بشر خون مطهر را بریخت غرق در ماتم سراسر عالمے را داشتیم دفن شد جسم سلیمانے به گلزار شهید افتخارےشدبه ؛ماسعادت‌داشتیم راه او راه خدا و عشق او ”سیدعلی“ تاقیامت بر طریقش ما وظیفہ داشتیم شاد بنما روح قاسم، روح از دل و جان سوره و اخلاص با هم داشتیم بغض مانده در گلو بهر عروج این دو تن عالمے اخلاص در ذات دو سرور داشتیم ✨سروده‌اے‌دروصف‌سردارسلیمانے✨ ارسالےازآقاے‌محمودمومنـی 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃🌸🍃 امــــــروز،، سالگرد شهادت #شهید_محمد_نصراللهے ، بزرگمردے ڪه از اوان کودڪے با ڪار و تحصیلِ همزم
📌« شهــید در ڪلامِ شــهید» 🦋شهدای را به صحن مسجد امام کرمان آورده بودند تا از آنجا به سوی جایگاه ابدی تشییع شوند. با دست به یکایک شهدا اشاره میکردند و میگفتند: " مادر شهید دیندار ، مادر شهید ، مادر شهید .. به پیکر پاک شهید رسیدند.. اندکی مکث کردند؛ سپس با بغضی آشکارا گفتند: درباره نصرالهی چه بگویم که مادر ندارد ... ! "😔 همین جمله ڪافی بود تا مظلومیت را پیش چشم حضّار، آشڪار و فغانِ کسانے را که حتی با جنگ، و بیگانه بودند، بلند کند! و تنها سردار بودند که در میان آن همه ناله و شیون، آرام و با لبخندے ابدی بر لب، پرچم سه رنگ اسلامی را روی صورت رفیق و همرزم خویش میڪشیدند. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت سامی مسعودی از #فرماندهان حشدالشعبی به
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 📜خاطره استاد قرائتی از اولین آشنایی با سردار سلیمانی همه رئیس جمهورها با هم بمیرند یک چنین تشییع جنازه‌ای می‌شود؟ یک چنین تشییع جنازه‌ای نمی‌شود. عزت دست . این تشییع جنازه چه چیزی درونش بود؟🤔 پول بود، زور بود. من خودم را نمی‌شناختم. سالها کار کرد و به احدی نگفت. ایشان بالاترین درجه را داشت، خواص او را نمی‌شناختند. من یک وقت دفتر آقا رفتم، کاری داشتم با آقای حجازی، آقای را هم نمی‌شناختم، آنجا نشسته بود. به آقای حجازی گفتم: یک حرف خصوصی دارم، ایشان کیست که اینجا نشسته است؟ گفت: نمی‌شناسی؟⁉️ گفتم: نه، گفت: سردار سلیمانی است. گفتم: عه، اسمش را شنیده ام. چند سال پیش چند نفر سردار سلیمانی را می‌شناختند؟ سه سال پیش چند نفر را می‌شناختند؟ خدا خواسته باشد درست کند، یک شبه همه چیز عوض می‌شود. یک شبه بنی صدر سقوط می‌کند و یک شبه بهشتی بالا می‌رود. از دوازده بهمن تا ۲۲ بهمن این ده روز چه حوادثی رخ داد. هیچ مرجع تقلیدی به اندازه امام خمینی عکسش چاپ نشد. شاه گفت: امام خمینی نه، خدا گفت: آره. زلیخا همه درها را بست که هیچکس نفهمد همه فهمیدند. با خدا ور نروید. اگر خودت را پاک کنی می‌نویسد و خودت را بنویسی خدا پاک می‌کند. خیلی مهم است. ✨ قرآن می‌فرماید: «إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ سَیَجْعَلُ‏ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدًّا»💚 رمز محبوب شدن و عمل صالح است. پس هرکس بیشتر و عمل صالحش بیشتر محبوبیتش بیشتر است. 🌿این تشییع جنازه می‌گویند: هرچه وُّدش پررنگ باشد، معلوم می شود «آمنوا و عملوا الصالحات» ‌اش پررنگ بوده است. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت حاج قاسم سليماني: شرط #شهید شدن #شهید
