ما گریه کردیم یا امارات؟
ما زدیم تو سرمون یا ژاپن؟
۹۹ درصد اتفاقات بدی رو که بقیه برای ما میخوان هرگز اتفاق نمیفته ...
ولی بیشتر وقتا یادمون میره که :
[ما تسقط من ورقه الا یعلمها …
هیچ برگی بی اذن خدا نمیفته...]
14.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
_تیزر اجتماع بزرگورونماییازقطعهسلامفرمانده۳با عنوان "فرمانده مهدی"😍
-صحنمسجدمقدسجمکران؛)
#شبهه_انتخاباتی
_ رأی نمیدهیم تا مسئولین تنبیه شوند.
_ ۹ نکته ساده برای کسانی که با انتخابات قهر کرده اند
_عمآرحلب_
میگفت:
گرطالبشهـٰادتـۍبدانکهنماز،
خوبهاولباشهوگرنههمهبلدنکهاول
غذابخورند،اولیهدلسیرچتکنند،اول
بخوابند! خلاصهاولهمهکاراشونو
انجاممیدنبعدنمازبخونند..❗️
کسےکهدنبالشهادتهبایداز
تمومِتعلقاتدنیادستبکشه..
_شهیدمحمدحسینمحمدخانی
نمازت را تُند نخوان :
– پروردگار به ملائک میفرماید ؛
_چرا این بندهی من نمازش را تُند میخواند؟
_مگر رفع شداید او ، مگر انجام حاجات و مقاصد او ، به دست کسی غیر از من است ؟!
حکایت کنیز زیبارویی که آمد «دلربایی» کند اما دلش گرفتار موسی بن جعفر علیهماالسلام شد ...
در نقلها آمده است:
هارون الرشید ملعون، کنیز زیبا و خوشرویی را با پیکی به نزد حضرت موسی بن جعفر علیهماالسلام فرستاد...(تا به بهانه خدمت، آن حضرت را مشغول این کنیز کرده و او را بدنام کند)
🥀 وقتی که کنیز را در زندان برای آن حضرت بردند، امام کاظم عليهالسّلام آن را قبول نکرده و پیک برگشت؛ هارون با مشاهده این صحنه، سراسر خشم شد و به پیک گفت: پیش او برگرد و به او بگو: ما تو را با رضایت خودت دستگیر ننموده و زندانی نکردهایم! کنیز را پیش او بگذار و بازگرد.
پیک رفت و کنیز را در زندان گذاشت و برگشت. مدتی بعد هارون ملعون، خادم خود را پیش ایشان فرستاد تا از وضع کنیز خبر بیاورد؛
📋 فَرَآهَا سَاجِدَةً لِرَبِّهَا لَا تَرْفَعُ رَأْسَهَا تَقُولُ قُدُّوسٌ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ
▪️خادم به زندان رفت و دید کنیز به درگاه الهی به سجده افتاده و سر بلند نمیکند و دائماً میگوید: «قُدُّوسٌ سُبْحَانَکَ سُبْحَانَکَ»
🥀 هارون گفت: به خدا قسم موسیبنجعفر علیهماالسلام او را به سحر خود جادو کرده است؛ بروید کنیز را بیاورید.
او را آوردند … کنیزک میلرزید و چشمش به طرف آسمان بود.
🥀 هارون گفت: تو را چه شده است؟
کنیز گفت: حال جدیدی پیدا کردهام؛ ایشان شب و روز نماز میخواندند و من همین طور پیش ایشان ایستاده بودم، وقتی نمازشان تمام شد و مشغول تسبیح و تقدیس شدند، عرض کردم: سرور من! چیزی احتیاجی دارید بیاورم؟!
🥀 اما آن حضرت فرمود: من چه احتیاجی به تو داشته باشم!؟
گفتم: مرا پیش شما آوردهاند تا کارهای شما را انجام دهم.
فرمودند: پس اینها چه کارهاند!؟
نگاه کردم و باغی پر از گل دیدم که از هیچ طرف انتهایش دیده نمیشد، و نشیمنهایی مفروش از فرشهای رنگارنگ و دیبا که بر آنها کنیزان و غلامانی حاضرند که در زیبایی مانند آنها را ندیده بودم و لباسی چون لباس آنها را ندیده بودم ...
🥀 با مشاهده این صحنه به سجده افتادم تا وقتی که این خادم آمد و مرا صدا زد و دیدم در میان زندان هستم.
هارون گفت: ای زن خبیث! شاید در سجده خوابت برده و اینها را در خواب دیدهای؟
گفت: نه؛ به خدا! همه اینها را قبل از سجده دیدم و بعد از دیدن آنها به سجده افتادم.
🥀 هارون ملعون به خادم گفت: این خبیث را بگیر و نگه دار تا کسی این حرفها را از او را نشنود.
از آن پس کنیز شروع به نماز خواندن کرد؛ وقتی به او گفته میشد: چرا این قدر نماز میخوانی، میگفت: عبد صالح را در چنین حالی دیدم... آن کنیز تا هنگام مرگ پیوسته در همین حال بود....
المناقب، ج۳ ص۴۱۴
زنده کردن حیوان مرده ::
عبدالله بن مغیره گوید: موسی بن جعفر علیه السلام در منی به زنی گذشت که می گریست و فرزندانش هم گردش می گریستند، زیرا گاو آنها مرده بود حضرت نزدیک آن زن رفت و فرمود: چرا گریه می کنی ای کنیز خدا؟ زن گفت: ای بنده خدا: من فرزندانی یتیم دارم و گاوی داشتم که زندگی من و کودکانم از آن می گذشت، اکنون آن گاو مرده و من و فرزندانم از همه چیز دست کوتاه و بیچاره مانده ایم. 👈امام فرمود: کنیز خدا! می خواهی آن را برای تو زنده کنم؟ به او الهام شد که بگوید: آری ای بنده خدا! حضرت بکناری رفت و دو رکعت نماز گزارد و اندکی دست بلند کرد و لب هایش را تکان داد، سپس بر خاست و گاو او صدایی زد و نفهمیدم با سر عصا یا پنجه پایش بود که به آن گاو زد، گاو برخاست و راست به ایستاد. چون زن نگاهش به گاو افتاد: فریادی کشید و گفت: به پروردگار کعبه این مرد عیسی ابن مریم است، حضرت میان مردم رفت و از آنجا بگذشت.
📚 اصول الکافی /کتاب الحجه / (باب مولد أبي الحسن موسى بن جعفر عليهما السلام)
🚨شیخ الاسلام علامه مجلسی سند روایت را صحیح میداند:: الحديث السادس : صحيح.
📚مرآة العقول ، مجلسي،ج6 ص66