1.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حق مردم
🔹هشدار رئیس قوه قضائیه به «خودروسازان متخلف»
@Farsna
🔴 احترام به جانباختگان جنگ جهانی به سبک پوتین‼️
🔻 ادای احترام پوتین به جان باختگان جنگ جهانی دوم در عمق ۵۰ متری آبهای خلیج فنلاند
🔹رئیس جمهور روسیه با استفاده از یک فروند زیردریایی تک نفره «باتیسکاف» به عمق ۵۰ متری آبهای خلیج فنلاند رفت تا به جان باختگان زیردریایی «ش۳۰۸ سمگا» ادای احترام کند.
🔹زیردریایی «ش۳۰۸ سمگا» در جنگ جهانی دوم بدست نیروهای ارتش آلمان نازی غرق شد و همه سرنشینان آن کشته شدند.
✍ #پینوشت :
🔻قابل توجه سه گروه:
1⃣ عزیزان و مسئولانی که برای گرامیداشت شهدای عزیز کم کاری میکنند
2⃣ روشنفکرنمایانی که گاهی برای بزرگداشت شهدا و گرامیداشت هفته دفاع مقدس و.... نسخه های ناصواب تجویز میکنند
3⃣ جوانان عزیز: بایست قدر قهرمانان ملی خود را بیش از پیش بدانیم
🔸شادی روح شهدا صلوات🔸
@shahid_pouyaizadi
🌷کانال شهید پویا ایزدی🌷
#لبخند_های_خاکی
🌸🌸 ما یك عده بودیم كه عازم جبهه شدیم . نه سازماندهی درستی داشتیم و نه سلاح و توپ و خمپاره و ...
رسیدیم به اهواز .
رفتیم پیش برادران ارتشی و از آنها خواستیم تا از وجود نازنین ما هم استفاده كنند ! فرمانده ارتشی پرسید : خُب ، حالا در چه رسته ای آموزش دیده اید ؟
همه به هم و بعد با تعجب به او نگاه كردیم . هیچ كس نمیدانست رسته چیست ؟!
فرمانده كه فهمید ما از دَم ، صفر كیلومتر و آكبند تشریف داریم ،
گفت : آموزش سلاح و تیراندازی دیدید ؟ با خوشحالی اعلام كردیم كه این یك قلم را واردیم .
ـ پس این قبضه خمپاره در اختیار شماست ، بروید ببینم چه میكنید .
دیده بان گزارش میدهد و شما شلیك كنید .
بروید به سلامت!
🌸🌸 هیچ كدام به روی مبارك خود نیاوردیم كه از خمپاره هیچ سررشته ای نداریم .
رحیم گفت : انشااللّه به مرور زمان به فوت و فن همه سلاح های جنگی وارد خواهیم شد .
كمی دورتر از خط مقدم خمپاره را در زمین كاشتیم و چشم به بیسیم چی دوختیم تا از دیده بان فرمان بگیرد .
🌸 بیسیم چی پس از قربان صدقه با دیده بان رو به ما فرمان «آتش» داد .
ما هم یك گلوله خمپاره در دهان گل و گشاد لوله خمپاره رها كردیم
خمپاره زوزه كشان راهی منطقه دشمن شد .
لحظه ای بعد بیسیم چی گفت : دیده بان میگه صد تا به راست بزنید !
🌸🌸 همه به هم نگاه كردیم . من پرسیدم : یعنی چی صد تا به راست بریم ؟
رحیم كه فرمانده بود كم نیاورد و گفت : حتماً منظورش این است كه قبضه را صد متر به سمت راست ببریم .
با مكافات قبضه خمپاره را از دل خاك بیرون كشیدیم و بدنه سنگینش را صد متر به راست بردیم
.
بیسیم چی گفت : دیده بان میگه چرا طول میدین ؟؟؟
رحیم گفت : بگو دندان روی جگر بگذاره .
مداد نیست كه زودی ببریمش !
🌸 دوباره خمپاره را در زمین كاشتیم .
بیسیم چی از دیده بان كسب تكلیف كرد و بعد اعلام آتش كرد
.
ما هم آتش كردیم !
بیسیم چی گفت : دیده بان میگه خوب بود ، حالا پنجاه تا به چپ برید !
با مكافات قبضه خمپاره را در آوردیم و پنجاه متر به سمت چپ بردیم و دوباره كاشتیم و آتش !
🌸🌸 چند دقیقه بعد بیسیم چی گفت : میگه حالا دویست تا به راست !
دیگر داشت گریه مان می گرفت .
تا غروب ما قبضه سنگین خمپاره را خركش به این طرف و آن طرف می كشاندیم و جناب دیده بان غُر میزد كه چرا كار را طول میدهیم و جَلد و چابك نیستیم .
