eitaa logo
🇵🇸☫𝓰𝓸𝓶𝓷𝓪𝓶☫🇵🇸
400 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
3.4هزار ویدیو
29 فایل
¦ـبسم‌ࢪب‌حـسن‹؏›💚..! . پیامبر اڪرم ‹ص›: عشق بہ وطـن نشانہ گر ایمان است🇮🇷❤.» . ¦ایران من🇮🇷🌱..! ¦فور ڪنید❌👀..! ✧شروطمون: @gomnam_3 رادیومون: @radio_gomnam
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قَالَ امام علی (علیه السلام) الْعَجْزُ آفَةٌ، وَ الصَّبْرُ شَجَاعَةٌ، وَ الزُّهْدُ ثَرْوَةٌ، وَ الْوَرَعُ جُنَّةٌ، وَ نِعْمَ الْقَرِينُ [الرِّضَا] الرِّضَى. قوىّ و صبور باش: امام در چهارمین کلمه از کلمات قصارش به پنج وصف از اوصاف انسانى اشاره مى کند که یکى منفى و چهار وصف از آن مثبت است و آثار هر کدام را در جمله بسیار کوتاهى بر مى شمارد. شرح حکمت های نهج‌البلاغه 🌺🍃❤️
404.6K
شرح بخش ۱ حکمت ۴ نهج‌البلاغه😍🍃 زمان صوت : ۱ دقیقه و ۳۲ ثانیه
من بینهایت قسمت چهارم (1).mp3
8.54M
* با عقل ِخویش، گوش بدهید . - حاج‌اقا‌دریایی .
shabe-yalda.mp3
5.12M
مو آقا به یاد تو میگذرونم...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آخه این چه رسمیه!!!🤷‍♀ کجاش قشنگه!!!🤔 چرا باید هر لحظه از تمام زندگی تون عکس بفرستید !!! یا اینکه مثلا از امشب میبینیم ،عکس پرو فایل ها و استوری ها عوض میشه ... میشه عکس و فیلم سفره ی شب یلدا ... هرچی رنگارنگ تر و طویل تر... پر بازدید تر و تحسین برانگیز تر😐 و البته حسرت برانگیز تر برای یه عده .. ❌عاقا لطفا نکنید اینکارو‼️ تو این اوضاع گرونی ،شاید یکی شرمنده خانم و بچه هاش شد ‼️ شاید دل یه طفل معصوم شکست و اب شد ‼️ اگه توفیق کمک کردن به دیگران ندارید ،لااقل داغ هم به دل دیگران نزارید 🌹با تشکر 🌹 در کنار خانواده هاتون خوش باشید 🍃
حکایت انار روزی حضرت زهرا علیها السلام بیمار و بستری شد. علی علیه السلام به بالین او آمد فرمود: زهرا جان! چه میل داری تا برایت فراهم کنم؟ گفت: من از شما چیزی نمی خواهم. حضرت علی علیه السلام اصرار کرد. فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! پدرم به من سفارش کرده که هرگز چیزی از شوهرت در خواست نکن، مبادا تهیه آن برایش مشکل باشد و در برابر در خواست تو شرمنده شود. علی علیه السلام فرمود: ای فاطمه! به حق من، هر چه میل داری بگو تا برایت آماده کنم. فاطمه علیها السلام گفت: اکنون که من را سوگند دادی می گویم. اگر اناری برایم فراهم کنی خوب است. حضرت علی علیه السلام برخاست و برای فراهم نمودن انار از منزل بیرون رفت. در راه با چند نفر از مسلمانان روبرو شد و از آنها پرسید: انار در کجا پیدا می شود؟ آنها گفتند: یا علی! فصل انار گذشته، ولی چند روز قبل شمعون یهودی چند انار از طائف آورده بود. حضرت به در خانه شمعون رفت. شمعون وقتی که چشمش به علی علیه السلام افتاد علت آمدن آن حضرت را پرسید؟ علی علیه السلام ماجرا را گفت و افزود که برای خریداری انار آمده ام. شمعون گفت: چیزی از انارها باقی نمانده است همه را فروخته ام. همسر شمعون پشت در بود و سخن آنها را می شنید، به شوهرش گفت: من یک انار برای خودم برداشته بودم و در زیر برگها پنهان کردم. آنگاه رفت و انار را آورد و به حضرت علی علیه السلام داد. آن حضرت چهار درهم به شمعون داد. او گفت: قیمتش، نیم درهم است. امام فرمود: همسرت این انار را برای خود ذخیره کرده بود تا روزی از آن نفع بیشتری ببرد. نیم در هم مال خودت و سه درهم و نیم هم مال همسرت. آن حضرت در برگشت به طرف منزل، صدای ناله درمانده ای را شنید، به دنبال صدا رفت، دید مردی غریب و بیمار و نابینایی در خرابه ای بدون سرپرست و غذا روی زمین خوابیده است، حضرت جلو رفت و سرش را به دامن گرفت و از او پرسید: تو کیستی؟ از کدام قبیله ای؟ چند روز است که در اینجا افتاده ای؟ گفت: ای جوان صالح! من از اهالی مدائن (ایران) می باشم، در آنجا قرض زیادی داشتم. ناگزیر سوار بر کشتی شدم و با خود گفتم خود را به مولایم امیرمؤمنان می رسانم شاید آن حضرت کمکی به من کند و قرضهایم را ادا نماید - جوان نمی دانست که سرش بر دامن علی علیه السلام است - امام فرمود: من یک انار برای بیمار عزیزم می برم، ولی تو را محروم نمی کنم و نصفش را به تو می دهم. حضرت انار را دو نصف کرده و نصف آن را کم کم در دهان آن جوان می گذاشت تا تمام شد. جوان گفت: اگر مرحمت فرمایی نصف دیگرش را نیز به من بخورانی، چه بسا حال من خوب شود! علی علیه السلام نیم دیگر انار را نیز کم کم به او خوراند تا تمام شد. آنگاه حضرت بعد از خداحافظی با آن جوان بیمار به سوی خانه حرکت کرد. در حالی که از شدت حیا غرق در فکر بود به در خانه رسید، ولی حیا کرد وارد خانه شود. از شکاف در به درون خانه نگاهی کرد تا ببیند فاطمه علیها السلام خواب است یا بیدار. مشاهده کرد فاطمه علیها السلام تکیه کرده و طبقی از انار پیش روی اوست و میل می فرماید، حضرت بسیار خوشحال وارد خانه شد، متوجه شد که این انار مربوط به این دنیا نیست. پرسید: فاطمه جان! این انار را چه کسی برای شما آورده است؟ فاطمه علیها السلام گفت: ای پسر عمو! وقتی که از پیش من رفتی، چندان طولی نکشید که نشانه سلامتی را در خود یافتم. ناگاه صدای در به گوشم رسید فضه خادمه در را گشود، مردی را دید که طبق انار دارد. آن مرد گفت: این طبق انار را امیرمؤمنان علی علیه السلام برای فاطمه فرستاده است ریاحین الشریعة، ج 1، ص142
دعوت عملی،بردعوت زبانی مقدم است! _شهیدبهشتی..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا