✨﷽✨
✅ما به خدا نباید اعتراض کنیم
♦ #تلنگر
✍ساعت ده صبح دکتر به همراه مأمور آشپزخانه وارد اتاق بیماران می شود. ده تخت هم داخل اتاق است، دکتر می گوید:
« به این چلوکباب بدهید با کره، به تخت کناری غذا ندهید، به او سوپ بدهید، به این شیر بدهید، به او کته ی بی نمک بدهید، به این آش بدهید، دیگری نان و کباب. » مریض ها همه یک جور به دکتر نگاه می کنند. حتی به کسی هم که می گوید غذا ندهید، او می فهمد که امروز عمل جراحی دارد و نباید غذا بخورد، چون می فهمد و می شناسد که دکتر خیرش را می خواهد، اعتراضی نمی کند. حالا اگر بلند شود و بگوید که چرا به آن مریض چلوکباب بدهند و به من ندهند، دکتر می فهمد که این شخص روانی است.
💥ما هم اگر به خدا بگوییم خدایا چرا به فلانی خانه ی دو هزار متری دادی و به من ندادی، ما هم روانی هستیم. ما هم قضا و قدر الهی را نشناختیم و نفهمیدیم. باید بفهمیم همانطور که مریض می فهمد و به دکتر اعتراض نمی کند، ما هم به خدا نباید اعتراض کنیم و هر چه به ما می دهد راضی باشیم.
📚منبع: مجموعه سلوک ابرار2
🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷
📡کانال تصویر👇
https://eitaa.com/tasvirr
https://sapp.ir/tasvirr
🔴 #زندگی_به_سبک_شهدا
💖مهریه ما یک جلد کلام الله مجید بود و یک سکه طلا ...
سکه را ڪه بعد از ازدواج بخشیدم ، اما آن یک جلد قرآن را محمد بعد از ازدواج خرید و در صفحه اولش اینطور نوشت :
💖امید به این است که این کتاب اساس حرکت مشترک ما باشد و نه چیز دیگر ، که همه چیز فنا پذیر است جز این کتاب ...
💖و حالا هر چند وقت یکبار وقتی خستگی بر من غلبه میکند ، این نوشته ها را میخوانم و آرام میگیرم ...
🌷همسر شهیدمحمدجهان آرا🌷
🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷
📡کانال تصویر👇
https://eitaa.com/tasvirr
https://sapp.ir/tasvirr
⭕️ساعت های کیمیایی
🔸امام خامنهای :
🔹در #شب_قدر از هنگام غروب آفتاب، سلام الهی شروع میشود، تا وقتی که اذان صبح آغاز میگردد. این چند ساعتِ این وسط، سلامِ الهی و امن الهی و خیمهی رحمت خداست که بر سراسر آفرینش زده شده است. در ساعتهای کیمیایی لیلةالقدر، بندهی مؤمن باید حداکثر استفاده را بکند.
🌺🇮🇷🌼🇮🇷🌻🇮🇷
📡کانال تصویر👇
https://eitaa.com/tasvirr
https://sapp.ir/tasvirr
📝 متن خانم نرگس حسینی، یکی از سخنرانهای دیدار دانشجویی برای مخاطبان ریحانه
وارد حسینیه که شدیم خانمی برگه های شعر را پخش میکرد و ما با عجله از کنارش رد شدیم. اما یادم افتاد که امروز یک روز معمولی نیست و خاطرهها باید بسازد؛ پس برگشتم و برگه را گرفتم و دوباره دویدم.
سعی کردم توسل کنم، دعای «رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و...» اما نه نمیشد، یک چیز کم بود! تا اینکه صدای مداح بلند شد:«حالا که من از حرم دورم... درمون صبره آخه مجنونم...» و این شد همان حلقه گمشده. همان که ما را تا اینجا رسانده بود.
آقا که وارد شدند، تا حالا حضرت آقا را از این فاصله ندیده بودم، فکر کردم جلوی ایشان که زانو بزنم چطور خواهد شد؟
خانم محافظ گفت شما بعد سخنرانی بالا نروید! گفتیم چرا؟ توضیح دادند که این یک سنت هست، جلسه قبل هم خانم های طلبه نرفتند. آقایان می روند شما نروید. هرچقدر دلیل پرسیدیم دیدیم دلیل ویژه ای وجود ندارد. گفتیم: «با عرض شرمندگی ما نمیتونیم نریم ولی متوجه هستیم و رعایت میکنیم.» و بنده خدا دیگر چیزی نگفت.
مجری بعد از مقدمه و شعری قرا، نفر اول را صدا زد.
مسئول جلسه به من نگاه کردند که یعنی تو نفر دومی! نگاهم داد میزد که چرا دومی؟!
رفتم پشت تریبون.
چندسالی بود یاد یک سلام و جواب سلام ناخودآگاه لبخندی را به روی صورتم می نشاند. نگاهی به ایشان کردم و بعد از یاد خدا:« آقاجان... سلام علیکم!» و جواب حضرت آقا که از هزاران هدیه برتر بود.
