eitaa logo
خادمین شهدای گمنام فاطمی (شهرک امام خمینی رحمةالله علیه)
203 دنبال‌کننده
9.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
108 فایل
کانال در راستای اطلاع رسانی، با رویکرد اعلام برنامه ها ومراسمات مرتبط با شهدا،و همچنین موضوعات آموزشی با محوریت جهادتبیین میباشد.
مشاهده در ایتا
دانلود
مولای‌من تو تمام هستی مایی امید و پناه و مامن و آقای مایی تو یادمان داده‌ای که با یادت از هیچ چیز نهراسیم و در پناهت هرگز ناامید نشویم تو یادمان داده ای در اوج اضطراب و اضطرار، به پشتوانه‌ی نام زیبایت آرام شویم.. 🤲المستغاث بک یا صاحب الزمان 🤲 آقا جانم برس به فریاد مظلومان غزه 😭 🍃 عجل لظهورک یا صاحب الزمان 🍃
این که دیگران درباره‌ام چه می‌گویند چه اهمیتی دارد؟ با تعریف‌هایشان خوب نمی‌شوم و بدگویی‌هایشان چیزی از من کم نمی‌کند. اما می‌ترسم نظر تو را در بارۀ خودم بپرسم. راستی تو پیش این و آن از من تعریف می‌کنی یا پیش خدا از من گلایه می‌کنی؟ تعریف کردن تو یعنی همۀ بهشت و گلایه کردنت یعنی همۀ جهنم. کاش چیزی برای تعریف کردن داشتم و ای کاش این همه بدی برای گلایه نبود. می‌خواهم خوب شوم اما نمی‌توانم. کمک می‌کنی آقا!؟ صبحت بخیر امام دلسوزم!
🦋🦋 بارالـــها! تو بر احوال ما از خود ما آگاه‌تری و بر خیر ما داناتر; پس آنچه که برای ما خیر است وبهتر مقدر فرما خدایــــا با تمام وجودم تو را می پرستم  و امید دارم که من هم جز بندگان صالح‌ت باشم ای خالق مخلوقان و ای بهترین بهترین ها مرا دریاب.... پروردگـــارم! مرا در ساحل رحمت و لطفتت مقیم گردان و ناخدای کشتی ما باش در این دریای طوفانی، ای آنکه از رگ گردن به ما نزدیکتری ... بارالـــها براي نفس گناهکارم بخشنده، پاک کننده و قبول کننده باش آمیــن
📖السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِي ضَمِنَهُ سلام بر تو ای وعده خدایی که خداوند آن وعده را تضمین کرده! سلام بر تو و سلام بر صبحی که ؛ با سپاهی از شهیدان خواهی آمد...🌷♥️ صبحتون مهدوی🌤🌱 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تازنده‌ای‌به‌هرنفسی‌یاحسین‌بگو؛ فردامیان‌قبرتوهستی‌وحسرتش💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔹داستان فرعون به پایان رسید [ با آب ] 🔹داستان نمرود به پایان رسید [ با پشه] 🔹داستان قارون به پایان رسید [ باحسرت] 🔹داستان ابرهه به پایان رسید [ با سنگ ] خدا عاقبت جنایتکاران را با ساده ترین چیزها تمام می‌کند به زودی شاهد پایان صهیونیست های حرامزاده خواهیم بود
اگر خدا در دل بزرگ شد، دیگران در چشمها خوار می‌شوند. و این دل به صاحب رسیده و نه از علاقه‌های دیگر می‌لرزد و نه به کم قانع می‌شود؛
[🤍🥀‌] ﷽ ✨حَسْبُنَا اللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ خداوند ما را کفایت می کند، او بهترین وکیل وبهترین سرپرست و بهترین یاور اضطراب و استرس دارے ؟؟ 🌸 از آینده میترسے ؟؟ ✨این ذڪرو مداوم تڪرار ڪن.... خداجانم♡ شکرت که هر وقت دلم گرفت با حضورِ گرمت بهم آرامش دادی و یاریم کردی صبور باشم شکرت بابتِ تمومِ خوشی ها و ناخوشی های زندگیم که خوشی ها باعث شدن زیبایی های زندگی رو بیشتر ببینم و ناخوشی ها باعث شدن تمرینِ قوی و صبور بودن کنم ⚘ ••🌿 🌼🌿• #روزتون متبرک به نگاه مهربان خدا 🍃 زندگیتون بی غم ✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
