eitaa logo
اشعار ۱۴ معصوم (ع) و احادیث
682 دنبال‌کننده
1.6هزار عکس
132 ویدیو
7 فایل
http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ......... در مسلخ عشق.............. من در افق نیزه سرت را دیدم در مسلخ عشق، پیکرت را دیدم ای کعبه ی عشق ، در منای عرفان من ذبح عظیم؛ اکبرت را دیدم در ساحل وصل بر لب شط فرات بی دست امیر لشکرت را دیدم تو سرو زپا فتاده ات را دیدی من زخم عمیق جگرت را دیدم ای خون خدا و ای شُکوه ایثار من زخم گلوی اصغرت را دیدم آن لحظه که آمدی ز میدان گلگون ایثار و شکوه باورت را دیدم من در افق بلند آوازه ی عشق هفتاد و دو یار و یاورت را دیدم من در سفر اسارت کوفه و شام بر نیزه تلاوت سرت را دیدم آن شب که رُخت خرابه را روشن کرد من ناله و اشک دخترت را دیدم جان داد رقیه آن شب از شوق وصال جان دادن یاس پرپرت را دیدم با عمه ی سادات " شقایق" می گفت من در حرمت ؛ چشم ترت را دیدم حمید رضازاده " شقایق" کرمان http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دل آزاده از طول امل بسیار می پیچد که مُصحف بَرخود از شیرازه زنار می پیچد کدامین بی ادب زد حلقه بَردر، این گلستان را که هر شاخ گُلی بر خویشتن چون مار می پیچد حجاب آب و گل گردیده سنگ راه یکتایی وگرنه رشته ی تسبیح بر زنّار می پیچد به این بی ناخنی چون می خراشم سینه ی خود را صدای تیشه فرهاد در کُهسار می پیچد نمی دانم چه می ریزد ز کلک نامه پردازم که هر سطری به خود از درد چون طومار می پیچد ازین بستانسرا با دست خالی می رود بیرون سبک دستی که بر هر دامنی چون خار می پیچد به دور چشم او انگشت زنهاری است هر مژگان که از بیمار بدخو روز و شب غمخوار می پیچد (مخور صائب فریب فضل از عمامه ی زاهد که در گُنبد ز بی مغزی صدا بسیار می پیچد) صائب تبریزی http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
دیده از دیدار خوبان برگرفتن مشکلست هر که ما را این نصیحت می‌کند بی‌حاصلست یار زیبا گر هزارت وحشت از وی در دلست بامدادان روی او دیدن صباح مقبلست آن که در چاه زنخدانش دل بیچارگان چون ملک محبوس در زندان چاه بابلست پیش از این من دعوی پرهیزگاری کردمی باز می‌گویم که هر دعوی که کردم باطلست زهر نزدیک خردمندان اگر چه قاتلست چون ز دست دوست می‌گیری شفای عاجلست من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست دوستان معذور داریدم که پایم در گلست باش تا دیوانه گویندم همه فرزانگان ترک جان نتوان گرفتن تا تو گویی عاقلست آن که می‌گوید نظر در صورت خوبان خطاست او همین صورت همی‌بیند ز معنی غافلست ساربان آهسته ران کآرام جان در محملست چارپایان بار بر پشتند و ما را بر دلست گر به صد منزل فراق افتد میان ما و دوست همچنانش در میان جان شیرین منزلست سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست «سعدی» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
کس به چشمم در نمی‌آید که گویم مثل اوست خود به چشم عاشقان صورت نبندد مثل دوست هر که با مستان نشیند ترک مستوری کند آبروی نیکنامان در خرابات آب جوست جز خداوندان معنی را نغلطاند سماع اولت مغزی بباید تا برون آیی ز پوست بنده‌ام گو تاج خواهی بر سرم نه یا تبر هر چه پیش عاشقان آید ز معشوقان نکوست عقل باری خسروی می‌کرد بر ملک وجود باز چون فرهاد عاشق بر لب شیرین اوست عنبرین چوگان زلفش را گر استقصا کنی زیر هر مویی دلی بینی که سرگردان چو گوست سعدیا چندان که خواهی گفت وصف روی یار حسن گل بیش از قیاس بلبل بسیارگوست «سعدی» http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🌸🍃🌸🍃🌸 📚 ✍عارفی معروف به نانوایی رفت و چون لباس درستی نپوشیده بود نانوا به او نان نداد و عابد رفت. مردی که آنجا بود عابد را شناخت، به نانوا گفت این مرد را می شناسی؟ گفت: نه. مردگفت: فلان عابدبود. نانوا گفت: من از مریدان اویم، 🔹دوید دنبالش و گفت می خواهم شاگرد شما باشم، عابد قبول نکرد. نانوا گفت اگر قبول کنی من امشب تمام آبادی را طعام می دهم، عابد قبول کرد. وقتی همه شام خوردند، نانوا گفت: سرورم دوزخ یعنی چه؟ عابد پاسخ داد : "دوزخ یعنی اینکه تو برای رضای خدا یک نان به بندۀ خدا ندادی ولی برای رضایت دل بندۀ خدا یک آبادی را نان دادی." http://eitaa.com/gom121 ┄┅═══••↭••═══┅┄ کانال اشعار ۱۴ معصوم (ع) واحادیث