در تمام طول متن زنان صدای ریزریز احسنت گوی دختران را میشنیدم و همچنین پچ پچ های گه گاه حضار. اصطلاح «زنان، رهبران جامعه» گویا اصطلاح غریبی بود. اگر شرایط بود باید میگفتم که این تعبیر، تعبیر حضرت امام است. «بانوان، رهبر نهضت ما هستند، ما دنبالۀ آنها هستیم. من شما را به رهبری قبول دارم. صحیفه امام، ج۷، ص۱۳۲» جلوتر رفتم و دوباره پچ پچ ها بر سر «قدرت نرم زنان» که گره گشای دردهای اجتماعی ماست.
متوجه نشدم که کی متن به پایان رسید.
از پله ها بالا رفتم. آقای معنوی و رویاها، حالا برایم آقای منطقی و واقعی شده بود. با سلامی برگه ها را خدمت حضرت آقا دادم.
داشتند حرفی میگفتند، من که برای نشستن دودل بودم تردید را کنار گذاشتم و نشستم. فرمودند:«درمورد مساله زنان که مطرح کردید پیشنهاداتتون رو به من برسونید.» چشم گفتم.
گفتم:«آقا خیلی از دوستان سلام رساندند..» که گفتند:«سلام منو هم به همشون برسونید.»
و التماس دعا گفتم برای هرچه بهتر انجام دادن وظایفمان.
و بعد هم درخواست یک انگشتر که تایید کردند.
❣ @Khamenei_Reyhaneh
این بخشی از تصاویر دانشجویان حاضر در جلسه دانشجویان با رهبر است.
دشمن حق دارد بترسد، همه نوع تنوع فکری وقتی یک نفر را بپسندند و او را در جان و دل خویش بدانند بزرگترین خطر برای بیگانگان خواهد بود.
گام دوم را محکمتر از قبل برخواهیم داشت.
این تصاویر دل دشمن را میلرزاند.
#دخترونه
"ستاره"
🆔 @Clad_girls
✅ کتاب "بیانیه نامه" #اولین کتاب
پیرامون بیانیه #رهبر_انقلاب در گام دوم انقلاب
🔴 (با مجوز نشر انقلاب اسلامی)
✅ شامل:👇
💠 متن بیانیه #گام_دوم_انقلاب در صفحات زوج
💠 #دسته_بندی مطالب در صفحات فرد
💠 فهرست #الفبایی شامل ۲۰۰۰ موضوع #الفبایی به همراه ریز موضوع
💠 فهرست #تفصیلی
💠 ۱۷۰ صفحه قطع #رقعی
💯 با این کتاب به بیانیه گام دوم، #تسلط آسان و #سریع پیدا کنید!
☎️ تلفن تماس
۰۹۱۹۶۶۶۳۶۷۸
#اخبار
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
👉 eitaa.com/joinchat/4048814097C98a7538217
🍀🌺🍀🌺🍀🌺🍀
☄کانالی متفاوت برای #جوانان
🔥کانال #گام_دوم_انقلاب 🔥
🌹 #سیره_شهدا
🌹🌹 #شهیدحمیدرضاجعفرزاده_پور
حمیدرضا هم مثل خیلی های دیگر پشت پیراهنش یک جمله نوشته بود،اما با جملات دیگر خیلی فرق داشت:
🌷«او خواهد آمد،باید رفت»🌷
این جمله برای همه تعجب آور بود و برای همین خیلی ها وقتی آن را می خواندند و معنایش را نمی فهمیدند،می آمدند پیش خودش و می خواستند دلیل نوشتن را بگوید.باآرامش و به دقت برایش توضیح می داد:
او یعنی امام زمان(عج)یعنی این که روزی آقایمان می آید.باید برویم؛یعنی این که ما باید بالاخره روزی از این دنیا برویم.😇
راوی: همرزم شهید
🍀🍀🍀🌹🌹🌺🌹🌹🍀🍀🍀
📜 کانال زندگی به سبک شهدا
🕯 @sireshohada
🍀🍀🍀🌹🌹🌺🌹🌹🍀🍀🍀
رهروان شهدا زمینه سازان ظهور
🌹 #سیره_شهدا 🌹🌹 #شهیدحمیدرضاجعفرزاده_پور حمیدرضا هم مثل خیلی های دیگر پشت پیراهنش یک جمله نوشته بو
خادم نوشت : نمی دونم چقد دقیق این متن ولی شاید منظور شهید از باید رفت این باشه که با شهادتشون زمینه ساز ظهور باشند
#عاشقانه_های_شهدا
#شهيدان_غياثوند
به روايت مادر
همان سال ۶۱، تیرماه، ماه #رمضان بود. من و خانجون طبقهی پایین بودیم. خانجون برایشان #افطاری میگذاشت و بچهها خودشان میآمدند و میبردند
بالا و #سفره میانداختند.
کارشان که تمام میشد، دایم صدای #شوخی و #خندهشان میآمد.
سربهسر هم میگذاشتند و آنقدر بگو و بخند میکردند که شک میکردیم اینها همان بچههای یک ساعت قبل باشند.
بعد خودشان رختخوابها را از راه پشتبام میکشیدند و میبردند روی بام و زیر #آسمان میخوابیدند. گاهی #سحری میرفتند بیرون؛
به هوای کلهپاچه. اگر برای #نماز_صبح مسجد نمیرفتند، نزدیک #سحر صدای صوت دعا و #قرآن سعید میآمد.
گوش میکردیم و لذت میبردیم.
بقیهی بچهها پشت سرش میایستادند و
#نمازشان را #جماعت میخواندند.
#ماه_مبارک_رمضان
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
@dashtejonoon1
🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