°•🌱 جاده‌‌ی زندگی‌ام بدجور به‌ پیـچ وخم‌ افتاده! دلم‌ محتاج‌ نیم‌نگاهی از شماست ای شهیدان اجابت‌ کنید دل‌ خسته‌ ی ما را🙏😔 💐 هشتم آبان ماه سالروز شهادت شهیدان مدافع حرم 🌷شهید مدافع حرم محمد حسن دهقانی 🌷شهید مدافع حرم عزت الله سلیمانی 🌷شهید مدافع حرم محمد کیهانی هدیه کنیم صلواتی نثار ارواح مطهر شان ْ
سلام و تحیت بسیج مدرسه عشق است. امام خمینی رحمه الله علیه. هشتم آبانماه روز نوجوان و روز بسیج دانش آموزی گرامی باد. 🌺🌺🌸🌹🌸🌺🌺
📢 اطلاع رسانی همایش اجتماعی "سبک زندگی اسلامی" با حضور استاد حمزه ئی زمان: روز دوشنبه ۸ آبان، ساعت ۱۸:۳۰ 🕌 مکان: شهرک امام خمینی "ره"؛ مسجد جامع امیرالمومنین "ع"شرکت برای عموم آزاد است@samenolmahdi اجتماعی، فرهنگی پایگاه مقاومت المهدی 'عج'
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 دنیا تشنه امام جهان است سیرابشان کنیم... اَللّهُــمَّ‌عَجـِــل‌لِوَلیِّــکَ‌الفَــرَج
رضاامیری اندی *📝چرا سردار دلها وصیت کرده بود پیکرش کنار پیکر شهید یوسف الهی به خاک سپرده شود* *دریک کلام عملکرد شهید یوسف الهی بودکه باعث شد در سن کم به درجه عرفانی والا برسد 1️⃣ از ۱۹ سالگی تا ۲۴ سالگی که شهید شد تمام سالها بغیر از ۴ روز حرام را روزه بود 2️⃣ نماز شب ایشان ۲تا ۳ ساعت طول می کشید 3️⃣ دائما ذکر خدا می گفت 4️⃣ *قبل از جبهه تمام هم و غمش کمک به فقرای محل بود 5️⃣ هیچگاه دل کسی را نشکست و بسیار مهربان بود 6️⃣ چشمان برزخی ایشان سالهای سال باز شده بود و به هیچکس نمی گفت 7️⃣ خبرهای غیبی را فقط به حاج قاسم و برای پیروزی در عملیات ها می گفت 8️⃣ روزهای آخر عمرش به بعضی بسیجی ها و پاسدارها عاقبت کارشان را گفته بود 💥 ۵ داستان از شهید حسین یوسف الهی 🔹شهید محمد حسین یوسف الهی، فرمانده واحد اطلاعات عملیات لشگر ۴۱ ثارالله کرمان بود و حاج قاسم وصیت کرده بود که در کنار او دفن شود. 1️⃣ همرزم شهید:* حسین به من گفته بود در کنار اروند بمان و درجه جذر و مدّ آب که روی میله ثبت می‌شود را بنویس. بعد هم خودش برای مأموریّت دیگری حرکت کرد. نیمه های شب خوابم برد. آن هم فقط 25 دقیقه. بعداً برای این فاصله زمانی، از پیش خودم عددهایی را نوشتم تا کسی کسی متوجه خوابیدن من نشود. وقتی حسین و دوستش برگشتند، بی مقدّمه به من خیره شد و گفت: "تو شهید نمی‌شوی". با تعجّب به او نگاه کردم! مکثی کرد و باز به من گفت: چرا آن 25 دقیقه را از پیش خودت نوشتی؟ اگر می‌نوشتی که خوابم برد، بهتر از دروغ نوشتن بود. *خدا گواه است که در آن شب و در آن جا، هیچ کس جز خدا همراه من نبود!!! او از کجا میدانست!؟* 2️⃣ *مادر شهید: با مجروح شدن پسرم محمّدحسین برای ملاقاتش به بیمارستان رفته بودم؛ نمی دانستم در کدام اتاق بستری است. در حال عبور از سالن بودم که یک دفعه صدایم کرد: مادر! بیا اینجا.* *وارد اتاق شدم. خودش بود؛ محمّدحسین من! امّا به خاطر مجروح شدن، هر دو چشمش را بسته بودند!* *بعد از کمی صحبت گفتم: مادر! چطور مرا دیدی؟! مگر چشمانت بسته نبود؟* *امّا هر چه اصرار کردم، بحث را عوض کرد!