eitaa logo
لاله‌های‌زه‍‍ــرایی🌹
180 دنبال‌کننده
94 عکس
7 ویدیو
0 فایل
🔻کانال‌رســـــمی‌مرکزفرهنـگی‌ گلزار‌شهدای‌آستان‌مقدس‌ امامــــــــزاده‌ابراهیم(ع)‌ شهرستان‌بابلســــــر 👈ارتــــباط: @rahrovan69 👇دعوت شهــــــدا هستید
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Amir Kermanshahi - Dardat Bara Khodet - 128.mp3
12.23M
دردات برای خودت بود دعات واسه مردم مادر سلامٌ علیکم و قلبی لدیکم💔 🎙با نوای حاج امیر کرمانشاهی 🌹مرکزفرهنگی‌گلزارشهداءامامزاده ابراهیم(ع) ❣️@golzarshohada_babolsar
‏خیالِ‌خوب‌تو، لبخندمی‌شودبه‌لبم... وگرنه‌اين‌منِ‌ديوانه‌غصه‌ها‌‌دارد! حاج‌قاسم🤍 ❣️@golzarshohada_babolsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📸 🔻نگاه شهدا به من و توست آنها که رفتند و گوی سبقت را ربودند تو چه کردی!؟💔 شادی‌ارواح‌مطهرشهداصلــوات🌱 مرکزفرهنگی‌گلزارشهداءامامزاده‌ابراهیم(ع) ❣️@golzarshohada_babolsar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه‌ی روی کبود🖤 باب شهادت گشود🕊 اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ 🤲 اللّهُمَّ‌ عَجِّلْ‌ لِوَلِیِّکَ‌ الْفَرَج ❣️@golzarshohada_babolsar
🔻شهید مسلم حاجی زاده به روایت برادر: در اعزام آخرش، مادرم بند پوتینش را بست. مسلم تا ترمینال رفت و سپس، برگشت. مادرم با تعجب پرسید: برگشتی! گفت: موقع رفتنم، فرزندم خواب بود. آمدم تا با او خداحافظی کنم. احساس می‌کنم این دیدار آخر است. روز بعد هم، موقع رفتنش، فرزنش خواب بود. تا این‌که روز سوم شد. آن روز صبح، فرزندش از خواب بیدار شد. برادرم او را در آغوش گرفت و خداحافظی کرد. او رفت و به شهادت رسید... شادی‌ارواح‌مطهرشهداصلــوات🌱 مرکزفرهنگی‌گلزارشهداءامامزاده‌ابراهیم(ع) ❣️@golzarshohada_babolsar
تا قیامت سر سربند تو بی‌ بی دعواست معنی این سخنم را شهــــدا می فهمند💔 شادی‌ارواح‌مطهرشهداصلــوات🌱 مرکزفرهنگی‌گلزارشهداءامامزاده‌ابراهیم(ع) ❣️@golzarshohada_babolsar
📸 🔻نمایی از گلزار مطهر شهدای بابلسر شادی‌ارواح‌مطهرشهداصلــوات🌱 مرکزفرهنگی‌گلزارشهداءامامزاده‌ابراهیم(ع) ❣️@golzarshohada_babolsar
🔻شهید محمدعلی میرزایی به روایت آقای علامه زاده استاد شهید: 🔹در یک سفر ما به همراه محدود دیگر دوستان راهی مشهد شدیم. در آنجا محمد نماز جعفر طیار را خواند و به سجده رفت و وقتی نماز دیگران تمام شد یکی از رفیقان او را تکان داد. من گفتم کارش نداشته باش او در عالم دیگری است، دیدم زیاد دارد او را تکان می دهد، گفتم آقا تو نمی توانی او را درک کنی، رهایش کن. وقتی بعد از نیم ساعت او سرش را بلند کرد، چشمانش متورم بود و وقتی گفت صدایی نشنیدم به والله العظیم پذیرفتم. شادی‌ارواح‌مطهرشهداصلــوات🌱 مرکزفرهنگی‌گلزارشهداءامامزاده‌ابراهیم(ع) ❣️@golzarshohada_babolsar
هدایت شده از خادمی تا شهادت 🇵🇸
إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ🖤 محمد عفیف شهیدا علی طریق القدس🇵🇸 اراده ما راسخ و مقاومت ایستاده و پابرجاست