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت 🔴راه اول استان کرمان،شهرستان《رابر》،روستای قنات ملک ،خانواده هفت نفره حاج حسن ! 🖌قاسم فرزند سوم بود وبا نان کشاورزی ولقمه حلال بزرگ شد. نوجوان روستازاده ،جهانی🌍 شد چون همت بلندی داشت. راهی کرمان شد،بنایی میکرد،درس📖 میخواند،کاراته🥋 کار می کرد،برنامه تدبیر داشت برای زندگیش،هوای برادر کوچکتر ودیگران را هم داشت. مربی رزمی شد؛مجاهد بود. شد،بنده بود. شد ،انقلابی بود. شد،عاشق بود. شهر و روستا ندارد.کشور و قاره ندارد. فقر‌ و غنا ندارد. امکانات و...ندارد. آن چه که انسان می سازد ،همتی است که خدا به همه داده است. آن چه که زندگی هارا پیش می برد،عزم واراده ای است که از لطف الهی سرازیرشده است. آن چه که انسان راجاودانه میکند و موثر،بندگی خداست. غفلت ازخدا، "آنچه" که داریم را می برد. وگناه مانع ! 📚منبع :کتاب حاج قاسم 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🦋 به نظر من گل سر سبد بسیجیان، بود. سردار سرلشکر در پاسخ به این سؤال که " افراد بسیجیِ نمونه و سرداران استان در طول هشت سال چه کسانی هستند" گفتند: کسی که کلمهٔ پیرامونش اطلاق شود، به نظر من خودش نمونهٔ انسان هاست یا انسان نمونه ای است؛ همان گونه که امام فرمودند: « من در دنیا افتخارم این است که خود یک بسیجی ام»، نشان می دهد که این کلمه خیلی کلمهٔ ارزشمندی است یا موقعی که ما در تعبیرات امام به این نکته می رسیم که پیغمبر اکرم (ص) یک بسیجی بود، نشان می دهد که این تفکّر و این کلمهٔ بسیار مقدّسی است.👌 در دوران جنگ، نیروهای عزیز و ارزشمند زیادی بودند که کمالات بسیار داشتند که تعداد آن ها کم نیست. بعضی از این بچّه های بسیج می آمدند در عملیّات ها ، و عملیّاتی می کردند و می رفتند؛ یعنی برای یک کمک می کردند..... بعضی ها در همهٔ عملیّات ها [بودند]، بعضی ها در جنگ خیمه زده بودند و مقیم دائم جبهه شده بودند ..؛ و منتظران دائم شهادت بودند که اینها خانه، کاشانه، زندگی، پدر، مادر، زن، بچّه و همه چیز خود را فدای این تکلیف کرده بودند. 💠بنظر من در شهر ، گل سر سبد بسیجیان که مثل یک گل همهٔ پروانه ها 🦋را در دور خودش جمع کرده بود و از مخلصین و منتظران شهادت بود، بود که در جبهه ها مشهور به "حسین" بود! او فردی بود که همهٔ عمرش را وقف جنگ کرد. از اول جنگ تا زمان شهادتش در نوک پیکان و سخت ترین و حسّاس ترین نقطهٔ صحنه جنگ حضور داشت. حسین (رحمت اللّه علیه) ابتدا مسئول محور بود. شب ها با تیمی، دشمن را شناسایی می نمود، از میدان های عبور می کرد، سخت ترین معبر ها معمولاً در جنگ به محمّد حسین واگذار می شد. هر معبری که حسین مسئولش بود، این معبر موفّق ترین معبر بود. نبود مسئولیّت و معبری که به محمّد حسین واگذار شود و او از پس آن بر نیاید و اظهار عجز کند!! اهل مرخصی نبود، مگر اینکه...... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🍃بسمـ اللهـ الرحمنـ الرحیمـ 🍃 #برگی_از_خاطرات_دلیران 🇮🇷 #رمان_حسین_پسر_غلامحسین 📖 زندگینامه و خاطر
🦋 ویژه نامه فتح، سال سوم، شماره 115،دوشنبه ۴آذر 1370شمسی ...به دوستی مؤمن به خداست و بعد شیخ در جواب ندای الهی که در شعر آمده، این طور می گوید. آری! تو هم میل آن داری که من شمّه ای از رحمتت سازم رقم.... تا خلایق از تو رم کنند و از نماز و روزه و حج کم کنند؟ 💠گفت: یا رب میل آن داری تو هم شمّه ای از رحمتت ســـــازم رقــم 💠تا که خلقان از پرستش کم کنند وز نماز و روزه و حج رم کننــــد 💠پس ندا آمــــد که ای شیخ فتن نی ز مـا و نـی ز تـو رو، دم مـــزن اشعار را محمّد حسین می خواند و های های گریه می کرد. اهل تهجّد، نماز شب، مستحبّات و بسیار پر از مراقب بود. 