‹نوکرخونهِعَلمدار›.mp3
4.27M
خودمُ گُم کردم بین ابروی حسین . .
#ششگوشهپرستم
-
من زِخود هیچ ندارم که به آن فرق کنم،
هرچه دارم همه ازنوکری ِخانه توست💔
#دلتنگی
•حکایتی خواندنی از اهمیّت برائت
و تبرّی جستن از دشمنان آل الله•
-
-
حاج آقا حسینی موحد قمی میفرمودند:
پدر مرحوم ما در هر سال نهم ماه ربیع
در منزلمان جشـن عیدالزهرا مـیگرفتـنـد
و این مجلس، سابقهای ۸۰ ساله داشت
و فقط هم از منبریهای قم را دعوت به
عمل میآمد، مثل آقایان یثربی، آل طٰه
و..، حتّی دایی های ما اجازه شرکت در
مراسـم را نداشتـنـد. افـرادی مثـل آقایان
بروجـردی و سـیّـد موسـی صدر هـم در آن
جلسه جشن و سرور شرکت کرده بودند.
همسایهای داشتیم به نام -آقای گلاب-
که پدرم میگفت: سابقه همسایگی ما
و اجدادمان بیش از سیصد سال است!
در سالی [۶۰ یا ۶۱] اوائل ماه ربیع پسر
این همسایهٔ شهید شد و نهم ماهربیع
روز مراسم هفتم او میشد.
پدرم گفت: من خجالت میکشم که روز
نهم منزلما جشن باشد و منزلهمسایه
مراسم عزا، امسال عیدالزهرا نمیگیریم.
دو سه روز مانده به مراسم نهم ماهربیع
مادر شهید میآید به منزل ما و به مادرم
میگـوید: چرا شما مشغـول فراهـم کردن
مـقدّمـات جشـن امسـال نیستید؟ مـادرم
میگوید: حاجآقا امسال مجلس نمیگیرند
مادرِ شهـید مـیگوید: دیشـب حضـرت زهـرا
-علیـها السّلام- را در خـواب دیدم که بازوی
کبودشانرا به من نشان دادند و فرمودند:
ببین عمر با مـن چـه کرده است! آن وقـت
حسینی موحد امسـال نمـیخـواهد جشـن
بگیـرد! برو و به آنان بگو مجلس را بگیرند!
مادرم مـیگوید: آخِـر شما عـزادار هستـیـد
مادر بزرگوار شهید چنین میگوید که شما
کـه نمـیخواهیـد جشـن شخصـی بگیریـد!
که با عزای ما منافات داشته باشد، جشن
برائت و تبرّی است، که همهی ما در آن
شریک هستیم.
مادرم که قضیهرا برایپدرم نقلکرد، پدرم
خیلی گریهکرد و فوراً رفتهبود پیش آقای
گلپایگانی و قضیهرا برایایشان نقل کرده
بود و جنابآقایگلپایگانیهم خیلی گریه
کردند و پول خوبی دادند و فرمودند: این
پـول را صـرف در مـجلـس کن و فرمودنـد:
من به مصـرف این پـول در مجلـس شـمـا
راغـب تر هستـم تا مصرف آن در مجلـس
روضه و سالهای سال بانی مالیِ مجلـس
ما آقای گـلپـایـگانـی بودند، این مراسـم تا
زمان حـال هر سـاله در ظهر روز نهم ربیع
برگزار میشود و ادامه دارد.
💬ناقل حکایت شیخ احمدیاسر وافی
از اساتید سطح عالی حوزه علمیهٔ قم
9.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دنیا بد تا کرده باهام ؛ عباس . . 💔
#حمیدرضااسلمی