سرانجام یكی از بچه ها قاطی كرد و فریاد زد : به آن دیده بان بگو اگر راست میگه بیاد اینجا و خودش صد تا به راست و دویست تا به چپ بره !!!!
🌸🌸 بیسیم چی پیام گهربار دوستمان را به دیده بان رساند و دیده بانكه معلوم بود حسابی از فاصله افتادن بین شلیك ها عصبانی شده ، گفت كه داره میآد .
نیم ساعت بعد دیده بان سوار بر موتور از راه رسید .
ما كه از خستگی همگی روی زمین ولو شده بودیم ، با خشم نگاهش كردیم .
دیده بانكه یك ستوان تپل مپل بود ، پرسید : خُب مشكل شما چیه ؟ شما چرا اینجایین ???
از جایی كه صبح بودید خیلی دور شدین !!!
🌸🌸 رحیم گفت : برادر من ، آخر هی میگی برو به راست . صد تا برو به چپ . خُب معلوم كه از جایی كه اوّل بودیم دور میشیم دیگه .
ستوان اول چند لحظه با حیرت بروبر نگاهمان كرد .
بعد با صدای رگه دار پرسید : بگید ببینم وقتی میگفتم صد تا به راست ، شما چه کار میكردین ؟
🌸🌸 خُب معلومه ، قبضه خمپاره رو در می آوردیم و با مكافات صد متر به راست می بردیم !
ستوان مجسمه شد .
بعد پقی زد زیر خنده .
آنقدر خندید كه ما هم به خنده افتادیم .
😂😂
ستوان خنده خنده گفت :
وای خدا !
چه قدر بامزه ، خدا خیرتان بده چند وقت بود كه حسابی نخندیده بودم .
وای خدا دلم درد گرفت .
🌸 ما كه نمی دانستیم علّت خنده ستوان چیه ، گفتیم :
چرا میخندی ؟??
ستوان یك شكم دیگر خندید .
😂😂
بعد خیسی چشمانش را گرفت و گفت : قربان شكل ماهتان برم ،
🌸🌸 وقتی می گفتم صد تا به راست ، یعنی اینكه با این دستگیره سر خمپاره را صد درجه به راست بچرخانید ،
نه اینكه كله اش را بردارید و صد متر به سمت راست ببریدش !
و دوباره خندید .
فهمیدیم چه گافی دادیم .
ما هم خندیدیم .
🌸 دست و بالمان از خستگی خشك شده بود ، اما چنان می خندیدیم كه دلمان درد گرفته بود
@MostafayeGhalbha
7.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مصطفی_قلب_ها
قسمت دوم
🎙خاطراتی در مورد #سیدابراهیم از زبان سید مسافر(حفظه الله تعالی)همرزم شهید💕
سیدابراهیم چمران زمان خودش بود!
#شهید_مصطفی_صدرزاده
@MostafayeGhalbha
#پوستر
شهادت آیتالله «محمدمهدی ربانی املشی» عضو فقهای شورای نگهبان (1364 ش)
•ایشان عاشق امام بود و در وصف امام میفرمایند: «امام رحمه الله در ایام طلبگی ما، برای ما تنها یک مدرس فقه و اصول نبود، بلکه معلم اخلاق هم بود و ما بارها از بیانات اخلاقی ایشان استفاده میکردیم. یک بار به ایشان عرض کردم: شما هر بار که صحبت اخلاقی میکنید تا یک هفته و شاید یک ماه دیگر ما شارژ میشویم و حال و هوای دیگری در ما پیدا میشود.»
@masjednama | masjednama.ir
#کار_تشکیلاتی
سرعت؛ همراه دقت
سرعت را با دقت همراه کنید. سرعت غیر از شتابزدگی است؛ شتابزدگی بد است. سرعت وقتی با دقت همراه شد، کار معقول و صحیح است. سرعتِ بدون دقت، میشود شتابزدگی. مواظب باشید در تصمیمگیریها و نوع کارها، شتابزدگی پیش نیاید و دستپاچهمان نکنند. گاهی اوقات دستپاچه کردنِ مسئولان به مسائل مختلف - گاهی بعضی از نخبگان، بعضی از آحاد مردم و بعضی از مرتبطین، آدم را سر یک کاری دستپاچه میکنند - آنها را عقب میاندازد. انسان وقتیکه دستپاچه شد، حتی گاهی همان کاری هم که در فرصت معینی میتوانست انجام بدهد، آن را هم نمیتواند انجام بدهد؛ یعنی تأخیر هم میافتد. علاوه بر اینکه خیلی اوقات کار هم غلط و همراه با ضایعه انجام میگیرد.
1) امام خامنهای، 06/06/1375
@masjednama | masjednama.ir