🕊 سردار سرلشکر در جای دیگری از سخنانش به خاطره ای از اشاره کرد و گفت :یک شب با محمّد حسین رفتیم برای جهت والفجر یک. رفتیم پشت میدان های مین دشمن که میدان های مین را شناسایی بکنیم. معبری که نیروها بنا بود از آنجا عبور بکنند، سیم خاردار و میدان های مین را دیدیم و بر گشتيم که محمّد حسین مسؤل محور بود. رسیدیم در یک گودالی که از میدان های مین دشمن فاصله گرفته بودیم، داخل شیاری رسیدیم، محمّد حسین گفت: «بایستیم» من به او گفتم که : «اینجا جای ایستادن نیست.» گفت:«چند لحظه صبر کنید.» من دیدم که آنجا ایستاد به نماز و دو رکعت نماز به جای آورد. بعد بچّه های محور گفتند: « این کار هر شب او می باشد. هر شب بعد از اینکه داخل میدان مین می رود، قبل از رفتن به میدان سجدهٔ شکر به جا می آورد. و بعد از برگشت از داخل میدان مین ، دو رکعت نماز شکر می خواند.» محمّد حسین به نظر من عالم دیگری می دید که از عقل ما ناتوان می باشد؛ چرا که برای من پیشگویی هایی کرد و مطالبی می گفت که از عقل یک انسان عاقل فراتر بود. محمّد حسین زمان شهادت خود را پیش بینی کرده بود! محمّد حسین پیروزی عملیّات والفجر هشت را دو ماه قبل از عملیّات برای من تشریح کرد. آن هم از قول حضرت زینب (سلام اللّه علیها). فرماندهٔ لشکر ثارللّه گفت: «محمّد حسین ستونی بود برای لشکر ثارللّه و گل سرسبد بسیجیان لشکر بود.» و واقعاً هدیه ای و درجه ای رفیع تر از برای محمّد حسین نبود. 🕊 محمّد حسین یوسف الهی در عملیّات والفجر هشت به شرف شهادت نائل گشت،در حالی که زخم های عملیّات بدر را بر پیکر داشت...! محمّد حسین در واقع برای عملیّات، بسیجی نمونه بود و بعد از شهادتش، پدرش مفتخر به دریافت مدال فتح از دست مقام معظم رهبری گردید. 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهدا @Golzar_Shohaday_kerman
گلزار شهدای کرمان
🌀فرازهایی از وصیتنامه #شهید_حسین_طالبی "شهادت"؛ که آرزوے مسلمانان واقعےِ ماست، من آن را با آغوش ب
ظهر روز اول فروردین سال۹۶ بود که زنگ خانه به صدا در آمد و شخصی از پشت آیفون گفت: «قاسم هستم؛ در را باز کنید.»☺️ مادر به گمانِ آن که یکی از اقوام برای عید دیدنی آمده، در را گشود. آن شخص نزدیک مادر رسید اما به دلیل نابینایی، مادرم ایشان را نشناخت و پرسید: "کدام قاسم هستی؟ " و جواب گرفت: «قاسم هستم.» مادر از فرط خوشحالی شروع به گریه کرد و نجواگونه گفت: "باور نمیکنم!😭 شما اینجا چه میکنید؟ چرا تنها هستید؟! شما که دشمن زیاد دارید..! " هم که اشک به چشمان مشتاقش نیشتَر زده بود، متواضعانه گفت: «آرزو داشتم یکبار دیگر مادر شهید طالبی را ببینم.🤗» 🗣راوی: خواهر 📸و اما شرح عکسی که به پیشنهاد سردار سلیمانی گرفته شد : مادرِ شهید درحال متبرک کردن تعدادی شیرینی برای 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#گلزار_شهدای_کرمان 💠 #حاج_قاسم آنقدر متواضع بود که روزی که بوکمال، آخرین پایگاه #داعش آزاد شد، ای
سال‌ها مجاهدت مخلصانه و شجاعانه در میدان‌های مبارزه با شیاطین و اشرار عالم و سال‌ها آرزوی در راه خدا، سرانجام عزیز را ... 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman
گلزار شهدای کرمان
#سردار_بی_مرز 🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت میانه نبرد بودیم ؛ در حمله بوکمال. از م
🦋 خاطرات شهید(حاج قاسم سلیمانی)🌷 ♦️به روایت یک سینی گذاشته بودیم وسط ، حلقه زده بودیم دورش. داشتیم جمعیتی غذا می خوردیم ، که حاجی‌ هم آمد! جا باز کردیم نشست. لقمه به لقمه با ما از همان سینی غذا برداشت و خورد 😊 کنار سینی یک بطری کوچک آب معدنی بود. تا نیمه آب داشت ؛ بطری را برداشت ، درش را باز کرد و تا جرعه آخر خورد. انگار نه انگار که یکی قبلا از آن خورده. ما رزمنده بودیم ! حاجی هم فرمانده مان ، همه کنار هم یک نوع غذا خوردیم ؛ عرب و عجم ، رزمنده و فرمانده. 📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز 🔻کانال رسمی گلزار مطهر شهـدا @Golzar_Shohaday_Kerman