* 3️⃣ *برادر شهید: برای پنجمین بار که مجروح و شیمیایی شد سال 62 بود. او را به بیمارستان شهید لبّافی نژاد تهران آوردند. من و برادر دیگرم با اتوبوس راهی تهران شدیم.از کرمان. ساعت 10:00 شب به بیمارستان رسیدیم. با اِصرار وارد ساختمان بیمارستان شدیم.* *نمی‌دانستیم کجا برویم.* *جوانی جلو آمد و گفت:* *شما برادران محمّدحسین یوسف الهی هستید؟ با تعجّب گفتیم: بله!* *جوان ادامه داد: حسین گفته: برادران من الآن وارد بیمارستان شدند.* *برو آنها را بیاور اینجا!* *وارد اتاق که شدیم، دیدیم بدن حسین تمام سوخته ولی می‌تواند صحبت کند.* *اوّلین سؤال ما این بود: از کجا میدانستی که ما آمدیم؟* *لبخندی زد و گفت:* *چیزی نپرسید؛ من از همان لحظه که از کرمان راه افتادید، شما را می دیدم!* *محمّدحسین حتّی رنگ ماشین و ساعت حرکت و... را گفت!* 4️⃣ *همرزم شهید: دو تا از بچّه های واحد شناسایی از ما جدا شدند. آنهم با لباس غوّاصی در آبها فرو رفتند. هر چه معطّل شدیم باز نگشتند. به ناچار قبل از روشن شدن هوا به مقرّ برگشتیم.* *محمّدحسین که مسؤول اطّلاعات لشکر41 ثارالله کرمان بود، موضوع را با شهید حاج قاسم سلیمانی- فرمانده لشکر ـ در میان گذاشت.* *حاج قاسم گفت: باید به قرارگاه خبر بدهم. اگر اسیر شده باشند، حتماً دشمن از عملیّات ما با خبر می‌شود.* *امّا حسین گفت: تا فردا صبر کنید. من امشب تکلیف این دو نفر را مشخّص می‌کنم.* *صبح روز بعد حسین را دیدم. خوشحال بود.* *گفتم: چه شده؟ به قرارگاه خبر دادید؟* *گفت: نه. پرسیدم: چرا؟!* *حسین مکثی کرد و گفت: دیشب هر دوی آنها را دیدم. هم اکبر موسایی پور هم حسین صادقی را.* *با خوشحالی گفتم: الآن کجا هستند؟گفت: در خواب آنها را دیدم. اکبر جلو بود و حسین پشت سرش. چهره اکبر نور بود! خیلی نورانی بود. می دانی چرا؟اکبر اگر درون آب هم بود، نماز شبش ترک نمی‌شد. در ثانی اکبر نامزد هم داشت. او تکلیفش را که نصف دینش بود انجام داده بود، امّا صادقی مجرّد بود.اکبر در خواب گفت: که ناراحت نباشید؛ عراقی ها ما را نگرفته اند، مابر می‌گردیم.پرسیدم: چه طور؟! گفت: شهید شده اند*. *جنازه های شان را امشب آب می آورد لب ساحل.*من به حرف حسین مطمئنّ بودم. شب نزدیک ساحل ماندم. آخر شب نگهبان ساحل از کمی جلوتر تماس گرفت و گفت: یک چیزی روی آب پیداست.وقتی رفتم، دیدم پیکر شهید صادقی به کنار ساحل آمده! بعد هم پیکر اکبر پیدا شد! 5️⃣ همرزم شهید:*زمستان سال 64 بود. با بچّه های واحد اطّلاعات در سنگر بودیم. حسین وارد سنگر شد و بعد از کلّی خنده و شوخی گفت: در این عملیّات یک راکت شیمیایی به سنگر شما اصابت می کند بعد با دست اشاره کرد و گفت: شما چند نفر شهید می شوید۔من هم شیمیایی می شوم. 🇮🇷به روح بلند همه شهدا صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این صفوف نماز جماعت حرم حضرت معصومه نیست، اینجا لندن است، قلب انگلیس، تجمعی در حمایت از مردم فلسطین و محکومیت رژیم کودک‌کش 🇵🇸 🇵🇸
هدایت شده از ثامن المهدی(عج)
بسمه تعالی ... 📸 گزارش برگزاری همایش اجتماعی "سبک زندگی اسلامی" با سخنرانی: استاد حمزه ئی با حضور پرشور نمازگزاران، بسیجیان و عموم مردم شریف شهرک امام خمینی "ره" @samenolmahdi